کد خبر: ۴۵۴۲۸۸
تاریخ انتشار:

هندسه‌ی عشق

نخست باید بدانیم چطور این اضلاع به وجود آمده است و در صورتی که هر کدام از اضلاع از بین رفته باشند یا دچار خوردگی شده باشند، چگونه می‌توان آن‌ها را بازسازی کرد.
گروه اجتماعی: نخستین چیزی که در یک ارتباط زناشویی و عاطفی باید به آن توجه کنیم چگونگی انتخاب هر یک از زوجین است؛ این که انتخاب دو نفر چگونه، به چه دلیل و با چه هدفی بوده است، موضوع بسیار تأثیرگذاری در آینده‌ی آن رابطه خواهد بود زیرا در ایجاد صمیمت در یک رابطه‌ی عاطفی و ماندگاری آن نقش بسیاری ایفا می‌کند. اگر رابطه‌ی زناشویی را مانند یک مثلث فرض کنیم که اضلاع آن را تشکیل داده باشند، نخست باید بدانیم چطور این اضلاع به وجود آمده است و در صورتی که هر کدام از اضلاع از بین رفته باشند یا دچار خوردگی شده باشند، چگونه می‌توان آن‌ها را بازسازی کرد.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از مجله ی همشهری تندرستی، برای ایجاد و حفظ و عمق بخشیدن به صمیمت عوامل  زیادی نقش بازی می کنند که مراحل مختلف و همچنین تعاریف مختلفی دارند. مثلا اریکسون، روانشناسی عقیده دارد عشقی بعد از ازدواج به دو دسته تقسیم میشود؛ نخست رابطهای که عشقی بین دو نفر افزایشی است و بعد از ازدواج هم همچنان صمیمیت و عشقی بین همسران افزایشی و شدت پیدا میکند؛ و دیگری عشقی که فرسایشی است و با شروع رابطه ی زناشویی عشقی بین دو طرف نه تنها اضافه نمیشود بلکه روزبه‌روز کمتر هم می شود. یعنی شور و شوق و عشقی درست بعد از شروع یک رابطه رنگ می‌بازد.

با افتادن در دام «بام خاطر...» یکی از چیزهایی که مادر ارتباط های امروزی بسیار شاهد آن هستیم، این است که افراد فقط «به خاطر» فرزندانشان یا «به خاطر» نداشتن استقلال مالی و ... یک رابطه ی نامتعادل زناشویی را تحمل میکنند و چون به مرور انگیزه‌شان را هم از دست می‌دهند، هیچ کاری برای برطرف کردن مشکلات رابطه‌شان نمی‌کنند.

این بهانه‌های «به خاطر...» صرفاً به دلیل داشتن فرزند و نگرانی از آینده‌ی او نیست بلکه به دلیل ترس‌ها، نگرانی‌ها و مشکلات ناشی از جدایی و نیز اتفاقاتی است که در آینده در انتظار آن‌ها خواهد بود. فراموش نکنیم رابطه‌ای که به فرسایش می‌رسد (یعنی زندگی زناشویی به گونه‌ای می‌شود که دو طرف از همدیگر لذت نمی‌برند دیگر از هم خوششان نمی‌آید، فقط بنا به عادت یا رودربایستی در کنار هم می‌مانند) رابطه‌ای است که نیاز به توجه و بازنگری زیادی دارد در غیر این صورت آینده‌ی خوبی در انتظار این رابطه نخواهد بود.

عشق از نظر استرنبرگ

اگر بخواهیم تعریفی از عشق داشته باشیم می‌توانیم آن را از منظر «استرنبرگ» (روان‌شناختی شناختی) بررسی کنیم. عشق از نظر استرنبرگ شامل سه بعد شوریدگی، صمیمت و تعهد است؛ اما این سه مورد به ندرت در وجود فرد به طور متعادل یافت می‌شود و با توجه به میزان هر یک از این سه ویژگی، روابط عاشقانه متمایز می‌شوند. در بسیاری از روابط باشد. وجود یک یا دو ویژگی از این ویژگی‌ها به طور مجزا هستیم.

در این مثلث «صمیمت» به احساس‌های نزدیک و ارتباط‌های صمیمانه و ضمانت شده در روابط عاشقانه اشاره می‌کند. همچنین قلمرویی از هیجانات را که سبب افزایش احساسات می‌شود در بر می‌گیرد که در واقع تجربه‌ای از شور و اشتیاق را نیز در روابط عاشقانه فراهم می‌آ.رد.
استنبرگ با تحقیق و بررسی در نتایج محققان دیگر خوشه‌های صمیمیت را به این صورت مشخص کرده است؛ میل به افزایش رفاه همسر محبوب، تجربه‌ی خوشحالی در کنار او، توانایی حساب کردن بر همسر محبوب هنگام نیازمندی‌ها و احترام به او، فهم متقابل طرفین در رابطه «هوس با شور و اشتیاق» نیز انسان را به سوی عشق، جذابیت‌های فیزیکی و وابستگی هدایت می‌کنند. البته در یک رابطه‌ی عاشقانه میان زوجین، نیازهای زناشویی هم به خوبی تجربه می‌شوند. همچنین احساسات و نیازهایی مانند عزت نفس، یاری کردن، مهرورزی، وابستگی، سلطه‌گری از سلطه پذیری نیز در آن وجود دارد.

«تعهد» نیز به عنوان ضلع دیگر مثلث عشقی تصمیمی  است که دو طرف می‌خواهند همدیگر را انتخاب کنند تا در طولانی مدت نسبت به عشق همدیگر وفاداریمانند؛ عوامل زیادی هم در این متعهد ماندن دخالت دارند. سه مولفه‌ی عشق در ارتباط متقابلی با یکدیگر نیز هستند. برای مثال، ممکن است صمیمیت بیشتر به سوی اشتیاق بیشتر یا تعهد هدایت شود. اگر تعهد نیز قوی تر از بقیه اضلاع باشد، ممکن است به سوی صمیمیت بیشتر یا (به احتمال کمتر) آشتیاقی بیشتر هدایت شود.

با وجود این که این سه مؤلفه با یکدیگر در تعاملی هستند، از یکدیگر مجزا نیز خواهند بود. اگرچه هر سه مؤلفه در روابط زناشویی مهم هستند، اما اهمیت آن‌ها در هر رابطه‌ای نسبت به رابطه‌ی دیگر متفاوت خواهد بود.

صمیمت

در موضوع صمیمیت چیزی که بسیار مهم است، نوع شخصیت و الگوی برقراری ارتباط بین آن‌هاست. افراد به طورکلی یا شنیداری هستند یا دیداری و لمسی - احساسی؛ یعنی برای برقراری ارتباط صمیمی و عاطفی یکی از این موارد باید برایشان تأمین باشد، زیرا با توجه به این موارد صمیمت در آن‌ها شکلی می‌گیرد. بنابراین باید گفت «بشناخت» عاملی بسیار مهمی برای برقراری صمیمت است. وقتی دو طرف از نوع شخصیت همدیگر شناخت داشته باشند، می‌توانند براساس آن عمل کنند. بسیاری از مشکلات موجود در ارتباط به دلیل آشنا بودن و نداشتن شتاخت از همدیگر است.

البته این شناخت یا حاصل می شود یا خیر؛ اگر شناخت باقی به وجود نیاید، درگیری‌ها و مشکلات زیادی در رابطه به وجود می‌آید. وقتی بعضی افراد در آغاز ازدواجشان به اصطلاح چشم و گوش بسته همدیگر را دوست داشته باشند، طبیعی است که بعد از مدتی و با شناخت بیشتر دیگر نتوانند مانند قبل همدیگر را دوست داشته باشند. زیرا یکی از طرفین رابطه فکر می‌کند خودش را فراموش یا فدای رابطه زناشویی خود یا فرزندانش کرده است؛ در صورتی که در یک ارتباط خوب و صمیمی لزومی به «فدا شدن» هیچ کس نیست.

وقتی فکر می‌کنیم به خاطر «فداکاری» و  «از خودگذشتگی» در یک رابطه باقی مانده‌ایم دیر یا زود توانمان تمام می‌شود و دیگر نمی‌توانیم مانند قبل ادامه دهیم.

هندسه‌ی عشق

در واقع یکی از چیزهایی که باعث از بین رفتن صمیمت می‌شود نیز همین نداشتن «شناخت» نسبت به یکدیگر است. وقتی ما بدانیم همسرمان از چه چیزهایی لذت می‌برد، بیشتر به علایق او توجه می‌کنیم و این موضوع به آن معناست که به همدیگر و خواسته‌ها و علایق هم توجه می‌کنیم. در واقع در یک ارتباط صمیمی دو طرف باید ابتدا باید به علایق خودشان و سپس طرف مقابل توجه داشته باشند. وقتی مجبور می‌شویم به علایق خودمان بی‌توجه باشیم به اصطلاح «خود واقعی»مان نباشیم دیر یا زود از قرار  داشتن در چنین ارتباطی خسته می‌شویم.

موضوع مهم در ماندگاری صمیمیت، پذیرش تنوع علاقه‌مندی‌ها و داشتن رفتاری متناسب با علایق همدیگر است.

تعهد

در مورد تعهد هم به عنوان یکی دیگر از اضلاع مهم ارتباط عاطفی باید گفت این موضوع با توجه به سن و سال و شرایطی که دو طرف دارند، متفاوت است، ولی می‌توان گفت تعهد مجموعه‌ای از ملاک‌ها و ارزش‌هایی است که دو طرف در تعامل با یکدیگر و برای خود تعریف کرده‌اند که حتی در نبود همدیگر هم به آن پایبند بمانند.

البته در هر سنی، افراد ارزش‌های خاصی دارند و موضوع تعهد نیز چیزی است که باید در وجود فرد نهادینه شده باشد. گاهی افراد معنای جدیدی برای تعهد قائل می‌شوند تا بهتر بتوانند به مقاصد خود برسند. مثلا فقط به این دلیل که نمی‌توانند از آنچه در دل دارند یا از احساسات و خواست و علایق خود با همسرشان به راحتی حرف بزنند، فرد دیگری را از اعضای خانواده یا دوستان خود برای این کار پیدا می‌کنند و در تعریف خودشان هم این کار هیچ مغایرتی با تعهد به همسرشان ندارد.

ولی گاهی همین درد دل کردن‌ها مشکلاتی را برای زندگی زناشویی به وجود می‌آورد. متأسفانه هر کسی برای این گونه رفتارهای خود توجیهاتی دارد؛ اما می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین دلایلی که در سال‌های اخیر برای بی‌تعهدی یا پایبند نماندن به یک رابطه می‌توان در نظر گرفت، موضوع «نگاه ارزشی» است که فرد بنا به دلایل بسیار، نوع دیدگاه خود را تغییر می‌دهد تا بتواند هر کاری را که می‌خواهد، انجام دهد. گاهی افراد حتی اسم کارهایی را هم که انجام می‌دهند تغییر می‌دهند تا راحت‌تر بتوانند مطابق میل خود عمل و همچنین به نوعی نیز خود را توجیه کنند.
وقتی چنین وضعیتی در یک رابطه ی زناشویی به وجود می‌آید، میزان استرس و اضطراب نیز در فرد زیاد می‌شود.

توجه داشته باشیم اگر تحمل این اضطراب طولانی شود بیماری‌های جسمی به وجود می‌آید؛ یعنی اگر دلیل داشتن این گونه استرس‌ها دچار بیماری جسمی و روحی هم می شود و چه بسا به دلیل ناتوانی و اهمال در انجام وظایف همسری خود، دچار مشکلات بیشتر شوند.

جذابیت

موضوع جذابیت در زندگی زناشویی تا حد زیادی به ارتباط زناشویی مربوط می‌شود. ولی به غیر از آن، جذابیت شامل رفع نیازهای دو طرف است که نیاز جنسی نیز یکی از مهم‌ترین این نیازهاست. برای برخورداری از یک ارتباط زناشویی موفق موضوع «آگاهی یکی از مهم‌ترین چیزهایی است که باید به آن توجه داشت. متأسفانه اغلب افراد بدون هیچ‌گونه آگاهی وارد رابطه زناشویی می‌شوند و در نهایت اطلاعاتی مبهم از اطرافیانشان دریافت می‌کنند؛ اما فراموش نکنیم اگر بخواهیم رابطه زناشویی کامل و موفقی داشته باشیم حتما باید به سه ضلع آن توجه داشته باشیم. گاهی دو نفر با وجود این که خیلی هم عاشق یکدیگر هستند، ولی یک طرف سرد مزاج و دیگری کاملا برعکس اوست. همین موضوع باعث می‌شود که خود به خود رابطه به سمت ناهماهنگی برود و دو طرف نتوانند حس خوبی به یکدیگر داشته باشند. چون ضلع «جذابیت» مثلث رابطه عاطفی با مشکلی مواجه می‌شود.

بازسازی اضلاع رابطه

باید توجه داشته باشیم که برای برخورداری از یک ارتباط موفق باید به طور مداوم و پیوسته به آن رسیدگی شود. اگر رابطه‌ی زناشویی را یکی از مهم‌ترین و باارزش‌ترین روابط خود بدانیم باید حتما برای پایدار ماندن و حفظ و دوام آن به این رابطه مهم رسیدگی کنیم. فراموش نکنیم برای جبران از هم پاشیدن هر کدام از این اضلاع باید چیزی برای جبران باقی گذاشته باشیم. ضمن این که باید صبور باشیم. مثلا بازسازی رابطه‌ای که در آن تعهد رنگ باخته باشد، چیزی بین شش ماه تا دو سال زمان لازم دارد؛ تازه اگر مشکلی جدیدی به وجود نیاید. به علاوه نوع برخورد دو طرف، شدت صمیمیت و تنوع در ارتباط و اتفاقاتی که رخ داده است نیز عوامل تعیین کننده‌ای برای جبران خطاهای دوطرفه هستند. برای چیدن دوباره سنگ بناهای یک رابطه باید زمان زیادی صرف کرد و این کار حتما به خواست و تلاش دو طرف نیاز دارد. برای جلب اعتماد از بین رفته باید تلاش زیادی کرد. بهترین کار هم این است که از یک متخصص، مشاور یا شخصی آگاه کمک بگیریم. ضمن این که در عمل تلاش کنیم تمام عوامل و شرایطی را که باعث ایجاد مشکلی در هر یک از اضلاع شده نیز برطرف کنیم. برای حل کردن مشکلات باید قدم به قدم حرکت کرد. اگر تصور می کنید رابطه‌تان نیاز به آسیب‌زدایی دارد، تا دیر نشده اولین قدم را بردارید.

برای مشاهده مطالب اجتماعی ما را در کانال بولتن اجتماعی دنبال کنیدbultansocial@

مطالب مرتبط

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین