کد خبر: ۶۵۱۴۹۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
سیاستی جدید را در سپهری نو، رقم زنید

جریان اصلاحات و انتخابات مجلس: اولین شرط دموکرات بودن، خود نقدی است

جبهه اصلاحات اگر خواهان ادامه حیات سیاسی خود به عنوان یک جریان منتقد است، ضرورت دارد با خوانشی جدید از وضعیت موجود و راهبرد، تحلیل مشخص از ...

نمایندگان مجلس و بایسته‌های سیاست‌گذاری اقتصادیگروه سیاسی: دکتر محمدرضا عبداله پور - دکتری علوم سیاسی و استاد دانشگاه – در یادداشت پیش رو، به ماجرای رد صلاحیت برخی از نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی و به خصوص اصلاح طلبان پرداخته و معتقد است جبهه اصلاحات اگر خواهان ادامه حیات سیاسی خود به عنوان یک جریان منتقد است، ضرورت دارد با خوانشی جدید از وضعیت موجود و راهبرد، تحلیل مشخص از اوضاع مشخص، آینده سیاسی خود را نه در ذوب در دولت اعتدال، بلکه بر نقد حوزه های بحرانی اقتصادی و اجتماعی که مولود دولت التقاطی اعتدال است قرار دهد.

 

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:

 

اعتراض اصلاح طلبان به رد صلاحیت خود در انتخابات مجلس در حال حاضر بزرگترین چالش برای این طیف سیاسی کشور است. فارغ از حذف داعیه داران این جریان و ندای اعتراضی رهبران آن، باید عنوان نمود که اولین شرط دموکرات بودن که داعیه اصلی این جریان می باشد، خود نقدی و سپس دگر نقدی است. از سال 1396، گرچه نظریه پردازان اصلاح طلب به نوعی با نقدهای بسیار بر دولت روحانی، جریان اصلاحات را از دولت روحانی جدا دانسته ولی، شهوت جایگاه مقام و منصب، از همان آغاز دولت روحانی، بالغ بر 95 درصد مناصب دولتی را در اختیار اصلاح طلبان قرار داد که این کنشگری همچنان ادامه دارد.

 

طنز پردازان جریان اصلاحات مانند محمود سریع القلم با سی گانه های آرمانشهرگونه اش که حتی توهین به فرهیختگان است، توده ها را بماند! اصلاحات و اصلاح طلبی را تبدیل به یک کلنی و مجموعه خانوادگی و پیر سالار نموده که گوئی همه سیاستها باید از آبشخور فکری آنها ارتزاق نماید. قصه پرداز روشنفکرنمائی دیگر نیز که در شو انتخاباتی اسحاق جهانگیری در سال 96 در کنار او قرار و از او حمایت نمود نیز به عنوان یکی از عوامل حوادث تلخ آبان ماه، طبیعتاً باید پاسخگوی مردم و فریفتن توده ها، باشد، چرا که کارکرد روشنفکر، خودآگاهی دادن به متن جامعه است نه فراهم نمودن محیطی نهادینه شده برای سلطه بوروکراتهای نخبه نما. با این تفاسیر، جریان اصلاحات با خلع ید از پیر سالاران اجرائی و نظریه پردازان کذائی خود، باید بماند، چرا که حضور اصلاح طلبان، رکنی اساسی در سنتز انقلاب است. جریان اصلاحات به عنوان قربانی نخست دولت التقاطی روحانی است، تمامی ظرفیت خود را مصروف حمایت از پیرسالاران دولت نمود و قطعاً در آینده پایگاه مردمی، مشروعیت سیاستگذاری و توصیه های انتخاباتی خودرا از دست خواهد داد و لذا نیاز به سیاستی پیشرو و فعال، دارد. این جریان که عامل اصلی پیروزی روحانی در دو انتخابات ریاست جمهوری بود، متاسفانه خود را در سیاستگذاریها در ذیل جریان کارگزاران و اعتدال قرار و از کنه با اصالت خود فاصله ها گرفت.

 

جریان اصلاحات و انتخابات مجلس: اولین شرط دموکرات بودن، خود نقدی استمتاسفانه، جریان اپوزیسیون سیرت اصلاحات، هم اکنون در مدار کارگزاری دولت قرار گرفته و از این منظر با تائید کاربست سیاستهای اقتصادی، خارجی و سیاسی دولت و نتایج حاصل از آن از کنه نقادانه خود فاصله گرفته است به طوری که جبهه اصلاحات درحال حاضر نه حرکتی قائم به ذات بلکه به جریانی قائم به غیر تبدیل شده که متاسفانه از چاشنی پوزیسیون و دولت، باردار می شود. با نگاهی دیالکتییکی می توان گفت که «هر نیروی اپوزیسیونی که بر مدار فکری تقدس بخشیدن به سنتز (دولت فعلی که داعیه دار سنتزی از اعتدال جناحی است)، حرکت نماید در نهایت به یک تغذیه کننده سیاستهای دولت تبدیل خواهد شد.

 

از منظر گفتمانی، جنبش اصلاحات در سالهای اخیر و به درستی، گفتمان و پاد گفتمانی را علیه ساختار سیاسی شروع نموده است. وجه استعاری و اسطوره ای این گفتمان یعنی نضج جامعه مدنی و پلورالیسم در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، گرچه باعث تقویت آن به خصوص در نواحی شهری گشته ولی این گفتمان می تواند باعث و منبع ضعف اصلاحات نیز باشد. با توجه به اینکه هویت اصلاحات یک هویت اپوزیسیون مشربانه است ولی رویکرد پوزیسیون سیرت آن بخصوص ائتلاف با جریان اعتدال و تائید سیاستهای آن می تواند پاشنه آشیل این جریان باشد. چرا که از منظر گفتمانی وقتی یک گفتمان مسلط می شود به اجبار از شکل استعاری خود فاصله می گیرد و به محتواهای عینی روی می آورد.

 

در این صورت فقط بخشی از تقاضاها و بی قراری ها را سامان خواهد داد و لذا تعداد زیادی از تقاضاها و بی قراری ها خارج می شوند و قدرت استعاری گفتمان کاهش می یابد، پس ضعف ها و آسیب هایش آشکار می گردد و دیگر نمایانگر آرمانی بی نقص نخواهد بود؛ بنابراین باید گفت که گفتمان اعتدال و گفتمان پوششی آن در ذیل سیاست حزبی سران اصلاحات در حال حاضر تقاضاهای مسلط در جامعه را مانند عبور از بیکاری، رکود و تورم را در داخل و تعامل هوشمند در خارج را نتوانسته، پوشش دهد. از سوئی، رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان با هر نیت و قصدی، باز خوانشی جدید را در تئوریک و پراتیک، می طلبد که مولود این وضعیت می تواند علاوه بر خلع ید از طیفی خوش نشین از عافیت طلبان غرق در ثروت اصلاح طلب، خیزشی جدید برای این جریان باشد.

 

جبهه اصلاحات اگر خواهان ادامه حیات سیاسی خود به عنوان یک جریان منتقد است، ضرورت دارد با خوانشی جدید از وضعیت موجود و راهبرد، تحلیل مشخص از اوضاع مشخص، آینده سیاسی خود را نه در ذوب در دولت اعتدال، بلکه بر نقد حوزه های بحرانی اقتصادی و اجتماعی که مولود دولت التقاطی اعتدال است قرار دهد. در پایان بار دیگر باید عنوان نمود که اولین شرط دموکرات بودن، خود نقدی و سپس دگر نقدی است، نقدی که در حال حاضر اصلاح طلبان باید عملکرد بودن در دولت و مجلس خود را پذیرفته و با پالایش درونی و خلع ید از جریانی همه خواه و فرتوت، سیاستی جدید را در سپهری نو، رقم زنند.

 

انتهای پیام/#

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۶
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۳۳ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۷
0
0
اصلاح طلبان ، اندک سرمایه خود را نیز با کارهای ضعیف از دست دادند
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین