کد خبر: ۳۳۶۵۱
تاریخ انتشار:

خبرگزاري چيزنا در خانه آقاي چيز

روزنامه کیهان نوشت:

درست در همان شبي كه آرمليا به خواستگاري دختر يكي از دوستان دوم خردادي پدرش رفته بود در خانه آقاي چيز بحث مهمي در گرفت:
آقاي چيز: خانم! برو اين وروجك ها را صدا كن ببينم. زود باش.
خانم چيز: سر آوردي مگر؟
آقاي چيز: گفتم زودباش.
خانم چيز: بچه ها! زود باشيد ببينم؛ آقاي چيز كارتان دارد.
چيز كوچولو و چيزه كوچولو: سلام بابا.
آقاي چيز: سلام ببينم؛ چطور است شما اوقات فراغت خودتان را هدفمندي يعني ببخشيد؛ چيز كنيد.
چيز كوچولو: منظور شما حكما بهينه سازي اوقات فراغت است.
آقاي چيز: بله خب پسرم.
چيزه كوچولو: يعني مي خواهيد ما را ببريد فيلم ملك سليمان؟
آقاي چيز: اولاً كه فيلم بايد عشقولانه باشد. در ثاني از اين خبرها نيست. مي خواهم شما را ببرم چيزنا. در بنگاه من چيزپراكني كنيد؛ خبر كار كنيد، گزارش برويد.
خانم چيز: جان خودت پاي اين 2 تا طفل معصوم را به آن قبرستان باز نكن.
آقاي چيز: از كي تا حالا خبرگزاري چيزنا شده قبرستان؟
چيزه كوچولو: مگر آرمليا نيست؟
آقاي چيز: آرمليا يك مشكلي برايش پيش آمده بود، مرخصي دادم رفت شهرستان!
خانم چيز: ولي تلفني كه به من گفتي؛ اين ننه مرده را اخراج كردي!
آقاي چيز: بله منتهي نخير! يعني چيز! چيز ديگه!
چيزه كوچولو: با اين اخلاقي كه شما داريد، حكما من و داداش چيز كوچولو را هم اخراج مي كنيد.
خانم چيز: بچه ها را ببري چيزنا، من شكايت تو را به يونيسف مي كنم ها. گفته باشم.
آقاي چيز: اين ذليل مرده ها از همين حالا بايد مخالفت با جمهوري اسلامي را ياد بگيرند.
چيز كوچولو: ولي ما عاشق انقلاب هستيم.
آقاي چيز: اتفافاً من هم عاشق انقلابم ولي انقلاب مخملي.
چيزه كوچولو: و لابد به رهبري زهره كوهنورد.
چيز كوچولو: اي ول، كلي خنديديم!
خانم چيز: بچه ها!
آقاي چيز: گفته باشم؛ يا چيزنا مي آييد و يا پول تو جيبي خبري نيست.
خانم چيز: مگر اين كارمليا را نبردي چيزنا؟
آقاي چيز: هنوز چم و خم كار دستش نيامده يك مقدار شوت است؛ جخت بلا اين هم مثل آرمليا به كروبي مي گويد شيخ بيسواد.
چيز كوچولو: ما به چيزنا مي آييم به يك شرط. در مسير اهداف اسلام و انقلاب اسلامي كار كنيم. يعني چيزنا را متحول كنيم.
خانم چيز: اي بابا! چيزنا با بخشي از رشوه حرام شهرام به شيخ بيسواد تاسيس شده. چطوري مي تواند در اين مسير حركت كند؟
آقاي چيز: رشوه حرام نبوده، هديه بوده!
چيزه كوچولو: چرا شهرام از اين هدايا به توده هاي ملت نمي دهد؟
آقاي چيز: توده هاي ملت؟ هـهـهـهـهـهـهه؟
چيزه كوچولو: انقلاب اسلامي ريشه در ولايت فقيه داشته و دارد و ولايت فقيه هم ولايتي جاري و ساري در قلوب ماست. به همين دليل انقلاب اسلامي هر روز دارد به ثمر جديد مي رسد و متوقف نيست كه بشود عليه اش با كاريكاتوري از انقلاب اسلامي مبارزه كرد.
چيز كوچولو: عجب نكته اي گفتي آبجي جون.
آقاي چيز: حالا براي من همان حرفهاي كيهان را مي زنيد؟ الان كه با كمربند افتادم به جان تان، مي فهميد انقلاب اسلامي ريشه در چه دارد.
خانم چيز: باز كه از كوره در رفتي مرد! تو تحمل حرف حساب بچه ها را در خانه نداري، آن وقت مي خواهي در آن قبرستان برايت چيز پراكني كنند؟
آقاي چيز: اصلاً كه همچين شد، پول هدفمندي يارانه ها را به شما نمي دهم تا آدم شويد.
چيز كوچولو: جمهوري اسلامي الان 30 سال است كه تحريم شده، دشمن هيچ غلطي نتوانسته بكند، اين پول هدفمندي يارانه ها هم روش!
آقاي چيز: الان به حساب تو مي رسم. خانم! آن كمربند مرا بياور.
چيزه كوچولو: زدن بچه با كمربند مخالف حقوق بشر است!
آقاي چيز: اصلاً همه تان برويد بيرون. بر آرزودار اولاد لعنت!
«امضا؛ بي امضا!»
توضيح ضروري: «آقاي چيز» نام كاراكتري است كه در روزگار موسوم به اصلاحات در ستون تلخند روزنامه كيهان باب شد و هر چند كه بعضاً و به تناسب زمان و سوژه در جلد سران فتنه فرو مي رود اما لزوماً با يكي از سران فتنه كه زياد چيز چيز مي كند، يكي نيست. مهندس هنوز سالها به نامزدي اش در انتخابات مانده بود و هنوز سالها به اينكه داماد فلان جا شود مانده بود كه آقاي چيز در خبرگزاري چيزنا داشت چيزچيز مي كرد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین