دولت روحانی با کمک همین طیف سیاسی و با شعار مذاکره و رفع تحریمها و ایجاد درآمد سرشار برای مردم رای آنها را گرفت اما ۸ سال بعد علاوهبر نابودکردن معیشت مردم، افزایش چند صد درصدی قیمت مسکن، دلار، خودرو، کالاهای اساسی، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و... کشور را با ۸۰۰ تحریم جدید دیگر تحویل داد و رفت.
به گزارش
بولتن نیوز،روزنامه اعتماد روز گذشته همزمان با سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس انرژی اتمی به تهران در گزارشی تامل برانگیز نوشت: «دولت ابراهيم رييسي با شعار اولويت رابطه با همسايگان است و ضرورت تقويت ديپلماسي اقتصادي كار خود را آغاز كرده و نخستين سفر حسين اميرعبداللهيان هم به عراق بود و همزمان امروز نيز نخستين مهمان عاليرتبه دولت سيزدهم نخستوزير عراق است اما تداوم اين روند خواسته يا ناخواسته با سرنوشت برجام گره خورده است. در شرايطي كه رابطه اقتصادي، تجاري و مراودههاي مالي و بانكي ايران در سطح منطقهاي و فرامنطقهاي با پايان تحريمهاي هستهاي آمریکا و تبعيت ساير كشورها از آنها عاديسازي نشود، رابطه با همسايگان يا كشورهاي دوست در شرق يا از ديد و بازديدهاي صرفا سياسي فراتر نخواهد رفت يا تهران مجبور است هزينههاي دور زدن تحريمها را همچنان پرداخت كند».
این روزنامه نوشت: «رييس دولت سيزدهم بايد به منظور تامين منافع ملي سياست مشاركت حداكثري در مذاكرات براي احياي برجام را در پيش گرفته و همزمان با بلند كردن پرچم مذاكره هم ميدان ديپلماسي عمومي را به سمت تامين منافع ملي دراختيار بگيرد و هم مانع از پيروزي مخالفان منطقهاي و فرامنطقهاي ايران براي امنيتيسازي دوباره پرونده و بحرانسازي از آن شود. »
گفتنی است مدعیان اصلاحات همچنان تلاش دارند با دادن آدرس غلط، راه گشایش در اقتصاد و پیشرفت را امتیازدادن یکطرفه به آمریکا و شرکای اروپاییاش جا بزنند.
دولت روحانی با کمک همین طیف سیاسی و با شعار مذاکره و رفع تحریمها و ایجاد درآمد سرشار برای مردم رای آنها را گرفت اما ۸ سال بعد علاوهبر نابودکردن معیشت مردم، افزایش چند صد درصدی قیمت مسکن، دلار، خودرو، کالاهای اساسی، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و... کشور را با ۸۰۰ تحریم جدید دیگر تحویل داد و رفت. حالا و در شرایطی که مردم با مقاومت خود سیاست فشار حداکثری آمریکا را به شکست کشانده و ایستادگی در برابر تحریمها در حال ثمر دادن است، این جریان بار دیگر به تقلا افتاده تا با ارسال پالس ضعف به طرف غربی، اعتباردهی به تحریمها و بزک دوباره مذاکره، تیغ کند شده دشمن را تیز و دولت سیزدهم را هم به سیاه چال مماشات و باجدهی به غرب هل دهد.
شکسته شدن رکورد تورم تولیدکننده طی 10 سال اخیر در دولت روحانی
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در گزارشی با تیتر «ارتفاعگیری «تورم مبدا» نوشت: «مرکز آمار در گزارشی تورم تولیدکننده در بهار سال ۱۴۰۰ را اعلام کرد. بر این اساس تورم تولید در فصل بهار نسبت به زمستان ۱۴۰۰ به 10/1 درصد رسیده است. علاوهبر این، تورم نقطه به نقطه تولید به ارتفاع ۷۳ درصدی رسیده و در آمار سالانه عدد 60/4 درصد را به ثبت رسانده بود.»
دنیای اقتصاد افزود: «این گزارش نشان میدهد کمترین تورم فصلی تولیدکننده در این فصل مربوط به بخش تولید، انتقال و توزیع برق با 3/ 1 درصد و بیشترین تورم فصلی مربـوط به بخش معدن با 7/ 38 درصد بوده است. تغییرات شاخص قیمت تولیدکننده کل کشور نسبت به فصل مشابه سال قبل در فصل بهار سال جاری به 73 درصد رسید که در مقایسه با همین شاخص در فصل قبل 5/5 واحد درصد افزایش داشته است. به عبارتی، میانگین قیمت دریافتی توسط تولیدکنندگان به ازای تولید کالاها و خدماتشان در داخل کشور، در فصل بهار 1400نسبت به فصل بهار سال 1399، بالغ بر 73 درصد افزایش یافته است. در میان بخشهای مختلف تولیدی کمترین نرخ تورم نقطه به نقطه مربوط به بخش تولید، انتقال و توزیع برق با 32/1 درصد و بیشترین نرخ تورم با 1/ 154 درصد مربوط به بخش معدن است».
در ادامه آمده است:«از طرفی میانگین تغییرات شاخص کل قیمت تولیدکننده در چهار فصل منتهی به فصل بهار، تورم 60/4 درصدی را تجربه کرده است. آمارها نشان میدهد کمترین تورم سالانه در این شاخص مربوط به بخش خدمات است که تورم 42 درصدی را ثبت کرده است و از طرفی دیگر بیشترین آن با 3/ 112 درصد مربوط به بخش معدن است. نکته قابل توجهی که در همه این آمارها به چشم میخورد، رکوردزنی شاخصهای مختلف تورم تولیدکننده و ایستادن در صدر یک دهه اخیر است. موضوعی که خود از وضع نابسامان تولید در کشور حکایت دارد و یکی دیگر از چالشهای پیشروی دولت جدید را نشان میدهد.»
در بخش دیگری از گزارش آمده است: «گزارش منتشرشده از سوی مرکز آمار حاکی از آن است که در بهار سال جاری رکورد تورم تولیدکننده در شاخصهای مختلف آن شکسته شده است. بر همین اساس تورم فصلی تولیدکننده به رقم 1/ 10 درصد رسیده است که در مقایسه با مدت مشابه پارسال 7/ 3 درصد افزایش را نشان میدهد.»
دنیای اقتصاد همچنین نوشت: «آخرین و اصلیترین شاخصی که تورم را با آناندازه میگیرند، تورم میانگین یا تورم سالانه است. بر این اساس شاخص کل قیمت تولیدکننده در سال منتهی به فصل بهار سال 1400به 60/4 درصد رسید. این رقم نسبت به زمستان سال 99 بیش از 7/ 13 درصد و نسبت به مدت مشابه پارسال 35 درصد رشد را تجربه کرده است. با بررسی جزئیتر شاخص اصلی تورم میتوان دریافت که تورم میانگین تولیدکننده در فصل بهار سال جاری در بخش کشاورزی 2/ 50 درصد، بخش معدن 3/ 112 درصد، صنعت 5/ 78 درصد، تولید برق 45 درصد و خدمات به 42 درصد رسیده است. همه این اعداد حاکی از آن است که وضعیت تورم در بخش تولید شرایط جدید و مخربی را تجربه کرده که در یک دهه گذشته سابقه نداشته است. بررسیها نشان میدهد نرخ تورم در دورههای گذشته هیچگاه از حدود 50 درصد بالاتر نرفته و ثبت تورم 60درصدی رکورد جدیدی را به ثبت رسانده است. به نظر میرسد این اعداد گویای آن است که تورم تولیدکننده یکی از بخشهایی است که دولت جدید برای تدارک شرایط مطلوبتر و ایجاد آرامش در آن تلاش کند.»
چرا یگان اصلاحاتیون برای رفتن به افغانستان تشکیل نمیشود؟!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود بار دیگر یک گزاره خودساخته را برای هجمه و حمله به رقیب تکرار کرد. در این گزارش آمده: «درحالیکه استراتژی اصلاحطلبان و بخش زیادی از جامعه طبقه متوسط از ابتدای قدرتگیری طالبان، حمایت بشردوستانه، رسانهای، دیپلماتیک و انسانی از جریان مقاومت پنجشیر و احمد مسعود علیه جریان طالبان بود، اما اصولگرایان گویا در مواجهه با آنچه در افغانستان در حال رخدادن بود و هست، دچار تعارض شدهاند...»
طیف موسوم به اصلاحطلب که روزگاری منتقد مبارزه با داعش بود و میگفت چرا با داعش میجنگیم! حالا چه شده که کاسه داغتر از آش شده است؟! این سؤالی مهم است که متاسفانه برخی جوابهایی که به آن میتوان داد واقعا تلخ و غمانگیز است. پاسخهایی مانند اینکه این طیف به عمد میخواهند کشور را به سمت دامی که آمریکا و هم پیمانانش برای ایران گستردهاند سوق دهد.
در ادامه گزارش شرق این روزنامه از «اصلیترین دال گفتمان سیاست خارجی ایران» نام برده و آن را «آمریکاستیزی» نامیده است. در حقیقت این روزنامه نتوانسته ناراحتی خود را از تقابل ایران با خوی زیادهخواهی «کدخدای مدعیان اصلاحات» یعنی آمریکا پنهان کند لکن نکته در اینجاست که ایران با آمریکا به معنای یک کشور با حاکمیت مستقل و دارای حدود جغرافیایی مشخص مشکلی ندارد؛ تمام مشکل ایران با «خوی استکباری آمریکا» است. پس به این معنا اصلیترین دال گفتمان سیاست خارجی ایران، ایستادگی و مقابله با خوی استکباری آمریکا است که کلا روزنامه اصلاحطلب گزاره مبنایی را به نفع کدخدا تغییر داده است.
در این گزارش آمده: «کلید ماجرا در یک نکته است؛ « آمریکاستیزی» بهعنوان اصلیترین دال گفتمان سیاست خارجی ایران. این در حالی است که سیاست خارجی ایران دالهای مهم دیگری هم دارد؛ دالهایی که از قضا ریشه در قانون اساسی دارد و به آن صراحتا اشاره شده است؛ مانند حمایت از مبارزات حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در همه جهان[!!]...»
اوج کج فهمی اصلاحطلبان در این بخش ظاهر میشود: «مگر در مورد داعش نمیگفتند اگر ما در سوریه و عراق نجنگیم باید در خیابانهای تهران با داعش بجنگیم؟ چه چیزی تغییر کرده است؟ چه تضمینی وجود دارد که طالبان محدود در مرزهای سرزمینی افغانستان بماند؟»
یعنی باید باور کنیم طیف موسوم به اصلاحطلب تفاوتهای بنیادین داعش و طالبان را نمیداند؟! یا اینکه میدانند و به عمد میخواهند با ارائه تحلیل اشتباه کشور را دچار محاسبات جبران ناپذیر کنند؟! در این مورد فقط به ذکر یک نکته جهت آگاهی روزنامه اصلاحطلب بسنده میکنیم که داعش نیرویی ملی یا برآمده از یک ملت نبود که در حیطه سرزمینی خود مشغول به نبرد باشد. داعشی نیروهایی از ملیتهای مختلف (از عربستانی، مصری، مراکشی تا چچنی و فرانسوی و انگلیسی و...) بودند. این افراد با نیت به زانو درآوردن کمربند مقاومت از ایران، عراق و سوریه تا لبنان و سپس غزه به این منطقه گسیل شده بودند. اما طالبان یک نیروی ملی است. این یعنی آنها حتی اگر گرایشهای رادیکال سلفیها را نیز داشته باشند باز در حیطه سرزمینی خود مدعی هستند و مدعی هیچ کشور دیگری نیستند. طالبان به صراحت میگوید که میخواهد با کشورهای همسایه خاصه ایران و پاکستان و روسیه روابط حسنه داشته باشد اما داعش به صراحت میگفت هدف غایی ما راهانداختن حمام خون در تهران و دیگر شهرهای ایران است. یعنی واقعا اصلاحطلبان این تفاوتها را نمیفهمند؟!
نکته پایانی اینکه اخیرا مدیرمسئول کیهان در نوشتاری با عنوان «بسم الله بفرمایید ثبتنام کنید» آورده بود: «حالا یک پیشنهاد منطقی و همهپسند در میان است و آن اینکه یک تیپ از مدعیان اصلاحات تشکیل شود و مدعیان اصلاحات جهت اعزام به افغانستان در آن ثبتنام کرده و برای مبارزه به پنجشیر و یا هر نقطه دیگر افغانستان اعزام شوند. نام «تیپ اصلاحاتیون»! هم اسم با مسمایی برای این تیپ است! اگر در ادعای خود صادق هستید، بسمالله، بفرمائید در این تیپ ثبتنام کنید!»
نتیجه دولت روحانی؛ سهم مسکن از هزینه خانوار ۶۰ درصد!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی به نقل از یک کارشناس بازار مسکن نوشت:«افزایش چشمگیر نرخهای اجارهبها شرایط را روز به روز برای مستاجران سختتر کرده است... طبق گزارشات مرکز ملی آمار در سالهای اخیر سهم هزینه مسکن از کل هزینههای خانوار رو به افزایش بوده است، به گونهای که در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ سهم مسکن از هزینه خانوار ۴۴ درصد اعلام شده، در سال ۱۳۹۷به ۴۶.۸ درصد رسیده و در سال ۱۳۹۸ برابر با ۴۹.۹ درصد بوده است.»
در ادامه این مطلب آمده است:«طبق بررسیهای صورت گرفته و تحلیل دادههای بهدست آمده از سامانههای ملکی تخمین زده میشود که این عدد در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ نیز افزایش چشمگیری داشته به گونهای که در حال حاضر احتمالا بین ۵۵ تا ۶۰ درصد از هزینه خانوار خرج هزینه مسکن میشود.»
گفتنی است هفت و هشت برابرشدن قیمت مسکن در دولت روحانی نتیجه مدیریت وزیر مسکنی بود که مسکن مهر را سیب گندیده و طرحی مزخرف میدانست و میگفت «افتخار میکنم حتی یک مسکن مهر افتتاح نکردم!»
تداوم شرطیسازی اقتصاد توسط بانیان وضع موجود
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«باید هر چه سریعتر تکلیف برجام را روشن کنیم و به FATF بپیوندیم. اینها موضوعاتی است که میتواند در اقتصاد کشور و به تبع آن در معیشت مردم گشایش ایجاد کند و موجب افزایش رضایتمندی داخلی شود. بخشی از این رضایتمندی به تسهیل کار و خوش رفتاری و مردمداری است».
جریان مدعی اصلاحات همچنان بر شرطی سازی اقتصاد اصرار دارد. این در حالی است که علت اصلی وضع موجود اقتصادی در کشور، رویکرد غلط شرطیسازی معیشت مردم در 8 سال گذشته است.
طیفی که دلار 32 هزارتومانی را به مردم تحمیل کرد و مسکن را 700 درصد گران کرد، حالا ژست کارشناس به خود گرفته و علت اصلی وضع موجود را به عنوان نسخه نجات جا میزند.