جهاد تبیین برای رهبری که نمی‌شناسیم؛ از املت ساده شام تا تحسین پوتین

گروه سیاسی: در میانه هیاهوی جنگ شناختی و بمباران مداوم تصاویر و روایت‌ها، یک سخنران با حرارتی خاص، پرسشی کلیدی را مطرح می‌کند: «آیا ما رهبر خود را آن‌گونه که هست می‌شناسیم؟» این پرسش، نقطه آغاز ویدئویی است که تلاش دارد با ارائه خاطرات و روایاتی از نزدیکان و حتی چهره‌های سیاسی بین‌المللی، پرده از سیمای واقعی آیت‌الله خامنه‌ای بردارد؛ سیمایی که به گفته سخنران، در غبار تبلیغات و کم‌کاری نیروهای خودی، از چشم بسیاری، به‌ویژه نسل جوان، پنهان مانده است. این تلاش، همان چیزی است که امروز از آن با عنوان «جهاد تبیین» یاد می‌شود؛ یک فریضه قطعی، فوری و همگانی برای مقابله با تحریف حقایق.

به گزارش بولتن نیوز، اولین لایه از این روایت، به سبک زندگی شخصی رهبر ایران می‌پردازد. سخنران با نقل خاطره‌ای از سردار سید یحیی صفوی، فرمانده اسبق سپاه، فضایی ساده و به دور از تجمل را ترسیم می‌کند. زمانی که پس از یک جلسه کاری در وقت اذان مغرب، آیت‌الله خامنه‌ای از او می‌خواهد که برای شام مهمانش باشد، چند دقیقه بعد، غذایی که بر سر سفره می‌آید، «املت» است. رهبر انقلاب پس از شام و در مواجهه با تعجب مهمانش، با صراحت می‌گوید: «آقا رحیم، شام ما همین‌هاست‌ها. در ده روز گاهی من یک آبگوشتی هم می‌خورم. همین‌هاست، عدسی، سیب‌زمینی آب‌پز...»

این ساده‌زیستی تنها به خوراک محدود نمی‌شود. بر اساس روایتی دیگر، میز و صندلی کار در کتابخانه شخصی ایشان، یادگاری از شش سال پیش از انقلاب، یعنی با قدمتی بیش از ۵۰ سال است. علی‌رغم پیشنهادهای مکرر برای تعویض این وسایل چوبی و خشک، ایشان با بیان اینکه «سالم است»، تنها به گذاشتن یک پتو بر روی آن اکتفا کرده‌اند. این روایات در کنار خاطره‌ای از بستری شدن همسر ایشان در یک بیمارستان دولتی بدون آنکه کادر درمان از هویت او مطلع باشند، تصویری از یک مسئولیت‌پذیری به دور از امتیازات ویژه را به نمایش می‌گذارد؛ جایی که رهبر یک کشور می‌گوید: «زن من با بقیه چه فرقی دارد؟»

شاید یکی از تکان‌دهنده‌ترین بخش‌های سخنرانی، استناد به گفته‌های عطاءالله مهاجرانی، وزیر اسبق ارشاد که سال‌هاست به عنوان منتقد در خارج از کشور فعالیت می‌کند، باشد. سخنران به نقل از او می‌گوید: «شما یک نقطه خاکستری در زندگی [سید علی خامنه‌ای] پیدا نمی‌کنید. این آدم کسی نیست که کسی بیاید بگه فلان جا برده، خورده. نیست!» این شهادت از سوی کسی که در اردوگاه سیاسی رقیب قرار دارد، برای تأکید بر سلامت اقتصادی و پاکدستی رهبر انقلاب به کار گرفته می‌شود.

اما بُعد شگفت‌انگیزتر ماجرا، روایتی از علی‌اکبر ولایتی و دیدارش با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در بحبوحه جنگ سوریه است. به نقل از ولایتی، پوتین پس از دریافت پیام آیت‌الله خامنه‌ای، با لحنی گلایه‌آمیز می‌گوید: «شما قدر رهبرتان را نمی‌دانید... آمریکا گرگ ‌هار است. اگر این آقا در رأس حکومت شما نبود، آمریکا چند بار شما را پاره پاره کرده بود.» پوتین در ادامه تأکید می‌کند که دستور داده تمام سخنرانی‌های رهبر ایران به دقت برایش ترجمه شود، زیرا «تا حالا دروغ نگفته، تکراری حرف نزده و هرچه تحلیل و پیش‌بینی می‌کند، همان می‌شود.»

این نگاه از خارج از مرزها، به ویژه از سوی یک استراتژیست جهانی، تصویر آیت‌الله خامنه‌ای را از یک رهبر داخلی به یک متفکر و راهبردپرداز تأثیرگذار در سطح بین‌المللی ارتقا می‌دهد و این ادعای فرماندهان نظامی داخلی را که «رهبر انقلاب، ایران را از هفت جنگ قطعی عبور داده» تأیید می‌کند.

ویدئو پس از ارائه این حقایق، به ریشه‌یابی مشکل می‌پردازد: چرا این تصویر شناخته شده نیست؟ پاسخ، یک «جنگ شناختی» تمام‌عیار است که «ذهن و دل» مردم را هدف گرفته. سخنران با اشاره به صحنه‌هایی از اعتراضات و ناآرامی‌ها، انگشت اتهام را نه به سوی جوانان، بلکه به سمت نیروهای خودی می‌گیرد که در «معرفی رهبر خود کوتاهی کرده‌اند.»

امیرالمؤمنین (ع) در جنگ نهروان تبیین می‌شود. امام علی (ع) پیش از آغاز نبرد با خوارج، که او را تکفیر می‌کردند، شمشیر را غلاف کرد و به روشنگری و گفتگو پرداخت. حاصل این جهاد تبیین، بازگشت ۸ هزار نفر از ۱۲ هزار نفر از لشکر دشمن بود. آن‌ها اذعان کردند که حقیقت را نمی‌دانستند.

امروز نیز، به باور سخنران، وظیفه هر فردی است که در هر جایگاه و با هر ابزاری—از گروه‌های خانوادگی گرفته تا کانال‌های اجتماعی—به روشنگری بپردازد. هدف، بازگرداندن ۹۹ درصد از جوانانی است که نه از روی عناد، بلکه از روی «نادانی» و تأثیرپذیری از روایت‌های دروغین، در مسیری اشتباه قرار گرفته‌اند.

این جهاد، یک وظیفه فوری و حیاتی برای حفظ استحکام فکری و اجتماعی کشور در برابر حملات دشمن است؛ چرا که دشمنی که در عرصه نظامی جرئت جسارت ندارد، تمام توان خود را بر فتح ذهن‌ها و قلب‌ها متمرکز کرده است.