کد خبر: ۶۶۸۱۱۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
صادق قطب زاده در سال ۱۳۱۴ در دوره قدرت رضا شاه پهلوی در اصفهان به دنیا آمد؛

صادق قطب زاده، از مترجمی امام تا اعدام

بی بی سی چندی پیش در برنامه‌ای تلاش کرد در راستای بازسازی مدنظر خود از تاریخ انقلاب اسلامی، چهره‌ای متمایز از صادق قطب زاده ترسیم نموده و او را نیز مانند دیگر افرادی که برای شان مستند تاریخی می‌سازد، از آنچه که زمینه ساز اعدامش شد، بری سازد. به نظر می رسد شناخت مجدد این افراد و بازخوانی سرگذشت آنها، باعث آلوده نشدن ما به این‌گونه تحریفات تاریخی شود.

گروه سیاسی: بی بی سی چندی پیش در برنامه‌ای تلاش کرد در راستای بازسازی مدنظر خود از تاریخ انقلاب اسلامی، چهره‌ای متمایز از صادق قطب زاده ترسیم نموده و او را نیز مانند دیگر افرادی که برای شان مستند تاریخی می‌سازد، از آنچه که زمینه ساز اعدامش شد، بری سازد. به نظر می رسد شناخت مجدد این افراد و بازخوانی سرگذشت آنها، باعث آلوده نشدن ما به این‌گونه تحریفات تاریخی شود.

صادق قطب زاده، از مترجمی امام تا اعدام

 

به گزارش بولتن نیوز، صادق قطب زاده در سال ۱۳۱۴ در دوره قدرت رضا شاه پهلوی در اصفهان به دنیا آمد. قطب زاده فعالیت سیاسی خود را از ۱۷ سالگی آغاز کرد و با آغاز حرکت ملی کردن صنعت نفت او شیفته دکتر محمد مصدق شد و به جبهه ملی پیوست و به یکی از چهره‌های اصلی شاخه دانش آموزی نهضت مقاومت ملی بدل شد.

 

صادق قطب زاده، از مترجمی امام تا اعدامسال ۴۳ بعد شاه به آمریکا سفر می‌کند. سفری که مصادف می‌شود با تظاهرات دانشجویان علیه او. از همان آغاز سفر دانشجویان ایرانی شاه را رها نمی‌کنند. از لحظه ورود شاه به فرودگاه تظاهرات علیه او آغاز می‌شود، تظاهراتی که نقطه اوج آن در مراسم اعطای دکترای افتخاری به شاه در لس آنجلس و نیویورک است. در میان دانشجویان، قطب زاده نامی آشنا و چهره معروفی بود. علت این شهرت هم سیلی بود که او در مراسم ضیافت سفارت ایران در واشنگتن به گوش اردشیر زاهدی سفیر ایران نواخته بود. زمانی که زاهدی در این ضیافت مشغول سخنرانی بوده قطب زاده جسارت می‌کند، روی سن می‌رود و سیلی محکمی به گوش اردشیر زاهدی می‌زند. همین کار سبب می‌شود پاسپورت قطب زاده را از او بگیرند و از آمریکا اخراجش کنند.

 

قطب زاده بعد از اخراج از آمریکا مدتی راهی کانادا شد و سپس به اروپا رفت و در پاریس ارتباط نزدیکی با ابوالحسن بنی صدر و حسن حبیبی پیدا کرد. این سال‌ها مصادف بود با آغاز فعالیت‌های جبهه ملی در تهران. فعالیت‌های جبهه ملی دوباره اوج گرفته بود و همین دانشجویان ایرانی را به فکر انداخت تا با برگزاری میتینگ‌های مختلف از این حرکت حمایت کنند.

 

اولین دیدار قطب زاده با آیت الله خمینی در همین سال‌ها انجام می‌شود. او پس از اخراج از آمریکا و سفر کانادا و اروپا به کشورهای مختلف دیگری سفر می‌کند و ابتدا به الجزایر، مصر، سوریه و سپس به عراق رفت و در همین سفر با آیت الله خمینی دیدار کرد. پس از این ملاقات او با مصطفی چمران و ابراهیم یزدی آشنا می‌شود و در این ملاقات‌ها تصمیم می‌گیرند با کمک برخی چهره‌های مصری تشکیلاتی ضد شاه راه بیندازند. چمران به عنوان مسئول شاخه نظامی این تشکیلات انتخاب می‌شود. قطب زاده در همین دوره آموزش‌های نظامی می‌بیند و با امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان نیز آشنا می‌شود.

 

صادق قطب زاده، از مترجمی امام تا اعدامقطب‌زاده در این سال‌ها ارتباط گسترده‌ای با مبارزان لبنانی پیدا کرد و همین مسئله او را به امام موسی صدر نزدیک کرد. قطب‌زاده که نمی‌خواست حمایت چریک‌های خاورمیانه‌ای را هم از دست بدهد به ملاقات معمر قذافی هم می‌رفت و با او هم در ارتباط بود. قطب‌زاده بعد از تبعید آیت‌الله خمینی به ترکیه اولین دانشجویی است که به ملاقات ایشان می‌رود.

 

او به واسطه علاقه شدید صادق طباطبایی، رفت و آمد گسترده‌ای با آیت‌الله خمینی پیدا می‌کند و از معتمدین امام می‌شود. تا جایی که خودش را مقلد آیت‌الله خمینی معرفی می‌کند. اما قطب زاده یک مخالف سرسخت هم در بیت آیت‌الله خمینی داشته است. گفته می‌شود سیدمصطفی خمینی فرزند ارشد امام مخالف سرسخت او بود و به نقل از مصطفی خمینی گفته شده که او قطب‌زاده را دشمنی بدتر از مارکسیست‌ها می‌دانسته و حتی یک بار از ورود او به خانه‌اش ممانعت می‌کند.

 

شهرت قطب زاده را می‌توان در واپسین گفت‌و گوی محمدرضا شاه پهلوی با دیوید فراست خبرنگار شبکه ای. بی. سی نیوز جست‌وجو کرد؛ جایی که شاه با لحنی کینه‌توزانه به فراست می‌گوید: «من باور نمی‌کنم همه این کار‌ها را [آیت‌الله] خمینی به تنهایی انجام داده باشد. او مشاورینی دارد. به عنوان مثال همه ما دو نفر از آن‌ها را به خوبی مى شناسیم: ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده. قطب زاده دانشجوی بی استعدادی بود که از دانشگاه اخراج شد. گروهی او را عامل سـیــا و گروهی دیگر او را عامل کا.گ.ب می‌دانند.»

 

قطب ‎زاده در این ایام ارتباط گسترده خود با آیت‌الله خمینی حفظ می‌کند تا جایی که بدل به یکی از معتمدین اصلی ایشان می‌شود. تا جایی که با وجود مخالفت گسترده پسران آیت‌الله خمینی با قطب‌زاده آیت‌الله خمینی هیچ‌گاه از قطب‌زاده دل نمی‌کند. آیت‌الله خمینی قرار نبود بعد از نجف به فرانسه برود. بلکه قرار بود بعد از فرود آمدن هواپیما در پاریس با هواپیما دیگری به الجزایر برود، اما قطب‌زاده با حضور در فرودگاه و ایجاد جنجال در فرودگاه اجازه این نقل و انتقال را نمی‌دهد و آیت‌الله خمینی را در پاریس نگه می‌دارد و ظرف دو ساعت خانه‌ای ویلایی برای آیت‌الله خمینی پیدا می‌کند.

صادق قطب زاده، از مترجمی امام تا اعدام

 

خانه‌ای که بنام قطب‌زاده می‌شود و سال‌ها بعد مدتی هم بنی‌صدر بعد از فرار از ایران در آن اقامت می‌گزیند. ابتدا که رفت و آمد‌ها زیاد نبود مشکل چندانی پیش نمی‌آمد. اما بعد از مدتی رفت و آمد‌ها زیاد شد و برای مدرسه مقابل خانه مزاحمت‌هایی ایجاد شد که زمینه‌ساز انتقال آیت‌الله خمینی به نوفل شاتو شد. ظریف عسگری که عضو گروه کاظم سامی (جنبش انقلابی مردم ایران - جاما) بود با کمک دولت فرانسه جایی را در نوفل شاتو پیدا و آیت‌الله خمینی را به آن‌جا منتقل می‌کنند.

 

در این ایام ابراهیم یزدی و صادق قطب‌زاده بعد از آیت‌الله خمینی مشهورترین چهره‌های اپوزیسیون حاکمیت ایران هستند و طرف اصلی مشورت‌های امام و مهم‌ترین ترسیم کنندگان چهره‌های انقلاب اسلامی در خارج از ایران. همین نزدیکی باعث می‌شود که قطب‌زاده در پرواز سرنوشت به سوی ایران درست بغل دست آیت‌الله خمینی بنشیند و نقش مترجم آیت‌الله خمینی را بازی کند. بعد از بازگشت امام به ایران انقلاب ظرف ده روز پیروز شد.

 

بعد از پیروزی انقلاب، قطب‌زاده در مدرسه علوی به دیدار آیت‌الله خمینی می‌رود و به ایشان می‌گوید: «آقا اجازه بدهید من به فرانسه برگردم و به کارهایم برسم.» اما آیت‌الله خمینی به قطب‌زاده جواب می‌دهد: «به تو حکم شرعی می‌کنم.» به این ترتیب قطب‌زاده با حکم امام به صدا و سیما رفت اما بعد از ورود به تلویزیون با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو شد.

 

اداره رادیو و تلویزیون در اوایل انقلاب کار بسیار دشواری بود. همه گروه‌ها از رادیو و تلویزیون توقع داشتند که در حمایت از آن‌ها فعالیت کند و این کار را برای قطب زاده که در میان جوانان و دانشگاهیان پایگاه چندانی نداشت و اکثراً تحت نفوذ بنی‌صدر بودند سخت می‌کرد. آن‌ها از رادیو و تلویزیون توقعاتی داشتند که با توقعات قطب زاده همخوانی نداشت. دولت موقت و شخص مهندس بازرگان هم از مخالفان مشی قطب‌زاده بودند و اعتقاد داشتند اخبار رادیو و تلویزیون یکسره بر ضد دولت موقت است. ریشه اختلاف مهندس مهدی بازرگان با قطب زاده به قبل از انقلاب برمی‌گشت.

صادق قطب زاده، از مترجمی امام تا اعدام

 

چه آن‌که دانشجویان مبارز مسلمان در اروپا شامل بنی صدر، حبیبی و قطب زاده با دانشجویان مبارز مسلمان آمریکا که تحت نظر ابراهیم یزدی فعالیت می‌کردند اختلافاتی داشتند و این اختلافات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تشدید شد.

 

برنامه ۸۰ دقیقه‌ای جنجالی از کار درآمد و موجبات اولین دستگیری قطب زاده را فراهم کرد. کیهان در گزارشی که در آن سال منتشر شد درباره این برنامه نوشته است: «قطب‌زاده ضمن برشمردن نارسایی‌های موجود سازمان در زمان تصدی خود و نیز در حال حاضر گفت اعمال نظر‌های شخصی و گروهی مانع اجرای برنامه خوب و مردمی از صداوسیمای جمهوری اسلامی شده است. این وضع باعث شده است که اخبار صحیح به گوش مردم نرسد و هر روز به تعداد کسانی که گوش به رادیو‌های بیگانه برای کسب خبر صحیح می‌دهند افزوده شود.»

 

قطب‌زاده همچنین گفته بود: «آنچه که در رادیو و تلویزیون می‌گذرد وضع آشفته‌ای که بر این سازمان حاکم است شبیه وضعی است که در دیگر سازمان‌ها و نهاد‌های کشور حاکم است. دکتر مبلغی اسلامی نیز طی سخنانی گفت بر کار این سازمان هیچ ضابطه و اصولی حکم نمی‌کند. هرچه هست گروه‌گرایی است.»

صادق قطب زاده، از مترجمی امام تا اعدام

 

مبلغی اسلامی نیز همان زمان انتقادهای تندی را مطرح کرد و در نهایت این برنامه اعتراض ستاد تبلیغات شورای عالی دفاع را به همراه داشت. این ستاد خبر از پیگیری قضایی این برنامه داد و آیت‌الله موسوی اردبیلی دادستان کل کشور علی اکبر محتشمی پور و عبدالله نوری را به عنوان سرپرست صدا و سیما و دکتر ندیمی را به عنوان سرپرست شبکه دوم معرفی کرد و قطب زاده هم دستگیر شد. دستگیری او اعتراضات زیادی را به همراه داشت.

 

مدتی بعد از دستگیری، فیلم اعترافات او در همان سازمانی پخش شد که خودش رئیس آن بود. قطب‌زاده در دادگاه اعترافاتش گفت: «از حدود یک سال و نیم قبل، آقای کامبیزی که به منزل من رفت و آمد می‌کرد مطالب خیلی کلی بدون این که هیچ ربطی به سازمان و تشکیلاتی داشته باشد را مطرح می‌کرد. وی بعد از دو بار صحبت‌های کلی، رفت و مجدداً حدود سه الی چهار ماه قبل از دستگیری من مجدداً آمد و همان صحبت‌ها را تکرار کرد. وی در یکی از جلسات اظهار داشت که دارای تشکیلاتی می‌باشد و از من تقاضای همکاری کرد که من قبول کردم و قرار شد وی نیز با دوستانش صحبت کند که کرد. در جلسه بعدی نامبرده به اتفاق آقای حبیب‌زاده به منزل من آمد و همان صحبت‌های قبلی در این جلسه تکرار شد. حدود یک ماه قبل از دستگیری که آقایان آمدند و صحبت از این مسأله کردند که اگر بخواهیم عملی انجام دهیم این عمل ناظر است بر محاصره بیت امام برای اینکه ورود و خروج انجام نگیرد و گرفتن دیگر نقاط حساس و به خاطر همین مسأله بود که آقای کامبیزی قرار شد برود و آن منزل را از نزدیک ببیند.»

 

البته قطب‌زاده در همان جلسه اعلام می‌کند بعد از مخالفت او، «مسئله تسخیر بیت آیت‌الله خمینی منتفی شد و گروه تصمیم بر این شد که با گرفتن و کوبیدن مناطق حساس کار یکسره شود و بعد از آن با تایید آیت‌الله شریعتمداری این حرکت استقرار پیدا کند.»

 

ری شهری در این باره می‌نویسد: «آقای قطب‌زاده در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۱۷ به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی بازداشت شد. قطب‌زاده البته مدعی بود که اینجانب هرگز نخواستم که نظام جمهوری اسلامی را براندازم. اصلاً مساله براندازی نظام جمهوری اسلامی مطرح نبوده بلکه به نظر من به عکس بوده.

 

قطب‌زاده برای کودتا یک سال و نیم فعالیت کرده بود و پس از دستگیری اعلام کرد که آماده‌ام حرف‌هایم را در مصاحبه تلویزیونی بگویم، اما به شرط اینکه مرا فوراً یا اعدام کنید یا عفوم کنید.»

 

ری شهری همچنین درباره نحوه بازجویی از آیت‌الله شریعتمداری می‌نویسد: «ایشان حاضر نمی‌شد که در ارتباط با اتهامات خود به بازجویان رسمی پاسخ گویند البته شاید هم کمتر کسی جرات بازپرسی از او را داشت... احترام به شخصیت وی اقتضا می‌کرد که اینجانب برای تحقیق از وی به قم بروم، از این رو به منزل ایشان رفتم و در قسمت بیرونی منزل ایشان نشستم و پیغام دادم که به این قسمت بیاید، آمد و نشست. به ایشان گفتم آقای قطب‌زاده تصمیم داشت حرکتی را علیه جمهوری اسلامی انجام دهد شما را هم در جریان گذاشت، آیا شما این مطلب را قبول دارید؟ آقای شریعتمداری پاسخ داد: این نسبت دروغ است من هیچ اطلاعی از این ماجرا ندارم. گفتم بسیار خوب شما همین مطلب را بنویسد که آنچه به من نسبت داده‌اند دروغ است، در این هنگام من ورقه بازجویی را به ایشان دادم سوال‌هایی را به تدریج به صورت کتبی مطرح کردم و ایشان پاسخ داد.»

 

در پی این ماجرا احمد عباسی (داماد آیت‌الله شریعتمداری)، دکتر جواد مناقبی و مهدی مهدوی نیز بازداشت شدند. اندکی بعد آیت‌الله شریعتمداری از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت خلع شد یا آنچنان که ری‌شهری می‌نویسد: «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان یک وظیفه شرعی عدم صلاحیت ایشان را اعلام و غصب نابه‌حق مقام والای مرجعیت را به وسیله این آخرین نقطه امید آمریکا تذکر داد.»

 

این بار خبری از تظاهرات پیگیری برای آزادی قطب زاده نبود. آنطور که کارول جروم نامزد قطب‌زاده می‌نویسد. به قطب‌زاده پیشنهاد خروج و فرار از کشور هم داده شد که قطب‌زاده نپذیرفت و این به معنای پایان کار قطب‌زاده بود. قطب‌زاده در سحرگاه بیست و چهار شهریور اعدام شد و زندگی‌اش به پایان رسید.

 

منبع:

رویداد۲۴

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
علی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۰۴
0
1
خیلی از خائنین کنونی مثل بنی صدر و قطب زاده در این نظام نفوذ کرده و جای پا سفت کرده اند و مشغول خیانت و جاسوسی برای اربابانشان هستند اینده این مملکت نشان خواهد داد چهره واقعی این جنایت کاران را
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین