کد خبر: ۵۰۹۸۰۳
تاریخ انتشار:
گزارشی از سكون سينمايي كشور در دوران بين‌الدولتين

راه‌هاي نرفته سازمان سينمايي براي شكوفايي سينما

پس از چند دهه آزمون و خطا لازم است سازمان سينمايي دولت دوازدهم چارچوب‌ها و مرزهاي سينماي منطبق با منافع ملي را مشخص كند.
راه‌هاي نرفته سازمان سينمايي براي شكوفايي سينمابه گزارش بولتن نیوز، پس از چند دهه آزمون و خطا لازم است سازمان سينمايي دولت دوازدهم چارچوب‌ها و مرزهاي سينماي منطبق با منافع ملي را مشخص كند. به نظر مي‌رسد محمد حيدريان تا به حال توانمندي براي تحقق اين موضوع نشان نداده است و احتمالاً وزير ارشاد جاي خود را به مدير لايق‌تري بدهد.
 
 
عزل مدير وزارت خارجه‌اي سازمان سينمايي در اواخر سال گذشته از سوي وزير ارشاد دولت يازدهم اگرچه ديرهنگام و پس از نزديك به چهارسال فرصت‌سوزي انجام شد ولي اميدها را براي آمدن مديري كاردان جهت ارتقاي سينماي اميد زنده كرد و انتصاب مديري باسابقه در سينما منجر به دلخوشي به آينده شد اما به نظر مي‌رسد حيدريان نيز بي‌برنامه و بدون استراتژي پا به ميدان گذاشته است.
 
 

محمد مهدي حيدريان برخلاف سلفش در سازمان سينمايي به دليل سابقه دهه شصتي‌اش در سينما دلخوشي‌ها را براي تغيير و تحول سينمايي بالا برد. همه مي‌گفتند كه او مديري است كه فضاي سينما را مي‌شناسد و برخلاف ايوبي كه صرفاً خوب شعر مي‌خواند و بد عمل مي‌كرد، احتمالاً تحولاتي مثبت رقم خواهد زد. وعده‌هاي نخستين او درباره لزوم رويكرد سيستمي در اداره سينماي كشور نيز مديريتي متفاوت را نويد مي‌داد اما حالا و پس از گذشت نزديك به شش ماه از روي كار آمدن او تقريباً مي‌توان به نتيجه رسيد كه حيدريان نيز مانند حجت‌الله ايوبي مديري باري به هر جهت و بدون برنامه است.

  
بوي كهنگي در سينما
چينش معاونان و مديركل‌هاي سازمان سينمايي نيز نشانه ديگري از اين بود كه اساساً قرار نيست اتفاق اميدبخشي در سينماي كشور رقم بخورد. حيدريان تقريباً همان مهره‌هاي ناكارآمد پيشين را جا‌به‌جا كرده بود. تنها فرد جديد، ابراهيم داروغه‌زاده بود كه به نظر مي‌رسد بايد انتصاب خوبي قلمداد شود.
 
 
حالا مي‌توان گفت كه خوش‌بيني به حيدريان تا حدود زيادي ساده‌انديشانه بوده است، مديري دهه شصتي كه از سخنانش بيشتر رنگ و بوي همان فضاي فكري 30سال پيش فهميده مي‌شود. سينماي بدون قهرمان و مخاطب خاص كه بيش از همه به دنبال ديده شدن در جشنواره‌هاي خارجي است تا توهم بين‌المللي شدن ادامه پيدا كند. با گمانه‌زني‌هايي كه درباره تغيير وزير ارشاد در دولت دوازدهم به گوش مي‌رسد، مي‌توان احتمال زيادي داد كه سكان سازمان سينمايي هم دچار تغيير شود. البته اين اتفاق منوط به آمدن وزيري است كه واقعاً راهبرد و برنامه‌اي منطبق با نيازهاي سينماي كشور داشته باشد و در انتخاب مهره‌هاي جديد هوشمندانه و كارشناسانه عمل كند.
 
 

اما سؤال مهمي كه پيش مي‌آيد، اين است كه با تغيير وزير ارشاد سينما بايد دستخوش چه تغييراتي بشود؟ اگر قرار باشد مديران سينمايي يكي پس از ديگري بيايند و همان آدم‌ها و همان سياست‌ها ادامه پيدا كند و صرفاً جنس واژه‌ها در سخنراني‌ها و وعده و وعيدها تغيير كند، اتفاق خاصي نمي‌افتد.

  
افق سينماي اميد كجاست؟
سازمان سينمايي وزارت ارشاد موظف است هر چه زودتر پاسخ به اين سؤال‌ها را به طور شفاف بدهد و به صورت واقعي برنامه‌هاي خود را براي تعيين تكليف كارهاي بر زمين مانده سينما مشخص كند. سازمان سينمايي بايد چارچوب‌هاي تئوريك براي تخصيص اعتبارات سينمايي را به شكلي شفاف معين نمايد. متأسفانه هنوز ديدگاه‌هاي مختلف و متضادي درباره سينما در ميان مديران وجود دارد و يك نگاه جامع، اصولي و راهبردي و يك افق مشخص در اين‌باره مشاهده نمي‌شود.
 
 
سازمان سينمايي بايد به طور مشخص و نه شعاري به اين موضوع بپردازد كه براي سينماي اميد كه رئيس سابق اين سازمان در جشنواره فجر سال گذشته و تنها چند روز پيش از بركناري‌اش تنها شعار آن را داد، چه برنامه‌اي خواهد داشت؟ سينماي اميد دقيقاً چيست و چه مختصاتي دارد؟
 
 
سازمان سينمايي يك‌بار براي هميشه بايد تعريف واضح و دقيقي از سينماي اجتماعي ارائه دهد و به اين سؤال پاسخ بگويد كه آيا بازتاب صرف معضلات اجتماعي و آنچه مردم خود در جامعه مي‌بينند با نام سينماي اجتماعي و ژست دغدغه‌مند بودن براي جامعه نسبتي با سينماي متعهد دارد يا خير؟
 
 

سازمان سينمايي بايد يك‌بار براي هميشه تكليف خود را با قهرمان در سينماي ايران مشخص كند و مرزبندي مطالبات خود در نسبت با كاراكترهاي بي‌هدف، گيج، پريشان، خسته و پرخاشگري كه مخاطب را بيش از پيش ملول مي‌سازد، مشخص نمايد.
سازمان سينمايي دولت دوازدهم بايد نسبت سينما را با انقلاب اسلامي معين نمايد و در اين باره دست از كلي گويي بردارد. فيلم‌هاي بسياري در طول چند دهه انقلاب اسلامي با نام سينماي معنوي و متعهد و دفاع مقدس ساخته شده‌اند كه در واقع نسبتي معكوس با مفاهيم انقلابي داشته‌اند. اين معضل ناشي از شفاف نبودن مرزهاي سينماي متعهد به مباني فرهنگي جامعه است.

   
جايگاه خانواده و كودكان كجاست؟

سازمان سينمايي يك‌بار براي هميشه بايد نسبت سينماي ايران را با قشر كودك و نوجوان به عنوان اصلي‌ترين و مهم‌ترين قشري كه بايد مخاطب سينما باشد، مشخص نمايد.

سازمان سينمايي در عمل و نه در شعار بايد از خانواده به عنوان اصلي‌ترين و مهم‌ترين قشري كه بايد مخاطب سينما محسوب شود، به طور جدي حمايت كند و براي اين منظور بايد تعاريف مشخص و شفافي از سينماي مناسب خانواده‌ها ارائه دهد چرا كه به نام فيلم خانوادگي آثار ضد خانواده زيادي طي دهه‌هاي اخير ساخته شده است.
 
 

سازمان سينمايي بايد به اين موضوع بپردازد كه سينما مي‌تواند بلندترين معاني را ارائه دهد اما در قالب داستان و سينما جاي سخنان گل درشت فلسفي و سياسي نيست. هرچند سينما مي‌تواند با تأثيرگذاري بر اخلاق و سبك زندگي جامعه روي سياست هم تأثيرگذار باشد.

   
نسبت سبك زندگي و سينما

سازمان سينمايي موظف است قواعد ترويج اخلاق و معنويت در سينماي ايران را به وضوح مشخص نمايد و تئوري‌هاي لازم نيل به اين مقصود را مهيا كند.


آنچه اكنون در حال رقم خوردن است، نوعي سياست باري به هر جهت و بدون برنامه‌ريزي كلان است، همان اداره بروكراتيك و همان نظم غيرانقلابي كه منجر به ايستايي و سردرگمي سينما شده است. غيرانقلابي بودن به معني بي‌برنامه بودن، راهبرد نداشتن، حل شدن در تئورهاي غربي و بيگانه و درماندگي فكري و محتوايي و نيز ناتواني در تعيين چارچوب‌هايي است كه مانع صنعتي شدن سينماي ملي مبتني بر معنويت مي‌شود. ظاهراً از مديريت حال حاضر سازمان سينمايي آبي براي سينماي كشور گرم نخواهد شد، چرا كه حتي در مقام حرف و شعار هم ايده تازه‌اي مطرح نمي‌شود. مدير سابق سينمايي حداقل در مراسم مختلف با شعر و شعار مستمعان را به وجد آورد و اينگونه چهار سال را به فرجامي بي‌نتيجه رساند اما محمدمهدي حيدريان حتي در فن سخنراني هم به اندازه سلفش مهارت ندارد، هر چند در بي‌برنامگي و نشناختن سينما با رئيس سابق سينمايي در حال مسابقه دادن است.

منبع: جوان آنلاین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین