خریدهای عید مرد را فراری داد

زنی 35 ساله به همراه دختر کوچکش از ورودی دادگاه خانواده در حالی که شیون می‌کرد، وارد شد و خود را به راهروی دادگاه رساند.

این زن که چهره‌اش نشان از غم درونش بود با پرس و جو شعبه مورد نظرش را یافت و در مقابل قاضی آن شعبه به همراه دخترش بر روی صندلی چوبی‌ای نشست.

قاضی این شعبه هنوز شروع به صحبت نکرده بود که زن آهی کشید و با دستانش اشک‌های صورتش را پاک کرد و گفت: «تنها طلاق می‌خواهم، همین».

قاضی که گویی رسیدگی به پرونده قبلی عصبانی‌اش کرده بود، لب به سخن گشود و بیان کرد امروز به پرونده طلاق رسیدگی نمی‌کنم.

زن چند دقیقه‌ای سکوت کرد و قاضی با خوردن یک لیوان آب خطاب به زن گفت: چه اتفاقی افتاده است؟

زن که منتظر فرصت بود تا درددلش را بازگو کند، سریع در خصوص مشکلاتش صحبت کرد و افزود: شوهرم قبل از سال نو ما را ترک کرده است و من تمام عید نوروز را تنها به دید و بازدید رفته و حتی خرید عید فرزندم را خود انجام دادم.

وی در حالی که بغض گلویش را گرفته کرده بود گفت: می‌خواهم از شوهرم که نمی‌دانم کجا رفته است، جدا شده و تمام حق و حقوقم را بگیریم.

قاضی رو به زن کرد و گفت: آیا نزاعی بین شما پیش آمده و مشکل خاصی به وجود آمده است؟

زن در جواب قاضی بیان کرد: شوهرم برای اینکه از خرید عید و خرجی سال نو شانه خالی کند پا به فرار گذاشته است و این مشکل اساسی ماست وگرنه ما با یکدیگر مشکل خاصی نداشتیم.

در این میان دخترش روبه‌روی قاضی ایستاد و گفت: تمام خریدها و خرجی‌های عید را مادرم به تنهایی از پس‌اندازش تأمین کرد و ما تمام دید و بازدیدهای سال نو را بدون حضور پدرم انجام دادیم که این موضوع باعث شرمندگی ما بود.

وی ادامه داد: به نظرم مادرم باید از پدرم که بی‌مسئولیت بوده و در اوج سختی‌ها ما را ترک کرده است، جدا شده و آن را تنبیه کند.

قاضی از زن و دختر خواست که چند لحظه‌ای سکوت کنند و تنها به سؤال او پاسخ دهند.

وی از زن 35 ساله پرسید که آیا شوهرت معتاد بوده یا دست بزن دارد؟ زن خطاب به قاضی بیان کرد: خیر، شوهرم تنها از زیر خریدهای عید فرار کرده و ما را به حال خودمان رها کرده است؛ نمی‌دانیم به کجا رفته و چرا به این شکل رفتار کرد.

قاضی این شعبه بعد از پایان صحبت زن، درخواست حضور مرد را برای رسیدگی به پرونده در روز دیگر ارائه داد.