نابودی ارزش‌ها در سایه غفلت

گروه سیاسی: طی چند روز گذشته که سعید کریمیان، مدیر شبکه جم به قتل رسیده است ابعاد جدیدی از فعالیت‌ها و اهداف این شبکه موردتوجه قرار گرفت. شبکه‌ای که باهدف نابودی خانواده ایرانی و اضمحلال فرهنگی جامعه ایران به وجود آمده است و تمام تولیداتش نشان از این مقصود دارند. حال در چنین فرصتی به نظر می‌رسد بد نباشد که محتوای سریال‌های این شبکه و اهداف شومی که پشت ساخت و دوبله و پخش این سریال‌ها قرار دارد را بررسی کنیم تا روشن شود که با چه پدیده‌ای مواجه هستیم و چاره چیست و چگونه می‌توان در مقابل این نقشه ایستادگی کرد.

 

به گزارش بولتن نیوز، فیلم‌هایی که در شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شود ضمن ترویج فساد و بی‌بندوباری، به روابط نامشروع زن و مرد دامن می‌زنند. این روند تا جایی پیش رفته است که دریکی از سریال‌های شبکه جم داشتن فرزند پیش از ازدواج برای دختران کاملاً عادی جلوه داده می‌شود... گردانندگان و اتاق فکر شبکه‌های ماهواره‌ای با پخش سریال‌ها و فیلم‌هایی که مضامین خاصی را تبلیغ می‌کنند، شیوه زندگی جوامع غربی را ترویج می‌دهند و حتی خیانت همسران به یکدیگر را امری در سیر جریان زندگی نشان می‌دهند و تمام سعی خود را می‌کنند تا این دروغ را در ذهن مخاطب نهادینه سازند.

تماشای مکرر فیلم‌های حاوی چنین مطالبی پس از گذشت زمانی نه‌چندان طولانی، برخی از نگرش‌ها و تفکرات مسموم را در اذهان مخاطبین تثبیت می‌کند و به‌مرورزمان موجب ایجاد تأثیراتی محسوس بر افراد و در پی آن بر پیکره فرهنگ و اعتقادات جامعه می‌شود. نگرانی والدینی که فرزندانشان را پیگیر این برنامه‌ها می‌بینند و بدتر از آن تأثیرپذیری جوانان خود را از این تولیدات مشاهده می‌کنند، حکایت از واقعیت تلخی دارد که گسترش فساد و بی‌بندوباری و افول ارزش‌های انسانی و اخلاقی از نمونه‌های بارز آن است.

روابطی که در سریال‌های پخش‌شده از این شبکه وجود دارد، متأسفانه حاکی از نقشه‌ای تلخ برای تماشاگر هدف یعنی جامعه ایرانی است. تأکید فراوانی که بر روی بی‌بندوباری و روابط کثیف جنسی و آزادی‌های نامشروع و غیراخلاقی وجود دارد، بدون شک باهدف اثرگذاری در جامعه ایرانی و سست کردن بنیان خانواده‌ها و از بین بردن پایبندی به اصول اخلاقی منتشر می‌شوند و با برنامه‌ریزی و مطالعه از سوی کارشناسان غربی، با دقت بالایی انتخاب و تولید می‌شوند.

تولید و پخش‌کنندگان این سریال‌ها اهداف خاصی را دنبال می‌کنند که عوارض گوناگونی را در پی دارد. ازجمله این عوارض سرکوب شدن استعدادها، افت تحصیلی یا رکود علمی، ایجاد جو بدبینی، اضطراب، تشویش و احساس نگرانی، فقدان شناخت درست و واقع بینانه، محرومیت از ازدواج پاک، عدم استقبال از تشکیل کانون خانواده، کم‌رنگ شدن ارزش‌ها و فرهنگ اصیل ایرانی، انحطاط اخلاقی، تهدید، خیانت به همسر آینده و ... را می‌توان نام برد.

حال با توجه به این اهداف و پیگیری جدی آن‌ها از سوی دشمنان چه‌کاری می‌توان در راستای تحقق نیافتن این موارد انجام داد؟! یا بهتر است بگوییم تاکنون چه‌کاری برای مقابله با این شرایط صورت گرفته است. به‌جز حرف و حرف و حرف تقریباً شاهد هیچ دستاوردی در این عرصه نبوده‌ایم. صداوسیما هرروز در تولید آثار گوناگون دچار پسرفت است. مدیران ساختمان شیشه‌ای حتی از پس ساخت یک برنامه تلویزیونی با مضمون جدید نیز برنمی‌آیند و در اتفاقی عجیب حتی در حفظ و ادامه برنامه‌های موفق خود نیز عاجزند.

با این شرایط و نبود یک برنامه فرهنگی مدون و حضور مدیران تنبل و بی‌دغدغه آیا می‌توان جلوی هجمه رسانه‌ای دشمن و درواقع جنگ نرم آن‌ها را گرفت یا خیر؟! با این شرایط و اوضاعی که شاهدش هستیم، پاسخ خیر است. تا هنگامی‌که جنگ رسانه‌ای و فرهنگی دشمنان درک نشود و دغدغه مبارزه و مقابله با آن در مدیران و مسئولان و برنامه ریزان فرهنگی ما ایجاد نشود، نمی‌توان انتظار اتفاقی شگرف و تغییر اوضاع را داشت. تنها در این میان می‌توان به آگاهی بخشی رسانه‌های نوشتاری و فضای مجازی دل‌خوش کرد تا با روشنگری خانواده‌های ایرانی را از آسیب‌های جدی این شبکه و سایر شبکه‌های مشابه بر حذر دارند.