علل چیست و راهکارها برای پایان دادن به آن کدامند؟

گروه بین الملل: مصطفی مطهری*در یادداشت پیش رو که به بهانه آغاز سال جدید میلادی و تداوم فضای امنیتی در غرب نوشته شده، نویسنده معتقد است  در واقع آنچه در این باره باید مورد توجه و تأمل جدی قرار داد این است تلاش‌های پیگیرانه در جهت پیشگیری از انجام هرگونه تهدید امنیتی در این کشورها ماحصل سیاست‌های استعماری فرقه گرایانه (سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن) آن‌ها در رشد و پرورش تروریسم در خاورمیانه برای حصول به منافع آنها در این منطقه از جهان است.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:

مع الوصف کشورهای غربی که با حمایت و تجهیز گروه‌های تروریستی، عامل اصلی ایجاد بحران و ناامنی در کشورهای منطقه به ویژه عراق و سوریه برای رسیدن به اهدافشان بودند، در ماه‌های اخیر هدف حملات تروریست‌هایی هستند که خود حمایت کننده اصلی آنها بوده و هستند.

بطوریکه وجود مشهود ترس و وحشت از حملات تروریستی در اکثر این کشورها فضای پلیسی و امنیتی خیابان‌های اروپایی همزمان با جشن‌های سال نو میلادی نشان از نگرانی مردم و مقامات امنیتی در این کشورها است. در واقع بیشتر و اهم این ترس و بیم‌ها ناشی از این است که رجوع دوباره این تروریست‌ها به کشورهای متبوعشان در اروپا است. به عبارتی ترس از وقوع برخی تهدیدات از سوی گروه تروریستی (داعش) که پرورش‌یافته خود غربی‌ها هستند بسترها را برای ایجاد فضای امنیتی و نگران‌کننده در این کشورها را تشدید کرده است.

از آنجا که برخی از کشورهای غربی در چند سال اخیر عرصهٔ حمله‌های تروریستی بوده‌اند باید این مهم را یادآور شد که بازگشت تروریست‌های ساخته و پرداخته غرب از خاورمیانه و شکل دادن روندهای تهدیدزا از سوی آنها را باید ناشی اقدامات و تصمیمات سیاستمداران غربی دانست. بطوریکه مقصر اصلی تهدید امنیت مردم در غرب را باید در عملکرد تصمیم سازان و تصمیم گیران سیاسی آنها کنکاش کردکه این گونه تهدیدات امنیتی بر پایه تروریسم را سامان و پرورش داده‌اند.

از این رو در رابطه با تهدیدات تروریستی برای غرب و نقش کشورهای غربی در ایجاد طبیعی و مصنوعی این تهدیدات باید دو محور متفاوتِ متشابهه را مورد توجه قرار داد. محور نخستین همان موضوعی است که در سطور فوق در زمینه فراهم آوردن بسترهای ظهور، رشد و بسط تروریسم در کشورهای دیگر از جمله خاورمیانه توسط کشورهای غربی در جهت دستیابی به منافع بیشتر است که از طریق نا امن کردن منطقه مذکور با سهولت تأمین کنند. بطوریکه می‌توان گفت این فضای امنیتی حاکی از آن است که پیامدهای اقدامات مداخله جویانه دولت‌های غربی در کشورهای جهان بویژه در غرب آسیا و خاورمیانه امروز خود کشورهای غربی را تحت ناامنی شدید قرار داده است. از سوی دیگر در رابطه با محور دوم نیز به باور کارشناسان در این حوزه، سیاست‌های غلط غرب در قبال مبارزه با تروریسم در خاورمیانه و شمال آفریقا از دلایل اصلی وقوع این حمله‌ها و تهدیدهای امنیتی مرتبط با آن است.

این در حالی است که مسببان و عاملان اصلی (مقامات سیاسی – امنیتی در اروپا و کشورهای غربی) ظهور و شکل گیری این جریان‌های تروریستی در جهان و تهدیدات رعب انگیز آنها برای اروپایان و غربی‌ها با اتهامات واهی به مسلمانان، سیاهپوستان، مهاجران و پناهجویان به دنبال لاپوشانی سوء مدیریت و بی تدبیری‌ها خود هستند. بطوریکه آن‌ها با اعمال سیاست‌های تنش زا و تحریک آمیز اتباع خود بر علیه گروه‌های قومی – مذهبی - نژادی خواهند توانست بهانه‌های ساختگی برای اعمال سیاست‌های فراقانونی در ذیل قانون به تجسس در زندگی اتباع و شهروندانشان به بهانه مبارزه تروریسم به نقض حقوق شهروندی بپردازند.

سخن پایانی اینکه اگر اکنون در آستانه سال جدید میلادی مردم اروپا در اضطراب و تهدید، به جشن‌های سال نو می‌پردازند، بخش اعظمی از دلایل این ترس و وحشت‌ها را باید در عملکرد سیاستمداران خود جستجو کنند. بطوریکه اگر چه سیاستمداران غربی به کرات انگشت اتهام و نوک تیز پیکان گفته‌های واهی خود را به سوی مردم مسلمان و گروه‌های اسلامی و پناهجویان مختلف نشانه رفته‌اند اما جهانیان و بخصوص مردم کشورهای غربی باید بدانند راهکار پایان تهدیدات تروریستی در جهان از جمله در اروپا، پرسش از سران غرب و متحدانشان به عنوان ایجاد کنندگان و حامیان اصلی تروریسم است که برای تأمین منافع کوتاه مدت و بلند مدت خود اقدام تشکیل آنها نموده‌اند. از سوی دیگر نیز نباید این نکته را فراموش کرد که از جمله راه‌های مبارزه با تروریسم و تهدیدات آنها در اروپا و پایان یافتن فضای امنیتی در این کشورها (اروپا) اتخاذ رویکردهای صادقانه و شفاف در مواجهه و مبارزه با تروریسم است که امروز در دپوهای روبه پایان در سوریه و عراق تبلور و سازمان یافته است.

*دکتری علوم سیاسی