ابراز محبت به خاتمی از سواحل مدیترانه

در واکنش به این سخنان، شماری از عناصر ضدانقلاب با عنایت به تکرار نشدن برخورد نظام نسبت به موسوی و کروبی درباره خاتمی، وی را مورد تخطئه و اعتراض قرار دادند. از جمله در سایت ضدانقلابی بالاترین، این مطالب نوشته شده است:

- حرف های خاتمی را باید خواند. انگار نه انگار که اتفاقی افتاده. تازه می فهمیم اینکه او می گفت تدارکاتچی است یعنی او اکنون بیشتر به رفسنجانی شبیه است تا موسوی. لبخند خاتمی چند سال پیش به دل می نشست اما اکنون مثل خنده نقاشی شده روی صورت دلقک هاست.

-عجب لقب خوبی به خاتمی داده اند؛ شاه سلطان حسین. پر بیراه نیست.

- خاتمی! توپ جمع کن رژیم هم نمیشی. دوباره دلت لک زده واسه تدارکاتچی شدن؟ اشتباه می کنی. تدارکات چی نه، چه عرض کنم دیگر به عنوان توپ جمع کن هم قبولت نمی کنن.

- از دیروز که درافشانی جدید تدارکاتچی (خاتمی) رو شنیدم کلی گیج و منگم! آقای خاتمی به خاطر رأیی که بهت دادم و امید بستم و بعد از خیانتت در سال ۷۸ و ۸۲ باز هم ازت حمایت کردم، از خودم شرمم میاد.

- این آقا دیگه کیه؟ سران جنبش و فقط موسوی و کروبی ان.
- خاتمی ننگ به نیرنگ تو.

-وقاحت هم حدی داره. واقعاً نمی دونم ... یا... چرا برای یکبار هم که شده عملکرد خاتمی را به چالش نمی کشیم. هیچ کس فراموش نمی کند که در حصر موسوی و کروبی، خاتمی از آخرین کسانی بود که اظهار تأسف کرد و موضوع را هم در سخنرانی اش منحرف کرد.
- این بنده خدا در حصر است، آزادش کنید. به این عالیجناب شیک پوش خرده نگیرید چون اگر در حصر نبود حتماً شعارهای ما علیه رژیم را شنیده بود.

- خاتمی سیاستمدار مکاری است که مثل هنرپیشه ها رفتار می کند. او درگذشته نقش کمدی و تراژدی را با هم بازی کرده است و باز هم می خواهد روی سن نمایش برود.

- ظاهراً خاتمی مانند سوپاپ اطمینان نظام عمل می کنه همان طور که در آن ۸ سال ما را با وعده وعید فریب داد و هیچ کاری هم نکرد. این بار هم پشت موسوی و کروبی پنهان شد و خودش را نجات داد، شاید که اتفاقی بیفته.

«نیک آهنک-ک» کاریکاتوریست زنجیره ای خارج نشین هم دراین باره نوشته است: تقریباً باور کرده ام که خاتمی حالش خوب نیست. مثل ماهی هایی است که به شکم ماهی های بزرگ می چسبند. باز بوی انتخابات اومد؟ ما وسط بیاییم تا اصلاح طلبان استفاده بکنند و چند روزی نانی به کف بیاورند؟
اما برخی دیگر از عناصر ضدانقلاب فعال در حوزه مجازی و از جمله بالاترین با ادبیات دیگری به تأویل و توجیه مواضع خاتمی پرداخته اند از جمله؛

-خاتمی علاقه ای به درگیری ندارد ولی تفاوتش با ماندلا این است که آستین هم بالا نمی زند. از خودش خیلی مایه می گذارد و انرژی صرف می کند ولی خودش بیشترین آسیب را به خودش می زند. او انگار در سیاره دیگری زندگی می کند و حداقل درک درستی به او منتقل نمی شود. مشکل صحبت های خاتمی این است که جای زدن آن و شکل آن را هنوز یاد نگرفته است. او سمپات شدیدی به کوچک و بی ارزش کردن مسائل مهم و بزرگ دارد و ناامید می کند.

- امروز یه عده ای راه افتادن به خاتمی فحش می دن. همینا یه روز به احمدی نژاد فحش می دادن. فردا موسوی حرفی بزنه که به مذاقشون خوش نیاد، به اون فحش می دن. عیب اینها اینکه اصلا بجز پای کیبورد و کامپیوتر نشستن و هی نشستن، هنر دیگه ای ندارن.

- حالا ناسزا بگید و فردا رقص حسین شریعتمداری رو برصفحات کیهان نظاره کنید(!) چرا از خاتمی انتقاد می کنین؟

- آقای خاتمی برایت متأسفم که دم از سازش و عفو می زنی. مگه نمی بینی که ما هر روز در حال تظاهرات و مبارزه با حکومتیم و هر روز عزممان راسخ تر می شود؟ مگر نمی بینی خونمان به جوش آمده و به خیابان می ریزیم تا دستگیر شده ها را آزاد کنیم؟ نمی بینی ما برای لبیک به امثال تو سر از پا نمی شناسیم؟ نمی بینی که گوش به فرمان شورای هماهنگی هستیم؟ نمی بینی که برای موسوی و کروبی چی کارها کردیم؟

- حالا دوباره عده ای قصد کارهای انقلابی کرده اند و ندای سکولاریسم سر می دهند و می خواهند ایران را آزاد کنند ولی آدم احساس می کند از پل «پارک وی» پایین تر را ندیده اند یا از کنار سواحل مدیترانه و اقیانوس آرام متصل به اینترنت پرسرعت هستند. من نمی دانم اینان چقدر شادند؟ از چه و برای چه کسی سخنرانی می کنند؟ تفکرات شان چقدر طرفدار دارد؟ دقیقاً جامعه آماری شان کجاست؟ هر کدام شان هم ادعای جامعه شناسی ایران را دارند. اگر حرف جامعه شناسی و سیاست است آن کارهایی که شما می کنید اصلاً شباهتی به سیاست ندارد. حالا شاید به چیزهای دیگر شبیه باشد. از پتانسیل اصلاح طلبان استفاده می کنند و وقتی سوء استفاده شان به پایان رسید می آیند مسخره بازی راه می اندازند. اینها یک روز میرحسین میرحسین می کنند و از طرف دیگر وقتی قسمتی از تفکراتش با هدف های عزیزان در تضاد است، سریع پروژه ضایع سازی را کلید می زنند.