تاثیر دونالد ترامپ و برگزیت روی جیمز باند بعدی!

به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایندپندنت، مدتی پیش روزنامه بریتانیایی سان گزارش داد که باربارا بروکولی تهیه کننده مجموعه فیلم های جیمز باند اعلام کرده که می خواهد پیش از ساختن یک پروژه دیگر ۰۰۷ روی دو فیلم دیگر تمرکز کند و به این ترتیب فیلم بعدی باند احتمالا اواخر ۲۰۱۸ از راه خواهد رسید تا بروکولی این شانس را هم داشته باشد که بتواند دنیل کرگ را راضی کند تا یک بار دیگر نقش این مامور مخفی را ایفا کند.

حالا اینکه داستان فیلم در دنیایی سینمایی اتفاق می افتد که در آن بریتانیا دیگر عضو اتحادیه اروپا نیست و دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده شده را باید صبر کرد و دید، اما اگر اینطور بشود، چه دنیای متفاوتی خواهد بود. احتمالا ماموریت باند این خواهد بود تا در اروپایی متخلخل فعالیت کند که تحت تاثیر منفی روسیه بازخیزگر است. در حالیکه جاسوسی و هک شدن اطلاعاتی و نظامی هم شدیدتر شد، دفاع امنیت سایبری بریتانیا هم با خطرات جدید رو به روست و سر باند حسابی شلوغ خواهد بود.

بنابراین جالب است که در نظر بگیریم چطور این تغییرات ممکن است روی ابرجاسوس بریتانیا تاثیر داشته باشند. قابلیت سفر جغرافیایی باند برای موفقیت ماموریت های او حیاتی است و هر چقدر هم که او کارش خوب باشد، به متحدان و دسترسی به منابع مورد نیازش وابسته است. این منابع را از او بگیرید و سطح ماموریت باند پایین می آید. بنابراین آیا این زمانه پرتلاطم که در آن ممکن است روابط آمریکا-بریتانیا تیره شود و همکاری بین اتحادیه اروپا و بریتانیا کم رنگ، باند به پایان خود نزدیک خواهد شد؟

از آنجایی که باند بریتانیایی است، برگزیت و واکنش های معاصر نسبت به جهانی شدن به نظر چیزهایی هستند که در نظر گرفتن آن ها از همه بدیهی تر می آید. تاثیرات جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا و عدم رضایت از جهانی شدن نئو-لیبرال مسلما شیوه تحرک و اجرای عملیات مخفی او را تغییر می دهد.

 

برگزیت مسلما روی نقل و انتقال او تاثیر خواهد گذاشت. در بیشتر فیلم های باند که در آن ها فرودگاه به تصویر کشیده می شود از جمله یکی از نخستین فیلم ها یعنی «Dr No» سال ۱۹۶۲، باند به راحتی و حتی با تکبر از کنار ماموران عبور می کند. برای باند پسابرگزیت وضعیت می تواند متفاوت باشد. مسلما قابلیت عبور آسوده او محدود خواهد شد.

بنابراین خط داستان جدید ممکن است تاکید بیشتری روی قابلیت باند در دور زدن کنترل های سنتی دولتی بگذارد و شواهد بیشتری را از این نشان دهد که ام آی۶ برای مامورانش چند پاسپورت تهیه می کند. همانطور که مجموعه فیلم های جیسون بورن نشان دادند، یکی از چیزهایی که یک آدمکش حرفه ای نیاز دارد، تعداد زیادی پاسپورت با نام های مستعار کانادایی و نیوزیلندی و روسی است.

اما احتمالا شخصیت ام مشکلات بزرگتری از پاسپورت خواهد داشت چون وقتی بحث همکاری با سازمان های اطلاعاتی اتحادیه اروپا می شود، بریتانیا ممکن است تحت فشار بسیار بیشتری باشد. در «اسپکتر» سال ۲۰۱۵، ما با یک شبکه اطلاعاتی مخفی به نام «۹ چشم» آشنا شدیم. اما در دنیایی که دارد بیشتر و بیشتر ناسیونالیستی می شود، چنین شبکه ای به سختی می تواند وجود داشته باشد. شرکای اروپایی ممکن است واکنش بدی نسبت به برگزیت داشته باشند و به بریتانیا بگویند  به ایالات متحده تکیه کند.

 

البته کار کردن با آمریکا می تواند سخت باشد. فیلم های اخیر باند نشانگر رابطه ای دو جنبه ای تر با این «شریک خاص» سابق هستند. شخصیت فیلیکس لایتر از سی آی ای در دو فیلم «کازینو رویال» سال ۲۰۰۶ و «ذره ای آرامش» سال ۲۰۰۸ به باند کمک کرد، اما دو فیلم بعدی حضور نداشت. آن رابطه گرمی هم که باند با جانشینان قدیمی لایتر داشت کاملا از بین رفته است. در سال های اخیر، دیگر فیلم های جاسوسی از جمله «ام آی۵» و «چشمی در آسمان» سال ۲۰۱۵ نگرانی هایی که در مورد نقش، اثرگذاری و اخلاقیات سیستم های اطلاعاتی بریتانیا وجود دارند را پررنگ تر کرده اند، مخصوصا وقتی بحث همکاری با ارتش و سازمان های اطلاعاتی ایالات متحده به میان می آید.

این حس ناآرامی در روابط بین بریتانیا و آمریکا تنها با ریاست جمهوری ترامپ تشدید خواهد شد. ممکن است او آمریکا را از انواع جهانی شدن که با «دوباره بزرگ شدن» این کشور از دید او در تضاد هستند، منزوی کند. آمریکا (که سی آی ای به عنوان نماینده آن نشان داده می شود) ممکن است نخواهد با باند یا ام آی۶ کار کند و منابع و اطلاعات خود را به اشتراک بگذارد. ممکن است در آینده به لایتر بگویند اطلاعاتش را با باند در میان نگذارد چون آمریکا باید اول از همه از منافع خود حمایت کند.

آیا باند در نقش جدید خود هنوز هم برای امنیت جهانی خواهد جنگید یا تغییر موضع می دهد تا بیشتر و بیشتر آن قهرمان تنهایی باشد که برای بریتانیا و امنیت آن در دنیای پساجهانی شده مبارزه می کند؟

 

علاوه بر این، برگزیت ممکن است با رابطه باند با خود کشور چه کار کند؟ در «اسکای فال» می بینیم که خانه اجدادی باند در اسکاتلند و بازگشت او به آن بخشی حیاتی از داستان است که شخصیت منفی رائول سیلوا را از لندن آشفته دور می کند. با وجود اینکه ام در اسکاتلند می میرد، بازگشت باند به لندن با تصویر ایستادن او بر فراز یکی از ساختمان های دولتی در مرکز شهر تقویت می شود. پرچم های بزرگ بریتانیایی بالای ساختمان افراشته شده اند و از ام فقید تجلیل می کنند.

«اسکای فال» تا حدود زیادی تجلیل از بریتانیا و یک پادشاهی متحد است. میراث انگلیسی-اسکاتلندی باند بخشی حیاتی از حرکت او از لندن به سمت اسکاتلند و بازگشت اوست. اما با توجه به رای قاطع برگزیت در ماه ژوئن، آیا ممکن است هویت باند تغییر کند و با توجه به اینکه اسکاتلندی ها با رای اکثریت خواستار باقی ماندن در اتحادیه اروپا هستند، بیشتر به سمت انگلیسی سوق پیدا کند؟

اگر پروسه عملی شدن برگزیت همانطور که انتظار می رود بسیار پردردسر و زمان بر باشد و باعث شود بحث های داغی در پارلمان به وجود بیایند، ممکن است ام آی۶ قربانی شود چون پارلمانی ها بخواهند قدرت خود را پس بگیرند. ام فقید به هیچ وجه طرفدار این توجه ویژه از سوی اعضای پارلمان نبود و تحملش را نداشت. باند باید امیدوار باشد که او و ام آی۶ هنوز هم «مورد اعتماد» هستند و اجازه دارند در «سایه ها» به کار خود ادامه بدهند. او باید امید داشته باشد که در دنیایی که بیشتر و بیشتر کشورها به هم بی اعتماد می شوند، بتواند کارش را بکند.

این مطلب نوشته کلاوس دادز، پروفسور ژئوپولیتیک دانشگاه رویال هالووی و لیسا فانل، دستیار استاد متخصص مطالعات زنان و جنسیت دانشگاه اوکلاهاما است.