کد خبر: ۸۱۷۰۰
تاریخ انتشار:

پرونده ترور 16شخصیت‌‌مطرح جهان

در این نوشتار به بازخوانی پرونده ترور 16 شخصیت مطرح جهان از دو سده گذشته تا به حال پرداخته ایم و در بخشهای آینده پرونده های دیگر افراد سرشناس را بررسی خواهیم کرد.
خبرگزاری فارس: بازخوانی پرونده ترور 16شخصیت‌ مطرح جهان

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از مشرق، در این نوشتار به بازخوانی پرونده ترور 16 شخصیت مطرح جهان از دو سده گذشته تا به حال پرداخته ایم و در بخشهای آینده پرونده های دیگر افراد سرشناس را بررسی خواهیم کرد.

آبراهام لینکلن

147 سال پیش در شب 14 آوریل سال 1865 میلادی و درست پنج روز پس از پایان جنگ‌های انفصال آمریکا، آبراهام لینکلن رئیس جمهوری ایالات متحده در لژ تئاتر فورد در شهر واشنگتن هدف گلوله قرار گرفت و ساعاتی بعد جان سپرد.

قاتل وی، یک بازیگر 26 ساله تئاتر به نام جان ویلکس بوث از فاصله بسیار نزدیک و از پشت سر فقط یک گلوله به جمجمه لینکلن شلیک کرد؛ او پس از تیراندازی به سوی آبراهام لینکلن که در کنار همسرش نشسته و نمایش را تماشا می کرد، فریاد زد: جنوب انتقامش را گرفت.

پس از کشته شدن آبراهام لینکلن که دومین دوره ریاست جمهوری خود را آغاز کرده بود، معاون ریاست جمهوری آندرو جانسون جانشین او شد؛ به این ترتیب در شب 14 آوریل سال 1865 میلادی آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده در حالی که همراه همسرش در لژ تئاتر فورد شهر واشنگتن یک نمایش را تماشا می‌کرد، هدف گلوله یکی از طرفداران کنفدراسیون جنوبقرار گرفت و ساعاتی بعد جان سپرد.

آبراهام لینکلن در دوره نخست ریاست جمهوری اش فرمان لغو بردگی که در ایالت های جنوبی رایج بود را صادر کرد و این مساله موجب آغاز جنگ‌های 4 ساله انفصال آمریکا شد. این جنگ داخلی سرانجام با شکست و اضمحلال کنفدراسیون جنوب خاتمه یافت[1].

ویلیام مک‌کینلی

سال 1896، در کنوانسیون جمهوری‌خواهان و در دوران رکود بزرگ اقتصادی، مارکوس آلونزوهانا، یک بازرگان ثروتمند اهل کلیولند، با حمایت از دوستش ویلیام مک‌کینلی، کمک کرد تا او به عنوان نامزد جمهوری خواهان درانتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. هانا، مک‌کینلی را به عنوان"عامل شکوفایی اقتصادی" معرفی کرد.

ویلیام مک کینلی در سن 34 سالگی به کنگره راه یافت. شخصیت جذاب، خصوصیات بی نظیر، زیرکی وسرعت انتقال ویلیام سبب شد تا به سرعت پله‌های ترقی را طی کند. طی 14 سال خدمت در کنگره، یکی از بزرگترین کارشناسان تعرفه گمرکی شد. قانونی که سال 1890 در این زمینه به اجرا درآمد به نام مک کینلی نامگذاری شد.

آنچه بیشتر در دولت مک‌کینلی مورد توجه بود مساله سیاست خارجی بود و نه مساله شکوفایی و رونق اقتصادی ؛در آن زمان کوبا مستعمره اسپانیا بود، بن‌بست میان نیروهای اسپانیایی و انقلابیون کوبا، سبب شد تا روزنامه‌های آمریکایی بشدت از اوضاع کوبا انتقاد کنند.

رییس جمهوری ناتوان از مهار کنگره و مردم آمریکا، سال 1898 طی پیامی اعلام بی طرفی کرد، اما در واکنش به این کار رییس جمهوری کنگره سه قطعنامه صادر کرد که معادل با اعلام جنگ برای آزادی و استقلال کوبا بود.

سال 1900 ویلیام مک‌کینلی برای دومین بار و به عنوان بیست‌ و پنجمین رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد، اما دور دوم ریاست جمهوری مک‌کینلی در سپتامبر سال 1901 با قتل وی به پایان رسید؛ ویلیام مک کینلی در صف ورود به نمایشگاه پان آمریکن درشهر بوفالو در ایالت نیویورک ایستاده بود، که یک فرد دو بار به او شلیک کرد. مک کینلی 8 روز بعد درگذشت.[2]

فرانتس فردیناند

در 28 ژوئن 1914 حول و حوش ساعت 11 صبح فردیناند و همسرش در سارایوو به دست گاوریلو پرینسیپ از اعضای گروه "دست سیاه" به قتل رسیدند. این واقعه که به واقعه ترور سارایوو مشهور است از جرقه‌های آغاز جنگ جهانی اول بود و از همین رو از مهم‌ترین واقعه‌های تاریخ جهان است.

فرانتس فردیناند کارل لودویگ ژوزف آرشیدوک اتریش و دارای لقب استه در 18 دسامبر 1863 به دنیا آمد و از مقام‌های سلطنتی اتریش بود و از 1896 تا روز مرگش وارث تاج و تخت پادشاهی اتریش-مجارستان بود.

فرانتس فردیناند در بسیاری از امور سیاسی اتریش- مجارستان دخالت می‌کرد؛ ناسیونالیست‌های مجارستان مخالف طرفداری او از حق رای عمومی بودند زیرا نفوذ مجارها در امپراتوری مجارستان را زیر سوال می‌برد. بعضی از غیرکاتولیک‌ها و ضدروحانیون با او بر سر همکاری‌اش با انجمن مدارس کاتولیک و پذیرفتن قیمومیت آن در 22 آوریل 1900 نیز مخالف بودند.

بعضی می‌گویند که سفر او به سارایوو که از امنیت کافی برخوردار نبود توسط بعضی هسته‌ها در حکومت اتریش-مجارستان صورت گرفت تا در معرض خطر ترور قرار گیرد و از شر او خلاص شوند[3].

لئون تروتسکی

انقلابی بلشویک و متفکر مارکسیست اهل روسیه بود. لئون داویدوویچ تروتسکی در سال 1879 در روستایی در اکراین متولد شد. در 17 سالگی با نوشته‌های سازمان‌های مخفی و با مارکسیسم آشنا شد.

در 1922 استالین که تا آن زمان کمتر شناخته شده بود دبیرکل حزب کمونیست می‌شود. و این زمانی است که لنین هرچه بیشتر خطر بروکراتیزه شدن دولت شوروی را احساس می‌کند؛ او در 1922 در کنگره حزب می‌گوید: زمانی که به ماشین بوروکراتیک می‌نگریم باید از خود بپرسیم که چه کسی حکومت می‌کند و چه کسی حکومت می‌شود؟ من بشدت شک دارم که این کمونیست‌ها هستند که حکومت می‌کنند.

در همین سال لنین بیمار می‌شود و از گود خارج می‌شود. تروتسکی در ابتدا بارها ضرورت بازگشت دموکراسی در حزب را هشدار می‌دهد که نتیجه‌ای جز خشم استالین و همدستانش ندارد؛ عده‌ای که نماینده منافع قشر جدید سوسیال بوروکرات‌ها هستند.

لنین در 1924 از دنیا می‌رود و در وصیت نامه خود از اعضای دیگر رهبری حزب می‌خواهد که استالین را از مقام دبیرکلی حزب خلع کند؛ تروتسکی تلاش می‌کند تا مبارزه لنین را ادامه دهد اما این در زمانی است که توده‌ها در انفعال و خستگیِ بعد از انقلاب بسر می‌برند. در نتیجه بروکرات‌های حکومتی او را از نظر سیاسی محاصره می‌کنند و در 1925 او را به مقام کمیسر ناوگان دریایی تنزل می‌دهند. تروتسکی در 1926 و 1927 گروهی متشکل از 8000 عضو حزب کمونیست را گرد می‌آورد؛ اپوزیسیون ِ چپی که در محلات شهرهای بزرگ بصورت مخفی گرد هم می‌آیند.

تمامی اعضای شناخته شده اپوزیسیون در سال 1927 از حزب اخراج و تبعید یا زندانی بودند. تروتسکی و ناتالیا تبعید می‌شوند؛ در سفری دریایی و طولانی آنها را از ترکیه به فرانسه و نروژ و از آنجا به مکزیک می‌برند.

در مقابل تروتسکی دست از فعالیت سیاسی اش بر‌نمی‌دارد. در همین حال در بسیاری از احزاب کمونیست دنیا جریان‌های اپوزیسیون سربرمی‌آورند. اما مسکو اطاعت می‌خواهد و در هرکجا تروتسکیستی پیدا کند از حزب کمونیست اخراج می‌کند.

در 20 اوت 1940 مردی جوان به نام مستعار آقای جکسون در مکزیک به دیدار لئون تروتسکی می‌آید که آخرین مهمان او نیز بوده است. او باتروتسکی مشغول گپ زدن بود که ناگهان صدای فریاد تروتسکی بلند شد. وقتی محافظان به اتاق رفتند دیدند یخ‌شکنی یا به روایتی تبر در گردن تروتسکی بود و در دست جکسون چاقویی دیده می‌شد. تروتسکی پیش از مرگ می‌گوید: «او را نکشید، باید همه چیز را اعتراف کند.» او یک تبعه اسپانیا به نام اصلی رامون مرکادر بود که به 20 سال حبس محکوم شد؛ ژوزف استالین گفته بود: "من در ترور تروتسکی هیچ نقشی ندارم" اما بعد از 20 سال مرکادر به شوروی رفت و نشان لنین که بالاترین نشان شوروی بود را از دست استالین دریافت کرد.[4]

ماهاتما گاندی

رهبر سیاسی و معنوی هندی‌ها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد. او در طول زندگیش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد می‌کرد. فلسفه بی‌خشونتی گاندی که خود نام "ساتیاگراها" (در سانسکریت به معنای تلاش و کوشش برای رسیدن به حقیقت؛ تحت‌اللفظی: محکم گرفتن حقیقت) روی بسیاری از جنبش‌های مقاومت بدون خشونت در سراسر جهان و تا امروز تأثیر گذارده است.

گاندی مجدانه براین باور پافشاری می‌کرد که فردی که به جامعه خدمت می‌کند باید زندگی ساده‌ای داشته باشد؛ او با رد زندگی به شیوه غربی، روند ساده زیستی را در پیش گرفت و از آن بعنوان تلاش برای رسیدن به نقطه صفر یاد می‌کرد و بدین ترتیب هم درهزینه‌های غیر ضروری صرفه جویی می‌نمود و هم ساده زیستی را دنبال می‌نمود.

گاندی برای وحدت میان مسلمانان و هندوهای کشورش یک ماه روزه گرفت و در راه پیمایی نمک از 12 مارس تا 6 آوریل 1930 به همراه چند صد هزار نفر هندی 400 کیلومتر از احمد آباد تا ساحل داندی راه پیمود تا از آب دریا نمک بگیرد و با این عمل قانون مالیات نمک را بی‌اعتبار کرد. این مبارزه با دعوت هندی‌ها برای تحریم کالاهای انگلیسی بود و با بازتاب جهانی روبرو شد و نهایتا" انگلیسی‌ها مجبور به مذاکره شدند.

گاندی چندین بار هدف سو قصد قرار گرفت که آخرین مورد آن موفق بود. در 9 بهمن 1326 ناتورام قادسی وی را، که در سن 79 سالگی و میان جمعیت عازم محل عبادت بود، هدف گلوله قرار داد و از پای درآورد. قاتل از ناسیونالیست‌های افراطی هندو بود که معتقد بود روابط گسترده با پاکستان به اقتدار هندوستان لطمه زده است.[5]

پاتریس لومومبا

وی رهبر استقلال کنگو از استعمار بلژیک است. لومومبا با مبارزاتی که از جوانی آغاز کرد، راه را برای استقلال کنگو از بلژیک فراهم کرد و دست بلژیک‌ها را از منابع و بانک‌های کنگو کوتاه نمود ولی پس از مدتی(ده هفته حکومت به عنوان نخست وزیر) در اثر توطئه سازمان اطلاعاتی

آمریکا سیا و استعمارگر سابق کنگو، بلژیک، در طی توطئه‌ای توسط رئیس جمهور وقت کنگو عزل شده و پس از آن متواری گشت، اما سرانجام به دست سرهنگ موبوتو سه‌سه‌سه‌کو به قتل رسید و جسدش در اسید سوزانده شد.[6]

جان اف کندی

او از 1961 تا زمان به قتل رسیدنش در 1963 ریاست جمهوری را به عهده داشت. او که عضوی از خانواده سیاسی و مشهور کندی بود به عنوان نمادی از لیبرالیسم آمریکایی مشهور است. در طول جنگ جهانی دوم در اقیانوس آرام ناوبان بود و به خاطر شجاعت در نجات جان سربازانش مدال گرفت. کندی هنگام آغاز ریاست جمهوری 43 سال داشت و از این رو جوان‌ترین رئیس جمهور تاریخ آمریکاست.

کندی در 20 ژانویه 1961، به عنوان سی و پنجمین رئیس جمهور آمریکا سوگند یاد کرد. او در سخنرانی افتتاحیه معروفش از آمریکایی‌ها خواست که شهروندانی فعال باشد. او گفت: "نپرسید کشورتان چه می‌تواند برای شما بکند، بلکه بپرسید شما چه می‌توانید برای کشورتان بکنید" او همچنین از ملل دنیا خواست که به هم بپیوندند تا با دشمنان مشترک انسان: استبداد، فقر، بیماری و خود جنگ بجنگند.

از اتفاقات مهمی که در دوران ریاست جمهوری او افتاد می‌توان به تهاجم ناموفق به خلیج خوک‌ها، بحران موشکی کوبا، ساخته شدن دیوار برلین، آغاز مسابقه فضایی، اولین اتفاقات جنگ ویتنام و جنبش حقوق مدنی آمریکا اشاره کرد.

کندی در 22 نوامبر 1963 در سن 46 سالگی به قتل رسید. این جوان‌ترین سن مرگ برای یک رئیس جمهور آمریکاست. قتل وی یکی از اتفاقات مهم تاریخ آمریکا است، زیرا این قتل باعث مطرح شدن و به نوعی محبوبیت بیشتر او در آمریکا شد و باعث شد او الهام بخش نسل‌های متعددی باشد.

ترور وی تا امروز نیز از زوایای پنهانی برخوردار است و بر اساس بعضی نقل‌ها، موساد در ترور وی نقش داشته است[7].

مالکوم ایکس

مالکوم ایکس، مبارز سیاهپوستی بود که سال 1925 در شهر اوهاما در ایالت نبراسکای آمریکا به دنیا آمد. او هفتمین فرزند خانواده بود. پدرش کشیش مذهبی و از جمله افرادی بود که برای حقوق مدنی سیاهپوستان فعالیت می کرد.

مالکوم چهار سال بیشتر نداشت که با چشمان خود دید فرقه‌ای از سفیدپوستان آمریکا خانه او را آتش زدند. به شش سالگی که رسید، پدری در خانه ندید. دو سال از ربوده شدن کشیش لیتل، پدرش می‌گذشت که یک روز جسد مثله شده او را کنار ریل راه آهن پیدا کردند. مادر مالکوم در بیمارستان روانی بستری شد.

مالکوم در کتاب خاطراتش درباره وضعیت زندگی خود بعد از مرگ پدرش، می نویسد: "کانون خانوادگی ما از هم گسست. یک قاضی سفیدپوست وکیل خانوادگی ما شد و بردگی در لباس محبت را به یکایک ما آموخت. هر یک از خواهران و برادرانم تحت سرپرستی خانواده ای قرار گرفتند و ما کاملاً از هم جدا شدیم."

وی در سال 1952 رهبر جامعه مسلمان آمریکا شد.او در سال 1964 بخاطر تنش با رئیس سازمان مسلمانان آمریکایی از این سازمان اخراج شد. پس از ترک جامعه اسلام به حج و کشورهای خاورمیانه و آفریقایی سفر کرد؛ مالکوم همچنین پس از بازگشت از حج، نام حاج ملک شبّاز را برای خود برگزید.

مالکوم در آستانه راه بود که خانه‌اش را به آتش کشیدند و از این واقعه جان سالم به در برد، یک هفته بعد در 39 سالگی هنگام سخنرانی در سالن بالروم مانهاتان، با شلیک چند گلوله کشته شد[8].

مارتین‌لوتر کینگ جونیور

لوتر کینگ در 15 ژانویه 1929 در یک خانواده متوسط در آتلانتا جورجیا به دنیا آمد. پدر و پدربزرگ وی از رهبران فرقه باپتیست (تعمیدگرا) بودند و همین تمایلات مذهبی موجب ادامه تحصیل وی در رشته علوم دینی شد.

درپی بازداشت "رزا پارکس"، زن سیاهپوستی که با بلند نشدن از روی صندلی یک اتوبوس عمومی برای یک سفیدپوست زندانی شد، کینگ جوان رهبری جنبش تحریم سیاهپوستان را برعهده گرفت و به‏‏ عنوان یک فعال مبارزه با تبعیض نژادی در سرتاسر ایالات متحده آمریکا شهرت یافت. در سال 1957 به‌همراه 60 رهبر سیاهپوست دیگر سازمانی را بنیان گذاشت که بعدها به کنفرانس رهبران مسیحی جنوب شناخته شد. وی در مبارزه علیه نژادپرستی از تعالیم مسیح و مهاتما گاندی پیروی می‌کرد و بألاخره در 4 آوریل 1968 در شهر ممفیس ایالت تنسی ترور شد.[9]

رابرت اف کندی

رابرت کندی داستان پیشین آمریکا ، سناتور و نامزد انتخابات مقدماتی حزب دمکرات برای ریاست جمهوری که پنجم ژوئن 1968 در راهرو هتل امباسادور شهر لس آنجلس هدف دو گلوله قرار گرفته بود 25 ساعت بعد در ششم ژوئن درگذشت و باعث گسترش شایعاتی شد که هنوز پس از گذشت چند دهه به قوت خود باقی هستند.

ترور رابرت کندی دو ماه پس ار قتل دکتر مارتین لوتر کینگ رهبر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان صورت گرفته بود. پس از جان اف کندی، سناتور رابرت دومین عضو خانواده لیبرال کندی بود که کشته می شد؛ در پی انصراف لیندن جانسون که به سبب ادامه جنگ ویتنام زیر انتقاد شدید قرار داشت از شرکت در انتخابات، رابرت کندی خود را نامزد حزب حاکم دمکرات کرده بود و برای ایراد نطق انتخاباتی به لس‌آنجلس رفته بود.

بنابر اخبار منتشر شده از سوی رسانه‌های دولتی آمریکا و ادعاهای موجود، "سرهان بشاره سرهان" قاتل سناتور رابرت که هنوز در زندان بسر می برد توسط حاضران در هتل دستگیر شده بود؛ مدتی بعد از دستگیری این جوان 24 ساله، رسانه‌ها ادعا کردند که وی مسئولیت قتل را برعهده گرفته و اعلام کرده است به دلیل حمایت کندی از رژیم صهیونیستی او را کشته است، در حالی که مدتی پیش سرهان می‌گوید به یاد ندارد که در سال 1968 کندی را در روزی که برنده انتخابات درون حزبی دمکرات‌ها در ایالت کالیفرنیا شد، در هتلی در لس آنجلس به قتل رسانده است[10] !!!

با قتل رابرت کندی، زمینه پیروزی ریچارد نیکسون نامزد حزب جمهوریخواه هموار شد.

انور سادات

وی سومین رئیس جمهور مصر بود و این سمت را از تاریخ 15 اکتبر 1970 تا روز ترورش توسط جهاد اسلامی مصر در تاریخ 6 اکتبر 1981 به عهده داشت؛ در سالگرد جنگ رمضان 1973، سادات در جایگاه ویژه خود و میان دولتمردان مصری نشسته و به نمایش قدرت ارتش مصر می‌نگریست و تسلیحات روسی، توپ های 130 میلیمتری، هواپیماهای میراژ، بالگردهای شنوک و ... از مقابلش می‌گذشتند که در ساعت 12:40 شهید خالد اسلامبولی و یارانش اقدام به ترور وی کردند.

وی اولین حاکم یک کشور عرب بود که پیمان سازش را با رژیم صهیونیستی امضاء نمود و آن را بی چون و چرا به رسمیت شناخت. هرچند این پیمان در افکار عمومی غرب و رژیم صهیونیستی یک موفقیت جدی محسوب می‌شد و انورسادات نیز بعنوان فردی صلح طلب معرفی شد لکن افکار عمومی مسلمانان جهان با اعطای لقب "فرعون مصر" از وی ابراز انزجار می‌کردند.

شهید خالد اسلامبولی یکی از افرادی بود که در ترور فرعون مصر شرکت داشت و بعد از اصابت گلوله به سادات موفق به قرار گرفتن مقابل جایگاه ویژه شد و با فریاد «مرگ بر فرعون» اقدام به بستن رگبار به سوی جسد انور سادات نمود.[11]

جان لنون

جان وینستون لنون متولد 9 اکتبر خواننده، ترانه‌سرا، موسیقیدان، آهنگساز، شاعر و از معروف‌ترین، شناخته‌ترین و برجسته‌ترین چهره‌های دنیای موسیقی راک، است؛ او به‌عنوان یکی از اعضای موسس گروه بیتلز و یکی از افراد در افزایش بافت تاریخی موسیقی عامه‌پسند، در سراسر جهان شناخته شد؛ آلبوم "جان لنون پلاستیک باند" یکی از معروف‌ترین اثرهای وی به شمار می‌رود که سبب انتقادات و تحسین‌های فراونی شده است.

در روز هشتم دسامبر سال 1980، وی در حالیکه همراه با همسرش یوکو اونو به آپارتمان خود در ساختمان داکوتا در شهر نیویورک باز می‌گشت به دست یکی از طرفداران سابقش به نام مارک دیوید چَپمَن به ضرب چهار گلوله کشته شد. چپمن پس از دستگیری گفته بود برای این‌که مشهور شود، تصمیم به قتل جان لنون گرفت[12].

اولاف پالمه

اولاف پالمه " Olof Palme" رهبر حزب سوسیال دموکرات و نخست وزیر پیشین سوئد ساعت 23 و 20 دقیقه روز 28 فوریه سال 1986 زمانی که به همراه همسر خود و بدون هر گونه محافظ از سینمایی در مرکز استکهلم خارج می‌شد، مورد اصابت گلوله فرد یا افراد ناشناسی قرار گرفت و در سن 59 سالگی به قتل رسید.

بسیاری از سوئدی‌ها همچنان پس از گذشت 26 سال معتقدند که پالمه توسط خارجی‌ها و با انگیزه‌ای غیرسوئدی به قتل رسیده است. یکی از نظرسنجی‌ها در این مورد نشان می‌دهد که حدود 86 درصد از مردم این کشور ضمن آن که معتقدند نخست وزیر پیشین کشورشان به دلایل بین المللی به قتل رسیده، فکر می‌کنند که عوامل این جنایت هرگز به دام نخواهند افتاد؛ بر اساس شواهد به نظر می‌رسد نیروهای پ.پ.ک متعلق به کردهای جدایی طلب ترکیه و همچنین رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی در ترور وی نقش داشته‌اند[13].

احمدشاه مسعود

شهید احمدشاه مسعود ملقب به شیر دره پنجشیر، شهریور 1332 در پنجشیر به دنیا آمد. وی یکی از فرماندهان و مجاهدین افغانستان بود که سال‌ها با ارتش شوروی سابق که افغانستان را اشغال کرده بود جنگید و پس از آن هم در درگیری‌های داخلی افغانستان نقش عمده‌ای داشت.

وی روز 18 شهریورماه 1380 برابر نهم سپتامبر سال 2001 میلادی، بر اثر انفجار انتحاری دو تروریست مظنون به ارتباط با شبکه القاعده که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، در خواجه بهاءالدین ولایت تخار افغانستان کشته شد؛ زمان ترور احمدشاه مسعود، که فقط 2 روز پیش از حملات انتحاری 11 سپتامبر به نیویورک بود، سوالاتی را در مورد ارتباط این ترور با حوادث نیویورک و متعاقب آن حمله به افغانستان برانگیخت. ابتدا این ترور به گروه طالبان نسبت داده شد اما طالبان هیچگاه مسئولیت آنرا نپذیرفت.

این موضوع باعث شد گمانه‌زنی‌هایی در مورد دست داشتن سازمان سیا در ترور احمدشاه مسعود در آستانه حملات 11 سپتامبر و طرح‌های آمریکا برای اشغال افغانستان مطرح شود؛ از طرفی رابطه احمدشاه مسعود پیش از مرگش با مقامات آمریکایی به تیرگی گرویده بود؛ در آخرین ملاقات بین شهید احمدشاه مسعود و رابین رافائل، معاونت امور خاورمیانه در وزارت خارجه آمریکا در سال 1998، رافائل به مسعود پیشنهاد کرده بود که اسلحه را زمین گذارده، تسلیم نیروهای طالبان شود که در آن سال‌ها بیش از 90 درصد خاک افغانستان را در کنترل خود داشتند.

شهید احمدشاه مسعود با سرسنگینی برای رافائل روشن کرده بود که نه تنها تسلیم طالبان نخواهد شد، بلکه از دولت‌های خارجی دستور نخواهد گرفت و اجازه احداث پایگاه نظامی در افغانستان را به هیچ نیروی خارجی نخواهد داد[14].

پیم فورتاین

پیم فورتاین سیاست‌مدار و جامعه شناس هلندی بود که در سال 2002 ترور شد؛ وی در همان سال حزب خود را پایه گذاری کرده بود و خود را آماده انتخابات پارلمانی می‌کرد.

وی طرفدار جامعه همجنس‌گراها و مخالف تندروی مسلمانان در هلند بوده است، بعد از مرگ فروتاین، بر اساس گزارش سرویس اطلاعاتی، فروتاین خود همجنس‌گرا بوده و حتی بر خلاف قوانین هلند با یک جوان 16 ساله ارتباط داشته است.[15]

بی‌نظیر بوتو

بی‌نظیر بوتو متولد 21 ژوئن 1953- بانوی سیاست‌مدار پاکستانی بود؛ وی طی دو دوره از سال‌های 1988 تا 1990 و 1993 تا 1996 نخست وزیر پاکستان از حزب مردم بود؛ وی اولین زن مسلمان در تاریخ جهان اسلام بود که به مقام نخست‌وزیری در یک کشور اسلامی رسید. وی در طول دوران فعالیت سیاسی خود بارها به اتهام فساد مالی مواجه شده بود و به همین دلیل از مقام نخست‌وزیری برکنار شد.

او را نیز همچون پدرش ذوالفقار علی‌بوتو دارای گرایش‌های سوسیالیستی و پوپولیستی می‌دانند؛ بی‌نظیر بوتو و شوهرش بارها توسط دادگاه‌ها و دولت‌های پاکستان و کشورهای مختلف به فساد مالی متهم، و با حکم دادگستری پاکستان به زندان محکوم شدند. اثبات این اتهامات باعث شد که بی‌نظیر بوتو در سال 1996 از مقام خود برکنار شود. آصف‌علی زرداری همسر بوتو، پیش‌تر مقام وزارت سرمایه‌گذاری پاکستان را عهده‌دار بوده است.

سرانجام پس از چندین رشته ترور ناموفق، بی‌نظیر بوتو در تاریخ 27 دسامبر 2007 میلادی در یک حمله تروریستی-انتحاری در شهر راولپندی در استان پنجاب به قتل رسید. پرویز مشرف نخست وزیر وقت پاکستان این ترور را به گروه‌های تروریستی نسبت داد، در این اقدام تروریستی بی نظیر بوتو از ناحیه سر گردن و سینه هدف شلیک گلوله قرار گرفت و نهایتا دقایقی پس از ساعت شش به وقت محلی در بیمارستان جان سپرد.

تیرانداز سپس در اقدامی انتحاری با انفجار بمبی خود را کشت. در اثر این انفجار بمب 15 نفر کشته و تعدادی زخمی شدند. این ترور باعث ایجاد شورش‌های فراوانی در سرتاسر پاکستان شد. در پی مرگ وی 3 روز عزای عمومی در پاکستان اعلام شد[16].

منابع:

[1] - http://www.whitehouse.gov/about/presidents/abrahamlincoln

[2] - http://genealogytrails.com/main/presidents/mckinley.html

[3] - Brook-Shepherd, Gordon (1987). Royal Sunset: The European Dynasties and the Great War. Doubleday. p.139.

[4] - http://history.sandiego.edu/GEN/text/coldwar/venona4.html

[5] - http://books.google.co.in/books?id=FauJL7LKXmkC&lpg=PP1&pg=PA1#v=onepage&q&f=false

[6] - http://www.guardian.co.uk/global-development/poverty-matters/2011/jan/17/patrice-lumumba-50th-anniversary-assassination

[7] - http://www.jfklibrary.org/JFK/JFK-in-History/November-22-1963-Death-of-the-President.aspx

[8] - http://www.malcolmx.com/about/bio.html

[9] - http://www.spartacus.schoolnet.co.uk/USAkingML.htm

[10] - http://www.maryferrell.org/wiki/index.php/Robert_Kennedy_Assassination

[11] - http://noorportal.net/90/1646/1647/27999.aspx

[12] - http://www.johnlennon.com/biography[13] - http://news.bbc.co.uk/onthisday/hi/dates/stories/february/28/newsid_2802000/2802181.stm

[14] - http://en.wikipedia.org/wiki/Ahmad_Shah_Massoud

[15] - http://www.rijksoverheid.nl/documenten-en-publicaties/kamerstukken#ref-minbzk?ActItmIdt=69617

[16] - http://www.biography.com/people/benazir-bhutto-9211744


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین