گروه اجتماعی: چهار دانشآموز در شهر زاهدان به علت آتشسوزی ناشی از بخاری نفتی در مدرسه غیرانتفاعی سوختند و هر چهار نفر پرپر شدند.
به گزارش بولتن نیوز، چهار دختر کلاس اولی که چند ماه قبل پدر و مادرشان با هزار آرزو شروع تحصیل و روز شکوفهها را برای آنها جشن گرفتند، در همان مدرسه از بین میروند. مدرسه البته غیرانتفاعی بود. ولی غیرانتفاعی یعنی امکانات بیشتر؟! در مرکز استانی که پس از چهل سال از انقلاب هنوز که هنوز است، گاز کشی نشده است، غیرانتفاعی یعنی همه برابرند!
از این مدارس غیرانتفاعی در مرکز استان سیستان و بلوچستان زیاد است: یک خانه! که مجوز مدرسه گرفته است. کارمندان، معلمان و بازنشستههای آموزشوپرورش درخواست مجوز تأسیس مدرسه غیرانتفاعی میکنند. دولت ندار هم با آغوش باز برای راحت شدن از شر هزینهها و وظایف مندرج در قانون اساسی چون تحصیل رایگان! مجوز میدهد.
حالا هر دخمهای بود، بود! فقط شر تعدادی دانشآموز و سربار هزینهبر دولت کنده شود!
خانههای فرسوده چند اتاقه که با اضافه کردن یک سردر! به مدرسه تبدیل میشوند. تقریباً در هر محلهای در شهر زاهدان از این «خانه/مدرسه» ها پیدا میشود. (زاهدان بیشترین نسبت خانه فرسوده در کشور را دارد. چندی قبل براثر ریزش دیوار در خیابان، یک خانواده در حال قدم زدن کشته شدند!)
در مورد مدرسه اسوه حسنه، شصتوپنج دانشآموز در یک «خانه/مدرسه» با فضای محدود (بهطوریکه دفتر مدیر و کلاس پایه اول در یک اتاق قرار داشته! و فقط با پرده چوبی جداشدهاند) حضور دارند و گرمایش اتاقها با بخاری نفتی (آترا) و البته گالن نفت! در کلاس! صورت میگیرد.
میپرسید استاندارد و ایمن نیست؟! این قرتیبازیها دیگر چه صیغهای است؟! مگر نه اینکه همهی کارمندان باهم رفیقاند؟ خب دوست و رفیق که همدیگر را از نان خوردن نمیاندازد. آنیکی به رفیقش مجوز میدهد و آنیکی هم با تبدیل دخمه خود به مدرسه پولی، به نان و نوایی میرسد. استاندارد و نظارت کیلویی چند؟! اینجا همه باهم رفیقاند!
مردم این استان محروم هم بسیار متشکرند که در محله فقیرنشین آنها مدرسه پولی بازشده و بچهها بهجای مدرسه دولتی در غیرانتفاعی درس میخوانند و معلمهای این مدرسه پولی به دلیل داشتن انگیزه بیشتر! بهتر به فرزندان دلبندشان توجه میکنند. بخاری گازی یا برقی هم که هزینه است. مدرسه هم که به بخش خصوصی سپردهشده. بخش خصوصی هم یعنی سود! نه هزینه!
راستی مدیر مدرسه بازداشت شد؛ یعنی کل فاجعه به قصور فردی تقلیل داده شد و سیستم و ساختار و روندها به منوال گذشته رهاشده است و این یعنی تکرار این فجایع بهزودی!
آیا مسئول نظارت بر مدارس هم توبیخ و بازداشت و یا حداقل مورد پرسش قرار میگیرد؟! رئیس آموزشوپرورش استان بجای اعلام اسامی فوتشدگان (مانند اعلام اسامی دانشآموزان کشته در جادههای استان و معلم کشتهشده در ریزش سقف مدرسه و ...) حاضر به قبول مسئولیت و پاسخگویی هست؟
یا کماکان تا قیامت همه فجایع ناشی از قصور فردی است؟ ایشان و وزیر آموزشوپرورش حاضر به لحاظ کردن حداقلها برای صدور مجوزها هستند؟ آیا حاضر به توقف این نحوه تأسیس مدارس در دخمهها هستند؟ آیا از فردای این حادثه هولناک، ارادهای راسخ برای تغییر در ایمنی مدارس برای جلوگیری از تکرار این فجایع رخ میدهد؟
همه پاسخ این سؤالات را میدانیم؛ اما امید داریم که در عصر رسانهها باقدرت فشار افکار عمومی و پیگیری رسانهای میتوان جواب این نههای تلخ! را به آری تغییر داد.
مجتبی جهان تیغ (فعال رسانهای سیستان و بلوچستان)
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com