کد خبر: ۵۲۰۴۴۷
تاریخ انتشار:
سالروز درگذشت کیو ساکاموتو

کامی‌کازی ناخواسته

«سوکی‌یاکی» در انگلستان به رتبه ششم برترین تک‌آهنگ سال رسید و در آمریکا حتی رتبه نخست را هم تجربه کرد. این نخستین‌بار بود که یک خواننده ژاپنی در اروپا و آمریکا به چنین موفقیت عجیب و بزرگی دست می‌یافت.

گروه فرهنگ و هنر: در یادداشت پیش رو  که  علی مسعودی‌نیا پیرامون سالروز درگذشت کیو ساکاموتو نگاشته، نگارنده معتقد است: «سوکی‌یاکی» در انگلستان به رتبه ششم برترین تک‌آهنگ سال رسید و در آمریکا حتی رتبه نخست را هم تجربه کرد. این نخستین‌بار بود که یک خواننده ژاپنی در اروپا و آمریکا به چنین موفقیت عجیب و بزرگی دست می‌یافت. 

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در روزنامه شرق،نیز منتشر شده به شرح زیر می باشد:

32سال پیش در چنین روز‌هايي کیو ساکاموتو، بازیگر و خواننده مشهور ژاپنی، در سانحه سقوط هواپیما در پرواز شماره ١٢٣ بویینگ ٧٤٧ کشته شد. درست به سبک خلبانان ژاپنی فدایی در جنگ جهانی دوم که داوطلبانه خود را به ناوهای آمریکایی می‌کوبیدند. البته با این تفاوت که ساکاموتو به طرزی باورنکردنی در اوج موفقیت بود و اگر به اختیار خودش بود، اصلا در آن برهه قصد مردن نداشت.

او را در میان درختان انبوه دامنه کوهستانی در ٦٠ مایلی شمال‌شرقی توکیو به خاک سپردند. ماجرای موفقیت او به ماجرایی که چند سال پیش برای «سای»، خواننده کره‌ای، رخ داد بی‌شباهت نبود. بخت این خواننده ژاپنی در سال ١٩٦٣ باز شد. ساکاموتو یک سال با گروه پاپ «دریفترز» همکاری داشت، اما در اواسط سال ١٩٦٠ تصمیم گرفت از گروه جدا شود و تنها کار کند. چنین شد که او کارش را با یک آهنگ عاشقانه به زبان ژاپنی آغاز کرد با نام «راه که می‌روم سرم را بالا می‌گیرم». این ترانه را روکوزکی‌ای و هاچیدای ناکامورا نوشته بودند. تک‌آهنگ مذکور در شانزدهم آگوست ١٩٦١ روانه بازار شد و ناگهان همه‌چیز برای جوان ژاپنی تغییر کرد.

این قطعه مثل توپ در کشور ترکید و تنها در سه ماه تبدیل شد به پرفروش‌ترین آهنگ سال در ژاپن. اما دو سال بعد؛ یعنی در سال ١٩٦٣ موفقیت بین‌المللی هم سراغ او آمد. درحالی‌که لوئیس بنجامین، مالک شرکت تولید موسیقی پای رکوردز، سفری به ژاپن داشت، این قطعه را شنید و شیفته‌اش شد. پس تصمیم گرفت آن را در انگلستان بازنشر کند. او البته به ساکاموتو پیشنهاد داد که برای آنکه نام و متن قطعه‌اش برای انگلیسی‌زبانان ملموس باشد، آن را به‌اختصار با نام «سوکی‌یاکی» روانه بازار کنند. خود واژه البته ژاپنی بود، اما هیچ ربطی به متن ترانه نداشت. آن‌وقت چه شد؟ انگلیسی‌ها دیوانه‌وار شیفته این آهنگ شدند و بعد آمریکایی‌ها به سراغش آمدند.

«سوکی‌یاکی» در انگلستان به رتبه ششم برترین تک‌آهنگ سال رسید و در آمریکا حتی رتبه نخست را هم تجربه کرد. این نخستین‌بار بود که یک خواننده ژاپنی در اروپا و آمریکا به چنین موفقیت عجیب و بزرگی دست می‌یافت. ١٣‌ میلیون نسخه از این ترانه به فروش رفت و خواننده محجوب و کم‌ادعای جهانی در عرض چند ماه به یک پدیده جهانی تبدیل شد که هرجا پا می‌گذاشتی، نوای این ترانه‌اش را از دور یا نزدیک می‌شنیدی.


ساکاموتو که تا پیش از آن شاید به اجرا در شبکه‌های محلی رادیو و تلویزیون و کنسرت‌های جمع‌وجور در کلاب‌های مسقف راضی بود، بعد از موفقیت این ترانه یک تور کنسرت دور دنیا گذاشت که از تابستان ١٩٦٣ تا تابستان ١٩٦٤ بی‌وقفه ادامه یافت. او برنامه‌هایی در آمریکا، هاوایی، آلمان و سوئد اجرا کرد که در نوع خودشان بی‌نظیر بودند. او در زمان حضورش در آمریکا چندین‌بار در شبکه‌های مختلف تلویزیونی حاضر شد و در برابر بزرگانی چون اد سالیوان و استیو آلن نشست و از زندگی و کار هنری خود سخن گفت. باقی ماجرای او البته به همین خوشی نبود.

ساکاموتو تنها یک‌بار دیگر توانست ترانه‌ای بخواند که وارد جدول برترین‌های ایالات متحده شود و ترانه «شب‌های چین» که البته در مقام ٥٨ برترین‌ ترانه‌های ١٩٦٣ جای گرفت. تنها آلبومی هم که در آمریکا عرضه کرد، آلبومی بود با نام «سوکی‌یاکی و سایر ترانه‌های ژاپنی» که تا رتبه ١٤ بیلبورد نیز صعود کرد و ١٧ هفته در این جدول بالاوپایین شد و خودش را حفظ کرد. بعد از آن کارنامه هنری ساکاموتو درخشش قابل‌عرضی ندارد، اما همواره نامش بااحترام برده می‌شد و در بهترین شوهای تلویزیونی جایگاه خاصی برایش وجود داشت.


راستش را بخواهید خود ترانه «سوکی‌یاکی» را هم که امروز می‌شنویم، چندان‌ آش دهن‌سوزی به نظر نمی‌آید و معلوم نیست این حجم استقبال از آن به چه دلیل بوده. البته شیوه خوانندگی ساکاموتو بسیار منحصربه‌فرد است و سوز و بغضی در صدایش دارد که در مواجهه با ریتم و ملودی سرزنده این قطعه ترکیب جالبی می‌سازد. اما خب در همان برهه که این قطعه به صدر جدول ترانه‌های برتر آمریکا رسید، بیچ بویز با ترانه «موج‌سواری در آمریکا»، فایربالز با ترانه «کلبه قندی»، لزلی گور با «این ضیافت من است» و بابی وینتون با قطعه «مخمل آبی» حرف‌های خیلی بیشتری برای گفتن داشتند. به‌هرحال یک بخش از کار هنری هم بخت و اقبال است دیگر. به‌هرحال پرواز شماره ١٢٣ هواپیمایی ژاپن از هانه‌دا به اوزاکا جان این هنرمند را گرفت.

هواپیما از ابتدا نقص فنی داشت و درست تعمیر نشده بود و در یک پرواز هولناک که با افزایش فشار هوا رفته‌رفته تنفس مسافران به‌خاطر مشکل دیواره‌های هواپیما دشوارتر می‌شد، نهایتا بدنه هواپیما ترک برداشت و فشار هوا منجر به سقوط هواپیما در صدکیلومتری توکیو شد. ساکاموتو به هنگام وقوع این سانحه ٤٣ ساله بود. او که کارش را از ١٦ سالگی در دنیای سینما و موسیقی آغاز کرده بود و به‌عنوان موفق‌ترین خواننده دهه ٦٠ میلادی ژاپن شناخته می‌شد، به این پایان تراژیک رسید. او در سالیان پایانی عمرش فعالیت خود را محدود کرده بود به کشور ژاپن و البته دیگر آن شکوه و بروبیای سابق را هم نداشت. اگر «سوکی‌یاکی» را نشنیده‌اید، گوش‌دادنش خالی از لطف نیست. شاهکار نیست، ولی حال خوبی دارد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین