آقای تاجزاده؛ نتیجه مدیریت سی ساله شما و دوستانتان چه چیزی بوده است؟!

گروه سیاسی_سید محسن عبدالهی: سید مصطفی تاجزاده قطعا برای مخاطبان این نوشته به قدر کافی شناخته شده می باشد. حضرتشان در شبکه اجتماعی اینستاگرام پستی منتشر کرده اند پیرامون عمان و چرایی پیشرفت این کشور کوچک. جالب اینکه وی حتی نویسنده آن مطلب نیز نمی باشد و تنها از یک کانال تلگرامی کپی برداری کرده و بر اساس آن کپی، برای نظام نسخه پیچیده است.

 

به گزارش بولتن نیوز، طبق آن متن  هنگامی که سه رهبر چریک های ظفار در ابتدای پادشاهی سلطان قابوس دستگیر می شوند، حکم اعدام برایشان صادر می شود. سلطان قابوس اما خود سه راه حل را پیش پای این چریک ها می گذارد. راه اول خروج از عمان و انصراف از شهروندی این کشور بوده است. راه دوم تخفیف حکم اعدام به حبس ابد و راه سوم که مورد نظر آن سه نفر قرار می گیرد، ماندن و گرفتن مسئولیت در کشور و حرکت دادن عمان به سوی پیشرفت بوده است. نتیجه این کار سلطان قابوس نیز وضعیت فعلی عمان و پیشرفت این کشور است.

 

یعنی تاجزاده معتقد است که اگر رهبر معظم انقلاب و نظام به او و امثال او اجازه کار بدهند، بی شک کشور رنگ پیشرفت را خواهد دید و رو به جلو حرکت خواهد کرد. اگر کسی که سابقه وی را نمی داند، با چنین پستی رو به رو شود، خیال می کند که جنابشان تا به امروز از نزدیکی ساختمان ادارات و نهادهای حاکمیتی و دولتی نیز رد نشده اند و هیچ کسی فضای کار به او و دوستانش نداده است!

اما واقعیت تفاوتی کاملا وارونه با آن چه تاجزاده ادعا کرده است، دارد. اگر از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز را مرور کنیم، چیزی حدود 29 سال است که آقایان مسئولیت کشور تحت عناوین مختلف و در سطوح متفاوت بر عهده دارند. تنها یک دوره 8 ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد ایشان را از قدرت دور کرد وگرنه چه کسی است که نداند از دوره اول نخست وزیری میر حسین موسوی تا روز آخر دوره دوم سید محمد خاتمی و از ابتدای دولت روحانی تا امروز چه کسانی بر راس قدرت بوده اند.

با چنین سابقه ای چگونه می توان ادعا کرد که فضای کار برای او و همفکرانش مهیا نبوده است؟! تاجزاده از سلطان قابوس و تحمل او می گوید اما فراموش کرده است که رئیس ستاد میر حسین موسوی فتنه گر تنها پس از گذشت 4 سال می شود وزیر مملکت و مقام معظم رهبری نیز اندکی موضع گیری علیه او نمی کنند.

 

از سوی دیگر مگر راه های پیشرفت کشور آن هم بر اساس باورهای شما بسته بوده است؟! مذاکره می خواستید که از همان دهه 60 آزادانه انجام داده اید و بارها ساده لوحی و وطن فروشی خود را اثبات کرده اید. بحثتان اگر فضای آزاد اجتماعی است که در کدام کشوری یک محکوم سیاسی که ماه ها با یک دروغ، باعث کشته شدن جوانان کشورش شده است، بدون مجازات در یک خانه با حداکثر امکانات زندگی می کند و حتی اجازه صدور بیانیه هم دارد. بگذریم از روزنامه ها و نشریاتی که با مجوز جمهوری اسلامی علیه آن می نویسند و کسی کاری به کارشان ندارد. بحث اقتصاد را هم که دیگر باز نکنیم بهتر است. چرخ دنده های پیشرفتی که مدنظرتان بود، تبدیل شد به ماشین کشتار قشر ضعیف جامعه.

 

با چنین سابقه ای و عملکردی که شما و دوستانتان از خود برجای گذاشته اید و با سابقه مدیریتی سی ساله در کشور، حق ندارید که امروز نقش اپوزوسیون را بازی کنید، زیرا آن چه که امروز در کشور می گذرد، اتفاقا به دلیل آزادی ای است که ولی فقیه و نظام برایتان قائل بوده اند تا آزادانه هر چه می خواهید بکنید که همچون امروز دو قورت و نیمتان باقی نباشد اما از آن جهت که تخصصتان دروغ گفتن است، سعی دارید دامن خود را پاک نگه دارید و نظام را متهم کنید به عقب نگه داشتن کشور در حالی که خودتان باعث و بانی وضعیت امروز کشور و ضعف در برخی عرصه ها هستید.