کد خبر: ۳۲۲۲۶۳
تاریخ انتشار:
بسته روزانه بولتن نیوز در حوزه فرهنگ/ 24 دی 94

فرهنگ در رسانه

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
گروه فرهنگی- امروزه رسانه‌ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمی‌توان دم از کار رسانه  ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانه‌هایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامه‌ها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.

به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالب‌های مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته  اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامه‌ها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایت‌ها و مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف دیگری که وجود دارد، می‌توان به همه آن‌ها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …

فرهنگ در رسانه

***

آرمان/مي‌خواهم امسال مخاطب جشنواره‌ باشم

نادر مشابخي اظهار كرد: مي‌خواهم امسال مخاطب جشنواره موسيقي فجر باشم و به دوستان خودم در زمينه موسيقي نيز پيشنهاد مي‌كنم، صبور باشند و اول كارها را ببينند. اين آهنگساز و رهبر اركستر در گفت‌وگو با ايسنا، درباره تعاريف و اهداف برگزاري جشنواره‌ها در سراسر جهان گفت: بايد به اين سوال پاسخ داد كه ما اساسا به چه دليلي اقدام به برگزاري جشنواره مي‌كنيم؟ به عقيده من هر جشنواره‌اي با هدفمندي خاصي برگزار مي‌شود. جشنواره به اين دليل برگزار مي‌شود كه در آن، كارهاي جديدي انجام شود و به مردم عادت شنيداري جديدي بدهد، نه اينكه اجراهايي مرسوم در طول سال را بياوريم و در قالب جشنواره تكرار كنيم. او ادامه داد: در كشورهاي اروپايي روال برگزاري جشنواره به كلي با روندي كه در كشور ما جريان دارد، متفاوت است. برگزاركنندگان جشنواره‌ها امكاناتي را فراهم مي‌كنند تا مردم چيزي را كه نمي‌توانند در طول سال بشنوند، در جشنواره‌ها داشته باشند. به اين ترتيب، شما به عنوان يك مخاطب موسيقي، هرگز كاري را كه در طول سال اجرا مي‌شود، در فستيوال‌هاي موسيقي اروپا نمي‌شنويد. مشايخي به موانع و مشكلات جشنواره موسيقي فجر در سال‌هاي گذشته اشاره كرد و در اين باره گفت: مشكل جشنواره فجر در دوره‌هاي قبل، بيش از همه در بخش سازماندهي بود. به بيان ساده‌تر، اينكه چه كسي بايد چه كاري را انجام دهد، به‌درستي مشخص نمي‌شد و همين موضوع باعث ايجاد نوعي ناهماهنگي مي‌شد. من در دوره‌هاي قبلي كساني را در مسئوليت‌هايي مي‌ديدم كه كاملا واضح بود از پس آن برنمي‌آيند و كاري را كه برعهده آنها گذاشته شده، به اندازه كافي نمي‌شناسند. به‌طور مثال، اين مشكل را به وضوح مي‌شد در بخش تبليغات ديد. تبليغات براي فستيوال به‌طور كاملا معيني با تبليغات كنسرت متفاوت است. وي اظهار كرد: اگر كسي به من بگويد براي اجراي موسيقي مدرن در اين شهر با اين جمعيت، 700 نفر مخاطب پيدا نمي‌شود كه بيايند و كارها را ببينند، من خواهم گفت كه ايراد از تبليغات نامناسب است. مهم‌ترين وظيفه و هنر هر هنرمندي اين است كه از كارش براي مخاطب خوراك درست كند و شيوه‌اي را در پيش بگيرد كه مخاطب جذب هنر او شود.

http://media.mehrnews.com/d/2015/01/10/3/750248.jpg

مشايخي درباره شركت‌كنندگان بخش بين‌الملل جشنواره موسيقي فجر در دوره سي‌ويكم، بيان كرد: من درباره كساني كه قرار است در بخش بين‌الملل جشنواره امسال حضور داشته باشند، شناخت چنداني ندارم، اما علاقه‌مندم مخاطب اجراهاي اين بخش باشم و بتوانم با كار افرادي كه در ليست اجراهاي بين‌الملل جشنواره آمده‌اند، آشنا شوم. متأسفانه توجه به اين بخش در دوره‌هاي گذشته چندان خوب و درست نبوده و وقتي به كساني كه در سال‌هاي قبل براي شركت در بخش بين‌الملل دقت مي‌كنيم، مي‌بينيم در سال‌هاي گذشته، كساني كه از اجراهاي حرفه‌اي‌شان در موسيقي مدت‌ها گذشته بود، در فجر شركت مي‌كردند. رهبر سابق اركستر سمفونيك تهران همچنين گفت: نگاه به بخش بين‌الملل با اين ديد درست نبود، چون همه آن افراد را مردم مي‌شناختند و با كارهاي‌شان آشنا بودند. من كار برگزاركنندگان اين دوره را هنوز نديده‌ام و نمي‌دانم به‌لحاظ سازماندهي در چه حدي هستند. فقط منتظرم اجراها را در جشنواره ببينم و بعد از پايان جشنواره درباره برآيند دوره سي‌ويكم اظهارنظر كنم. به دوستان خودم در زمينه موسيقي نيز پيشنهاد مي‌كنم، صبور باشند و كارها را ببينند.

مشايخي دستاورد نهايي جشنواره‌ها را اينگونه ارزيابي كرد: كاركرد چنين جشنواره‌هايي در نهايت بايد رشد و پيشرفت موسيقي كشور باشد. فضا در چنين رويدادهايي بايد به سمتي پيش رود كه امكانات لازم را براي تزريق جوانان مستعد به بدنه موسيقي جدي كشور فراهم كند. حضور جوانان در دوره‌هاي قبل جشنواره سودي براي‌شان نداشت و كسب عناوين برتر در جشنواره، بيش از اينكه به‌لحاظ اعتبار هنري مورد نظر باشد، به‌خاطر كمك‌هزينه‌اي كه به نفرات برتر پرداخت مي‌شد، اهميت داشت. مشايخي معتقد است: متأسفانه جشنواره موسيقي فجر در طول اين سال‌ها نتوانسته بود، در قواره يك جشنواره واقعي موسيقي ظاهر شود و در مقايسه با ديگر فستيوال‌هاي موسيقي حتي در سطح منطقه، كم‌ترين اعتبار را به خود اختصاص داده بود. البته اين شرايط متأثر از دلايل مختلفي مانند مشكلات مالي بود. در نتيجه اگر موانع مالي در اين مسيربرطرف نشود نه‌تنها در اين دوره، بلكه در ديگر دوره‌هاي جشنواره در سال‌هاي آينده نيز نمي‌توان انتظار چنداني از جشنواره موسيقي فجر داشت. او تأكيد كرد: من نسبت به صداقت آقاي رياحي به عنوان دبير جشنواره در سال‌هاي گذشته اطمينان داشتم؛ اما درباره ديگر فعالان اين جشنواره در آن سال‌ها نمي‌توانم چيزي بگويم. بسياري از كساني كه مسوول هماهنگي‌ها و برگزاري بخش‌هاي مختلف در جشنواره بودند، يا در اين مورد دانشي نداشتند يا دچار كم‌كاري شده بودند. به گمان من آنچه مي‌تواند به جشنواره اعتبار لازم را دهد، توجه به برگزاري صحيح يك جشنواره واقعي است. نكات زيادي درباره انجام يك جشنواره در قواره بين‌المللي وجود دارد كه تا وقتي محقق نشود، ما را به هدف‌مان نخواهد رساند.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/12/15/13921215192834868_PhotoL.jpg

خالق اپراي «ملكوت» در ادامه گفت: با توجه به سطح مهمانان در بخش بين‌الملل در سال‌هاي گذشته، فكر مي‌كنم در دعوت از هنرمندان براي شركت در بخش بين‌الملل بايد دقت و ريزبيني به خرج دهيم. گاهي كساني از خارج از كشور دعوت مي‌شوند كه تنها تفاوت‌شان با هنرمندان جوان ما، در خارجي بودن‌شان است. من به دوستان برگزاركننده پيشنهاد مي‌كنم كه هنرمنداني را از خارج از كشور براي حضور در جشنواره دعوت كنند كه نبض موسيقي در اروپا و جهان در دست آنهاست تا مردم با آنچه در موسيقي امروز كشورهاي صاحب‌نام جاري است، آشنا شوند. مشايخي معتقد است: براي دعوت از هنرمندان خارجي بايد يك فرد متخصص به كار گرفته شود. كسي كه چهره‌هاي امروز موسيقي در جهان را مي‌شناسد و مي‌داند بايد از چه طريقي آن افراد را براي شركت در فستيوال به شوق آورد، چون بخش بين‌الملل مهم‌ترين قسمتي است كه مي‌تواند اعتبار بخشي را به جشنواره هديه دهد.

ابتکار/یادی از محمد قاضی، مترجم نامی ایران، به مناسبت سالمرگش؛

مترجمی که ناجی آناتول فرانس شد

˝دن کیشوت˝، ˝زوربای یونانی˝، ˝شازده کوچولو˝، ˝سپید دندان˝، ˝شاهزاده و گدا˝، ˝مادام بوواری˝، ˝مادر˝ و خیلی دیگر از آثار ادبی دنیا را با کدام ترجمه خواندید؟ صاحب نظران معتقدند بهترین مترجم این آثار محمد قاضی است.

امروز۲۴ دی‌ماه سالگرد درگذشت محمد قاضی مترجم شهیر ایران است که نامی آشنا برای فرهنگ‌دوستان این سرزمین به شمار می‌رود. در دی‌ماه سال ۷۶ بود که محمد قاضی کتاب "نوحه درون" را به همراه احمد قاضی ترجمه و ۴۸ ساعت بعد از پاک‌نویس آن، در بامداد بیست و چهارم دی ۱۳۷۶ روی در نقاب خاک کشید.به گزارش هنرآنلاین، به نقل از عرفان قانعی‌فرد؛ محمد قاضی همیشه می‌گفت: "مرگ من آن روز خواهد بود که نتوانم ترجمه کنم و امیدوارم که آن روز به این زودی‌ها فرا نرسد.»

محمد قاضی کیست؟

محمد قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ در شهر مهاباد استان آذربایجان غربی دیده به جهان گشود. پدر او میرزاعبدالخالق امام جمعه مهاباد بود. محمد قاضی آموختن زبان فرانسه را در مهاباد آغاز کرد. او در سال ۱۳۰۸ با کمک عموی خود میرزاجواد قاضی که از آلمان دیپلم حقوق گرفته بود و در وزارت دادگستری کار می‌کرد، به تهران آمد و در سال ۱۳۱۵ از دارالفنون در رشته ادبی دیپلم گرفت. در سال ۱۳۱۸ دوره دانشکده حقوق دانشگاه تهران را در رشته قضایی به پایان برد.«کلود ولگرد» اثر ویکتور هوگو و "دن کیشوت” نوشته‌ی سروانتس نخستین آثاری بودند که این مترجم، در جوانی از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرد. محمد قاضی پس از به پایان رساندن تحصیلاتش، مدت کوتاهی در وزارت خارجه کار کرد، سپس در وزارت دارایی استخدام شد و تا سال 1355 که از خدمت دولتی بازنشسته شد، در این وزارتخانه کار کرد. مدتی هم با کانون پرورش کودکان و نوجوانان در تهران همکاری داشت. حاصل این همکاری، ترجمه‌ "باخانمان” از هکتور مالو، "ماجراجوی جوان” اثر ژاک ژروند و "زوربای یونانی” نوشته‌ نیکوس کازانتزاکیس بود.محمد قاضی در سال ۱۳۵۴ به بیماری سرطان حنجره مبتلا شد و توانایی تکلم خود را از دست داد، اما تا پایان عمر از ترجمه دست نکشید.

http://images.persianblog.ir/391788_guiVD9rC.JPG

قاضی به روایت نجف دریابندری

اگرچه شهرت محمد قاضی از دنیای ادبی او برمی‌خیزد؛ اما نجف دریابندری هم نقش بی بدیلی در کسب زود هنگام آن دارد. شهرت محمد قاضی به عنوان مترجم از ترجمه کتاب "جزیره پنگوئن‌ها” نوشته آناتول فرانس در اوایل دهه ۳۰ آغاز شد، هرچند که تا آن زمان او سه کتاب "دن کیشوت" نوشته میگل سروانتس، "کلود ولگرد" نوشته ویکتور هوگو، "سپیددندان" نوشته جک لندن را ترجمه کرده بود. استقبالی که خوانندگان از ترجمه کتاب "جزیره پنگوئن‌ها" به عمل آوردند موجب شد تا نجف دریابندری مقاله‌ای در تقریظ از این کتاب در روزنامه اطلاعات تحت عنوان "مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد" بنویسند. آناتول فرانس در آن زمان از نویسندگان بی‌بازاری بود که آثارش در انبار کتاب‌فروشی‌های ایران خاک می‌خورد. با انتشار این اثر محمد قاضی به شهرت رسید و بعد از آن مرتب به کار ترجمه ادامه داد.نجف دریابندری که در میان مترجمین، هم‌نسل محمد قاضی به حساب می‌آید، قاضی را " تنها مترجم کاردرست ایران می‌داند.” او می‌گوید: "قاضی در واقع کاری که کرده این است که رمانس‌های فارسی مثل "امیرارسلان نامدار” را خوانده و یک همچین لحنی را به ترجمه داده و کیفیت خاص رمان را هم رعایت کرده است. خلاصه این‌که یک اثری به وجود آورده در زبان فارسی که من خیال می‌کنم می‌ماند و مانده است.»دریابندری که در آثاری چون "گور به گور”، بازمانده روز” و… از لحن‌های خاصی برای ترجمه استفاده کرده است، پیدا کردن زبان خاص برای هر کتاب را شیوه قاضی می‌داند و می‌گوید: "باید بگویم که [این کار را] از قاضی یاد گرفتم.»

محمد قاضی شاعری که زیر سایه ترجمه گم شد

اما محمد قاضی استعداد شاعری و نویسندگی هم داشت و اشعار زیادی هم سرود اما به گفته خودش چون استعدادش را در مترجمی بیشتر ‌دید دنباله شعر و شاعری را نگرفت. البته قاضی مطالعات زیادی در متون کهن فارسی و دیوان شاعران کرده بود. به گفته خودش در سال‌های ۱۳۲۶ و ۱۳۲۷ بیش از ۵۰ هزار بیت را از حفظ داشت و این امر تاثیر خود را در ترجمه‌های قاضی نشان داد.او در مصاحبه با عرفان قانعی فرد می‌گوید: "یک شب با عده‌ای از دوستان در سال ۱۳۲۶ شام را در هتل دربند خوردیم و ساعت ۹ شب که از هتل بیرون آمدیم تا به شهر برگردیم. به پیشنهاد یکی از دوستان قرار شد پیاده بیاییم. گفتند هر کس حکایت یا قصه‌ای نقل کند تا در حین راه گرم شویم. گفتم که نیازی به این کار نیست چون می‌خواهم برایتان شعر بخوانم. باورشان نمی‌شد، ولی در ساعت ۹ که از هتل بیرون آمدیم و پیاده به سمت شهر حرکت کردیم تا ساعت ۱۲ شب که به جلوی کاخ مرمر رسیدیم همچنان از شاعران مختلف شعر خواندم و همه را غرق در تعجب کرده بودم. باری، مطالعه آثار کلاسیک فارسی و به ویژه از بر کردن اشعار شاعران کلاسبک به تسلط یافتن بر زیان فارسی بسیار کمک می‌کند و مترجم را با ریزه‌کاری‌های زبان آشنا می‌سازد.»در همین رابطه و در مورد وضعیت و کیفیت ترجمه در ایران این گونه نظر می‌دهد: "به جز چند تایی از مترجمان خوب که می‌شود فهمید چه می‌نویسند و چه می‌گویند نوشته‌های بقیه با مقیاس‌های سنتی و معیارهای اصیل زبان فارسی تطبیق نمی‌کند و به زحمت می‌توان آن‌ها را درک کرد. علت این امر به نظرم تنها همین آن است که آن چند مترجم معدود و خوب زبان شیرین فارسی را از استادانی چون ابوالفضل بیهقی، نصرالله منشی، فردوسی، عنصری، منوچهری، خیام، سعدی، و حافظ آموخته‌اند ولی اکثر مترجمان خلق‌الساعه فارسی نمی‌دانند و می‌نویسند و آن را هم از فرهنگ‌های لغات خارجی به فارسی مانند فرهنگ نفیسی، حییم و... آموخته‌اند و لاجرم ثمره کارشان همین ترجمه‌های غلط و نامفهوم است که می‌بینیم.»او به دانشجویان رشته مترجمی توصیه می‌کند: "علاوه بر تبحر در زبان خارجی در تبحر در زبان فارسی بکوشند تا متن ترجمه آن‌ها به فارسی درست، شیوا و مطابق با قواعد دستوری انجام شود.»

http://d.gr-assets.com/books/1208929542l/1754691.jpg

آیا محمد قاضی به توصیه‌هایش عمل می‌کرد؟

یکی از مهم‌ترین ترجمه‌های محمد قاضی ترجمه "دن کیشوت” است. او در این ترجمه چیره‌دستی و پشتکار بی‌نظیری نشان داد. متن اصلی دارای ضرب‌المثل‌ها و اشعار متعددی است که او برای پیدا کردن معانی آن‌ها بار‌ها به کلیسای کاتولیک‌ها رفت و با مراجعه به کشیشان معانی آن اشعار را پیدا کرد. همچنین برای ترجمه ضرب‌المثل‌ها سعی کرد معادل آن‌ها را در زبان فارسی پیدا کند و اصل آن‌ها را در پای صفحه قید نماید.دکتر زرین کوب در مقاله‌ای در مجله سخن در باب ترجمه دن کیشوت نوشت که "مترجم زبان مناسب با ترجمه این اثر را پیدا کرده است.»جمال‌زاده نیز در مجله راهنمای کتاب نوشته که "اگر سروانتس فارسی می‌دانست و می‌خواست دن کیشوت را به فارسی بنویسد از این بهتر نمی‌شد.»

محمد قاضی از نگاه کوثری

عبدالله ‌کوثری معتقد است؛ یکی از مهم‌ترین کارهای قاضی این بوده که چند نسل را با کتاب آشنا و کتاب‌خوان کرد. او مهم‌ترین ویژگی قاضی را دریافتن حال و هوای کتاب در زبان اصلی می‌داند: "در زمانی که قاضی ترجمه می‌کرد، از نقد ترجمه و شیوه‌ها و تئوری‌های ترجمه خبری نبود؛ اما او با شمی که داشت، به خوبی می‌توانست زبان ترجمه را پیدا کند. این در ترجمه دن کیشوت که شاهکار اوست، تا ترجمه‌هایش از ماکسیم گورکی و نیکوس کازانتزاکیس وجود دارد.»به عقیده کوثری، از جمله علت‌های استقبال مخاطبان از ترجمه‌های قاضی، هم‌خوانی زبانِ او با متن اصلی است. "قاضی نه تنها زبان فارسی را به‌خوبی می‌دانست؛ بلکه شم نویسندگی هم داشت. او زبانی داشت که زبان آفرینش بود، زبان خشکی نبود و خیلی راحت خودش را از تاثیر نحو زبان مبدا رها می‌کرد و فارسی می‌شد.»کوثری یکی دیگر از ویژگی‌های قاضی و نسل مترجمان او را "فارسی‌دانی و فارسی‌خوانی به دلیل تربیت سنتی” می‌داند و می‌گوید: "همه آن‌ها فارسی را به‌خوبی می‌دانستند. بدیهی است که مترجم باید زبان خارجی را خوب بداند؛ اما آنچه در آفرینش ترجمه اثر دارد و ترجمه را از کاری مکانیکی به هنر تبدیل می‌کند، این است که مترجم بتواند در زبان خودش آفرینش کند. این عنصر اصلی، یعنی احاطه به زبان فارسی و توانایی آفرینش زبان که ترجمه را از سایه زبان مبدا بیرون بیاورد و در زبان مقصد به آن هویت ببخشد، در اکثر کارهای جوانان ما غایب است و این راز موفقیت قاضی بود.»کوثری می‌گوید، قاضی با انتخاب دایره وسیعی از نویسندگان و آثار برای ترجمه، مستقیما بر ادبیات ایران اثرگذار بوده است. او درباره اثرگذاری کار قاضی بر شیوه کاری برخی از مترجمان از جمله خود می‌گوید: "وقتی شما کار درجه دو بخوانید، کارتان افت می‌کند و من خوشبخت هستم که بگویم در شانزده‌سالگی می‌فهمیدم اثری در ترجمه خوب است یا نه. این‌ها به برکت نوشته‌های قاضی و به‌آذین بود.»

نگاهی به کارنامه قاضی

اگرچه قالب زبان ترجمه‌های محمد قاضی از فرانسه بود اما دنیای ترجمه او پراکندگی بسیاری دارد و او از نویسندگانی با ملیت‌های فرانسوی،‌ آمریکایی‌، چک‌، ایتالیایی‌، دانمارکی‌، انگلیسی‌، یونانی‌، اسپانیایی‌، اتریشی‌، روس‌، برزیلی و لهستانی، اثر ترجمه کرده است. "دن کیشوت” میگل سروانتس، "کلود ولگرد” ویکتور هوگو، "سپیددندان” جک لندن، "جزیره پنگوئن‌ها” آناتول فرانس، "شاهزاده و گدا” مارک تواین، "شازده کوچولو” آنتوان دو سنت‌اگزوپری، "ساده دل” ولتر، "نیه توچکا” فئودور داستایوسکی، "مادام بوواری” گوستاو فلوبر، "مهاتما گاندی” رومن رولان، "دوریت کوچک” چارلز دیکنز، "داستان کودکی من” چارلی چاپلین، "زوربای یونانی” نیکوس کازانتزاکیس، "در نبردی مشکوک” جان اشتاین بک، "مادر” ماکسیم گورکی و "خداحافظ گری کوپر” رومن گاری از درخشان‌ترین آثار محمد قاضی در خیل ترجمه‌هایش هستند.

ابتکار/آخرین تصمیمات خانه سینما برای سیمرغ مردمی

قائم مقام مدیرعامل خانه سینما درباره آخرین وضعیت شیوه‌ی بررسی آرای مردمی جشنواره فیلم فجر گفت: همان‌طور که دبیر جشنواره‌ی فیلم فجر اعلام کردند، امسال هم مسوولیت آرای مردمی جشنواره‌ برعهده‌ خانه سینماست و ان شاء الله تا اوایل هفته‌ی آینده شیوه نامه را اعلام خواهیم کرد.

http://media.mehrnews.com/d/2015/09/27/3/1847814.jpg?ts=1450406489765

ناصر عنصری با بیان این مطلب ادامه داد: همکاران ما در خانه سینما در حال بررسی مدارک سال‌های قبل آرای مردمی و صحبت با مسئولان سال‌های گذشته این بخش هستند و پس از این مذاکرات، شیوه‌ی نامه‌ی آرای مردمی اعلام می‌شود.وی در پاسخ به اینکه چقدر ممکن است، شیوه نامه تغییر کند؟ گفت که تمام تاکید ما بر این است که از تجربیات و شیوه‌های سال‌های گذشته استفاده کنیم و اگر احیانا آن شیوه‌نامه‌ها، اشکال‌ها و ابهاماتی در نحوه‌ی برگزاری داشت، آن اشکالات رفع شود.به گفته ناصر عنصری؛ علی آشتیانی‌پور (تهیه‌کننده سینما) از طرف خانه سینما، مسئولیت سیمرغ مردمی را برعهده خواهد داشت.او همچنین درباره سینماهای خانه سینما در جشنواره پیش رو به ایسنا گفت: به روال سال‌های قبل، سینما «آفریقا» و «سپیده» سینماهای خانه سینما خواهند بود.خانه سینما در دو سال گذشته با نگارش آیین‌نامه‌ مستقلی از دبیرخانه جشنواره فیلم فجر کوشید که زمان رای گیری، تعداد رای گیری و جغرافیای رای‌گیری را با بهره‌گیری از متخصص آمار عادلانه کند.در همان آیین‌نامه زمان اعلام نتایج را بمنظور پیشگیری از شایبه دخل و تصرف مصلحت جویانه ، هم هنگام در وب سایت خانه سینما و به دبیر جشنواره اعلام می‌کردند.همچنین در آن آیین نامه پیش بینی شده بود که سه ناظر منتخب از سوی صاحبان فیلم بخش مسابقه به نحوه کار مسوولان و متصدیان صندوق آرا و دبیرخانه آرای مردمی نظارت می‌کنند.

ابتکار/اعلام رسمی نام دو مسافر ایرانی دیگر برلین

نام دو فیلم «رویای دم صبح» و «والدراما» به عنوان نمایندگان سینمای ایران در بخش «Generation» جشنواره فیلم برلین رسما اعلام شد.

http://cinemacinema.ir/wp-content/uploads/777795.jpg

مسئولان برگزاری شصت و ششمین جشنواره فیلم برلین، لحظاتی پیش فهرستی شامل 63 فیلم بلند و کوتاه از 35 کشور جهان را برای حضور در بخش رقابتی «Generation» اعلام کردند که دو فیلم «رویای دم صبح» ساخته مهرداد اسکویی و «والدراما» به کارگردانی عباس امینی دو نماینده سینمای ایران در این بخش خواهند بود. فیلم «رویای دم صبح» به زندگی هفت دختر در کانون اصلاح و تربیت شهر زیبای تهران می‌پردازد. فیلم «والدراما» درباره‌ی نوجوانی در آبادان است که به دلیل موهای فری که دارد به والدراما شباهت دارد و به نام این بازیکن معروف شده است. پیش از این فیلم سینمایی «اژدها وارد می‌شود» جدیدترین ساخته‌ی مانی حقیقی برای حضور در بخش رقابتی جشنواره‌ی فیلم برلین انتخاب شده بود. شصت و ششمین دوره جشنواره فیلم برلین از تاریخ 11 فوریه (22 بهمن) با حضور «مریل استریب» بازیگر برنده سه جایزه اسکار هالیوودی در راس هیات داوران با نمایش فیلم «درود بر سزار» ساخته جدید «برادران کوئن» آغاز به کار می‌کند و تا 21 فوریه (دوم اسفند) ادامه خواهد داشت. طی چند روز گذشته اخبار غیر رسمی از حضور این دو فیلم در برلین منتشر می‌شد که سرانجام امروز سایت برلین اعلام کرد. پیش بینی می‌شود تا چند روز آینده نام فیلم «لانتوری» رضا درمیشیان هم برای حضور در برلین اعلام رسمی شود.

اعتماد/جشنواره «هنر، ضد خشونت و افراط‌گري» برگزار مي‌شود

هنرمندان پيام صلح ايران را به جهانيان مي‌رسانند

فرناز ميري/ رويداد «هنر، ضد خشونت و افراط‌گري» ٣٠ دي تا دوم بهمن و در قالب برنامه‌هايي چون پرفورمنس، شعرخواني، نمايش فيلم، نمايشنامه‌خواني و رويداد شنيداري با دبيري مهدي نادري در تهران، شيراز و يزد برگزار مي‌شود. در بخش فيلم كوتاه، مستند و انيميشن انجمن فيلم كوتاه و شبكه مستند سيما از جشنواره حمايت مي‌كنند. حامي معنوي اين جشنواره جمشيد مشايخي است. اشكان خطيبي به عنوان مدير چهارسو تالاري را در اختيار برگزار‌كنندگان جشنواره قرار داده است. نيما تقوي، علي خباز، كاميار بهبهاني، امين بيگي، محمد آزرم، شوكا حسيني، هوشيار انصاري‌فر، سولماز نراقي، ياسر خاسب و عاطفه چهارمحاليان از جمله هنرمنداني هستند كه در بخش نمايش، شعر، پرفورمنس، سينما و ديگر بخش‌هاي هنري با اين رويداد هنري همكاري مي‌كنند. همچنين نادر مشايخي «قصيده كوچك صلح» را اجرا مي‌كند و طي سه روز برپايي جشنواره اجرا دارد. كامبيز درم‌بخش نيز طراحي پوستر اين جشنواره را در دست انجام دارد.

نادري، دبير جشنواره در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره هدف اين رويداد توضيح داد و با تاكيد بر پشتوانه دانش موسيقي و ديگر هنرها در ايران گفت: «با اين پيشينه فرهنگي از خلال اين رويداد در پي انتقال پيام صلح به جهانيان هستيم. » اين برنامه بدون حمايت مالي گروه يا نهاد ويژه‌اي برگزار مي‌شود و به گفته دبير آن تمامي افرادي كه در راه‌اندازي اين رويداد هنري نقش دارند بنا بر دغدغه فردي خود آن را دنبال مي‌كنند. نادري با اشاره به اينكه وقتي نمي‌تواند فيلم بسازد ترجيح مي‌دهد چنين فعاليت‌هايي را انجام دهد اظهار كرد: «آشوب منطقه و افراط‌گرايي و خشونت تهديدي براي همه جوامع و از جمله كشور ما است هرچند يكي از جوان‌ترين كشورهاي دنيا هستيم و از امنيت و اقتدار لازم برخورداريم. اما هنر متعهد در همين فضاها شكل مي‌گيرد. به طوركلي پيام اين جشنواره در مفهوم صلح و عواطف انساني با رويكرد جهاني به وقايع تلخ خاورميانه است.»

پيش‌تر نيز نشست رسانه‌اي اين جشنواره با حضور جمشيد مشايخي، نادر مشايخي، مهدي نادري، ياسر خاسب و اشكان خطيبي برگزار شد. جمشيد مشايخي در آن نشست اشاره‌اي به حوادث خاورميانه و جنگ‌هاي پياپي آن در سال‌هاي اخير داشت و ضمن ابراز تاسف از كشتار كودكان و انسان‌هاي بي‌گناه گفت: «در جهان اقليتي پنج، شش ميليوني كارخانه اسلحه‌سازي دارند و به خاطر سود خود جنگ‌افروزي مي‌كنند اما كشتن انسان‌ها چه لذتي دارد؟! پس از جنگ‌هاي جهاني فكر كرديم شايد مردم جهان درس بگيرند اما نشد، سازمان ملل هم درست شد اما بي‌فايده بود و اينچنين است كه هنوز مردم بي‌گناه بسياري كشته مي‌شوند.»

http://www.tahrireno.ir/images/docs/000004/n00004105-b.jpg

نادر مشايخي كه اجراهاي ويژه‌اي در طول برگزاري اين برنامه دارد نيز درباره اين جشنواره گفته بود: «مساله هنر، ضد‌خشونت و افراط‌گري» براي همه انسان‌ها به يك شكل اهميت دارد. راه‌اندازي جريان «هنر، ضدخشونت و افراط‌گري» يعني بروز نگاه جديد اجتماعي كه بايد حتما به آن واكنش داشته باشيم و براي اين نگاه جديد نياز به ابزار جديد داريم. موسيقي به ذات، ضد خشونت. اما مهم اين است كه چگونه بايد از اين ابزار استفاده كنيم تا برخورد و مقابله‌اي درست با خشونت و افراطي‌گري داشته باشيم. اين مهم فقط در وحدت اجتماعي شكل مي‌گيرد. وحدت اجتماعي يعني در جامعه‌اي با سلايق مختلف دنبال تفاوت‌ها برويم و كشف كنيم كه آدم‌هاي ديگر خوشبختي را در چه چيزي مي‌بينند.

ياسر خاسب، بازيگر تئاتر از ديگر هنرمندان حاضر در آن نشست خبر تاكيد كرده بود: «هميشه در رفتار من و كارهايي كه تمايل به انجام‌شان دارم، ناخودآگاه شكلي از خشونت ديده مي‌شود و شايد هم گاهي رندي و از جان‌گذشتگي را نمايان كند. به هر حال معمولا دوست دارم رفتار و گفتارم تلنگري باشد و مخاطب را به خودش بياورد. بشر امروز از دنياي طبيعي فاصله گرفته است و انسان هر چه از ذاتش دورتر مي‌شود سردرگمي‌هايش هم بيشتر است. در پرفورمنسي كه براي اين جريان طراحي كرده‌ام داستان بيماري با مار است؛ چراكه معتقدم همه در وجودشان ماري دارند كه به دنبال راه درست مي‌گردد، اين مار وقتي از وجود انسان‌ها خارج مي‌شود، بيمار مي‌شود. اين مساله در جامعه شهري بيشتر از جوامع روستايي بارز است؛ چراكه هرچه از شهر دورتر باشيم رابطه‌مان با طبيعت بيشتر از صنعت شكل مي‌گيرد. جنگ بزرگي به نام سرطان، قوي و قدرتمند در حال غلبه است و تاكنون جان هزاران نفر را گرفته كه مجيد بهرامي و بهرام ريحاني جزو اين دسته بودند، اما فرقي كه اين دو نفر داشتند اينكه تلاش و استقامت‌شان مثال‌زدني بود و بي‌توجه به بيماري لحظه‌اي از فعاليت دست نمي‌كشيدند. من هم دوست دارم براي هم‌نسل‌هاي خودم قدمي بردارم و اميدوارم به جاي بيماري‌هاي مهلك ويروسي به نام انرژي مثبت به جامعه وارد شود.»

اعتماد/هنر در مقابل خرده خشونت

اشكان خطيبي

در نشست رسانه‌اي رويداد «هنر، ضدخشونت و افراطي‌گري» از مصاديق كلان خشونت نام برده شد. آقاي مشايخي از صنعت اسلحه‌سازي و روند روبه‌ رشد آن و افزايش جنگ‌هاي مختلف در جهان صحبت كردند اما مصاديق خشونت براي من خيلي جزيي‌تر است و آن را خرده‌خشونت مي‌نامم كه در بافت شهري، بافت شخصيتي و اخلاقي ما بروز كرده و روند رشد آن خيلي شديد و سرسام‌آور است.

http://media.jamnews.ir/medium1/1392/04/20/IMG08582892.jpg

اگر عنصر ضد آن را هرچه سريع‌تر كشف نكنيم عواقب آن در جامعه خيلي بيشتر و شديدتر ديده و احساس مي‌شود. در همين راستا هنر نخستين راه‌حل مقابله با اين خشونت است؛ چراكه به يك سرچشمه لايزال زيبايي متصل است. به‌نظر من تنها راه مبارزه با خشونت جاري استفاده از هنر و به‌ويژه موسيقي است. موسيقي ناخودآگاه بر قلب و روح ما اثر مي‌گذارد و كمي از اين آلايش‌ها مي‌زدايد. اما اينكه من از اين جشنواره حمايت مي‌كنم به دليل حضور مهدي نادري به عنوان دبير جشنواره است كه به‌نظرم به شكل عجيبي گسترش اين خشونت‌ها را در كارهايش پيش‌بيني كرده است. فيلمنامه‌اي مربوط به دو سال پيش دارد كه درباره حمله داعش به پاريس است. وقتي آن فيلمنامه را مي‌خواندم احساس كردم نادري اين پتانسيل را دارد كه با راه‌اندازي اين جشنواره درباره خشونت تلنگر بزند. به هر حال بايد از خودمان شروع كنيم و نمي‌شود بخواهيم ديگران به نفي خشونت بپردازند و ما نظاره‌گر باشيم. در اين جشنواره مخاطب مي‌تواند با انواع مدياهايي ارتباط برقرار كند كه به نوعي با تماشاچي ارتباط مستقيم دارند. اميدوارم همنشيني اين هنرمندان و كارهاي‌شان نتيجه مثبتي در پي داشته باشد. باتوجه به اينكه مدتي است مديريت چهارسو با من است به سهم خودم مكاني براي اجراي پرفورمنس‌هاي سه روزه برگزاري جشنواره در اختيار دست‌اندركاران اين جشنواره قرار داده‌ام و سعي كرده‌ام حمايت معنوي داشته باشم. البته هنوز براي اين جشنواره بودجه و حامي مالي نداريم اما اميدوارم بتواند پديده‌اي مستمر باشد.

اعتماد/توضيحات صداوسيما درباره تعهدي كه براي پخش تيزر فيلم‌ها مي‌گيرد

از همه خسارت نمي‌گيريم!

روز گذشته روزنامه اعتماد گزارشي از تعهدي كه صدا و سيما قرار است از سينماگران ايراني بابت پخش تيزرشان از شبكه‌هاي ماهواره‌اي بگيرد منتشر كرد. در اين گزارش آمده بود كه اين رسانه ملي قصد دارد از سينماگراني كه تيزر فيلم‌هاي‌شان از رسانه‌هاي خارجي پخش مي‌شود خسارت بگيرد. در ادامه اين گزارش چند تن از تهيه‌كنندگان ايراني انتقاد و اعتراض خود را به اين تصميم صدا و سيما ابراز كردند. به دنبال انتشار اين گزارش، روابط عمومي سازمان صداوسيما با انتشار توضيح رسمي اعلام كرد كه فقط از سازندگان تيزرهايي كه پس از بهره‌مندي از حمايت رسانه‌ ملي براي پخش رايگان تيزر، آن را براي تبليغ در اختيار شبكه‌هاي ماهواره‌اي قرار مي‌دهند خسارت خواهد گرفت. متن كامل توضيح صدا و سيما را بخوانيد:

http://cinemapress.ir/download?ts=1436262564000&f=2015/07/07/4/131015.jpg

«صداوسيما به‌ عنوان رسانه‌اي فراگير بيشترين سهم را در معرفي توليدات سينمايي كشور داشته است. يكي از راه‌هاي حمايتي رسانه ‌ملي از صنعت سينمايي كشور پخش آگهي‌هاي آنها در قالب‌هاي مختلف تصويري (تيزر)، زيرنويس و راديويي است. اما آنچه در اين بين از اهميت برخوردار است و برخي منتقدان به آن توجهي ندارند، اين است كه بخش عمده‌اي از تيزرهاي فيلم‌هاي سينمايي توليد داخل كاملا به‌ صورت رايگان از سوي صداوسيما پخش مي‌شود تا رسانه‌ملي نيز به سهم خود در پازل حمايت از صنعت سينما نقش خود را ايفا كرده باشد. در واقع نگاه رسانه‌ ملي به پخش رايگان تيزر فيلم‌هاي سينمايي داخلي، نگاهي حمايتي است كه با هدف معرفي اين فيلم‌ها و تشويق مخاطبان براي تماشاي آنها انجام مي‌شود. از سويي مسوولان سينمايي كشور نيز بارها به صراحت اعلام كرده‌اند كه پخش تيزرهاي سينمايي در شبكه‌هاي ماهواره‌اي غيرمجاز، منع قانوني دارد، بنابراين سازندگان اين فيلم‌ها نبايد تيزر فيلم‌هاي‌شان را براي تبليغ در اختيار شبكه‌هاي غيرمجاز ماهواره‌اي قرار دهند.

به همين دليل اداره كل بازرگاني صداوسيما با بررسي‌هاي كارشناسي به اين نتيجه رسيد كه در ادامه اين حمايت، در فرم قرارداد پخش تيزر، اين تعهد را از سازنده اخذ كند كه چنانچه از حمايت فرهنگي رسانه‌ملي براي پخش رايگان برخوردار شود نمي‌تواند تيزر فيلم خود را براي پخش در اختيار شبكه‌هاي ماهواره‌اي غيرمجاز قرار دهد. لذا اگر اثبات شود كه سازنده پس از بهره‌مندي از حمايت رسانه‌ براي پخش رايگان تيزر، آن را براي تبليغ در اختيار شبكه‌هاي ماهواره‌اي قرار داده است، بايد حق پخش تيزر را به صداوسيما پرداخت كند؛ تعهدي كه طرفين با رضايت و به‌منظور اجراي سياست‌هاي فرهنگي و هنري كشور آن را امضا مي‌كنند. »

افکار/سیمرغ‌داران سال گذشته امسال حضور دارند؟

افکارپرس: اکثر برگزیدگان اصلی جشنواره فیلم فجر در دوره گذشته که سیمرغ بلورین دریافت کردند، از غایبین این دوره محسوب می‌شوند.

برگزیدگان جشنواره در بخش «نگاه نو»، «هنر و تجربه» و حوزه‌های چهره پردازی، طراحی صحنه و لباس، صدابرداری، موسیقی متن، بازیگر نقش اول مرد، فیلمنامه، کارگردانی، بهترین فیلم و جایزه ویژه هیات داوران در این دوره حضور ندارند.

وحید جلیلوند که برای «چهارشنبه 19 اردیبهشت» سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بخش «نگاه نو» را دریافت کرد، هنوز فیلم جدیدی را مقابل دوربین نبرده است.

او درباره وضعیت ساخت دومین فیلمش به ایسنا گفته بود: «در حال نوشتن هستیم و از فروردین تا به حال می‌نویسیم. بدقولی هم کرده‌ایم چون قرار بود تیرماه فیلمنامه را به آقای جلیلوند تحویل بدهیم! اما تاکنون دو نسخه خوب را کنار گذاشته‌ایم چون دنبال نسخه‌ی بهتر هستیم!».

http://www.shabnamnews.com/upload/art/shabnamnews2847377988640834.jpg

محمد حسین لطیفی هم که برای تهیه این فیلم تندیس بهترین فیلم بخش «نگاه نو» را دریافت کرد، امسال در جشنواره حضور ندارد.

امیرحسین ثقفی برنده تندیس ویژه بخش هنر و تجربه برای «مردی که اسب شد» امسال تنها با فیلم پدرش «هلن» همکاری داشت که در جشنواره هم انتخاب نشد.

فائزه عزیزخانی هم که برای کارگردانی «روز مبادا» تندیس بهترین فیلم این بخش را گرفت، فیلم جدیدش را نساخته است.

در بخش اصلی جشنواره مهین نویدی برنده سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی برای فیلم «ایران برگر»، جهانگیر میرزاخانی برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی لباس برای «خداحافظی طولانی»، محسن نصراللهی برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه برای «اعترافات ذهن خطرناک من»، بهزاد عبدی برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم «مزار شریف» و محمود سماک باشی برنده سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری به برای فیلم «من دیه‌گو مارادونا هستم» از دیگر غایب‌ها جشنواره 34 هستند.

سعید آقاخانی که در دوره گذشته برای «خداحافظی طولانی» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد، تنها غایب در بین بازیگران سیمرغ‌دار جشنواره 33 در این دوره است.

این بازیگر با «اروند» به کارگردانی پوریا آذربایجانی متقاضی بود که تاکنون انتخاب نشد.

اما غیبت برگزیدگان اصلی جشنواره گذشته در این دوره از اتفاقات قابل توجه است که از مهم‌ترین آنها غیبت، ابوالحسن داودی برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم «رُخ دیوانه» اشاره کرد.

این کارگردان چندی پیش پس از دو ماه دوری از ایران درباره کار آینده‌اش به ایسنا گفته بود: «دو - سه فیلمنامه دارم و دو - سه پیشنهاد هم تهیه‌کنندگان دیگر داده‌اند که آن‌ها را خوانده‌ام و برخی جای کار داشته‌اند. صحبت‌هایی کرده‌ایم که ممکن است به نتیجه‌ برسد. بزرگترین موهبتی است که از خدا گرفته‌ام، این است که راحت می‌توانم «نه» بگویم. به‌خاطر همین، خیلی مرعوب برخی موقعیت‌ها نمی‌شوم، چون این موقعیت می‌تواند برعکس شود، بخصوص در سینمای ایران که این، امر رایجی است.»

بیتا منصوری همسر داودی و تهیه کننده این فیلم هم که هم سیمرغ مردمی و هم سیمرغ بهترین فیلم را دریافت کرد نیز فیلم جدیدی را تهیه نکرده است.

جواد نوروزبیگی تهیه کننده پر کار دوره قبل که سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیأت داوران را برای تهیه‌کنندگی سه فیلم «بهمن»، «اعترافات ذهن خطرناک من» و «من دیه گو مارادونا هستم» دریافت کرده بود علی رغم متقاضی بودن با 6 فیلم اما از غایبان محسوب می‌شود.

http://iraneconomist.com/files/fa/news/1392/10/22/38632_275.jpg

این تهیه‌کننده که با فیلم‌های «ربوده شده» به کارگردانی بیژن میرباقری و همچنین چهار فیلم اولی به نام‌های «ماهی» به کارگردانی داود خیام، «جاودانگی» ساخته مهدی فردقادری، «کژال» به کارگردانی نیما صالحیان و «صداهای خاموشی» ساخته سهی بانو ذوالقدر و فیلم مستند «باتلاق وان» متقاضی حضور در جشنواره به ایسنا گفت: «من تقریبا هر سال در جشنواره فیلم داشته‌ام و با دقتی که روی فیلمنامه‌ها می‌کنم، سعی می‌کنم کار خوب انجام دهم. با دبیر جشنواره هم صحبت کردم می‌گوید حق شما ضایع شد اما متأسفانه کار از کار گذشته و معتقدم اشتباه بزرگی رخ داده است و نمی‌دانم مسولان سینمایی این اجحاف در بخش خصوصی را چگونه جبران می‌کند».

از سیمرغ داران حاضر هم می‌توان به بهمن اردلان اشاره کرد که سال گذشته با «رخ دیوانه» سیمرغ بهترین صداگذاری را گرفت و امثال دو فیلم مطرح «بادیگارد» و «دختر» را در بخش اصلی دارد.

علیرضا برازنده برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری برای فیلم «دوران عاشقی» این دوره «سیانور» و «عادت نمی‌کنیم» را دارد و نیما جعفری جوزانی برنده سیمرغ بلورین بهترین تدوین برای فیلم «عصر یخبندان» امسال با ساخته جدید مصطفی کیایی «بارکد» به جشنواره آمده است.

سحر دولت‌شاهی که برای «عصر یخبندان» سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل جشنواره قبل را دریافت کرد با دو فیلم «بارکد» و «وارونگی» در این دوره حضور دارد.

هومن سیدی هم که سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد را برای «من دیه‌گو مارادونا هستم» گرفته بود «پل خواب» را در بخش نگاه نو و «اینجا کسی نمی‌میرد» و «نیمرخ‌ها» را در هنر و تجربه دارد.

باران کوثری برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم «کوچه بی‌نام» در این دوره دو فیلم «لانتوری» و «هفت ماهگی» را دارد.

اطلاعات/تجلیل از ۸ هنرمند در جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر

مجتبی آقایی دبیر کل هشتمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر گفت: یکی از بخشهای هشتمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر بخش تجلیل از مفاخر است. در سالهای گذشته تنها به تقدیر هنرمندان بسنده می‌شد، اما در این دوره شرایطی ایجاد شده تا این هنرمندان که هشت نفر هستند حاصل تجربه خود را به نمایش بگذارند.

به گزارش روابط عمومی هشتمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر؛ مجتبی آقایی دبیرکل این جشنواره درباره وضعیت کنونی این رویداد هنری گفت: اکنون که جشنواره فجر پوسته نویی به خود گرفته است و در حال حرکت به سمت یک جشنواره معتبر هنری است، میتوان گفت مجموعه برنامه‌هایی که برای این دوره از جشنواره فجر درنظر گرفته شده است و کیفیت و کمیت آثار دریافتی مؤید این است که رویکرد امسال جشنواره درست بوده است.

http://static0.bornanews.ir/thumbnail/xgtr5wTGcSzf/zKlnR2CgDMts54GkxMYEj8fvMMUiCETIT3Il7Z8QJ7YCZYBL8OGb1tkXRmfG0ZrOzG4dCpLzLSmmrKvCe4wUTtExOA-J0qWd/logo.jpg

وی درباره هشتمین دوره جشنواره تجسمی فجر اظهار کرد: بسیاری از آثاری که به دست ما رسیده است نشان می‌دهد که معدودی از هنرمندان فراخوان را به خوبی نخوانده‌اند. فراوانی آثار بینارشتهای رسیده به دبیرخانه در حد مطلوب نیست اما این تغییر در نگرش جشنواره به وجود آمده است و به ویژه برای هنرمندان جوان که افقهای گستردهتری را برای پرواز طلب می کنند این زمینه ایجاد شده است.

دبیر جشنواره تجسمی فجر درباره ارزیابی آثار رسیده نیز گفت: این دوره از جشنواره فجر را می‏توان دوره انتقال نامید که نگرش های سنتی در عرصه هنرهای تجسمی در آن تکامل یافته است. در این دوره تجربیاتی به دست میآوریم که می تواند ما را به ساختار مطلوب نزدیکتر کند. برای خود من نیز این تجربه خوبی بود که هنرمندان رشته‌های مختلف دور هم بنشینند و آثار همه رشتهها را ارزیابی کنند. شورای هنری به مفهوم کلی هنرهای تجسمی توجه کرده و به کارها رای دادهاند. آنان به این موضوع توجه کردند که نسبت این آثار به کلیت هنرهای تجسمی و جشنواره فجر به مثابه شاخص ترین عرصه تجسمی کشور چیست .

اطلاعات/عباس کیارستمی: عکاس خوب باید نگرش فلسفی داشته باشد

نمایشگاهی از عکس های عباس کیارستمی عکاس و کارگردان مشهور ایرانی در گالری «جرمدرن» آنکارا، پایتخت ترکیه برپا شد.

به گزارش خبرگزاری آناتولی در آنکارا، نمایشگاهی انفرادی‌ از ۴۳ قطعه عکس عباس کیارستمی فیلمنامه نویس، کارگردان، تهیه کننده و تدوینگر معروف سینمای ایران، از ۲۲ دی ماه در گالری «جرمدرن» آنکارا، پایتخت ترکیه برگزار شد.

http://media.farsnews.com/Media/8712/ImageNews/871218/6_871218_L600.jpg

کیارستمی پیش از آغاز این نمایشگاه در گفتگو با خبرنگاران، گفت : «هر عکس در واقع یک فیلم بی‌کلام است. یک قطعه عکس می‌تواند باعث یک فیلم شود».وی با اشاره به این که سینما با گذشت هر روز اهمیت خود را از دست می‌هد، افزود: برای مشخص شدن کیفیت یک فیلم واقعی باید حداقل ۳۰ سال از آن سپری شود. به گفته کیارستمی هنر عکاسی بر عکس سینما وابسته به سرمایه نبوده و پیشرفت مستقلی دارد. کارگردان ایرانی افزود: «عکس‌هایی که با تلفن هوشمند گرفته می‌شود نباید در زمینه هنر عکاسی مورد بررسی قرار گیرد. عکاس خوب باید نگرش فلسفی داشته باشد. حرفه عکاسی خبری از شغل‌های جدی است».

کیارستمی اظهار داشت: «عکس باعث جاویدان شدن یک حادثه می‌شود. به عنوان مثال عکس آیلان کردی، ماندگارترین عکس سال گذشته شد. تنها یک قطعه عکس می‌تواند از صدها گفتمان و هزاران تفسیر آن مهم‌تر باشد. آن عکس به ما وضعیت مهاجران را نشان داد».

نمایشگاه عباس کیارستمی تا دهم ماه آوریل در گالری «جرمدرن آنکارا» ادامه خواهد داشت.

اطلاعات/سلگی: سیاست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در انتشار ترجمه قرآن مرحوم الهی قمشه‌ای تغییری نکرده است

محمد سلگی مدیرکل اداره کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ترجمه مرحوم الهی قمشه ای از قرآن کریم گفت: در انتشار این ترجمه تغییری در سیاست های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اتفاق نیفتاده است، هر چند به ناشران توصیه شده تا از نسخه های منقح این ترجمه برای انتشار مصحف شریف استفاده کنند.

http://media.mehrnews.com/d/2015/01/19/3/760458.jpg?ts=1450406489765

به گزارش روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وی : ضمن تقدیر از زحمات علمی و قرآن پژوهانه حکیم و عارف ارجمند آیت الله الهی قمشه ای در ترجمه قرآن کریم عنوان کرد: مرحوم الهی قمشه ای در ترجمه قرآن کریم از پیشتازان بودند. این ترجمه بیش از نیم قرن است که در دسترس است و با خواست مرحوم الهی قمشه ای به طور رایگان در اختیار تمامی مردم قرار دارد و ناشران بسیاری از این ترجمه برای انتشار قرآن های خود استفاده کرده اند.سلگی ادامه داد: اما به مرور زمان، این ترجمه از قرآن دچار اغلاط چاپخانه ای شده است که ناشی از عدم کنترل و نظارت نامناسب در چاپخانه ها بوده است.

مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی ضمن تایید کلی این ترجمه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: برای جلوگیری از تکرار اغلاط چاپخانه ای به ناشران تذکر داده شده است که از نسخه های منقح، ویرایش شده و بدون اغلاط چاپی به مانند نسخه تصحیح شده جناب آقای استاد ولی برای انتشار مصحف قرآن شریف استفاده کنند.

وی خاطر نشان کرد: نسخه تصحیح شده استاد ولی فاقد اغلاط چاپی و مطبعی است و در معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد. ناشران علاقه مند می توانند این ترجمه تصحیح شده را رایگان از معاونت قرآن و عترت دریافت کنند.

اطلاعات/دکترظریف به تماشای نمایشی درباره امیرکبیر نشست

شامگاه ۲۲دی‌ و در سالروز تولد علی رفیعی کارگردان مطرح تئاتر ایران، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه به تماشای نمایش «خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار…» در تالار وحدت نشست.

به گزارش مهر، نمایش «خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار از زندگی و قتل میرزاتقی‌خان فراهانی» شامگاه سه‌شنبه ۲۲دی‌ماه میزبان محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه دولت یازدهم بود که با همسرش برای تماشای این اثر نمایشی آمده بود. در این شب که مصادف با سالروز ۷۷سالگی علی رفیعی کارگردان مطرح و تأثیرگذار تئاتر ایران بود، حال و هوای خاصی در تالار وحدت حاکم شد.

بعد از پایان اجرا و در حالی که گروه بازیگران و اجرایی «خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار…» با شاخه‌های گل روی صحنه حضور پیدا کرده بودند، کیک تولد علی رفیعی نیز به صحنه برده شد و حاضران در سالن با تشویق خود ۷۷سالگی این کارگردان با سابقه تئاتر ایران را تبریک گفتند.

http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1394/10/23/4011816_948.jpg

حمید پورآذری که به عنوان دستیار علی رفیعی در نمایش «خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار…» حضور دارد، در سخنانی کوتاه به حاضران در تالار وحدت گفت: ما امروز سالروز دکتر علی رفیعی را جشن می‌گیریم که بیش از ۵۰سال در عرصه تئاتر ایران فعالیت کرده و آبرو و حیثیت تئاتر ایران است.

بعد از این سخنان، علی رفیعی نیز به ایراد سخنانی پرداخت و گفت: من باورم نمی‌شود که آقای ظریف اینجا هستند، امشب خیلی خوشحالم که آقای ظریف در تالار وحدت حضور دارند و با حضورشان گرمای بیشتری به اجرای ما دادند. این شب برای من و گروهم به یادماندنی خواهد بود.

در ادامه محمدجواد ظریف روی صحنه تالار وحدت حضور پیدا کرد و علی رفیعی را در آغوش گرفت. وی در سخنانی گفت: من معتقدم که هنر ایرانی و امکان معرفی واقعیات این هنر به جهان بهترین نماینده برای نشان دادن عظمت فرهنگی ملت ماست. تولید این گونه آثار می تواند نشانی از دیپلماسی فرهنگی ما باشد.

حضور وزیر امور خارجه دولت یازدهم روی صحنه تالار وحدت و گفتگوی او با علی رفیعی، حال و هوای خاصی به تالار وحدت داد.پیش از این نیز تعدادی از وزرای دولت یازدهم و همچنین چهره‌های سیاسی و هنری و فرهنگی به تماشای نمایش «خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار …» نشسته بودند.

ایران/آیین نکوداشت هشتادمین زادروز دکتر علی بلوکباشی، مردم‌شناس پیشکسوت برگزار شد

در ستایش مردی که مردم‌شناسی علمی را به ایران تقدیم کرد

بلوکباشی: زمانی برخی فرهیختگان ما به دانش فولکلور با دیده تحقیر می‌نگریستند

آیین نکوداشت هشتادمین سالزاد دکتر علی بلوکباشی، مردم‌شناس پیشکسوت شامگاه سه‌‌شنبه 22 دی‌ماه با حضور مجید غلامی‌جلیسه، مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب، دکتر علی‌اشرف صادقی، زبانشناس و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دکتر ناصر تکمیل‌همایون، عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی، دکتر ناصر فکوهی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی و دکتر علیرضا حسن‌زاده، رئیس پژوهشکده مردم‌شناسی و جمعی از پیشکسوتان و اهالی فرهنگ به کوشش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در سرای کتاب مؤسسه خانه کتاب برگزار شد.

غلامی‌جلیسه، مدیر عامل مؤسسه خانه کتاب در این آیین ضمن خیر مقدم به دکتر علی بلوکباشی، خانواده وی و اهالی فرهنگ و ادب گفت: بسیار خوشحال هستیم که این افتخار نصیب مؤسسه خانه کتاب شد تا زمینه‌ای را برای تجدید دیدار دکتر بلوکباشی با دوستان قدیمی ایشان فراهم کنیم. این آیین تجلیل ذره‌ای از دریای بیکران سال‌ها زحمت ایشان در عرصه فرهنگ است.

http://iscanews.ir/Media/Image/1394/10/23/635882791522405661.jpg

ناصر فکوهی، عضو هیأت علمی گروه انسان‌شناسی دانشگاه تهران هم در این مراسم گفت: بلوکباشی به عنوان یک میراث‌دار به دانش خود نگاه کرده و علمش را به نسل خودش و نسل بعدی منتقل کرده است. این الگوی اخلاقی است که ما باید یاد بگیریم، چون امروز آن چیزی که در علم مدرن و آکادمی به آن نیاز داریم علم به همراه اخلاق است چراکه علم بدون اخلاق ارزشی ندارد. وی افزود: دوران گذشته نیز مانند امروز نبود که مسائل فرهنگی بهتر فهمیده شود بنابراین بزرگان با مشکلات زیادی مواجه بودند. به هر حال استادانی مانند صادقی، تکمیل‌همایون و بلوکباشی با اینکه دلایل زیادی برای رفتن داشتند و می‌توانستند در آنجا به مدارج بالای علمی برسند اما در ایران ماندند.

سید علی آل‌داوود، نسخه‌شناس و پژوهشگر هم در آیین نکوداشت هشتادمین زادروز دکتر علی بلوکباشی گفت: یکی از ویژگی‌های بلوکباشی آن است که به خلاف مرسوم خیلی از محققان و پژوهشگران ایرانی، چارچوب رشته خود را رها نمی‌کند و هر روز به گریزی تازه دست نمی‌زند، توغل (فرو رفتن) در مقالات و کتاب‌های او نشانگر درستی این سخن است، چنانکه آثار وی همگی در مقوله مردم‌شناسی، مردم‌نگاری و فرهنگ عامه است.

این کتابشناس ادامه داد: بلوکباشی مقاله‌نویسی جدی را از اواخر دهه 30 آغاز و نخستین مقاله‌اش را در سال 1338 در مجله «پیام نوین» که نشریه‌ای وزین بود به چاپ رساند. ناصر تکمیل‌همایون، عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی هم در این مراسم گفت: بلوکباشی مردم‌شناسی را به معنای علمی آن به مردم ایران تقدیم کرد چراکه در مکاتب و رشته‌های مختلف مردم‌شناسی و بویژه فرهنگ‌شناسی ایرانی، تحصیل، تحقیق و مطالعه دارد.

استاد علی بلوکباشی یکی از پایه‌گذاران مردم‌شناسی در ایران هم در آیین نکوداشت هشتادمین زادروز خود با قدردانی از مؤسسه خانه کتاب در برگزاری این مراسم گفت: زمانی که شروع به تحقیق درباره فرهنگ مردم کردم، برخی فرهیختگان و تحصیلکردگان ما به دانش فولکلور با دیده تحقیر می‌نگریستند و از آن سو دانشگاه نیز تحقیق در زمینه فرهنگ‌شناسی و فرهنگ عامه را تابو می‌دانست! دکتر بلوکباشی، افزود: برای اینکه تحقیق در حوزه مردم‌شناسی را توسعه بدهم و مردم را به یک آگاهی فرهنگی سوق بدهم؛ آن هم فرهنگی که در میان توده مردم وجود داشت و همه ما در دامن، گستره و بستر این فرهنگ رشد کردیم، از هر طریقی تلاش می‌کردم به این حوزه جنبه عمومی بدهم.

http://www.ibna.ir/images/docs/000232/n00232086-t.jpg

در پایان این نکوداشت محمد بقایی‌ماکان، پژوهشگر، سید احمد وکیلیان، مردم‌شناس سخنان کوتاهی درباره استاد بلوکباشی بیان کردند. ضمن اینکه از طرف مؤسسه خانه کتاب هدایایی نفیس به استاد تقدیم شد و لوح تقدیری نیز از سوی غلامرضا امیرخانی، معاون کتابخانه ملی و هدیه‌ای از بقایی‌ماکان و برخی اقوام به وی داده شد.

ایران/حسن فتحی کارگردان سریال شهرزاد به زبان اعتراض اعلام کرد

پرفروش‌ترین سریال ایرانی در دست شبکه قاچاق

حسن فتحی کارگردان سریال «شهرزاد» می‌گوید که تنها یک‌بیستم از مجموع کسانی که «شهرزاد» را می‌بینند از طریق قانونی سریال را تهیه کرده‌اند.

سایتهای غیرمجاز با ارائه رایگان فیملهای ویدئویی تعداد مراجعه کنندگان خود را زیاد می‌کنند و در این میان حاصل دسترنج یک تیم چندصدنفره چرخه تولید فیلم سینمایی با چند کلیک ساده از بین می‌رود.

دو ماهی است که سریال «شهرزاد» به‌کارگردانی حسن فتحی با کیفیتی یک سروگردن بالاتر از دیگر آثار شبکه نمایش خانگی، وارد بازار محصولات فرهنگی شده است. اما خبرهای تأسف‌باری در مورد دانلود غیرمجاز این فیلم توسط افراد سودجو منتشر شده است، خبری که منجر به واکنش کارگردان این اثر شد و اینکه عوامل تولید، روز تولد ترانه علیدوستی بازیگر نقش شهرزاد را به نام «روز شهرزاد» نامگذاری کردند تا از علاقه‌مندان این سریال بخواهند از طریق کانالهای قانونی این سریال را خریداری کنند.

حسن فتحی در پیام به همین مناسبت، از علاقه‌مندان این سریال خواست که «شهرزاد» را قانونی بخرند. فتحی در این ویدئو گفته است: بر اساس آمارهایی که توسط روابط عمومی سریال «شهرزاد» به دست من رسیده است؛ تنها یک‌بیستم از مجموع کسانی که «شهرزاد» را می‌بینند از طریق قانونی سریال را تهیه کرده‌اند، یعنی نوزده‌بیستم از مخاطبان، از مسیرهای غیرقانونی سریال شهرزاد را دریافت می‌کنند.

http://www.cinscreen.com/album/lyzb1277721440.jpg

کارگردان «شهرزاد» خاطرنشان کرد: شبکه نمایش خانگی، شبکه‌ای آسیب پذیر است. برای اینکه سرمایه گذاران بخش خصوصی ترغیب شوند که به این شبکه بیایندتا زمینه‌های تولید آثار خوب فراهم شود، لازم است که از دان‌لود غیرقانونی و بازار سیاه پرهیز کنید. از دوستان و همسایه‌ها هم بخواهید از طریق قانونی سریال را تهیه کنند.

وی همچنین از پایان فیلم‌برداری فصل یک سریال «شهرزاد» خبر داد و گفت: فیلم‌برداری فصل یک «شهرزاد» تمام شده است و فکر می‌کنم 25 قسمت شود، اما برای اینکه فصل دو و فصل سه این سریال را که فیلم‌نامه‌هایش هم آماده است بسازیم؛ نیازمند حمایت‌های شما هستیم در این حد که از دوستانتان بخواهید که از دان‌لود غیرقانونی و استفاده از بازار سیاه سریال شهرزاد پرهیز کنند.

نابسامانی وضعیت توزیع محصولات فرهنگی و همچنین نبود فرهنگ‌سازی برای استفاده از این محصولات، واکنش‌های پی‌درپی کارگردان‌های آثار سینمایی را در پی داشته است. اقدامات مقطعی برای شکل‌گیری فرهنگ استفاده قانونی از محصولات فرهنگی و همچنین برخوردهای غیرمداوم با قاچاقچیان شبکه نمایش خانگی، نتوانسته است معضل همیشگی این بخش مهم فرهنگی را حل کند.

مصطفی ابطحی دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی اوایل امسال اعلام کرده بود که گردش مالی اکران سالانه سینمای ایران، 50 میلیارد تومان اعلام شده است در حالی که آمار درآمدی که مافیای قاچاق آثار سینمایی و سمعی و بصری کسب می‌کنند رقمی معادل 350 تا 500 میلیارد تومان برآورد شده است.

حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی همچنین پیش از این گفته بود که تلاش دارد شبکه نمایش خانگی را ساماندهی کند. او در فرصتهای مختلف بر اهمیت جایگاه و نقش مستقل شبکه نمایش خانگی به‌عنوان بخش مکمل سینما تأکید کرده است.

http://yazdhonar.ir/documents/10982375/10986800/129082.jpg?t=1446227426006

با این اظهار نظر حسن فتحی در مورد قاچاق سریال «شهرزاد» که در بالا هم خواندید، تلاش نافرجام برای مبارزه با قاچاق سریال و فیلم کاملاً مشهود است. ظاهراً ایوبی برای حل معضل همیشگی قاچاق محصولات فرهنگی چشم‌انتظار راه‌اندازی و استفاده از VOD در سینمای خانگی است. او می‌گوید: در حال حاضر کارهای این طرح انجام شده و تنها همکاری با دستگاه‌های دیگر در این زمینه باقی مانده است که امیدوارم هرچه سریعتر انجام شود چرا که بهترین راه برای نجات سینمای ایران به شمار می‌رود.

ایران/شهاب مرادی در یک برنامه زنده تلویزیونی گفت:

دیالوگ‌های «معمای شاه» قابل پذیرش نیست

حجت‌الاسلام شهاب مرادی، کارشناس امور دینی و اجتماعی و رئیس سابق سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در یک برنامه زنده تلویزیونی به شدت از سریال «معمای شاه» انتقاد کرد و آن را همسطح سریال‌های شبکه «فارسی وان» دانست.

http://cinemapress.ir/download?f=2014/04/09/4/111849.jpg

وی گفت: «من نمی‌گذارم بچه هایم این سریال را ببینند... روابط زن و مرد در این سریال چه فرقی با سریال‌های فارسی وان دارد؟ دیالوگ‌های این سریال باور پذیر و برای مخاطب قابل پذیرش نیست.» همچنین جملات دیگری از این کارشناس نقل شده که حاوی انتقادهای تند و تیزتری‌ است: «آیا کسی باور می‌کند شاه ضعیف و همجنس باز بوده است؟ این آدم اتفاقاً قوی بود و همه دنیا پشت سرش بودند و عظمت امام این بود که چنین فردی را شکست داد. کسی با دیدن این سریال درباره بد بودن شاه قانع می‌شود؟ چرا چنین پولی باید صرف چنین سریال بی‌تأثیری شود؟»

ایران/دبیر هنری هشتمین جشنواره بین‌المللی هنرهای تجسمی فجر:

جشنواره تجسمی فجر را عموم مردم باید دوست داشته باشند

جمشید حقیقت شناس دبیر هنری هشتمین جشنواره بین‌المللی هنرهای تجسمی فجر معتقد است: جشنواره فجر باید مکانی باشد که عموم مردم آن را دوست داشته باشند، از آن بازدید و آثار هنری خریداری کنند.

جمشید حقیقت‌شناس درباره این دوره از جشنواره و کیفیت آثار رسیده گفت: تعداد آثار رسیده خوب و استقبال شرکتکنندگان در جشنواره نیز قابل توجه بود. امسال ما 20 هزار اثر را دیدهایم و اصرار داشتیم که همه هنرمندان رزومه داشته باشند و زمان انتخاب اولیه بدانیم اثر متعلق به چه کسی است و خود هنرمند امکان این را داشته باشد که درباره کارش توضیح دهد. به علاوه میخواستیم با شناخت بهتر و بیشتری آثار رسیده بررسی شوند تا به ایجاد تصویر بهتر از هنرهای تجسمی کمک شود.

http://www.honarnews.com/images/docs/000087/n00087523-b.JPG

وی با بیان اینکه امسال رشته‌ها در جشنواره حذف شده‌اند زیرا به نظر ما نیاز نیست هنر در شاخه‌های مجزا مطرح شود، افزود: بجز تخصصی بودن بخش‌ها، تمایل داشتیم که مصرف‌کننده این آثار مردم باشند و نه متخصصان. همه نمایشگاهها و فعالیت‌های بصری از طریق متخصصان قضاوت شده است و دوست داریم امسال آثاری را انتخاب کنیم که برای مردم ایجاد شناخت کنند و آنها دوست داشته باشند این آثار را ببینند. دبیر هنری جشنواره تجسمی فجر با بیان اینکه جشنواره ملی در همه کشورها وجود دارد گفت: این جشنواره ملی معمولاً به برندی معتبر تبدیل می‌شود که مردم و هنرمندان از آن استقبال می‌کنند و ما نیز باید با اجرای سیاستهای کلان به آن عمل کنیم. جشنواره فجر فرزند شرایطی است که در هنر ما وجود دارد و برای بهتر شدن آن باید تلاش کرد. این جشنواره باید در ذهن مردم در حد یک وزارتخانه باشد و هنرمندان تمایل داشته باشند در آن شرکت کنند و مردم نیز از تماشای آن استقبال کنند. یک فعالیت ملی باید این ویژگی‌ها را داشته باشد و همه مردم آن را دوست داشته باشند.

جام جم/باسوادی رسانه‌ای و بی‌سوادی عمومی

همگان براین باوریم که فردوسی چه راست گفته «توانا بود هر که دانا بود». این شعر و ضرب‌المثل در مدرسه با موضوع ثابت کلاس‌های انشاء که علم بهتر است یا ثروت گره می‌خورد و البته پاسخ کلیشه‌ای آن روشن بود بدون این که یکی به ما بگوید می‌توان با ترکیب علم و ثروت هم به صنعت رسید و هم به رشد و توسعه علم کمک کرد! با این حال وقتی از سواد و باسوادی صحبت می‌شد، معیار و شاخص آن توانایی خواندن و نوشتن بود، اما نه توانایی خواندن ما را کتابخوان کرد و نه مهارت نوشتن به ما قدرت نوشتن حتی یک نامه اداری را داد!

آن روزها البته مثل امروز تلویزیون هم وجود داشت که قرار بود علاوه برسرگرمی، چیزهایی را به ما بیاموزد. رادیو، تلویزیون و سینما در کنار روزنامه و نشریات، کل سهم ما از رسانه‌ها بود و البته سرمایه کمی هم نبود؛ اما آن روزها کسی از سواد رسانه‌ای و ضرورت آن سخن نمی‌گفت. حتی اگر کسی روزنامه یا کتاب نمی‌خواند بی‌سواد محسوب نمی‌شد، مهم توانایی خواندن بود اما با بسط تکنولوژی‌های ارتباطی و پیشرفت برق‌آسای آن در سطوح مختلف جامعه، همه چیز تغییر کرد؛ مناسبات و اشکال ارتباطی و سبک زندگی عوض شد و روابط انسانی که دانش و مهارت استفاده از ابزارهای ارتباطی و رسانه‌ها را به معیاری برای تشخیص سواد یک فرد محسوب کرد، تسهیل یافت. حالا اگر کسی امروز از موبایل استفاده نکند یا ایمیل کردن را بلد نباشد یا اینترنت نداشته باشد او را بی‌سواد می‌دانند!

در واقع آن‌قدر انواع ابزارهای ارتباطی اختراع شد و انتشار یافت و آن‌قدر این ابزار در ساختار درونی و بیرونی نظام اجتماعی تنیده شد که به‌تدریج به‌عنوان بخشی از سبک زندگی مردم به حساب می‌آید.

نقش وسایل ارتباط جمعی و تکنولوژی‌های رسانه‌ای به قدری گسترده شد که کم کم، صاحب‌نظران به‌ویژه در حوزه ارتباطات از دانش جدید به اسم «سواد رسانه‌ای» استفاده کردند. کمترین سویه این سواد رسانه‌ای، آشنایی با استفاده ازتکنولوژی‌های ارتباطی است به طوری که برای زندگی کردن در این عصر حتی یک آدم بی‌سواد نیز باید سواد رسانه‌ای داشته باشد. چه بسیار شهروندان ایرانی که شاید سواد خواندن و نوشتن نداشته باشند، اما طرز استفاده از اپلیکشن‌های گوشی را هم می‌دانند یا حتی نصب کردن یک نرم‌افزار روی تلفن همراهشان را. البته سواد رسانه‌ای در ابتدایی‌ترین سطح خود ناظر به این معناست و گرنه مفاهیم و مصادیق و حدود و ثغور این معنا دامنه وسیع‌تری دارد.

http://jamejamonline.ir/Media/Image/1394/10/23/635883043439589636.jpg

واقعیت این است که در این چرخش ارتباطی ـ اجتماعی، رسانه خود به پیام بدل شد و تبادل این پیام به سواد رسانه‌ای نیاز داشت. البته سواد رسانه‌ای در تعریف علمی و آکادمیکش به معنای آشنایی یا بلد بودن طرز استفاده از وسایل ارتباطی معنا نمی‌شود بلکه ناظر بر یک بینش و بصیرت رسانه‌ای است که بهره‌وری درست از رسانه‌ها و استفاده صحیح از وسایل ارتباطی و در نهایت مدیریت آنها را در برمی‌گیرد، اما اگر همین تعریف مبتدی را شاخص قرار دهیم و سواد رسانه‌ای را به معنای آگاهی از طرز استفاده از رسانه‌ها بدانیم امروزه بیشتر افراد جامعه واجد این سواد یا مهارت هستند به ویژه نسل جوان! اما آنچه به عنوان مصداق آسیب و یک نوع تضاد و پارادوکس رفتاری دراین مطلب به آن می‌پردازیم این است که بسیاری از این افراد علی رغم سواد یا دست کم مهارت رسانه‌ای بالا، فاقد سواد به معنای عمومی و متعارفش هستند. نمونه‌اش را چندوقت پیش در سطح اطلاعات و دانش افرادی که در یک مسابقه شرکت کردند، دیدیم و هفته پیش نیز درمصاحبه با یکی از بازیگران سینما خود را نشان داد.

متاسفانه خیلی از جوانان و نوجوانان ما می‌دانند آخرین ورژن یک برند گوشی چگونه کار می‌کند اما فلان شاعر یا نویسنده کشور را نمی‌شناسد. مهم‌تر از اینها این که فاقد بینش و آگاهی اجتماعی نسبت به مسائل اجتماعی هستند. سواد رسانه‌ای دارند، اما سواد عمومی‌شان ضعیف است. این نسبت متضاد را در یک سطح کلی‌تر می‌توان به مناسبات انسانی و اجتماعی نیز تعمیم داد. به این معنی که امروزه در جامعه ما بسیاری از افراد برای داشتن بهترین و پیشرفته‌ترین ابزارهای ارتباطی با هم رقابت می‌کنند، اما رفاقت را بلد نیستند! وسیله ارتباطی آن پیشرفته و آخرین مدلی است که به بازار آمده! به آخرین مد‌های اجتماعی مجهزند اما مدل‌های ارتباطی را نمی‌شناسند! گوشی‌ای که در دست آنهاست پیشرفته‌ترین گوشی بازار است، اما نه گوشی برای همدلی و همزبانی دارند و نه هوش اجتماعی خود را پرورش داده‌اند! این در حالی است که از همین تکنولوژی‌های ارتباطی می‌توان در جهت ارتقای دانش عمومی و تخصصی و با سوادتر شدن استفاده کرد. امکانات فضاهای مجازی صرفا برای تفریح و سرگرمی و جوک گفتن نیست؛ انواع کانال‌ها و صفحه‌های علمی در حوزه‌های مختلف علوم راه‌اندازی شده که می‌توان با عضویت در آنها بر دانش و بینش خود افزود. به صرف این که یک گوشی آخرین مدل را در دست بگیرم یا لپ‌تاپ و تبلت ما پیشرفته‌تر از بقیه باشد، پیشرفته‌تر از بقیه نمی‌شویم. آنچه فراتر از تکنیک به آن نیاز داریم دانش و بینشی است که بهره‌گیری از این تکنیک‌ها را برای ما مفید و سودآور کند.

اگر سواد رسانه‌ای را نه به معنای آکادمیک که به معنای دانش و مهارت استفاده از وسایل ارتباطی چنانچه دراین یادداشت آمده، فرض کنیم امروز با یک خطر بزرگ اجتماعی مواجه هستیم و یک بحران خطرناک جامعه ما را تهدید می‌کند: باسوادی رسانه‌ای و بی‌سوادی عمومی! در این باره بیشتر بیندیشیم!

جام جم/دنیایی که می تواند پاک باشد

کجروی‌ها در فضای مجازی

فضای مجازی با وجود جایگاه بی‌بدیل و غیرقابل انکارش در مناسبات زندگی روزمره ایرانیان و به‌رغم تمام کارکردها، نتایج و برکات مثبت و قابل توجه و تاملش، در عین حال بستری است حاصلخیز برای رویش و خیزش انواع و اقسام بلایا و بی‌اخلاقی‌ها. هرزه‌نگاری‌ها بخش و سهم قابل توجهی از داده‌ها و مطالب فضای مجازی را به خود اختصاص داده و گاهی یکه‌تاز میدان شده و هر چه می‌خواهند بریز و بپاش می‌کنند.

http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1394/09/02/139409021209552426561804.jpg

در ایام ماضی، به‌واسطه حضور گاه و بیگاهشان در گروه‌های تلگرامی و امروزه که خود دست به کار شده و کانال مستقل تشکیل داده و انواع و اقسام منکرات و پلشتی‌های نوشتاری، صوتی و تصویری را تولید کرده‌اند و بی‌پروا در معرض دید عموم قرار می‌دهند.

معضل هرزه‌نگاری بیش و کم گریبان بیشتر رسانه‌ها را گرفته است، چه قدیمی‌ها و مسبوقین و چه نوپا‌ها و تازه به میدان آمده‌ها را استثنایی وجود ندارد. این معضل درخصوص رسانه‌هایی که امکان مدیریت و نظارت چندانی بر آنها نیست، نمود و بازتاب بیشتری دارد. فضای مجازی و رسانه‌های برآمده از آن، از جمله محیط‌هایی هستند که امکان حضور و تکاپوی هرزه‌نگاران در آن فراهم است و این خاطیان و پلشت‌پراکنان بی‌محابا و فراغ‌دستانه اقدام به خلق و نشر مطالب غیراخلاقی و به دور از موازین شرع و عرف می‌کنند.

نشات هرزه‌نگاری جاهلانه از فقدان آگاهی

هرزه‌نگاری یا پورنوگرافی یکی از مصادیق آشکار جرایم رایا‌نه‌ای است که در مفهوم عام به محتویاتی اطلاق می‌شود که عمدتا به قصد تحریک جنسی نشر می‌یابد. هرزه‌نگاری در زمره جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی قرار دارد.

تولید مطالب خلاف منافی عفت عمومی البته می‌تواند عامدانه باشد یا غافلانه. عامدانه به آن معنا که خالقش می‌‌داند چه محتوایی را تولید می‌کند با چه عوارض و نتایجی و غافلانه از این منظر که تولیدکننده محتوا نمی‌داند کنشی که در پیش گرفته دارای چه تبعات مخرب و سویی خواهد بود. نتایج هر دو البته چه بسا ویرانگر و خانمانسوز باشد.

یک استاد ارتباطات با تاکید بر این‌که نمی‌توان به همه کجروی‌های فضای مجازی به یک چشم نگاه کرد، می‌گوید: هر تخلفی را نمی‌توان جرم پنداشت. قطعا تخلفات نیز سطح‌بندی‌های متفاوتی دارد. هرزه‌نگاری غیرعامدانه و جاهلانه از فقدان آگاهی ناشی می‌شود و در مواجهه با آن باید روشنگری صورت گیرد؛ اما نوع عامدانه و عالمانه‌اش برخورد قاطع قضایی می‌طلبد.

دکتر محمدمهدی فرقانی با اشاره به امکانات و دستاوردهای مناسب فضای مجازی اظهار می‌کند: هر دستاورد تکنولوژیک جدید، فرصت‌هایی ایجاد می‌کند و چالش‌هایی نیز به شکل توامان. فضای مجازی همچنان که امکانات خوبی برای تولید و انتشار محتواهای باارزش و امکان سخن گفتن و اظهار‌نظر برای همگان فراهم کرده است، در عین حال محفل و بستری نیز می‌تواند باشد برای برخی سوءاستفاده‌‌ها و بی‌‌اخلاقی‌ها. در هر صورت نمی‌شود به دلیل چنین کارکردهای منفی‌‌ای به طور کل از خیر این فضا گذشت. می‌‌توان از طریق ارتقای سطح فرهنگ عمومی و سواد رسانه‌ای، شهروندان را بتدریج با کارکردهای مثبت فضای مجازی آشنا کرد و همچنین معیارها و ملاک‌‌های اخلاقی را در جامعه نیز گسترش و به عموم تسری داد. این فرآیند البته زمانبر است، اما این امکان را به کاربران می‌دهد که از کارکردهای مثبت این فضا نهایت استفاده را ببرند. البته باید بر این فضا نهایت نظارت ممکن را اعمال کرد و با مسببان بی‌اخلاقی برخورد قاطع داشت؛ اما این نظارت و کنترل نباید بهانه‌ای شود برای نادیده گرفتن و چشم‌پوشی بر کارکردها و فرصت‌های مناسب و مثبت فضای مجازی.

http://www.psyop.ir/wp-content/uploads/2012/06/Cyber-Handshake.jpg

گنجاندن آموزش‌های رسانه‌ای در همه سطوح

دکتر فرقانی در تشریح راهکارهای عملی ارتقای سواد رسانه‌ای میان کاربران فضای مجازی هم توضیح می‌دهد: بخشی از ارتقای سواد رسانه‌ای در همین فضای مجازی در حال رخ دادن است. در کنار تولید محتواهای اخلاقی، علمی و انسانی می‌توان امکان نوعی آموزش و نظارت عمومی را هم در این فضا فراهم کرد. خود مردم و کاربران باید هر گونه سوءاستفاده از این فضا را تقبیح کنند و شرایط و فضایی فراهم آورند که سوء‌استفاده‌کنندگان به حاشیه رانده و طرد شوند. البته بحث برخورد قضایی و انتظامی همچنان سر جای خودش است.

این مدرس ارتباطات ادامه می‌دهد: راه دیگر ارتقای سواد رسانه‌ای که بسیار اهمیت دارد و امروزه در دنیا به آن توجه ویژه می‌شود گنجاندن آموزش‌های کلاسیک لازم در سطوح مقدماتی تا عالی آموزشی است. آشنا کردن به‌خصوص کودکان و نوجوانان با نحوه استفاده مطلوب از این فضا و مواجهه درست و عقلانی با ظرفیت‌های آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در کنار این مهم باید نظارت شهروندی و قضایی را نیز بر این فضا تقویت کنیم. یک عزم جدی لازم است تا استفاده از کارکردهای غیراخلاقی فضای مجازی را در همه سطوح کاربران به حداقل رساند.

نوجوانان آسیب‌پذیرترین قشر

این روزها فضای مجازی کاربرانی از همه قشر و سن دارد و از کودکان چند ساله گرفته تا پا به سن گذاشته‌ها ، مشتریان آن هستند. همه این کاربران هم در تیررس هرزه‌نگاری‌ها و آثار و تبعات مخرب و ویران‌کننده‌اش هستند با کمیت و کیفیت متفاوت و مختلف البته.

دکتر فرقانی کودکان و نوجوانان را آسیب‌پذیرترین قشر در برابر مطالب مغایر اخلاق فضای مجازی برمی‌شمرد و تاکید می‌کند: کودکان و به‌خصوص نوجوانان از آنجا که هنوز ظرفیت‌های ذهنی‌شان کامل نشده و شخصیت‌شان شکل نگرفته، بیشترین آسیب‌پذیری را در برابر این هرزه‌‌آفرینی‌ها دارند و نظارت و مدیریت خانواده‌‌ها در این خصوص لازم و حیاتی به نظر می‌رسد. این محتواهای خلاف شرع و عرف در عین حال بنیان‌های خانوادگی را نشانه رفته و تهدید می‌کند.

هرزه‌نگاری به هر شکلش جرم است

دکتر امیر دبیری‌مهر، اما تولید مطالب غیراخلاقی را در هر دوشکل عامدانه و جاهلانه‌اش جرم می‌داند و تصریح می‌کند: هرزه‌نگاری این روزها به یک معضل جدی در فضای مجازی تبدیل شده و شاید کسانی که به دنبال فیلتر کردن این فضا و چشم‌پوشی بر محاسن و فوایدش هستند همین معضل را دلیل اصلی کارشان عنوان کنند. چه افرادی که به صورت عامدانه با تولید چنین محتواهای مشمئزکننده‌ای فضای مجازی را آلوده می‌کنند و چه کسانی که غافلانه و بدون آگاهی از عواقبش، دست به این منکر می‌زنند و یک رسانه را از کارکردهای خود منحرف و از دسترس جامعه خارج می‌کنند، مجرم هستند.

این پژوهشگر و مدرس دانشگاه تاکید می‌کند: البته اعتقاد دارم هرزه‌نگاری در فضای مجازی عمدتا به شکل عامدانه است و از یکسری منابع مشترک تغذیه می‌شود. در عین حال باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که فقط درصد معدودی از کاربران 15 میلیونی فضای مجازی در ایران دچار انحرافات و خطاهای اخلاقی هستند. این معدود هم همان سرریز بزهکاران و خلافکارانی هستند که از جامعه به این فضا نفوذ و سرایت می‌کنند.

تولید و نشر مطالب و محتواهای مفید

دکتر دبیری‌مهر می‌گوید: باید از دو جهت با این معضل مقابله کرد؛ هم از طریق قانونی و ساختارهای قضایی و انتظامی و هم به وسیله خود کاربران. کاربران می‌توانند با رویکرد صحیح و بی‌تفاوتی نسبت به این نوع محتواها از بازاریابی و رونق گرفتن ‌آنها جلوگیری کنند.

http://isabk.ir/uploads/54_2673.jpg

وی در واکنش به پرسشی درباره علل بازنشر کور و بی‌هدف مطالب مستهجن توسط معدودی از کاربران فضای مجازی هم بیان می‌کند: طبیعتا ناآگاهی از پیامدهای این نوع مطالب خاص است که باعث عدم احساس مسئولیت شده و موجبات باز انتشار بی‌اخلاقی‌ها را فراهم می‌آورد. خود رسانه‌ها هم در این خصوص می‌توانند نقش‌آفرینی کرده، صریح‌تر درباره این مشکلات صحبت کنند. در عین حال، افراد نخبه و آگاهی که در فضای مجازی حضور دارند می‌توانند نوعی آموزش و آگاهی‌بخشی را در پیش بگیرند به‌خصوص با اقدامات ایجابی از جمله ایجاد کانال‌های مفید، موثر و تشکیل گروه‌های کاربردی فعال. بهترین راه مقابله با هرزه‌نگاری‌ها در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، تولید و نشر مطالب و محتواهای مفید و پربار است که در نهایت، به حاشیه رانده شدن بی‌اخلاقی‌ها را به همراه خواهد داشت.

قوانین موجود، شفاف نیست

در سال 1388 قانون جرایم رایانه ای به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده تا بر اساس آن مصادیق استفاده مجرمانه از سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی تعیین شود که فصل چهارم از قانون جرایم رایانه‌ای 2 ماده به جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی اختصاص دارد.

براساس ماده 14 قانون جرایم رایانه‌ای، هرکس به وسیله سیستم‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده محتویات مستهجن را تولید، ارسال، منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد ارسال یا انتشار یا تجارت، تولید، ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از 91 روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا 40 میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. همچنین در صورتی که مرتکب، اعمال مذکور در ماده 14 را حرفه خود قرار داده باشد یا به‌طور سازمان‌‌یافته مرتکب آن شود، چنانچه مفسد‌فی‌الارض شناخته نشود، به حداکثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد.

دکتر دبیری‌مهر با تاکید بر نقش قوانین به عنوان یک گام مکمل می‌گوید: قوانین موجود شفاف نیست و در آن ابهام وجود دارد. در عین حال کاربرد چندانی هم ندارد. مردم هم از این قوانین آگاهی چندانی ندارند. با این حال، قوانین در جای خودش می‌تواند باعث تنبیه مجرمان شود.

جام جم/اقدام قانونی رسانه ملی در حمایت از سینمای کشور

اقدام صداوسیما در اخذ تعهد از فیلم‌سازان، براساس منع قانونی پخش تیزر فیلم های سینمایی در شبکه های ماهواره ای است.

به گزارش جام جم سیما ، پیرو درج مطلبی در برخی روزنامه‌ها و سایت‌های خبری با این موضوع که صداوسیما برای پخش تیزر فیلم‌های سینمایی تولید داخل از سازندگان تعهد کتبی می‌گیرد، روابط عمومی صداوسیما ذکر توضیحاتی را برای روشن شدن موضوع ضروری می‌داند.

صداوسیما به‌عنوان رسانه‌ای فراگیر بیشترین سهم را در معرفی تولیدات سینمایی کشور داشته است. یکی از راه‌های حمایتی رسانه‌ ملی از صنعت سینمایی کشور پخش آگهی‌های آن‌ها در قالب‌های مختلف تصویری (تیزر)، زیرنویس و رادیویی است اما آنچه در این بین از اهمیت برخوردار است و برخی از منتقدان به آن توجهی ندارند، این است که بخش عمده‌ای از تیزرهای فیلم‌های سینمایی تولید داخل کاملاً به‌صورت رایگان از صداوسیما پخش می‌شود تا رسانه‌ ملی نیز به سهم خود در پازل حمایت از صنعت سینما نقش خود را ایفا کرده باشد.

http://jamejamonline.ir/Media/Image/1394/08/17/635825735259420801.jpg

نگاه رسانه‌ ملی به پخش رایگان تیزر فیلم‌های سینمایی داخلی، نگاهی حمایتی است که با هدف معرفی این فیلم‌ها و تشویق مخاطبان برای تماشای آن‌ها انجام می‌شود.

از سویی، مسئولان سینمایی کشور نیز بارها به صراحت اعلام کرده‌اند که پخش تیزرهای سینمایی در شبکه‌های ماهواره‌ای غیرمجاز، منع قانونی دارد بنابراین سازندگان این فیلم‌ها نباید تیزر فیلم‌هایشان را برای تبلیغ در اختیار شبکه‌های غیرمجاز ماهواره‌ای قرار دهند.

به همین دلیل، اداره کل بازرگانی صداوسیما با بررسی‌های کارشناسی به این نتیجه رسید که در ادامه این حمایت، در فرم قرارداد پخش تیزر، این تعهد را از سازنده اخذ کند که چنانچه از حمایت فرهنگی رسانه‌ ملی برای پخش رایگان برخوردار شود، نمی‌تواند تیزر فیلم خود را برای پخش در اختیار شبکه‌های ماهواره‌ای غیرمجاز قرار دهد.

از این رو، اگر اثبات شود که سازنده پس از بهره‌مندی از حمایت رسانه‌ برای پخش رایگان تیزر، آن را برای تبلیغ در اختیار شبکه‌های ماهواره‌ای قرار داده است، باید حق پخش تیزر را به صداوسیما پرداخت کند؛ تعهدی که طرفین با رضایت و به‌منظور اجرای سیاست‌های فرهنگی و هنری کشور آن را امضا می‌کنند.

جوان/رهبر انقلاب در ديدار دست‌اندركاران همايش ملي «فقه هنر»:

هنر از اموري است كه فقه بايد به آن بپردازد

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي «تحقيق، عمق‌يابي و تبيين فقه هنر براي جامعه» را كاري مبارك و لازم خواندند و فرمودند: فقه، متكفل همه امور زندگي بشر است و هنر نيز يكي از همين امور است كه بايد فقه به آن بپردازد.

به گزارش «جوان» به نقل از پايگاه اطلاع‌رساني دفتر مقام معظم رهبري، بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دست‌اندركاران همايش ملي «فقه هنر» كه در تاريخ 21 دي 1394 برگزار شده بود، صبح ديروز در مركز همايش‌هاي غدير دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، منتشر شد. حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در اين ديدار با اشاره به اهميت موضوع هنر و اظهار خرسندي از ورود حوزه علميه به مقوله فقه هنر، فرمودند: هنر، امري مبارك و انساني، زاييده‌ تخيل قوي و ذوق وافي و جزو زندگي انسان است و در ميان فقها و در حوزه‌هاي علميه نيز همواره هنرمندان برجسته‌اي در شاخه شعر و ادب وجود داشته‌اند.

رهبر انقلاب، «تحقيق، عمق‌يابي و تبيين فقه هنر براي جامعه» را كاري مبارك و لازم خواندند و خاطرنشان كردند: فقه، متكفل همه امور زندگي بشر است و هنر نيز يكي از همين امور است كه بايد فقه به آن بپردازد.

http://www.ammarname.ir/sites/default/files/peyvand/IMG13281858.jpg

ايشان، لازمه استنباط احكام و اظهارنظر فقهي در خصوص مقولات هنري را آشنايي فقيه با هنر و حد و مرزهاي آن دانستند و افزودند: اسلام نه تنها هنر را قبول دارد بلكه به آن تشويق نيز مي‌كند و نمونه‌هاي تاريخي آن، نشان‌دهنده همين توجه و تشويق است. حضرت آيت‌الله خامنه‌اي با اشاره به آميخته بودن هنر با جوامع بشري امروز و آثار مستقيم آن در فكر، روح و سبك زندگي انسان، گفتند: در خصوص برخي فتاواي معروف در مسائل هنري با دقت و عمق‌يابي مي‌توان به حرف‌هاي تازه و نويي رسيد.

رهبر انقلاب در خصوص الزامات نوآوري در فقه هنر تأكيد كردند: بايد مسئله «انضباط فقهي» به‌طور جدي مورد توجه باشد و بدون تأثير گرفتن از جو عمومي و با استفاده از اصول و روش استنباط فقهاي شيعه در مراجعه به كتاب و سنت، در خصوص فقه هنر نيز به نتايجي رسيد.

ايشان همچنين با تقدير از پايه‌گذاري سنت حسنه تفقه در هنر و برگزاري همايش فقه هنر، خطاب به دست‌اندركاران اين همايش تأكيد كردند: اين كار بايد خيلي زودتر از اينها انجام مي‌گرفت و اكنون كه آغاز شده است، بايد آن را بدون توقف دنبال كنيد.

جوان/كنگره شهداي فيلم و سينما برگزار مي‌شود

شناسايي 131 هنرمند شهيد حوزه فيلم و سينما

كنگره تخصصي شهداي حوزه فيلم و سينما با عنوان «جاودانه‌هاي نور و تصوير» از سوي بسيج سازمان صدا و سيما برگزار مي‌شود.

نویسنده : محمدصادق عابديني

روز گذشته محمود عاطفي، رئيس مركز بسيج صداوسيما و رئيس كنگره تخصصي «جاودانه‌هاي نور و تصوير» در تشريح اهداف برگزاري اين كنگره گفت: اين كنگره با استعانت از خون شهدا براي تحقق منشور هنرمندان انقلابي است. وي افزود: وقتي كلمه هنرمندان انقلابي را به كار مي‌بريم يك نوع تخصيص زدن و محدود كردن نيست. تعبير درست هنرمند انقلابي يعني هنرمندي كه دغدغه انسان و انسانيت را دارد. چيزي كه خدا به خاطر آن دين را به بشر ارزاني كرد. بالاترين مقامي كه دغدغه انسان و انسانيت را دارد خود خداست و امروز هنرمندان صاحب اين مقام هستند. فصل‌الخطاب منشور هنرمندان انقلابي از ديد ما همان پيام مورخ 30 شهريور سال 1367 حضرت امام(ره) و تداوم آن در بيانات مقام معظم رهبري است.

http://gilkhabar.ir/files/2015/03/download-62-800x600.jpg

عاطفي گفت: در بين رشته‌هاي مختلفي كه كنگره اصلي در حال برگزاري آن است، كنگره تخصصي شهداي فيلم و سينما تحت عنوان «جاودانه‌هاي نور و تصوير» به عزيزان بسيجي‌مان در صداوسيما سپرده شده است. در اين نشست حجت‌الاسلام رستگاري، دبير كنگره شهداي فيلم و رسانه گفت: تا الان قريب به 2 هزار و 600 شهيد در رشته‌هاي مختلف هنري سينما، تئاتر، شعر، ادبيات، هنر‌هاي تجسمي، سرود و موسيقي شناسايي و برايشان پرونده تشكيل شده است. وي ادامه داد: بعد از شناسايي قرار شد كه از طرف ستاد مركزي كنگره شهداي هنرمند نشست‌ها و اجلاسيه‌هايي برگزار شود. در يك سال گذشته در سطح استاني چند كنگره در رشته‌هاي مختلف هنري و هر رشته در يك استان برگزار شد. دبير جشنواره درباره آيتم‌هاي اين كنگره گفت: در اين كنگره از شش خانواده شهيد هنرمند تقدير خواهيم كرد. وي بيان كرد: علاوه بر اين از هنرمنداني كه در عرصه دفاع مقدس آثاري مورد توجه را توليد كرده‌اند، تقدير خواهيم كرد. دبير كنگره «جاودانه‌هاي نور و تصوير» از ابراهيم حاتمي‌كيا، حسين مهدويان، نرگس آبيار، محمد داوودي از فعالان فيلمسازي و گزارشگري، فرج‌الله سلحشور، حميدرضا حسيني خبرنگار صداوسيما كه چندي پيش در حين انجام مأموريت در سوريه به مقام جانبازي نائل شد به عنوان هنرمنداني كه در اين كنگره تقدير مي‌شوند، نام برد. لازم به ذكر است كنگره «جاودانه‌هاي نور و تصوير» روز دوشنبه 28 دي‌ماه ساعت 17:30در سالن اجتماعات كوثر صداوسيما با حضور جمع كثيري از هنرمندان عرصه تلويزيون و سينما و خانواده معظم شهداي اين عرصه آيين نكوداشت و سپاس مقام شهدا و خدمتگزاران اين عرصه برگزار خواهد شد.

جوان/زنگ خطري براي نشر

تيراژ كتاب: 20 نسخه!

شمارگان كتاب‌هاي يك ناشر كه از قضا ناشر دولتي هم است، به عدد عجيب ۲۰ نسخه رسيد! اين رقم تاكنون در صنعت نشر ايران بي‌سابقه بوده و زنگ خطر جدي را در حوزه صنعت نشر كشور به صدا درآورده است.

اخيراً كتابي با عنوان «آسيب‌شناسي انتشار اخبار بحران در كشور(با تمركز بر خبرگزاري‌ها)» نوشته «سهيلا خلجي» از سوي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است. تا اينجاي كار، با اتفاق تازه‌اي مواجه نيستيم. اتفاق زماني شكل مي‌گيرد كه متوجه شويم اين كتاب در تعداد انگشت‌شمار، بي‌سابقه و بسيار عجيب ۲۰ نسخه چاپ شده است!

شهناز شفيع‌خاني، مسئول دفتر نشر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در گفت‌وگو با مهر، ضمن تأييد اين موضوع، درباره علت آن، گفت: واقعيت اين است كه ما با مشكلات بودجه‌اي رو‌به‌رو هستيم و به خاطر همين مسائل، نه فقط اين كتاب بله اكثر كتاب‌هاي ما در شمارگاني در همين حدود منتشر مي‌شود.

http://goftemannews.com/wp-content/uploads/2016/01/1967329-420x354.jpg

وي با بيان اينكه اگر ناشري علاقه‌مند باشد اعلام آمادگي كند كه كتاب‌هاي ما را به صورت چاپ مشترك منتشر كند، ما در چاپ دوم مي‌توانيم شمارگان كتاب‌هايمان را بالا ببريم، افزود: ما علاوه بر مشكلات بودجه‌اي، با تعداد زيادي كتاب كه در پژوهشگاه توليد شده‌اند، رو‌به‌رو هستيم و از آنجا كه قصد نداريم آنها را بايگاني كنيم و در انبارها نگه داريم، به ناچار در همين تعداد اندك منتشرشان مي‌كنيم. مدير دفتر نشر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با تأكيد بر اينكه همه اين كتاب‌ها، آثار پژوهشي است كه شايد ماه‌ها روي آنها كار شده و خروجي‌هاي بسيار مفيدي هم براي جامعه هدفش داشته است، گفت: ما خود را مؤظف مي‌دانيم كه اين آثار به دست مخاطبش برسد. شفيع‌خاني در پاسخ به اين سؤال كه در شرايطي كه تيراژ اين كتاب‌ها ۲۰ نسخه بيشتر نيست، شما چگونه مي‌خواهيد آن را به جامعه هدف وسيع كه عموماً پژوهشگران و دانشجويان هستند، برسانيد، گفت: چه بگويم، شوراي نشر پژوهشگاه اينگونه تصميم گرفته و ما هم بايد اجرا كنيم!

وي اضافه كرد: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سال‌جاري(۹۴) تقريباً ۸۰ عنوان كتاب چاپ كرده است. اگرچه اين پژوهشگاه از مراكز زيرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است، اما بودجه محدودي دارد و طبيعتاً انتشاراتش هم بودجه‌اي محدودتر. بيشتر بودجه پژوهشگاه صرف پژوهش مي‌شود. مدير دفتر نشر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در پاسخ به اين سؤال كه با اين وجود فكر مي‌كنيد گشايشي در اين معضل ايجاد خواهد شد يا خير، گفت: بايد دعا كنيم.

جوان/گفت‌و‌گوي «جوان» با دكتر محمدصادق كوشكي درباره همايش ملي «فقه هنر»

تقدم قواعد فقهي بر ضوابط هنري

روز گذشته خبر انتشار بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دست اندركاران همايش ملي «فقه هنر» روي خروجي خبرگزاري‌ها قرار گرفت...

روز گذشته خبر انتشار بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دست اندركاران همايش ملي «فقه هنر» روي خروجي خبرگزاري‌ها قرار گرفت، ديداري كه خبر از پايه‌گذاري سنت حسنه تفقه در هنر داشت و حضرت آيت‌الله امام خامنه‌اي(مدظله العالي) در آن با اشاره به اهميت موضوع هنر و اظهار خرسندي از ورود حوزه علميه به مقوله فقه هنر فرمودند: هنر، امري مبارك و انساني، زاييده‌ تخيل قوي و ذوق وافي و جزء زندگي انسان است و در ميان فقها و در حوزه‌هاي علميه نيز همواره هنرمندان برجسته‌اي در شاخه شعر و ادب وجود داشته‌‌اند.

دكتر محمدصادق كوشكي، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در گفت‌و‌گو با «جوان» در خصوص آميخته بودن هنر با جوامع بشري امروز و فقه مي‌گويد: عرصه هنر يكي از عرصه‌هاي مهم در اداره و ساخت يك جامعه و تمدن است. هنر هم به عنوان پاسخي به نياز زيباجويي انسان و هم به عنوان يكي از نمادهاي بروز خلاقيت در جوامع بشري مطرح بوده و آميخته شدن آن با پديده رسانه بر تأثيرگذاري آن افزوده است.

http://www.teribon.org/base/img//2010/06/3_8901181058_L600.jpg

آميختگي هنر و رسانه

كوشكي مي‌‌‌افزايد: در دنياي امروز آميختگي هنر و رسانه به حدي است كه شايد نتوان اين دو عرصه را از يكديگر تفكيك كرد. از اين رو هر انديشه و تفكري كه قصد ماندگاري و ترويج و توسعه داشته باشد ناگزير به به كارگيري هنر و ارائه خود در قالب هنر و رسانه است. انقلاب اسلامي ايران به عنوان تفكري اسلامي و جهان شمول و بنيانگذار تمدني نوين جهت پاسخگويي به نيازهاي حقيقي بشر براي ترويج و توسعه خود و طرح و تبيين داشته‌هاي خود ناگزير از به كارگيري هنر و رسانه است و از آنجا كه اسلام مقتضيات و قواعد خاصي در قالب فقه براي چارچوب بندي زندگي بشر ارائه كرده است، بهره‌گيري از هنر نيز بايد در همين چارچوب قرار گيرد.

ديدگاهي در عرصه سينما و موسيقي

به اعتقاد وي، از گذشته تا به امروز در اين باره ديدگاه‌هاي مختلفي مطرح شده است. ديدگاهي كه هنر را برتر از آن مي‌داند كه تن به قواعد فقهي بدهد و معتقد است اسلام بايد براي بهره‌گيري از امكانات هنري دست از قواعد فقهي خود بردارد. اين ديدگاه به خصوص در عرصه هنرهايي مانند سينما و موسيقي جلوه‌گر مي‌شود.

تقدم قواعد فقهي بر ضوابط هنري

كوشكي در ادامه مي‌گويد: طرفداران اين ديدگاه معتقدند اگر اسلام قصد بهره‌برداري از توانمندي‌هاي هنري را دارد بايد تابع ضوابط و قواعد سينمايي بوده و دست از ضوابط و چارچوب‌هاي فقهي خود بردارد. در نقطه مقابل كساني هستند كه قواعد فقهي را مقدم بر ضوابط هنري مي‌دانند و معتقدند هنرهايي مانند موسيقي و سينما بايد خود را با شريعت تطبيق دهد.

همايش هنر و فقه، مجالي براي طرح ديدگاه‌هاي علمي

دكتر محمدصادق كوشكي، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در خاتمه تأكيد مي‌‌كند: برپايي چنين همايش‌هايي (همايش هنر و فقه) مي‌تواند مجالي براي طرح ديدگاه‌هاي علمي در خصوص اين معضل ديرينه باشد و راهكارهاي مناسب جهت برون‌رفت از اين عرصه اختلافي را نمايان سازد.

جوان/نفوذ رسانه‌اي به حوزه فرهنگي براي نابودي ايران اسلامي

انهدام خانواده، هدف اصلي شبكه‌هاي ماهواره‌اي

پيشرفت و دگرگوني زندگي بشر هميشه در طول تاريخ يكي از تحول‌هاي غيرقابل انكار بوده و هست.

نویسنده : بهنام صدقي

http://media.mehrnews.com/d/2015/11/15/3/1904202.jpg

پيشرفت و دگرگوني زندگي بشر هميشه در طول تاريخ يكي از تحول‌هاي غيرقابل انكار بوده و هست. در عصر حاضر انسان پس از گذراندن دوره‌هاي مختلف به عصر تكنولوژي و پيشرفت رسيده است. شايد اين گونه تصور شود كه پيشرفت رسانه‌هاي مختلف پديده‌اي كاملاً مطلوب و مورد تأييد است چرا‌كه امكانات فراواني از جمله سهولت در ارتباطات و افزايش معلومات را به دنبال دارد. بدون شك اين پيشرفت نيز داراي فوايدي براي انسان بوده است و در آن هيچ شكي وجود ندارد اما بايد اعتراف كرد اين تكنولوژي جديد داراي خطرات بسياري نيز بوده و از سويي ابزار خوبي در دستان اشخاص سودجو براي رسيدن به اهداف شوم‌شان است. با مفروض دانستن تمام امكانات و مزيت‌هاي رفاهي شبكه‌ها و رسانه‌هاي ماهواره‌‌اي براي جوامع انساني بايد به اين مهم اعتراف كرد كه از ديرباز حكومت‌ها و اشخاص سلطه‌جو براي رسيدن به مقاصد خود روشي از مبارزه را در دستور كار خويش قرار داده‌اند. روشي نو به نام جنگ نرم. شيوه‌اي كه در آن بدون درگيري فيزيكي و هزينه جاني، افكار مورد نظر به پذيرش شخص مقابل مي‌رسد. مصاديق تاريخي متعددي براي اين روش نوين از جنگ وجود دارد. در واقع در اين روش از مبارزه، نتيجه‌اي كه قرار است با جنگ رو‌در‌رو و خونريزي و هزينه‌ جاني و مالي بسياري به دست آيد، شايد در مدتي كوتاه‌‌تر و صد‌البته با هزينه‌هاي كمتر، مرزها و سرزمين افكار مردم فتح شود. در نهايت به دنبال آن هم كشورگشايي حتمي رخ خواهد داد.

جان كالينز، تئوريسين ملي جنگ امريكا، جنگ نرم را اين گونه تعريف مي‌كند: استفاده‌اي طراحي شده از تبليغات و ابزارهاي مربوط به آن، براي نفوذ در مختصات فكري دشمن با توسل به شيوه‌هايي كه موجب پيشرفت مقاصد امنيت ملي مجري شود. عبدالمجيد خرقاني، كارشناس فرهنگي نيز معتقد است: اقرار و تعريف اين تئوريسين امريكايي زنگ خطر براي همگان است تا هوشيار باشند. جنگ نرم و يا عمليات رواني از شيوه‌هاي بسيار كارآمد در عرصه درگيري‌هاي بشر است. همان گونه كه جنگ سخت داراي ابزار مخصوص به خود بوده و تاكتيك‌هاي به خصوص خود را دارد، جنگ نرم نيز از روش‌ها و شگردها و ابزارهاي خاصي برخوردار است. اين مهم ايجاب مي‌‌كند تا از اين ابزارها اطلاع كافي و وافي به دست آوريم تا در اين جنگ پنهان بتوانيم دست برتر را داشته باشيم. اين شناخت باعث مي‌شود تا دفاع، آسيب‌شناسي، درمان و يا حتي مقابله با آن صورت بگيرد كه در اين ميان مي‌توان به ابزارهاي اين جنگ پنهان همچون شبكه‌هاي ماهواره‌‌اي، سايت‌هاي مختلف و شبكه‌هاي اجتماعي گوناگون اشاره كرد.

ايران، مانع اصلي امريكايي‌ها

خرقاني مي‌گويد: بهتر است بدانيم صاحبان اصلي بسياري از اين شبكه‌ها صهيونيست‌‌ها و امريكايي‌ها هستند. آنان در راستاي رسيدن به آمال و آرزوهاي دست‌نيافتني خود مبني بر نظم نوين جهاني تمامي توان خود را به كار گرفته‌اند تا هر مانعي را از سر راهشان بردارند. از زاويه ديد آنها يكي از اين موانع كشورهاي اسلامي بيدار و مصداق بارز آن جمهوري اسلامي ايران است.

نقشه‌هاي فراوان براي زمين زدن ايران

به گفته وي، دشمنان براي به زانو درآوردن ايران اسلامي نقشه‌ها و برنامه‌هاي كوتاه و بلند‌مدت فراواني را (بنابر اعتراف خودشان) در دستور كار خود قرار داده است. آنان در عرصه‌هاي مختلفي جنگ نرم و نفوذ فكري خود را طرح‌ريزي كرده و حوزه‌هايي همچون فرهنگ، اقتصاد و سياست را نشانه گرفته است.

http://otaghkhabar24.ir/sites/default/files/styles/org/public/thumbnails/image/pic363_www.jahaniha.com_1.jpg?itok=t-9Uiv59

نابودي كشور در پي نابودي جايگاه مادر

به اعتقاد اين كارشناس در حوزه فرهنگي، ‌خانواده به عنوان يكي از مهم‌ترين نهادهاي مقدس جامعه مورد هدف دشمنان اسلام قرار گرفته است به طوري كه رابرت مرداك، غول رسانه‌‌اي غرب و صاحب شبكه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان به اين امر اعتراف كرد و گفت: براي نابودي ايران بايد در خصوص كلمه‌ مقدسي به نام خانواده هزينه كرد و من قصد دارم تا موضوع مادر را در دستور كار خود قرار دهم. در ايران مادر خانواده همه چيز را مديريت مي‌كند و اگر مادر را به لجن بكشيم جامعه ايران به لجن كشيده خواهد شد.

اهداف شبكه‌هاي ماهواره‌اي

وي در ادامه مي‌گويد: مردم ايران بايد بدانند كه اين سلطه‌جويان به منظور رسيدن به اين هدف شوم در شبكه‌هاي ماهواره‌اي مختلف ساخته دست خودشان مانند جم تي وي، فارسي وان، زمزم، من و تو و... با برنامه‌هاي بلند‌مدت رنگارنگ مانند سريال‌‌هاي تركيه‌‌اي، مفاهيم مورد نظر خودشان را به متن زندگي خانواده‌هاي غافل القا مي‌‌كنند و در مواردي در دراز‌مدت نيز به اهداف خود مي‌رسند. اهدافي همچون ترويج بي‌بند و باري، همجنس‌بازي، سكس، زندگي مجردي، انزوا، بي‌اعتنايي كامل به دين و مظاهر آن، به چالش كشيدن وفاداري زن و شوهر نسبت به يكديگر و اهداف ديگري كه همه آنها در برنامه‌هاي اين شبكه‌ها به وضوح نمايان است.

راه نجات از اين فتنه بزرگ

عبدالمجيد خرقاني، كارشناس فرهنگي در خاتمه تأكيد مي‌كند: پر واضح است كه اگر در جامعه‌‌اي هسته‌ مركزي آن منهدم شود، همه چيز آن جامعه متلاشي مي‌شود. در يك جامعه اسلامي نيز نهاد خانواده به عنوان مركز اصلي و مكمل تربيت و شكل‌گيري شخصيت انسان، داراي اهميت بسيار بالايي است كه نبايد از آن غافل بود.

اسلام براي تعالي نهاد خانواده برنامه‌هايي را تحت عنوان بذر رشد معرفي كرده است كه اهتمام به آن باعث پيشرفت و استحكام اين مهم مي‌شود. بايد توجه داشت كه اين مسئله پيروي از دستورات انسان‌ساز اسلام تنها راه نجات از اين فتنه بزرگ است. بنابراين هم خانواده‌هاي محترم و هم نهادهاي اجرايي موظف هستند تا به اعمال برنامه‌هايي در راستاي واكسينه كردن جامعه در مقابل اين بيماري واگير بپردازند تا شاهد خنثي شدن اين نيرنگ باشيم.

حمایت/رییس شبکه جهانی ولایت در گفت وگو با «حمایت» مطرح کرد

جهاد رسانه‌ای برای مقابله با وهابیت تکفیری

گروه فرهنگی-سید محمد مهدی موسوی: رییس شبکه جهانی ولایت با بیان این که این شبکه ماهواره‌ای تحت اشراف آیت الله مکارم شیرازی ، حدود 6 سال است که به دو زبان فارسی و عربی به فعالیت می پردازد، گفت: این شبکه ماهواره‌ای شیعی در طول این سال‌ها توانسته به بخش مهمی از شبهات وهابیت علیه شیعه و اسلام ناب محمدی (ص) پاسخ دهد و از عقاید شیعه در برابر هجمه های فکری و فرهنگی دشمنان اهل بیت(ع) دفاع کند.

http://media.mehrnews.com/d/2015/09/28/4/1849398.jpg?ts=1450406489765

آیتالله سید «محمد حسینی قزوینی» در گفت وگو با «حمایت» با بیان این که برنامه‌های این شبکه در پنج قاره جهان قابل دریافت و مشاهده است، تصریح کرد: هم اکنون مخاطب میلیونی در دنیا داریم که البته با توجه به مباحث علمی و مستند این شبکه مخاطبان آن در یک شیب صعودی در حال افزایش هستند . جالب این است که بخش قابل توجهی از مخاطبان ما را برادران اهل سنت تشکیل می دهند.

وی همچنین با اشاره به جایگاه و تاثیرگذاری این شبکه در میان شبکه‌های تندرو و تکفیری وهابی هم اظهارکرد: پاسخگویی به مباحث معرفتی و شبهات علیه شیعه در شبکه جهانی ولایت به گونه‌ای بوده که بارها شبکه‌های وهابی از نقد مستدل این شبکه عاجز مانده اند.

اهانت به مقدسات مسلمین، خط قرمز ماست

وی با تأکید بر این که هرگونه اهانت به مقدسات سایر ادیان و مذاهب، خط قرمز شبکه جهانی ولایت محسوب می شود، خاطرنشان کرد: در فعالیت شش ساله، این شبکه هیچگاه اجازه نداده‌ایم با توهین به مقدسات سایر مذاهب به ویژه برادران اهل سنت باعث دمیدن بر آتش اختلافات مذهبی که خواست اصلی استکبار جهانی است شویم.

رییس شبکه جهانی ولایت همچنین گفت: به خاطر همین رویکرد وحدت آمیز و پاسخدهی مستدل و به دور از توهین به شبهات و سوالات مخاطبان بوده که بسیاری از علمای اهل سنت که منش و سیره میانه رو و معتدل داشته اند از ما تقدیر و تشکر کرده و حتی برخی از مسلمانان سنی در کشورهای اروپایی در تماس با شبکه خواستار تداوم برنامه های این شبکه شده اند.

وی با بیان این که همه برنامه‌های شبکه جهانی ولایت در نقد وهابیت، به صورت مستند و مستدل ارائه می‌شود، هم افزود: در غالب موارد، برای پاسخگویی به شبهات مطرح شده، از منابع و کتب رسمی اهل سنت استفاده می‌شود، به طوری که یکی از علمای مصری مطرح کرده اگر مردم ما می دانستند که وهابیت در کتب خود این طور سخن می گوید بسیاری از مردم ما نسبت به آن احساس تنفر و انزجار پیدا می کردند.

رسانه های شیعه انگلیسی و وهابی در خدمت اهداف استکبار

این استاد برجسته حوزه علمیه قم در ادامه سخنانش با اشاره به این که اغلب شبکه‌های ماهواره ای وهابی، به دنبال تفرقه افکنی مذهبی میان شیعه و سنی هستند، گفت: متاسفانه برخی شبکه های شیعی که از سوی انگلیس حمایت می‌شوند و به تعبیر مقام معظم رهبری مروج شیعه انگلیسی هستند نیز در همین مسیر حرکت کرده و به تکمیل پازل دشمن در فتنه انگیزی مذهبی در دنیای اسلام کمک می کنند.

فعالیت 300 شبکه ماهواره ای وهابی علیه اعتقادات شیعه وی اضافه کرد : بر اساس آمار موجود در حدود 1900 شبکه ماهواره‌ای در خاورمیانه وجود دارد که از این تعداد حدود ۳۰۰ شبکه ماهواره‌ای با حمایت عربستان سعودی و وهابیت، علیه شیعه فعالیت می کنند و در این میان تنها شبکه ماهواره‌ای که توانسته به خوبی پاسخگوی وهابیت باشد، همین شبکه ولایت است و ما این توفیق را عنایتی از سوی خدا و اهل بیت(ع) و نظارت عالی مرجعیت شیعی نسبت به فعالیت های خود می دانیم.حسینی قزوینی افزود: این شبکه ماهواره ای با در اختیار داشتن توان علمی جمع قابل توجهی از کارشناسان و محققان حوزه علمیه قم دارای ۱۳ گروه علمی و همچنین شورای عالی سیاست‌گذاری شامل حضرات آیات حسینی بوشهری، اعرافی، نجم الدین طبسی و مبلغی است و تمام برنامه‌های شبکه در شورای علمی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با توجه به درخواست مخاطبان و نیازهای روز اعتقادی و معرفتی، برنامه‌ها پخش می‌شود.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/12/24/13901224000092_PhotoL.jpg

جبهه اصلی جنگ نرم

وی همچنین با بیان این که امروز وهابیت تکفیری با فریب برخی مسلمانان از کشورهای مختلف به ویژه تازه مسلمانان اروپایی و سوءاستفاده از جهل آنها، اقدام به تشکیل گروه‌های تروریستی همچون داعش و جبهه النصره کرده است، تصریح کرد: در کنار مقاومت جان فشانانه برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) در عراق و سوریه و مقابله با وحشی گری داعشی ها ، ما هیچ گاه نباید از فعالیت رسانه ای در مقابله با شبهه پراکنی و فعالیت‌های مسموم

شبکه‌های ماهواره ای و نیز سایت‌های اینترنتی در اختیار وهابیت غافل شویم چرا که امروز جبهه اصلی جنگ نرم در بحث فضای مجازی و حوزه رسانه ای است.


روزان/تجلیل از حاتمی‌کیا و سلحشور در کنگره "شهدای هنرمند"

روزان نیوز- حاتمی کیا و سلحشور در کنگره شهدای فیلم و سینما تجلیل می شوند.

دبیر کنگره شهدای رسانه گفت: کنگره تخصصی شهدای فیلم و سینما در حالی برگزار خواهد شد که علاوه بر 6 شهید هنرمند از افرادی چون فرج‌الله سلحشور، ابراهیم حاتمی‌کیا، نرگس آبیار،‌ حسین مهدویان، محمد داودی تقدیر به عمل خواهد آمد.

صبح امروز نشست خبری کنگره تخصصی شهدای فیلم و سینما (جاودانه‌های نور)، در سالن جلسات میثاق سازمان صدا و سیما برگزار شد.

محمود عاطفی رئیس بسیج رسانه ملی و رئیس کنگره شهدای فیلم و سینما در ابتدای این مراسم گفت: از اینکه موضوع شهدا به خصوص شهدای عرصه هنر دغدغه ذهنی شما و رسانه‌هایتان است قدردانی می‌کنم.

وی درباره اهمیت این موضوع نیز گفت:‌ موضوع شهدای عزیز به خصوص شهدای هنرمند از این جهت اهمیت دارد که آنها به عنوان حلقه‌های وصل از آن دوره از تاریخ برای ما به منزله یادآوری هستند و ما هر چه از دوران دفاع مقدس فاصله می‌گیریم احساس عطش و نیاز افکار عمومی در جامعه را به سمت این موضوع بیشتر حس می‌کنیم.

http://dl.nasimonline.ir/FileRepository/2016/1/13/635882949993144515.jpg

وی افزود: شهدا در استمرار رسالتی که دارند این اذن را به ما می‌دهند که با تأسی از راه آنها این حلقه‌های وصل را برقرار کنیم و همه ما به لطف خداوند در توفیق برگزاری این همایش سهیم هستیم.

وی درباره اهداف این مراسم گفت:‌ جامعه هنری از اهداف بزرگ ماست و امروزه فضای این جامعه نشان می‌دهد که به شدت به پیام هنرمندان شهید نیاز داریم.

رئیس بسیج رسانه ملی در ادامه افزود: هنرمندان شهید هنر را در سفره حرام دیگران ندیدند و در ادامه استفاده از عبارات زیبای ادبی نیز نمی‌تواند قبح عملکرد برخی‌ها را توجیه کند.

وی با اشاره به مهاجرت برخی از هنرمندان به شبکه‌های بیگانه بیان داشت:‌کسانی که با ادعای عدم آزادی به سفره‌خواری جیره استکبار روی می‌آورند همین افراد هستند و پولی که امروزه در شبکه‌های بیگانه خرج برخی از این هنرمندان می‌شود بوی خون مظلومیت شهدای مسلمان را می‌دهد.

وی ادامه داد:‌ خوشبختانه امروزه هنرمندانی داریم که قلب بزرگی دارند وقتی کلمه هنرمندان انقلابی را به کار می‌بریم به نوعی تخصیص این موضوع به هنرمندان شهید را در نظر داریم.

وی درباره هدف از برگزاری این کنگره نیز گفت:‌ این کنگره سعی دارد معارف برگرفته از راه هنرمندان که امروز در میان ما نیستند را به جوانان انتقال دهد و ما درست در زمانی اقدام به برگزاری این کنگره کرده‌ایم که جامعه به شدت به این موضوع احتیاج دارد.

عاطفی درباره زمان برگزاری کنگره تخصصی شهدای فیلم و سینما نیز گفت: روز دوشنبه مورخ 10.28 ساعت 18:30 این مراسم در سالن اجتماعات کوثر صدا و سیما و با حضور جمع کثیری از هنرمندان تلویزیون و سینما به همراه خانواده‌هایشان برگزار خواهد شد.

در ادامه این مراسم حجت‌الاسلام علیرضا رستگاران دبیر کنگره شهدای رسانه درباره برگزاری این مراسم گفت: یکی از اهداف این کنگره شناسایی افرادی است که در رشته‌های مختلف هنری فعال بودند تا به حال 2 هزار و 60 شهید در حوزه‌های شعر، ادبیات، سرود و موسیقی و ... شناسایی شدند و همچنین یک سایت تحت عنوان کنگره شهدای هنرمند نیز راه‌اندازی شده است.

وی ادامه داد: بعد از شناسایی این افراد از طرف ستاد مرکزی کنگره نشست‌هایی در سطح استانی برگزار شد که هر رشته‌ای هنری در یک استان کنگره‌ای را برگزار کرد کنگره‌ای که در این دوره برگزار می‌شود در بخش استانی ابتدای سال 94 در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد. در کنگره نیز از 6 خانواده هنرمندان شهید تقدیر خواهد شد.

رستگاران در ادامه این مراسم بیان داشت:‌ تا به حال 131 شهید شناسایی شده که در زمینه‌های مختلف نویسندگی، تصویربرداری، تهیه گزارش، بازیگری،‌کارگردانی و... فعال بودند که برخی از آنها نیز شهدای رسانه ملی هستند که در دوران دفاع مقدس در جبهه‌ها حضور داشته و شهید شدند.

وی با بیان نام‌های این خانواده‌های شهدا نیز گفت: از این شهدا می‌توانند به افرادی چون شهید حسن هادی (خبرنگار صدا و سیما)،‌ شهید احمد آریایی، شهید مهدی فلاحت‌پور (از گروه روایت فتح در گزارش و خبر)، شهید محمدعلی شاهمرادی (فرمانده نظامی و بازیگر)،‌ شهید منوچهر کریمی مؤید (خبرنگار صدا و سیما)، شهید پیمان بزرگ‌زاده (فیلم‌نامه‌نویس و بازیگر)‌ در ادامه تقدیر خواهد شد.

http://www.sourehcinema.ir/website_contents/uploads/2016/01/2000-shahid-neshast.jpg

وی درباره بخش‌های دیگر این مراسم نیز گفت:‌علاوه بر تقدیر از هنرمندان شهید از افراد و هنرمندانی که در این سال‌ها آثاری در قالب دفاع مقدس تهیه و تولید کردند نیز تقدیر خواهیم کرد که از جمله آنها می‌توان به ابراهیم حاتمی‌کیا، حسین مهدویان، نرگس آبیار، محمد داودی، فرج‌الله سلحشور، حسینی (جانباز خبرنگار)، نیز تقدیر به عمل خواهد آمد.

وی با اشاره به آیتم‌های دیگر این برنامه نیز افزود:‌ در این برنامه سخنرانی آیت‌الله جوادی آملی را نیز خواهیم داشت و از صحبت‌های ایشان استفاده خواهیم کرد.

رستگاران ادامه داد: کلیپی در تقدیر از شهدای هنرمند به خوانندگی حامد زمانی ساخته شده که در این مراسم پخش می‌شود. همچنین از تمامی شهدا نیز در قالب وله‌های سه دقیقه‌ای تصاویری پخش می‌شود. همچنین از 4 اثر رونمایی می‌شود که قرار است در دستور تولید تلویزیون قرار بگیرند.

دبیر کنگره شهدای رسانه ادامه داد:‌کلیپی نیز از فیلم پرواز در شب به کارگردانی رسول ملاقلی‌پور و بازی فرج‌الله سلحشور نیز در این مراسم پخش خواهد شد.

او همچنین ادامه داد: نماهنگی به صورت زنده که تولید مرکز بسیج سازمان صدا و سیما است برای اولین بار در این مراسم پخش خواهد شد.

رستگاران ادامه داد: این کنگره دارای 6 کنگره است که تعداد 5 کنگره فرعی در رشته‌های سرود و موسیقی، شعر و ادبیات، تجسمی و عکس، تئاتر، فیلم و سینما است و یک اجلاسیه نهایی هم دارد.

وی با اشاره به نام تمام این کنگره‌ها بیان داشت:‌کنگره شهدای سرود و موسیقی با نام نغمه‌های عاشقی، کنگره شهدای شعر و ادب با نام ترنم پرواز، کنگره شهدای رشته تئاتر با نام ملکوتیان صحنه، کنگره شهدای تجسمی و عکس با نام مشق شیدایی، در روزهای مشخصی برگزار می‌شود.

همچنین اجلاسیه نهایی توسط بسیج هنرمندان و سازمان روایت فتح در تاریخ یک بهمن در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار می‌شود و از شهدای شاخصی چون شهید آوینی و شهید رستگار نیز تقدیر به عمل خواهد آمد.

در انتهای این نشست خبری از پوستر کنگره تخصصی شهدای هنرمند (فیلم و سینما)‌ با حضور رستگاران و عاطفی رونمایی شد.

شرق/گفت‌وگو با علی‌اصغر سعیدی درباره تأثیر چندشغله‌بودن شهروندان بر جامعه ایران

اشتغال در ایران لزوما عامل رفاه نیست

نگار حسینی

در سال‌های اخیر با افزایش افسارگسیخته تورم، نیاز افراد به داشتن شغل دوم برای تأمین معیشت، افزایش یافته است هرچند این دوشغله‌بودن در برخی موارد بابت داشتن فراغت لوکس‌تر است، غالب اوقات، شغل اول کفاف مخارج خانواده را نمی‌دهد. با پایین‌آمدن قیمت نفت و سخت‌ترشدن وضع اقتصادی، احتمالا نیاز به چند شغل در میان افراد جامعه و به‌ویژه سرپرستان خانوار شدت می‌گیرد. با علی‌اصغر سعیدی، جامعه‌شناس اقتصادی و عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، درباره تأثیرات این چندشغله‌بودن بر جامعه ایران گفت‌وگو کرده‌ایم:

http://www.tccim.ir/images/news_image/TCCIMir_940824_40250.Jpeg

به نظر می‌رسد به‌ویژه در سال‌های اخیر، مردم ناچارند برای تأمین هزینه‌های زندگی، در شیفت‌های متعددی کار کنند. این روند از چه زمانی آغاز شده و با توجه به پایین آمدن درآمدهای نفتی، برآورد شما از آینده این وضعیت چگونه است؟

مسئله دوشغله‌بودن مختص ایران نیست و در همه ساختارهای اقتصادی دنیا وجود دارد. دوشغله‌بودن، جنبه‌های مختلفی دارد. باید بگویم این پدیده به بازار کار بستگی دارد. گاهی این بازار بسیار انعطاف‌پذیر است و ممکن است شغل‌های موقتی را ایجاد کند و البته طبیعی است که افرادی متقاضی این مشاغل باشند. باید دید متقاضیان این مشاغل چه کسانی هستند. هنگامی‌که از شغل دوم حرف می‌زنیم، باید بدانیم که انگیزه‌ها و عواملی که در انتخاب شغل دوم مؤثر است، با شغل اول متفاوت است. نتیجه مطالعاتی که در ایران انجام شده است، نشان می‌دهد حدود ٧٠ درصد شاغلان در شغل دوم، بیش از چهار ساعت کار می‌کنند. این یعنی ٣٠ درصد افرادی که شغل دوم دارند، ممکن است کمتر از چهار ساعت در روز، در این شغل فعالیت داشته باشند. نکته‌ای که وجود دارد این است که وقتی می‌گوییم شغل دوم، در ظاهر به نظر می‌رسد که انتخاب آن فقط ناشی از وضعیت درآمدی است. البته این درست است و یکی از عواملی که در انتخاب شغل دوم ازسوی افراد مؤثر است، محدودیت‌های مالی شغل اول است اما این تمام دلیل نیست. دوشغله‌بودن در میان حرفه‌ای‌ها نیز وجود دارد و انگیزه‌ها در این باره متفاوت است. درواقع، لزوما شغل دوم به‌تنهایی دلیل کم‌بودن درآمد یا وضعیت بد اقتصادی فرد نیست. مطالعات دیگری در ایران انجام شده است که نتایج آن حاکی از آن است که در بازه زمانی سال‌های ٧٠ تا ٨٠ و بعد از ٨٠ تا امروز، چیزی در حدود ١٧ درصد نیروی کار در شغل دوم مشغول بوده است. درحال‌حاضر، این رقم افزایش یافته و در حدود ٢٤ تا ٢٥ درصد نیروی کار در شغل دوم مشغول هستند؛ اما عواملی که در انتخاب شغل اول دخیل‌اند عبارت‌اند از: سن، درآمد، میزان تحصیلات، تأهل و جنسیت، اما در شغل دوم، درآمد و سن بیشتر مؤثرند. درواقع، هرچه سن بالاتر می‌رود، نیاز به شغل دوم بیشتر می‌شود. درباره درآمد هم واضح است که محدودیت‌های درآمدی، یکی از عوامل مؤثر در انتخاب شغل دوم است. جنسیت، از این جهت مؤثر است که در ایران به‌طورمعمول، مردان نان‌آور خانه هستند (هرچند در سال‌های اخیر و با مستقل‌تر شدن زنان، شغل دوم در میان زنانی که خود مسئولیت تأمین معاش خود را به عهده دارند، نیز دیده می‌شود)؛ اما مورد دیگری که کمتر به آن توجه می‌شود، آن است که حرفه‌ای‌ها معمولا در ساختار بازار کار ایران دوشغله‌اند.

افراد در بازار کار چگونه شغل دوم را پیدا می‌کنند؟

نکته مهمی که وجود دارد و باید به آن توجه کرد، آن است که به‌طورمعمول مجموعه روابط و پیوندهای ضعیف و قوی اجتماعی که در انتخاب شغل مؤثر است، روی انتخاب شغل دوم هم تأثیر می‌گذارد. پیوندهای قوی، معمولا به پیوندهای خانوادگی اشاره دارد و پیوندهای ضعیف، به روابط دوستانه و آشنایی. می‌شود گفت چون این شبکه‌های روابط اجتماعی و پیوندهای ضعیف در کشورهای سنتی مانند ایران قوی‌تر است، شغل دوم هم در دسترس‌تر مي‌شود. تحقیقاتی که انجام شده است، نشان می‌دهد که در شغل اول تأهل، سن و تحصیلات مؤثر است و در پیداکردن شغل دوم، بیشتر تعداد فرزندان و هزینه خانوار و محدودیت‌های مالی نقش دارند. تحقیقات دیگری هم نشان می‌دهد که سن در انتخاب شغل دوم مؤثر است. اما چرا؟ این بیشتر بابت ساخت بازار کار ایران است. بازار کار یک عرضه دارد و یک تقاضا. در بخش عرضه بازار کار ایران، بخش دولتی یا عمومی بیش از همه شغل عرضه می‌کند و برای شغل نخست افراد بهترین انتخاب است. این بخش در سال‌های اخیر، با عرضه کم روبه‌روست. افراد در این بخش، امنیت شغلی بالا و دستمزد پایین می‌گیرند و حوالی ٥٠ سالگی نیز بازنشسته می‌شوند. این بازنشستگان- اگر بازنشستگی را بازتعریف کنیم و شغل دوم را در حدود چهار ساعت بدانیم- معمولا شغل دوم دارند و این البته هم به سن پایین بازنشستگی یعنی توانایی کارکردن برمی‌گردد و هم به درآمد خانوار.

http://tejarat.donya-e-eqtesad.com/image.ashx?path=MjAxMy85LzIyL2Q1MzgyYmVkLWYyNzYtMGNlZS01YzJlLWZkYzMyOTc3NmExNy5qcGc!&size=600x600&sizemode=KeepAspectRatio

به نظر می‌رسد این پدیده درحال گسترش است؛ یعنی کارکردن افراد بعد از بازنشستگی. این‌طور نیست؟

علت کارکردن برخی بازنشسته‌ها، تا حد زیادی به درآمد برمی‌گردد. اولا ساخت خانواده سنتی ایرانی هنوز پابرجاست؛ یعنی حمایت والدین از فرزندان و چون بی‌کاری جوانان رو به افزایش است و خانواده مخارج آنها را و حتی مخارج تحصیل را می‌پردازد، بی‌کاری جوانان به فقر خانواده منجر شده؛ یعنی چون خانواده فرزند را از خود نمی‌راند، بی‌کاری‌اش روی دوش والدین افتاده است. به‌علاوه درآمد بازنشستگان با تورم هیچ نسبتی ندارد و چاره‌ای جز کارکردن برایشان نمی‌ماند. البته دلایل دیگری هم مانند جست‌وجوی هویت گم‌شده کاری‌شان در اثر بازنشستگی، وجود دارد که حتی با شغل دوم هم قابل دست‌یابی نیست. به‌نظرم نظام تأمین اجتماعی در ایران اگر فکر جدی به حال بازنشستگان نکند، خانواده ایرانی آسیب می‌بیند.

شغل دومی که شما تعریف می‌کنید به طور معمول انتخابی است و مردم لزوما ناچار به انتخاب آن نیستند، بنابراین می‌توانیم بگوییم ناچار نیستند زمان بسیار زیادی هم در آن شغل سپری کنند که روی باقی زندگی‌شان تأثیر ویژه‌ای بگذارد؟

این یک انتخاب است، ولی به‌طور معمول فرد به لحاظ محدودیت‌های مالی مجبور به این انتخاب می‌شود. البته اگر در تابع مطلوبیت فرد نگاه کنیم فرد بین شغل دوم و فراغت باید یکی را انتخاب کند. اگر مطلوبیت او فراغت لوکس باشد، امکان اینکه دست به انتخاب شغل دوم بزند، بالاست؛ اما اگر فراغت پستی انتخاب کند احساس نیاز کمتری می‌کند؛ چون شغل اول زندگی معمولا باید معیشت فرد را تأمين کند.

شما فرض را بر این گذاشته‌اید که شغل نخست معیشت را تأمین می‌کند و افراد برای اینکه فراغت باکیفیت‌تری داشته باشند شغل دوم می‌گیرند. ولی در میان بخش قابل توجهی از افراد جامعه، شغل اول نیازهای اساسی معیشتی را تأمین نمی‌کند که ماجرا به تأمین خواسته‌ها (چه لوکس و چه غیرلوکس) برسد و در واقع شغل دوم برای تأمین نیاز است.

درست است؛ آنچه گفته شد از ابعاد اقتصاد نظری مطرح است و در شرایط بازار کار ایران فعلا صدق نمی‌کند. در جامعه ایران ما روزبه‌روز افرادی داریم که با وجود اینکه شغل اول دارند و این شغل به خاطر ساخت بازار کار دولتی ایران که از شاغل حمایت می‌کند امنیت دارد اما هنوز نیازمند شغل دوم‌ هستند چون سطح تورم بسیار بالاتر از افزایش حقوق و دستمزدهاست. این‌طور می‌شود این را بازتعریف کرد که شغل‌داشتن برخلاف کشورهای غربی که شغل را یک عامل رفاه می‌دانند، در ایران لزوما عامل رفاه نیست و فردی که در بخش دولتی است (ساختار اصلی بازار کار ایران دولتی است)، نمی‌تواند نیازهای معیشتی را تأمین کند و در نتیجه کار به شغل دوم می‌کشد. در غرب انعطاف‌پذیری بازار کار شغل‌های کوچک و موقت ایجاد می‌کند و این نه برای تأمین نیازها بلکه برای تأمین خواسته‌ها به کار گرفته می‌شود. در ایران اما قضیه برعکس است؛ یعنی ما با گروهی روبه‌رو هستیم که نه تنها محدودیت‌های مالی دارند بلکه شغل دوم هم کفاف زندگی‌شان را نمی‌دهد؛ پس انتخاب بین فراغت پَست و فراغت لوکس نیست. این تأثیر زیادی روی کارایی سازمان‌های اداری دارد. شما هنگامی که به سازمان‌های اداری نگاه می‌کنید، یکی از عواملی که موجب می‌شود کارایی چندانی در این نظام وجود نداشته باشد، کم‌بودن دستمزدهاست به‌ویژه در شرایط بد اقتصادی و البته در ایران به‌ویژه با کاهش درآمدهای نفتی، این شرایط و کارایی نظام اداری دولتی بدتر خواهد شد.

در چنین شرایطی که تورم بیشتر می‌شود به طور معمول دولت‌ها چه سیاست‌هایی در پیش می‌گیرند؟

در سال‌های اخیر از کارگران تا کارمندان میزان دستمزدها زیر تورم بوده است. سیاست‌هایی که در چنین شرایطی به کار گرفته می‌شوند، سیاست‌های تأمین اجتماعی است که انواع مختلفی دارد و به طور عمده از طریق ایجاد رفاه شغلی صورت می‌گیرد. برخی از اقداماتی که در این سیاست‌ها انجام می‌شود عبارتند از دادن کمک‌های جنسی به کارگران و کارمندان یا مثلا حق سرویس ایاب و ذهاب و کارت‌های مختلف رفاهی که بسته به نیازهاست. ما در این موارد مفهومی به‌نام نیازهای دستوری داریم؛ یعنی متخصصان و سیاست‌گذاران در این موارد باید تشخیص دهند چه نیازی مهم‌تر است و برای تأمین اقدامات باید متمرکز و هدفمند باشند و تلاش کنند با بسته‌های رفاهی نیازهای رفاهی فرد حفظ شود.

شما روی کارمندان دولت تأکید می‌کنید. بخش قابل‌توجهی از شاغلان در بخش خصوصی به کار مشغولند و به طور معمول اگر چنین سیاست‌هایی تعریف شود هم، چنین بسته‌هایی دریافت نمی‌کنند.


هنگامی که درآمدهای نفتی کاهش می‌یابد به یک طرح تأمین اجتماعی هدفمند نیاز است؛ چون عموما در چنین شرایطی گروه‌هایی تحت فشار قرار می‌گیرند که در دهک‌های پایین قرار دارند. نظام تأمین اجتماعی ما نظامی بدون تبعیض است؛ مثلا به یارانه نقدی نگاه کنید تقریبا ٩٠ درصد جمعیت یک مبلغ دریافت می‌کنند، در صورتی که در موقع نوسانات قیمت نفت هرگز طبقات مختلف به یک نسبت تحت‌تأثیر قرار نمی‌گیرند، بنابراین این نقطه پاشنه آشیل دولت‌هاست. اینجاست که هنگام انتخابات کسانی که توانسته‌اند هدف را روی مسائل رفاهی مردم بگذارند، رأی بیشتری می‌آورند. این امر نشان می‌دهد مسئله در نظر مردم مهم است ولی در نهایت دولت‌ها به این مسئله نمی‌پردازند. در حال حاضر که دو سال از عمر دولت روحانی می‌گذرد، هیچ طرحی برای شناسایی اقشار آسیب‌پذیر در دست نیست. این مورد عجیبی است. مثلا نگاه کنید به کشورهای دیگر. در دوره رکود اقتصادی ١٩٧٠ در انگلستان محققانی چون تاونسند مأمور شدند که گروه‌های آسیب‌پذیر را شناسایی کنند. این کار در یک طرح جامع انجام شد و براساس آن طرح رفاهی منسجمی تدوین شد که ضمن آزمون وسع مالی از افراد براساس ویژگی آسیب‌پذیری‌شان حمایت کردند. وزارت رفاه ما به این مسئله توجه نمی‌کند و حتی تحقیقی هم در این مورد صورت نگرفته است. البته علت این نوع طرح‌های اجتماعی فراگیر و بدون تبعیض به ساخت درآمدهای دولت که بیشتر بر نفت متمرکز است تا بر مالیات، برمی‌گردد. در ساخت دولت رانتی همه احساس می‌کنند درآمدهای دولت حقشان است. دولت بین آنها تمایز قائل نمی‌شود، سیاست‌ها پوپولیستی می‌شود و رفتار دولت با همه یکسان است.

اینکه کارکردن در چند شیفت موجب می‌شود فرد به نیازهایی مانند نیازهای بهداشتی و تفریحی و استراحت کمتر رسیدگی کند ممکن است در آینده موجب شود او بیش از فردی که در شیفت‌های کمتری کار کرده به مراقبت‌های بهداشتی نیازمند شود. این یعنی احتمالا هرچه در کار به‌دست آورده باید صرف برگرداندن سلامت‌اش شود. در‌نهایت و در نگاه کلان او چیزی به‌دست نیاورده است. جامعه‌ای که بخش قابل‌توجهی از افراد آن چنین وضعیتی دارند را چگونه می‌بینید؟

اجازه دهید مسئله را این‌گونه بررسی کنیم؛ جوامع فعلی ازجمله جامعه ایران در عصر جهانی‌شدن، ساخت جامعه مصرفی به‌خود گرفته‌اند. بنابراین اگر در گذشته افراد جامعه هویت خودشان را از قوم و نژاد و طبقه اجتماعی و خرده‌فرهنگ‌ها می‌گرفتند، اینک از مصرف و سبک زندگی مصرفی هم می‌گیرند؛ به‌عبارت‌دیگر، یکی از ویژگی‌های جامعه مصرفی نفوذ فرهنگ مصرفی است؛ یعنی افراد جهان‌بینی و هویت خود را از طریق مصرف تعریف می‌کنند. هنگامی که تحریم اتفاق افتاد، دسترسی ایران به بسیاری از کالاها فراهم نبود، این هم در سطح کلان و هم در سطح خرد رخ داد. درحال‌حاضر بیش از اینکه ارزش یک کالا در مبادله باشد، در بیرون از بازار نیز بابت ایجاد هویت و شکل‌دادن به سبک زندگی اهمیت دارد؛ یعنی ارزش مصرفی. در چنین جامعه‌ای مصرف‌نکردن یعنی بحران هویت و نمی‌توان افراد را با مفهوم قناعت راضی کرد. ما در جامعه‌ای هستیم که همه نوع کالایی از طریق ماهواره و شبکه‌های اجتماعی نشان داده می‌شود و ابژه انباشت کالا همه‌جا هست؛ درحالی‌که نمی‌توانند به‌راحتی مصرف کنند. فردی که در این جامعه زندگی می‌کند چه متعلق به طبقه کارگر و چه متوسط باشد، احساسی که در اثر تورم و رکود اقتصادی پیدا می‌کند، فقر مضاعف است. در سال‌های آینده این وضعیت دشوارتر می‌شود. نمی‌توان به فردی که همه‌چیز را می‌بیند بگویید که قناعت کند. جامعه جدید، جامعه پیچیده‌ای شده است. تقسیم کار در آن شدیدتر است. در چنین جامعه‌ای حرفه‌ای‌ها نقش بالاتری می‌گیرند. در بازار کار اتفاقا دو دسته هستند که فقر مضاعف را تجربه می‌کنند: یک دسته طبقات پایین درآمدی و یک دسته حرفه‌ای‌هایی که سرمایه فرهنگی بالایی دارند و سرمایه اقتصادی پایینی. بدترین شرایط یک جامعه هنگامی است که می‌تواند سرمایه فرهنگی تولید کند؛ اما نمی‌تواند این سرمایه را به سرمایه اقتصادی تبدیل کند. این یکی از مشکلاتی است که در جامعه ما به‌چشم می‌خورد و خیل مهاجران و فرار مغزها هم ناشی از همین است. امکان دارد با کاهش درآمدهای نفتی بخشی از یارانه‌هایی که دولت به بخش بهداشت می‌داد قطع شود. حرفه‌ای‌هایی که در بازار بهداشت کار می‌کنند به‌طورمعمول هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی مشغولند. یکی از مسائلی که بعد از این به‌وجود خواهد آمد و روی وضعیت بهداشتی جامعه تأثیر خواهد گذاشت، همین دوشغله‌بودن پزشکان در وضعیت تورم است. کاری که دولت روحانی درباره یارانه کرد، این بود که تلاش کند با افزایش حقوق و دستمزدهای حرفه‌ای‌ها در بخش دولتی جلوی خروج و دوشغله‌شدن آنها را بگیرد یا دست‌کم میزان کار اینها در بخش خصوصی را کم کند و انگیزه را برای بخش دولتی افزایش دهد تا کیفیت خدمات بالا رود و درضمن پرداخت از جیب مردم بابت هزینه‌های درمان کم شود. با کاهش درآمدهای نفتی همان فاصله‌ای که بین حقوق بخش دولتی و خصوصی در حوزه بهداشت وجود دارد، بیشتر می‌شود و این فشار روی کیفیت خدمات دولتی تأثیر می‌گذارد و مردم نه‌تنها از افزایش هزینه درمان رنج خواهند برد؛ بلکه از کیفیت خدمات بهداشتی هم تأثیر خواهند گرفت. نخستین کاری که دولت لازم است انجام دهد نظارت بر میزان تعرفه‌هاست که تعرفه‌های درمان بخش خصوصی بالا نرود که برای این‌ کار باید ضعف مقررات‌گذاری و نظارت را بپوشاند. شکاف بین بخش خصوصی درمان و بخش دولتی یا دوشغله‌بودن پزشکان هم بر کیفیت، هم بر عدالت و هم بر هزینه از جیب مردم اثر می‌گذارد.


با‌این‌حساب هرچه پیش برویم این افرادی که به داشتن شغل دوم ناچارند، ضعیف‌تر و ضعیف‌تر می‌شوند و در یک چرخه معیوب نه‌تنها زمان که سلامتشان را هم از دست می‌دهند و دوباره موفق نمی‌شوند آن را احیا کنند.

مخصوصا در مناطق شهری که تقریبا همه هزینه‌ها یک اثر مضاعف بر طبقات پایین دارد، این تأثیر بسیار زیادی می‌گذارد.

هنگامی که پدری چند شیفت کار می‌کند درعمل، در خانه پدر غایب خواهد بود. این چه تبعاتی روی خانواده، همسر و فرزندان خواهد داشت؟

من مسئله تأثیر غیبت پدر را اینگونه می‌بینم: به‌نظر می‌رسد در دو دهه اخیر در جامعه ایران علت کاهش میزان باروری یک‌جور آگاهی فرهنگی است. دو دهه اخیر، خانواده نسبت به فرزندان حساب دیگری باز می‌کند که بعضی به‌غلط آن را فرزندسالاری می‌خوانند. می‌شود گفت که درحال‌حاضر مفهوم فرزند بی‌قیمت در خانواده‌ها وجود دارد و حسابی که خانواده برای سرمایه‌گذاری روی فرزندان می‌کند کاملا با دو دهه قبل از انقلاب و اوایل انقلاب که میزان باروری بالا بود، متفاوت است. این نگاه دیگری به فرزند است که به‌عنوان یک سرمایه فرهنگی به آن نگاه می‌شود. در جامعه سنتی به بچه‌ها به‌عنوان نیروی کار نگاه می‌شد؛ بنابراین تقاضا برای فرزند بالا بود؛ اما اینکه تقاضا برای داشتن فرزند پایین می‌آید بابت آن است که نگاه بلندمدت‌تری به فرزند به‌وجود آمده است. پس از این جهت وقتی این تفکر سرمایه‌گذاری فرهنگی روی بچه بالا باشد، خانواده‌ها پابه‌پای بچه در همه دوره‌های تحصیلی حضور دارند و وظیفه خود می‌دانند برای او شرایط لازم رشد آموزشی و فرهنگی را مهیا کنند. در شرایط کنونی و در شرایطی که پیش‌رو داریم، خانواده‌ها گرفتار مسائل مالی می‌شوند و درنتیجه نمی‌توانند چنین شرایطی را برای فرزندان مهیا کنند و احساس ستم مضاعف یا فشار مضاعف می‌کنند. از آنجاکه به‌طور معمول پدر بابت داشتن شغلی غیر از شغل اول کمتر در خانه است، بیشترین فشار روی دوش مادران است و ناچارند بار تربیت را به‌تنهایی بر دوش بکشند؛ البته غیبت پدر تبعات دیگری دارد؛ مثلا کاهش اقتدار خانواده پدرسالار که لزوما پدیده بدی نیست؛ اما اگر ناگهانی رخ دهد ممکن است آسیب‌های اجتماعی متفاوتی برای اعضای خانواده داشته باشد.

فرهیختگان/حاشیه‌های این روزهای تلویزیون ایران

وقتی مدیری هم تماشاگر ندارد

1 بیش از یک هفته است که مجموعه طنز تلویزیونی «در حاشیه 2» به کارگردانی مهران مدیری از شبکه سه سیما در حال پخش است، ولی به نظر می‌رسد سریال تازه مدیری که روزگاری از او به‌عنوان سلطان کمدی در تلویزیون یاد می‌کردند، نتوانسته است، حتی باقی مانده مخاطبان هنوز وفادار به تلویزیون ایران را جذب کند. کافی است نگاهی به دور و برتان بیندازید و از همکاران و آشنایان و عابران‌پیاده و مسافران مترو بپرسید، آیا کسی سریال جدید مهران مدیری را دنبال می‌کند؟ بعید نیست با تعجب از شما بپرسند مگر از مهران مدیری سریال تازه‌ای در حال پخش است؟ این احتمال را هم بدهید که شانه‌ای بالا بیندازند و بگویند دیگر توقعی از مدیری و تیمش ندارند. شاید هم با چند نفری برخورد کنید که بگویند «در حاشیه2» چیز دندان‌گیری نبوده است و بعد از تماشای یکی دو قسمت دیگر آن را دنبال نکرده‌اند. راستی خود شما خبر دارید که چیزی حدود دو هفته از پخش مجموعه طنز جدید مهران مدیری می‌گذرد؟ در نظر داشته باشید اینجا داریم در مورد یکی از مهم‌ترین پدیده‌های تلویزیون ایران حرف می‌زنیم که روزگاری کوچک‌ترین حدس و گمان درباره کارهایش می‌توانست به بمبی خبری تبدیل شود، اما حالا دیگر حتی«عطسه»‌اش نیز در شبکه نمایش خانگی طرفدار ندارد.

http://www.faranaz.com/wp-content/uploads/2015/10/1823061647-faranaz-com.jpg

نشان به آن نشان که اگر دقت کرده باشید، در بین سریال‌های قاچاق و کپی پیاده‌روها هم مانوری روی فروش آن نمی‌شود. زمانی که از کنار بساط دستفروشان عبور می‌کنید، آیا به گوش‌تان خورده است که دستفروشی فریاد بزند «عطسه» جدید مدیری رسید؟ حالا این بی‌اعتنایی مخاطب به کار مدیری را در قیاس با عطش مخاطبان برای تماشای «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی در نظر بگیرید. دوشنبه‌ها لابد متوجه شده‌اید که خریداران و دانلودکنندگان غیرقانونی قسمت جدید سریال شهرزاد در دور و برمان به راحتی دیده می‌شوند و در نقل قول‌های مردم هم ذکر این سریال شنیده می‌شود. در اینجا البته درباره اتفاقی که برای مهران مدیری افتاده است، با دو وضعیت روبه‌رو هستیم. یکی ریزش مخاطبان تلویزیون ایران و دیگری افول ستاره‌ای به نام مهران مدیری. عامل اول زیاد نمی‌تواند در میزان بی‌اعتنایی مخاطب به طنز «در حاشیه 2» تاثیر داشته باشد؛ چراکه پیشینه کارهای مدیری نشان می‌دهد او اغلب وقت‌ها قادر بوده است مرده‌ترین زمان پخش تلویزیون را به فرصتی طلایی تبدیل کند و در کوتاه‌مدت سیر تبلیغات را روانه آنتن کرده و سود زیادی را متوجه بخش بازرگانی صدا و سیما کند. برای اینکه پی ببرید تا چه میزان کار در حال پخش مدیری از سوی مخاطبان استقبال شده‌، کافی است به مدت زمان آگهی‌های تلویزیون و نوع آنها توجه کنید. آن هم در دوره‌ای که تلویزیون به‌شدت در تلاش جذب آگهی است و به گفته محمد سرافراز، بودجه 1400 میلیاردی آن کفاف حقوق کارمندانش را هم نمی‌دهد. یادمان باشد مدیران تلویزیون در برابر تمام حاشیه‌ها و اعتراض‌هایی که مجموعه «در حاشیه» در سری جدیدش برای آنها ایجاد کرده، ایستادگی کرده‌اند تا شاید بار دیگر کارگردان مجموعه طنز به یادماندنی «پاورچین» برای آنها برگ برنده باشد. اما حالا لااقل تا اینجای کار، پخش «در حاشیه 2» هیچ اتفاق خوشایندی را نه برای تلویزیون و نه مخاطبانش رقم نزده است. این شب‌ها مجموعه طنزی پخش می‌شود که غایب اصلی‌اش مهران مدیری است. او نه‌تنها بازی می‌کند، بلکه حتی ردی از رگه‌های خلاقیتش هنگام کارگردانی در این سریال دیده نمی‌شود و به نظر می‌رسد بازیگران در یک دورهمی در لوکیشنی ثابت، بی‌آنکه هدایت شوند و ایده‌ای برای بازی داشته باشند، یک‌ریز از هر دری حرف می‌زنند و بازی خود را در کلیشه‌ای‌ترین حالت تکرار می‌کنند. آیا مدیری خودش هم متوجه شده است که «در حاشیه 2» هیچ برگ برنده‌ای ندارد که برای اولین بار در کار خودش بازی نکرده است؟ اگر موفقیت رامبد جوان در برنامه پرمخاطب «خندوانه» را به یاد بیاوریم، متوجه خواهیم شد که ذره‌ای خلاقیت می‌تواند بار دیگر موجی میلیونی از مخاطبان را با تلویزیون ایران همراه کند.

2 بحران تلویزیون ایران تنها در مجموعه «در حاشیه 2» نمود پیدا نکرده است. مدت‌هاست که اعلام شده است مرکز گسترش فیلمنامه‌نویسی با مدیریت یکی از معاون‌های محمد سرافراز راه‌اندازی شده است. همزمان با فعال شدن این مرکز، محمود‌رضا تخشید از مرکز سریال‌سازی سیما استعفا داد تا تاکیدی باشد بر‌ ا‌ینکه مدیران تلویزیون در بخش برنامه‌های نمایشی با بحران و اختلاف جدی روبه‌رو هستند. این بحران را البته پیش از هر چیزی باید این روزها در دو سریال«کیمیا» و «معمای شاه» دید که جدا از کارگردانی ضعیف‌شان از ناحیه فیلمنامه نیز به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. جمع کردن تعدادی دیگر از چهره‌های مشهور کمدی ایران در برنامه «سه شو» به کارگردانی جواد رضویان نیز نتوانسته است موفقیتی برای شبکه سه به همراه داشته باشد. به راستی چه اتفاقی افتاده است که تلویزیون ایران روزگاری با همین بازیگران می‌توانست مخاطبان زیادی را جلب کند ولی امروز دیگر حنای هیچ کدام‌شان رنگی ندارد؟

http://cdn.bartarinha.ir/files/fa/news/1394/7/21/668438_128.jpg

3 تاثیر اندک تلویزیون به حدی است که حتی بهروز افخمی نیز در برنامه هفت اعلام کرده پخش آگهی ماهواره‌ای برخی فیلم‌ها توانسته است روی فروش آنها تاثیر بگذارد و آنها را به کارهای پرمخاطبی تبدیل کند. همزمان با سخنان افخمی، ماجرای تعهد از تهیه‌کنندگان سینمایی برای پخش آگهی‌های بازرگانی‌شان رسانه‌ای شد. بنابر گزارش‌های منتشر شده، تلویزیون ایران برای پخش آگهی فیلم‌های سینمایی از تهیه‌کنندگان آن تعهد می‌گیرد تا اگر در شبکه‌های ماهواره‌ای فیلم‌شان تبلیغ شود، خسارت پرداخت کنند. ضمن اینکه دیگر محصولات سینمایی آنها از حق تبلیغ برخوردار نخواهند بود. مسئولان سینمایی کشور نیز بار‌ها به صراحت اعلام کرده‌اند که پخش تیزرهای سینمایی در شبکه‌های ماهواره‌ای غیرمجاز، منع قانونی دارد، بنابراین سازندگان این فیلم‌ها نباید تیزر فیلم‌هایشان را برای تبلیغ در اختیار شبکه‌های غیرمجاز ماهواره‌ای قرار دهند. به دنبال رسانه‌ای شدن این ماجرا بود که دیروز روابط‌عمومی سازمان صدا و سیما توضیح داده است: «بخش عمده‌ای از تیزرهای فیلم‌های سینمایی تولید داخل کاملا به‌صورت رایگان از سوی صداوسیما پخش می‌شود تا رسانه ‌ملی نیز به سهم خود در پازل حمایت از صنعت سینما نقش خود را ایفا کرده باشد. نگاه رسانه‌ملی به پخش رایگان تیزر فیلم‌های سینمایی داخلی، نگاهی حمایتی است که با هدف معرفی این فیلم‌ها و تشویق مخاطبان برای تماشای آنها انجام می‌شود. از سویی، مسئولان سینمایی کشور نیز بار‌ها به صراحت اعلام کرده‌اند که پخش تیزرهای سینمایی در شبکه‌های ماهواره‌ای غیرمجاز، منع قانونی دارد، بنابراین سازندگان این فیلم‌ها نباید تیزر فیلم‌های‌شان را برای تبلیغ در اختیار شبکه‌های غیرمجاز ماهواره‌ای قرار دهند.» روابط‌عمومی سازمان صدا و سیما در ادامه تاکید کرده است: «اداره کل بازرگانی صداوسیما با بررسی‌های کار‌شناسی به این نتیجه رسیده که در ادامه این حمایت، در فرم قرارداد پخش تیزر، این تعهد را از سازنده اخذ کند که چنانچه از حمایت فرهنگی رسانه‌ ملی برای پخش رایگان برخوردار شود نمی‌تواند تیزر فیلم خود را برای پخش در اختیار شبکه‌های ماهواره‌ای غیرمجاز قرار دهد.»

قانون/ساز فجر كو ك نيست

مينا مهري

حال و هواي اين روزهاي جشنواره سي و يكم موسيقي فجر خوب نيست و هرروز اخبار جديدي از برگزاري اين جشنواره به گوش مي‌رسد كه نشان مي‌دهد ساز موسيقي فجرحسابي ناكوك است. بزرگ‌ترين فستيوال موسيقي كشور در حالي نزديك به يك ماه ديگر قرار است آغاز به كار كند كه هنوز ساز و كار دقيق جشنواره و نحوه برگزاري آن اصلا مشخص نيست.از طرفي 4 داور اين جشنواره انصراف داده‌اند و از طرف ديگر هرروز خبري تازه از اين جشنواره در خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي مختلف به گوش مي‌رسد و مسئولان جشنواره فجر در نشست‌هاي مطبوعاتي‌اي كه اين روزها انگار بيشتر به صورت نمايشي برگزار مي‌شود سعي به عادي نشان دادن شرايط دارند و به روال جشنواره‌هاي معمول تمامي آداب قبل از برگزاري جشنواره را به جا مي‌آورند بي آنكه به درستي برگزار شدن يا نشدن اين جشنواره مشخص باشد. جشنواره سي و يكم موسيقي فجر از آن دست جشنواره‌هایی است که بعد از انتخاب حمیدرضا نوربخش به عنوان مدیر وارد فاز کاملا متفاوت و دگرگون شده ای شد. جریانی که به دلیل حضور نوربخش در سمت مدیرعامل خانه موسیقی و انتقادهای وارده چند ماهه اخیر به این نهاد خالی از حاشیه و برداشت‌های ریز و درشت نیست.

به هر حال موضوعاتی چون نحوه انتخاب حمیدرضا نوربخش به عنوان مدیر جشنواره برای اولین بار در ساختار مدیریتی آن، حضور تهمورس پورناظری در مقام مشاور جشنواره، ایجاد تغییرات اساسی در نحوه ورود گروه‌های منتخب به جدول برنامه‌ها، حذف بخش‌های رقابتی و نسلی دیگر، نحوه واگذاری بلیت فروشی جشنواره به سامانه‌های رسمي‌فروش از طریق شبه مناقصات، نحوه فعالیت‌های حسن ریاحی به عنوان دبیر جشنواره بعد از انتخاب مدیر، استعفای علی ترابی از دبیری اجرایی جشنواره، تفویض اختیارات بسیاری از فعالیت‌های ستاد جشنواره از انجمن موسیقی ایرانی به موسسه توسعه هنرهای معاصر، خارج شدن فرهنگسرای نیاوران از جدول جشنواره و حاشیه‌های رد و تایید شده این خبر، نحوه حضور موسسه «کار و اندیشه» که در نشست رسانه‌ای جشنواره به عنوان اسپانسر معرفی شد، افتتاحیه زودهنگام جشنواره در قالب عنوان «آیین گشایش»، نحوه حضور ارکستر سمفونیک تهران و سوءتفاهم به وجود آمده میان علی رهبری و مدیران این رویداد و موضوع انصراف چند هنرمند از ترکیب هیات داوران تنها بعضي از حواشي آغاز جشنواره سي و يكم هستند که هنوز علت و چرايي بسياري از آن‌ها معلوم و مشخص نيست.

http://7gah.ir/wp-content/uploads/%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D9%81%D8%AC%D8%B1..jpg

سريال استعفاي داوران جشنواره

طی روزهای گذشته علی جعفری پویان نوازنده ویولن، نگار خارکن نوازنده کمانچه، پویا سرایی مدرس نوازنده و رهبر ارکستر، شروین مهاجر و البته میثم مروستی یا به طور رسمي یا از طریق شبکه‌های مجازی انصراف خود را از سمت داوری سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر به صورت عمومي اعلام و هركدام به نحوي توضيح داده‌اند كه با جشنواره سي و ِيكم قطع همكاري كرده‌اند.البته اين استعفاها هنوز به صورت رسمي‌از سوی مسئولان جشنواره تاييد نشده است. نگار خارکن در فیس‌بوک خود با یک جمله نوشت: «من داور نیستم.» و به اين ترتيب استعفاي خود را از سمت داوري جشنواره موسيقي فجر اعلام كرد.علی جعفری پویان نیز در صفحه اینستاگرام خود با تشکر از مسئولان که تو را لایق داوری دانستند، مشغله کاری را علت استعفای خود اعلام کرده است.

واكنش نوربخش به اين استعفاها در قالب مصاحبه‌اي بيان شد كه در آن اين دبير پرحاشيه‌ترين جشنواره موسيقي فجر تا كنون به «تابناك» گفته بود:«متأسفانه در این روزها شاهد بی‌اخلاقی‌هایی در عرصه موسیقی هستیم که هیچ‌وقت سابقه نداشته است. کسانی می‌آیند و شروع می‌کنند به هنرمند فشار می‌آورند که مثلا چرا شما با فلان‌جا یا فلان‌بخش همکاری می‌کنید. چنین چیزی تا به حال سابقه نداشته که هنرمند را به جایی برسانند که از جشنواره کناره‌گیری کنند. به‌هرحال هنرمندان این‌قدر تحمل روحی ندارند که بخواهند این‌قدر فشار روحی و روانی را تحمل کنند. متأسفانه کناره‌گرفتن دوستان از جشنواره بر اثر چنین فشارهایی بوده و مطالبی هم که همین دوستان در این رابطه نوشته‌اند، کاملا گویاست.» . یا سرایی مدرس، آهنگساز و رهبر ارکستر که چند شب پیش با کنسرت «موج نو» در تالارهای رودکی و وحدت کنسرتی را برگزار کرده بود درباره دلایل انصراف خود از هیات داوران سی‌و‌یکمین جشنواره موسیقی فجر بیان کرد: من چندی پیش استعفانامه ام را نوشته بودم و در آن به اين نکته اشاره کردم که بنده به خاطر گرفتاری‌های شخصی و برخی از ساز و کارهایی که در بحث داوری‌ها دیدم مجبور به استعفا از هیات داوران شدم زیرا معتقد بودم ساز و کار موجود در بحث داوری‌ها، چه به لحاظ کمي‌و چه به لحاظ کیفی، قوی نبود. ضمن اینکه قطعا هیات داوران این دوره از جشنواره به قدر کافی دارای توانایی و کیفیت لازم اند که حضور نداشتن بنده در آن تاثیری داشته باشد.

وی افزود:« آنچه که بنده درباره هیات داوران جشنواره موسیقی فجر مي‌توانم به آن اشاره داشته باشم حول و حوش نقد محتوایی فضای موجود است و اساسا مورد دیگری در میان نیست. اتفاقا یکی از امتیازات جشنواره موسیقی فجر امسال این است که از تمامي‌نسل‌های موسیقی در ترکیب هیات داوران حضور دارند که این مي‌تواند اتفاق خوبی باشد. همین که دو رویکرد سنت گرایان و نوگرایان در جمع هیات داوران باشد مي‌تواند اتفاق خوبی در عرصه داوری جشنواره موسیقی فجر باشد اما نکته حائز اهمیت در این میان که باعث شد من ترجیح بدهم در جمع هیات داوران حضور نداشته باشم قوی نبودن مباحث موجود در داوری بود. ضمن اینکه تعداد زیاد داوران برای من کمي‌غریبه بود ولی وقتی دیدم ماجرا تا حدودی به سمت یک فضای فراهنری و جناح بندی شده مي‌رود ترجیح دادم تا در این فضا حضور نداشته باشم.»

جشنواره موسيقي سي و يكم برگزار مي شود؟

با وجود تمام حواشي موجود، استعفاي سريالي داوران و هياهوي منتقدان مبني بر شرايط برگزاري جشنواره موسيقي فجر امسال مسئولان اين جشنواره هنوز در خصوص برگزار شدن يا نشدن اين جشنواره اعلام نظر رسمي نكرده و موضع سكوت را اختيار كرده‌اند.از سويي از «شهداد روحاني» براي همكاري در جشنواره سي‌و‌يكم دعوت مي‌كنند و از سوي ديگر هيچ بيانيه يا اعلام نظر رسمي‌اي در خصوص برگزاري جشنواره نمي‌كنند و همچنان پاسخگوي خبرنگاران و افكار عمومي نيستند.

http://static3.bornanews.ir/thumbnail/S8VM7DJ06agb/zKlnR2CgDMts54GkxMYEj8fvMMUiCETIT3Il7Z8QJ7YCZYBL8OGb1tkXRmfG0ZrOzG4dCpLzLSmmrKvCe4wUTgT3SIhAJeHe/20150221090754-1.jpg

چند روز پيش شهداد روحاني كه براي سفري شخصي به تهران آمده بود درباره حضورش در سی و یکمین دوره جشنواره موسیقی فجر گفت:« سفری که به ایران داشتم اصلا سفر کاری نبود و برای کار شخصی آمده بودم اما وقتی در تهران بودم از جشنواره با من تماس گرفتند و علاقه‌مند بودند من هم همکاری کنم احساس کردم که به عنوان یک عضو خانواده موسیقی هر کاری که از دستم بر بیاید باید انجام بدهم و بر همین اساس قبول کردم که در جشنواره باشم قرار است در این اجرا یک ارکستر زهی که نوازندگانش در زمان جشنواره آزاد باشند در اختیار من قرار دهند خوشبختانه در ایران نوازنده سازهای زهی زیاد داریم.» با وجود اعلام دعوت از شخصيت‌ها وفعالان بزرگ براي شركت در اين فستيوال موسيقي هنوز هم كه هنوز است برگزاري اين جشنواره در‌هاله‌اي از ابهام به سر مي‌برد درتماس‌هاي «قانون» با مسئولان جشنواره موسيقي فجر، آن‌ها اعلام كردند كه مشكلات مالي عديده‌اي بر سر راه اجراي اين جشنواره است و ممكن است اين رخداد موسيقي كشور به دليل شرايط بد مالي منتفي شود.با اين وجود هنوز كه هنوز است تكليف اين جشنواره بزرگ موسيقي مشخص نيست وهرلحظه ممكن است اخباري از لغو كامل جشنواره به گوش برسد. با اين اوصاف براي مطلع شدن از شرايط جشنواره راهي جز نگاه به آينده و رسيدن روزهاي پيش رو نداريم.

قدس/کارکرد‌های ادبیات نمایشی برای کودکان و نوجوانان

قدس/ زهره اکبرآبادی : هنر تئاتر و نمايش، به روي صحنه آوردن زندگي است و به قول خيام« از روي حقيقت و نه مجاز» و بي شک يکي از مهم ترين و رساترين و تاثير گذارترين ژانرهاي هنري براي کشف حقيقت خود و درک ديگري و جهان پيرامون، هنر نمايش است.

بشر اولیه زمانی که هنوز کلام را کشف نکرده بود، برای انتقال هدف و مقصود خود به دیگران از ابزار وجودی بدن خود و از حرکات استفاده می‌کرد، از این رو نمایش (درام) یک وسیله ارتباطی کامل برای بازگو کردن وقایع روزانه و جریان‌های زندگی بود که بعدها برای یادآوری و کسب تجربه و سرگرمی همراه با دانش اندوزی مورد استفاده قرار گرفت، اما مهم‌ترین هدف آن آموزش و انتقال اندیشه و تجربیات بشر بوده است.

در این شیوه هنری است که بازیگر و مخاطب توأمان و همراه با هم به درک و شناخت از یک واقعه و پدیده نایل می‌شوند و لذتی متقابل را درک می‌کنند.

مهم‌ترین عامل در ایجاد یک فرایند نمایشی تأثیرگذار، برخورداری از یک متن نوشتاری قدرتمند است که به فراخور اندیشه و هدفی که پشت آن نهفته است، می‌تواند ارتباط مؤثربا گروه مخاطب خود برقرار کند.

یکی از مهم ترین کارکردهای ادبیات نمایشی، جنبه تربیتی و آموزشی آن است، این مهم وقتی بیشتر به چشم می‌آید که توجه داشته باشیم، آموزش مستقیم و بی واسطه از سوی بسیاری از انسان‌ها مورد توجه و قبول قرار نمی گیرد و این مسأله در حیطه تعلیم و تربیت کودکان نمود و بروز بیشتری دارد؛ چون بچه‌‌ها معمولا از آنچه که به صورت فرمایشی و دستوری به آن‌ها ارایه شود، رو گردان هستند و در مقابل از جنبه‌های غیر مستقیم آموزشی استقبال بیشتری دارند که تأثیرپذیری بیشتری را نیز به همراه دارد.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/06/29/1391062917021562_PhotoL.jpg

اغلب کودکان از همان ابتدا برای برقراری ارتباط با دیگران از حرکات استفاده می‌کنند و بخش زیادی از تجربیات بچه‌‌ها در بازی‌های تقلیدی و نمادین آنان، درست زمانی که به ایفای نقش با عروسک‌های خود می‌پردازند، کسب می‌شود و دراین نقش، بازی کردن بچه‌‌ها با عروسک‌ها و اشیای در دسترس خود به صورت خلاق و بدون متن به صورت فی البداهه‌، دیالوگ(گفت‌وگو میان دو نفر) و مونولوگ(تک گویی) برقرار کرده و حالات و حرکات شخصیت‌ها را به نمایش می‌گذارند.

از خلال همین بازی هاست که بچه‌‌ها به درک و شناختی بیشتر و کامل تر از محیط پیرامون خود و نیز از شرایط و مناسبات اطرافشان می‌رسند و این خود نوعی کسب تجربه و دانش و راهی به سوی بزرگ شدن و به بزرگی رسیدن است و در واقع بسیاری از دانسته‌‌ها و رفتارها و اخلاقیات، انسان‌ها از همان دوره کودکی و با همان بازی‌های به ظاهر ساده اولیه با لوازم اطرافشان به وجود می‌آید و رفته رفته به شکل گیری شخصیت آن‌ها منجر می‌شود.

با اتکا بر همین نیاز فطری است که از نمایش و بخصوص نمایش عروسکی به عنوان یک ابزار و واسطه مهم آموزشی و پرورشی در مقاطع سنی گوناگون می‌توان بهره برد.

نمایش عروسکی به دلیل ارتباط نزدیک با بازی تخیل دوره کودکی و قصه‌‌ها و داستان‌‌ها (ادبیات) نقش مهم و مؤثری در تعلیم و تربیت کودکان دارد؛ چون با استفاده از این هنر است که بسیاری از گفته‌‌ها و آموزه‌‌ها را می‌توان به بچه‌‌ها منتقل کرد، بدون اینکه آن‌ها احساس آموزش دیدن داشته باشند؛ زیرا بچه‌‌ها با عروسک‌ها ارتباطی عاطفی برقرار می‌کنند و از آنجا که به عروسک‌ها علاقه و باور دارند، آنچه را که از زبان و رفتار آن‌ها می‌بینند، بهتر می‌آموزند.

در واقع عروسک در دستان یک هنرمند تئاتر کودک ابزار و وسیله ای آموزشی می‌شود که بدون اینکه شعار بدهد و پند و اندرز بگوید، ساده و بی پیرایه با آنان ارتباط برقرار کرده و آنان را به کشف واقعیات رهنمون می‌شود.

اما همان طور که اشاره شد، نخستین و مهم‌ترین گام در ایجاد یک فعالیت نمایشی بهره بردن از یک متن قوی و برخاسته از اندیشه است. این مهم در حیطه کودک و نوجوان با توجه به اینکه مقصود از بیشتر آثار نمایشی برای این گروه مخاطب ارایه یک مفهوم و انتقال یک هدف است،ارزش و اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

کسانی که در حیطه ادبیات نمایشی برای کودکان قلم می‌زنند، افزون بر رعایت نکات هنری و ادبی در نگارش این نوع ادبی‌، باید با دنیا و اندیشه‌های این گروه آشنایی کامل داشته باشند و خواسته‌های آنان را خوب بدانند تا متعاقب این دانسته‌‌ها آنچه را که می‌نویسند، به کار بچه‌‌ها بیاید.

نمایش و ادبیات نمایشی برای کودکان و نوجوانان می‌تواند کارکردها و اهداف متفاوتی را دنبال کند، از آن جمله:

اول، کشف و بارور کردن استعدادهای نهفته، تقویت قوه تخیل و ابتکار کودکان و نوجوانان، طرح و بررسی نیازها و مشکلات و آشنا کردن آن‌ها با دنیای فانتزی و تخیل و افسانه و نیز حقایق و واقعیات دنیای پیرامون.

دوم برآورده کردن نیازهای فکری و روحی و روانی کودکان با طرح و بررسی نیازها و مشکلات و ارایه رهنمودها و راه حل منطقی نمایش از طریق اجرا و همذات پنداری و نه به صورت مستقیم.

سوم، آماده سازی بنیادهای فکری و شخصیتی کودکان و نوجوانان برای طی کردن منطقی و مسؤولانه مراحل گوناگون زندگی.

http://www.kanoonnews.ir/Images/News/Larg_Pic/12-12-1391/IMAGE634979051735848939.jpg

استفاده درست و بجا از این ابزار مهم و تأثیرگذار می‌تواند بسیاری از دشواری‌های آموزشی را آسان کند و جایگاه ویژه ای در نظام تعلیم و تربیت بیابد. به شرط آنکه توسط افرادی آموزش دیده که آشنایی کاملی با دنیای کودکان و نوجوانان نیز داشته باشند، انجام ‌شود.

قدس/گفت‌وگوی قدس با «سلما بابایی» کارگردان و دختر امیرشهید عباس بابایی

هیچ‌وقت درباره پدرم فیلم نمی‌سازم

قدس/ هنر/ تکتم بهاردوست: علاقه‌اش به بازیگری موتور محرک خوبی بود تا بتواند با حضور در آموزشگاه فیلمسازی راهش را پیدا کند. «سلما بابایی» دختر شهید سرلشکرعباس بابایی در سومین تجربه فیلمسازی‌اش با ساخت مینی سریال «هم‌پرواز» بار دیگر به سراغ کسانی رفته که به قول خودش کمتر از آنها گفته شده است.

این تله فیلم که قرار است جمعه 25 دی ماه از شبکه یک پخش شود درباره خلبان جانباز «محمد غلامحسینی» است که در دوران دفاع مقدس و پس از سقوط هواپیما در منطقه کردستان، به دست دموکرات‌ها افتاد و به درجه جانبازی نائل شد. گفت‌وگوی ما با

سلما بابایی را می‌خوانید:

چه شد که فیلمساز شدید؟

علاقه من به بازیگری به سال‌ها قبل برمی‌گردد. درهمه این سال‌ها این فرصت را داشته‌ام که به شکل رفاقتی وارد این حرفه شوم، ولی ترجیح داده‌ام که با آموزش و یادگیری و بدون پشتوانه اسم عباس بابایی وارد این کار شوم.

برای همین بعد از حضور در یکی از آموزشگاه‌های فیلمسازی و گذراندن دوره‌های فیلمسازی شروع به کار کردم. اولین فیلمی ‌که ساختم برای جشنواره رویش بود که هرچند نتوانست جایزه‌ای بگیرد ولی برایم اتفاق خیلی خوبی بود.

بعد از آن به سفارش دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی فیلمی با نام «سانتریفیوژ سلامت» ساختم که خوشبختانه بازتاب خوبی در تلویزیون داشت. سپس به سفارش نیروی هوایی قرار شد کارهایی درباره شهدایی بسازم که کمتر از آنها صحبت شده بود. در این پروژه قرار شد با همراهی «ونداد دوشن» کار را شروع کنیم.

http://ravayatgar.net/UploadedData/Contents/635430496345812126.jpg

برای این پروژه یک قرارداد پنج قسمتی با نیروی هوایی بستم، اما تعداد قسمت‌ها به هفت قسمت رسید. مجموعه‌ای از سری «هم‌پرواز» که اپیزودهای مختلفی دارد. این چند اپیزود درباره شهیدان بیک محمدی، شهید سرلشکر خلبان حسین دل‌حامد، جانباز محمد غلامحسینی و... است که همه در قالب مستند داستانی و بر اساس واقعیت‌های موجود از مبارزات این بزرگان و چگونگی به شهادت رسیدنشان می‌پردازد.

البته اپیزودی که ما در آن به ماجرای شهادت جانباز «محمد غلامحسینی» پرداخته‌ایم و قرار است جمعه از شبکه یک پخش شود درپنج قسمت ساخته شده که با صلاح‌دید دوستان تله فیلمی‌ از آن به نمایش در می‌آید و در هفته اول اسفند به صورت مینی سریال از شبکه یک پخش می‌شود.

با توجه به اینکه این مجموعه یک مستند داستانی است بازیگران آن بر چه اساس انتخاب شده‌اند؟

نزدیکی چهره بازیگران به شهدا و البته توانایی بازیگران در انتخاب نقش‌ها مد نظر بوده است.

شهدایی که درباره آن‌ها فیلم ساخته‌اید، برچه اساسی انتخاب شده‌اند؟

ما براساس سفارشی که نیروی هوایی داده است کار کرده‌ایم. این شخصیت‌ها به ما معرفی شدند، بعد ازمطالعه

زندگی نامه‌های آنان و کمک بخش تحقیقات و مطالعات نیروی هوایی و تحقیق یک ماهه خودمان، شروع به کار کردیم.

این مینی سریال با چه هدفی ساخته شد؟

جالب بود زمانی که برای کار به نیروی هوایی مراجعه کردم همه فکر می‌کردند می‌خواهم درباره پدرم فیلم بسازم ولی من اصلاً دوست ندارم با محوریت پدرم فیلم بسازم، چون شهید بابایی را همه می‌شناسند و دلیل ندارد که برای شناساندن بیشتر او هزینه صرف شود. دلم می‌خواهد در مورد کسانی فیلم بسازم که کمتر مطرح شده‌اند. شهدا و جانبازانی که جانشان را برای این آب و خاک به خطر انداختند، ولی کمتر کسی آنها را می‌شناسد. پس چه خوب است الان که من می‌توانم، برای شناساندن این عزیزان به مردم کاری انجام دهم.

آیا در پروژه‌های بعدی به سراغ شهدا و جانبازان دیگری در ارگان‌هایی چون نیروی انتظامی، سپاه و... خواهید رفت؟

بله، حتماً! شاید دلیل اینکه به سراغ نیروی هوایی رفتم این بود که پدرم سرباز این ارگان بود، ولی این به آن معنا نیست که به سراغ بقیه ارگان‌ها نمی‌روم.

به نظر من برای شناساندن این افراد باید همه ارگانها هزینه کنند. مردم باید بدانند آرامش این روزهایشان را مدیون چه کسانی هستند. هر چند ترجیح می‌دهم که این ارگانها خودشان برای ساخت این گونه فیلم‌ها پیش‌قدم باشند، ولی خود من هم با توجه به هدفی که دارم در این زمینه پیگیری خواهم کرد.

پس احتمالاً روند فیلمسازی‌تان به این شکل ادامه خواهد داشت؟

http://persianv.com/pimg/persian/blog_25/179069_22.jpg

بله! من هدفی بزرگی دارم و با ساخت این چند اپیزود قانع نمی‌شوم چون به نظرم کار کردن برای شهدا خیلی لذت بخش است. ما به این آدم‌ها مدیونیم و با این چند کار نمی‌شود جان کلام را ادا کرد. از این‌ها گفتن باید همیشه ادامه داشته باشد. متأسفانه تلویزیون ما در این سال‌ها برای نشان دادن قهرمانان دفاع مقدس خیلی کم کار کرده است.

این روزها چه فیلمی را در دست دارید؟

قراردادی را با فرماندهی نیروی هوایی بسته‌ایم که قرار است درباره مرحوم دانش پور فیلمی بسازیم. یکی دو هفته آینده مراحل پیش تولید و ساخت شروع می‌شود و به احتمال زیاد قبل از سال جدید کار به اتمام خواهد رسید.

گفتار متن این فیلم با صدای پرویز پرستویی است.پرستویی به چه دلیل انتخاب شد؟

صدای گرم و دلنشین پرویز پرستویی دلیل اصلیش بود.پرستویی از خانواده شهداست و بهتر می‌تواند در القای حسها کمک کند.پرستویی آدم بزرگی است و با جان و دل کار را قبول کرد.گفت نمی‌تواند به کار برای شهدا و جانبازان نه بگوید.

قدس/مدیران تلویزیون، «دید در شب» نمی بینند

قدس/ هنر/ صبا کریمی : تلویزیون، مدت‌هاست نمی تواند بیننده‌های سال‌های دورش را همچنان در برابر صفحه رنگی‌اش میخکوب کند. شاید از زمانی که یک برنامه در تلویزیون گل می کرد و نقل مجلس هر محفل و جمعی می شد، مدت زیادی گذشته باشد.

ریشه یابی رویکرد و عملکرد سال‌های اخیر تلویزیون نیازمند آسیب شناسی و بررسی سیر تاریخی آن است و بعید به نظر می رسد با توجه به گرایش برخی مخاطبان به برنامه‌های ماهواره‌ای و کوچ تعدادی از هنرمندان مسؤولان تلویزیون به فکر چاره ای برای ریزش مخاطبان خود نیفتاده باشند.

سالها پیش به علت دسترس نبودن شبکه‌های ماهواره ای، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مردم گزینه دیگری برای گذران وقت خود نداشتند و باید به همان تلویزیون داخلی بسنده می کردند، اما موضوع فقط این نبود. نگاهی کوتاه به برنامه‌های دهه 60، 70 و اوایل 80 نشان می دهد اگرچه برنامه‌های تلویزیون به لحاظ کمی قابل توجه نبود، اما سریال‌ها یا برنامه‌های گفت و گو محوری که از محتوای غنی و سرگرم کننده‌ای برخوردار بودند، کم نبودند اما چه شد که صدا و سیما طی سالهای گذشته با افت کیفی و ریزش مخاطب روبرو شد؟ آیا ظرفیت‌های صدا و سیما برای ساخت برنامه‌های جذاب کاهش یافته و یا این که هنرمندان و تولید کنندگان کف‌گیر خلاقیتشان به ته دیگ خورده است!

http://www.bankvarzesh.com/Content/1394/06/27/FullSize/IMG_48846.JPG

به نظر می رسد صداو سیما در این بین مرتکب اشتباه جدی شده است و با دست خود به قهر مخاطبان دامن زده است. صدا و سیما که سرمایه گذاری طولانی مدتی را روی بسیاری از نیروهای خود کرده بود، هریک را به بهانه ای از دایره برنامه سازی خارج کرد. لیست قابل توجهی از مجریانی که با رفتنشان، تلویزیون هم با برنامه‌های جذاب و سرگرم کننده خود خداحافظی کرد، مؤید همین نکته است. مجریانی همچون محمود شهریاری، وحید جلیلوند، محمدرضا شهیدی فرد، رضا رشیدپور، جواد یحیوی و ... که هر کدام حداقل مجری یکی از برنامه‌های به یادماندنی گفت و گو محور، جنگ یا ویژه برنامه بوده اند و تقریباً امروز دیگر جای چندانی در صدا و سیما ندارند.

تلویزیون با از دست دادن چنین چهره هایی در عرصه اجرا ، مدتی است عرصه را به جوانترهای بی تجربه و صد البته ناواردی سپرده است که نتوانسته‌اند رغبتی میان مخاطبانش ایجاد کنند و در موارد بسیاری هم با ناشی گری و عدم آشنایی به اصول و قواعد اجرا باعث دلخوری میهمانان برنامه و مخاطب آن می شوند.

موضوع دیگر هنرمندان هستند. باید دید هنرمندان غایب این روزهای تلویزیون امروز چه می کنند؟! بسیاری از آنها نشان دادند هنوز هم می توان مخاطب را جذب کرد و پای یک برنامه نشاند.برای نمونه نگاهی می اندازیم به پرونده کاری یکی از مجریان سابق صدا وسیما، رضا رشیدپور. وی سابقه اجراهای موفقی همچون «مثلث»، «شب شیشه ای»، «دیوار شیشه ای» و«زنده رود» را در کارنامه کاری خود دارد، از ویژگی‌های بارز رشیدپور توجه به ارزش‌های مخاطب و احترام به او، تسلط کامل بر ادبیات اجرا و ضوابط آن است که با اطلاعات عمومی بالا و توانایی برقراری ارتباط خوب توانست به سرعت جای خود را میان مخاطبانش باز کند و هنرمندانی را به تلویزیون بکشاند که تابحال روی آنتن تلویزیون ظاهر نشده بودند و یا هیچ گاه تمایلی به حضور در گفت و گوهای تلویزیونی نداشتند. یکی از همین برنامه‌ها هم منجر به ممنوع الکاری او در تلویزیون شد و او پس از مدتی غیبت دوباره با مصاحبه‌های چالشی به سبک ‌«هاردتاک» در برنامه «دید در شب» در شبکه‌های اجتماعی ظاهر شد و با انتخاب به روز موضوعات و میهمانان توانست به همان قوت سابق، مخاطبانش را به خود جذب کند.این برنامه در هفته هایی که پخش شده است، به تنهایی به اندازه تمام برنامه های زنده و گفت و گویی تلویزیون دیده شده و بازخورد داشته است. مثال دیگر کارگردانانی است که امروز سریال‌هایشان همچون «شهرزاد» در شبکه نمایش خانگی دست به دست می شود و میزان مخاطبش از تعداد بیننده‌های سریال‌های تلویزیونی بیشتر است.

به نظر می رسد تلویزیون باید در سیاست‌های خود بازنگری کند و عرصه را برای فعالیت بیش از پیش چهره هایی که خود در پرورش و شهرتشان نقش داشته است، باز کند تا به این ترتیب این رسانه به روزهای پر رونقش باز گردد.

قدس/نگاهی به فیلم سینمایی «شکاف» ساخته کیارش اسد زاده

والدین ایرانی، فضای اروپایی

قدس/هنر/ رضا استادی: سینمای ایران در سال ۱۳۹۳ ساخت انبوهی از فیلم‌های ایرانی را تجربه کرد که در یک مسأله با هم اشتراک داشتند: «توجه به فرزند به عنوان موضوعی محوری».

دراغلب آثار این‌چنینی خواستن یا نخواستن بچه و سرنوشت آن به خط اصلی داستان تبدیل می‌شد و ماجراهای فراوانی را شکل می‌داد. یکی از معروف‌ترین این آثار فیلم «ملبورن» ساخته نیما جاویدی بود که در آن زن و شوهری که مسؤولیت نگهداری چند ساعته از نوزادی را به عهده می‌گیرند، در اثر بی‌مبالاتی باعث مرگ کودک می‌شوند. حالا در فیلم شکاف، کودک چند سال بزرگ‌تر و موقعیت داستانی کمی‌ پیچیده‌تر شده است.

http://www.bahseazad.ir/wp-content/uploads/1409130388213_photo-3.jpg

کیارش اسدی‌زاده در این فیلم که به گفته خودش «موضوعی شخصی انگیزه ساخت آن را فراهم کرد»، داستان دو زوج جوان را روایت می‌کند. زوج اول ـ با بازی ‌هانیه توسلی و بابک حمیدیان ـ برای مدتی کوتاه مسؤولیت نگهداری از فرزند مشترک زوج دوم ـ با بازی پارسا پیروزفر و سحر دولتشاهی ـ را به عهده می‌گیرند. زوج دوم از یکدیگر جدا شده‌اند و کودک مانند عنصری زائد میان آنها رد و بدل می‌شود. در نهایت مشکلات جسمی‌ کودک از یک طرف و بی‌توجهی زوج اول، ماجرا را به بحران می‌رساند. «بی مسؤولیتی» تِم و دستمایه اصلی فیلم است و فیلم براساس همین تم فضایی تعلیق‌آمیز ایجاد می‌کند. سن و سال بزرگ‌تر این کودک نیز به تعلیق بیشتر اثر کمک کرده است، بخشی از ماجرای فیلم نیز «طلاق والدین» است که بلاتکلیفی این کودک را تشدید و موضوع را بحرانی‌تر جلوه می‌دهد.

برای آن دسته از مخاطبانی که سینما را موضوعی «مهندسی شده» می‌بینند، شکاف نمونه‌ای مثال زدنی از اثری مهندسی شده است که تمامی‌عناصر آن چیده شده‌اند و حتی مخاطب باهوش می‌تواند ارتباط میان این عناصر و اتفاق‌های بعدی را هم بر اساس این الگو پیش‌بینی کند. با توجه به رفتار قهر آمیز میان زوج طلاق گرفته، کاملاً قابل پیش‌بینی است که برخوردی شدید میان آنها را شاهد خواهیم بود. رابطه آنها هرچند به واسطه طلاق قطع شده اما وجود فرزند مشترک، نقطه اتصالی است که می‌تواند وقایع بعدی را در داستان شکل دهد. البته با توجه به فضای حاکم بر فیلم، نمی‌توان انتظار مودت و دوستی میان این زوج را داشت و تماشاگر نیز بر اساس همین قرینه،

هر آن منتظر وقوع درگیری میان آنهاست اما آن بخش از ماجرا که طی آن سحر دولتشاهی اقدام به طرح شکایت علیه بابک حمدیان می‌کند، غافلگیری مهم داستان است که پیش‌بینی نمی‌شد. این مسأله در میانه روایت فیلم، به قصه جانی تازه می‌دهد. حتی می‌توان مرگ کودک را هم پیش بینی کرد چرا که فیلم برای بخش پایانی‌اش نیاز به یک گره بزرگ و مهم دارد که مرگ کودک آن را فراهم می‌کند اما پیچ و تابی که سازنده اثر با طرح شکایت به فیلمش می‌دهد، چالش جدیدی را در قصه ایجاد می‌کند.

مسؤولیت سنگین بازیگران

بخش عمده‌ای از بار فیلم شکاف بر دوش بازیگران است. انتخاب چهار بازیگر حرفه‌ای و شناخته شده، فضایی را فراهم کرده تا در کنار انگیزه‌های تجاری برای کشاندن بیننده به سینما، سطحی از بازی باورپذیر هم قابل ارائه باشد. بابک حمیدیان در این فیلم خارج از چهارچوب‌های همیشگی انتخاب نشده است. او طبق معمول اغلب فیلم‌هایی که از او در این سال‌ها دیده‌ایم، نماینده طبقه متوسط جامعه ایران است که سرش به کار خودش است اما حادثه‌ای او را از مسیر خارج می‌کند. بخش عمده‌ای از این ویژگی به «هانیه توسلی» هم قابل تعمیم است. این بازیگر برای نقش دخترهای آسیب‌دیده و زنان درگیر بحران روحی همیشه گزینه خوبی است و برخی خصائص ظاهری همچون نگاه سرد و چهره معصومانه‌اش، بر توانایی ایفای چنین نقش‌هایی می‌افزاید. توسلی در فیلم شکاف نقش زنی را ایفا می‌کند که برای برطرف شدن بیماری خطرناکی که در کمین وی است باید باردار شود اما شرایط اقتصادی اجازه این کار را به او نمی‌دهد. البته این خط داستانی در کلیت اثر چندان پُر رنگ نیست و بیشتر به این کار آمده که ذهن تماشاگر را از قصه اصلی گمراه کند. بخش مهم و محوری فیلم چیزهایی است که در پیرامون شخصیت «سحر دولتشاهی» رخ می‌دهد و اساساً این بازیگر به واسطه اکت‌ها و حضور در فیلم، با دیگر نقش‌ها متفاوت بوده و در مرتبه‌ای بالاتر از همه آنها قرار می‌گیرد. دولتشاهی که با ایفای نقش‌های کوتاه دیده‌ شده، حضوری جدی در سینمای تجاری را با فیلم «مستانه» تجربه کرده است و سال گذشته سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم عصریخبندان را بدست آورد. نقش او در شکاف نیز تقریباً همان نقش آفرینی عصر یخبندان است با این تفاوت که تا حدودی از گریه و زاری و شیون‌های او کاسته شده است که البته این مسأله در بخش پایانی فیلم به اوج خود می‌رسد، اما پریشان حالی ویژگی هر دو نقش است که در شکاف از جنبه‌ای دیگر ارائه می‌شود.

http://cinemapress.ir/download?f=2015/01/28/4/124735.jpg

فیلم خوبی است ولی...

شکاف فیلم قابل قبولی است و نمی‌توان ایرادی جدی به آن وارد کرد اما فیلمی‌ نیست که مخاطب عام ‌را به خود علاقه‌مند کند. ریتم کند، فضای سرد و قصه‌ای که روایتی به شدت اروپایی دارد برخی از مشکلات فیلم برای ارتباط با مخاطب عام است. کارگردان‌هایی از جنس اسدی زاده بیش از آنکه متعهد به روایت قصه‌ای عامه پسند و مثلاً ملودرام باشند، در پی خلق فضایی خاص و عمدتاً جشنواره‌ای پسند هستند. حال آنکه با همین عناصر می‌شد یک درام جذاب مخاطب پسند خلق کرد اما متاسفانه در اغلب موارد ساخت فیلمی ‌که گیشه داشته باشد، از سوی کارگردان‌ها امری مذموم تلقی می‌شود و آنها به جای ساخت فیلم برای مشتری ثابت و سنتی سینما، به دنبال ساخت آثاری هستند که معلوم نیست کدام مخاطب را هدف قرار داده است.

کارو کارگر/اتحادیه تشکل‌های قرآن و عترت کشور برگزار می‌کند؛

فرخوان برگزاری اردوهای جهادی با همکاری مؤسسات قرآنی کشور

اتحادیه تشکل‌های قرآن و عترت کشور، با همکاری سازمان بسیج دانشجویی،به منظور پیشگیری و کاهش ناهنجاری‌هایاجتماعی و فرهنگی از طریق غنی‌سازی اوقات فراغت جوانان، استفاده از نیرو و نشاط جوانان در عرصه‌های سازندگی،با هدف اعتلای فرهنگ قرآنی در آحاد آسیب‌پذیر جامعه و کمک به توسعه و تکمیل زیرساخت‌ها عمرانیو فرهنگی در روستاها و مناطق محروم سراسر کشور اقدام به برگزاری اردوهای جهادی نموده است.

به گزارش کاروکارگر، مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت سراسر کشور می‌توانند در راستای عمل به منویات مقام معظم رهبری و پیشبرد اهداف قرآنی، در معرفیو شناسایی مناطق محروم و سامان دهی شرایط فعالیتقرآنی در مناطقی که شرایط ذیل را دارا می‌باشند، با اتحادیه همکاری نمایند.

به عبارت دیگر مؤسسات باید تلاش کنند، روستاها و مناطق دارای شرایط و اولویت‌های ذیل را برای اعزام گروه‌های جهادی به آن منطقه، به اتحادیه معرفی نمایند.

شرایط مناطق در اولویت اعزام

1-روستاهای با جمعیت بالای 400 نفر و یا دهستان‌هایی که شامل چند روستا می‌باشند.

2-اهالی منطقه با زبان فارسی آشنا باشند.

http://media.farsnews.com/Media/9003/ImageReports/9003091129/13_9003091129_L600.jpg

3-روستاهایی که مسجد، مرکز بهداشت و یا مؤسسه قرآنی ندارند و یا هرکدام از آن‌ها در حال تکمیل است.

4-ظرفیت کار اقتصادی داشته باشند. 5-به جهت نیاز به ترددهای مکرر با مرکز شهرستان فاصله بسیار زیادی نداشته باشد.

نحوه مشارکت موسسات

شایان ذکر است، موسساتی که در مناطق محروم دارای شعبه هستند و یا موسساتی که با روستا و یا شهرهای حائز شرایظ فوق الذکر، آشنایی دارند، می‌توانند با تکمیل فرم ثبت نام اردوهای جهادی در سایت www.etghan.ir، اتحادیه و بسیج دانشجویی را در اجرای این طرح یاری نمایند. جهت ثبت نام در این طرح، اینجا کلیک کنید. لازم به ذکر است، بعد از اخذ نتایج فراخوان، توسط اتحادیه، این مناطق به سازمان بسیج دانشجویی معرفی و این سازمان نیروهای جهادی خود را برحسب اولویت بهمناطق محروم معرفی شده، اعزام می‌نماید.

مردم سالاری/ کارگردان «نيمه شب اتفاق افتاد» مطرح کرد:

عشق‌هاي نامتعارف از عروسي تا عزا در قاب سينما

تينا پاکروان که امسال با فيلم «نيمه شب اتفاق افتاد» در جشنواره فيلم فجر حاضر است‌، گفت: اين فيلم تصويرگر عشق‌هاي غيرمتعارف تهران امروز است. اين کارگردان سينما در گفت‌وگويي با ايسنا، اضافه کرد: فيلم ما حال و هواي تهران امروز و عشق‌هاي غير متعارفي را دارد که در آن شکل مي‌گيرد؛ عشق‌هايي که با تفاوت سني‌هاي عجيب يا در طبقات اجتماعي متفاوت اتفاق مي‌افتد.

پاکروان افزود: اين فيلم روايتي خطي دارد و قصه‌اي اجتماعي را به تصوير مي‌کشد. از روز اول که طرح اوليه مطرح شد، تا امروز تمام تلاشم را کردم که قصه‌اي شست و رفته را در قالب فيلم ارائه بدهيم و امروز بسيار خوشحالم که اين اتفاق افتاده است.

اين کارگردان که در اين فيلم با طلا معتضدي همکاري دارد‌، با ابراز خرسندي از همکاري با اين نويسنده يادآور شد: پيش‌از اين با قلم طلا معتضدي در پروژه ديگري آشنا شده بودم. او در همکاري قبلي‌مان داستان يک خطي فيلمنامه «نيمه شب اتفاق افتاد» را مطرح کرد که آن را بسيار دوست داشتم و اين همکاري شکل گرفت.

http://cdn.javanha.com/javani1/uploads/Tina_Pakravan_Aban91/Tina_Pakravan(9).jpg

پاکروان از معتضدي به عنوان نويسنده‌اي توانمند در تئاتر و تلويزيون ياد کرد که آينده درخشاني در سينما هم در انتظارش است.

وي درباره شيوه همکاري خود و نويسنده اين کار توضيح داد: بعد از نوشتن داستان اوليه تبادل نظرها صورت گرفت و به فيلمنامه رسيديم اما خود کارگردان بايد روي هر فيلمنامه‌اي کار و آن را با نحوه نگاه خود همسو کند. به همين دليل خودم هم فيلمنامه را بازنويسي کردم و آن را براي خانم معتضدي فرستادم تا در نهايت به فيلمنامه نهايي رسيديم.

پاکروان درباره گروه بازيگران اين فيلم نيز توضيح داد: در آغاز قرار بود فاطمه معتمدآريا و حامد بهداد در فيلم بازي کنند. خانم معتمدآريا از آغاز اين پروژه همراه ما بود و پيشنهاداتي را درباره کاراکتر مورد نظر ارائه مي‌کرد. اما در بازنويسي‌هاي متعدد نظراتمان در يک راستا قرار نگرفت و اين چنين بود که خانم رويا نونهالي به جاي ايشان به فيلم ما پيوست.

اين کارگردان گفت: خوشحالم که در دومين فيلمم به آنچه مدنظرم بوده، رسيده‌ام و معتقدم طراحي صحنه و لباس هم جزو نقاط برجسته کارما است. «نيمه‌شب اتفاق افتاد» داستان عشق‌هاي نامتعارف از عروسي تا عزاست که در بخش سوداي سيمرغ سي‌وچهارمين جشنواره فيلم فجر به نمايش در مي‌آيد.

وطن امروز/تحلیلی از پوستر دوره سی‌وچهارم جشنواره فیلم فجر

نقش سیمرغی که سودای رسیدن داشت!

مرتضی اسماعیل‌دوست: در نخستین نشست دبیر جدید جشنواره فیلم فجر، پوستر دوره سی‌وچهارم جشنواره با نقشی برجسته از خسرو شکیبایی، بازیگر گرانقدر سینمای ایران رونمایی شد و محمد حیدری، دبیر جشنواره به رونمایی از پوستری دست زد که تمایزی آشکار با دوره‌های پیشین داشت و این بار به جای طرح‌هایی از سیمرغ و شناسنامه و پرچم و نگاتیو سینما، پرتره‌ای از یکی از ماندگارترین شخصیت‌های بازیگری در ایران ارائه شد. چهره‌ای طراحی شده از سوی فیلمسازی چون مجید برزگر که پرداخت بصری در آثارش به شکلی جزئی‌نگارانه رعایت می‌شود و با نقاشی بزرگمهر حسین‌پور و عکسی برگرفته از فیلم «درد مشترک» که از طریق امیر عابدی در اختیار طراح قرار گرفت.

اما برای برخوردی تحلیلی از چرایی و چگونگی تا برداشت صورت‌یافته از سوی مجریان طرح باید نکات مختلفی را کنار هم قرار داد و از این طریق پی به موارد قابل اشاره‌ای برد. مهم‌ترین مساله در اتخاذ این شیوه متمایز از طراحی پوستر را می‌توان در همسانی با جشنواره‌های معتبر و خوش رنگ و لعاب خارجی دانست که در میان سینمایی‌ها به جشنواره‌های هنری معروفند و البته آرمانشهری برای بسیاری از فیلمسازان وطنی به شمار می‌آیند. جشنواره‌های درجه یکی چون کن، ونیز و برلین که جزو شاخصه‌های ارزیابی قرار می‌گیرند و براساس روالی چند ساله از چهره‌های مطرح سینمایی به عنوان نمادی در طراحی پوستر خود استفاده می‌کنند. در بررسی این فستیوال‌ها می‌توان از جشنواره کن شروع کرد که در آخرین دوره از برگزاری خود به طرحی از چهره اینگرید برگمن بازیگر فقید سینما و برنده 3 جایزه اسکار دست زد و پوستر دوره پیش هم که شصت و هفتمین جشنواره آن بوده است با نظر هروه شیگیونی و با طراحی گرافیکی ژیل فراپیه و بر زمینه تصویری از مارچلو ماسترویانی از فیلم «هشت و نیم» فدریکو فلینی شکل گرفته بود. این جشنواره در دوره‌های پیشین هم از چهره‌های هنرمندان مطرحی چون ژولیت بینوش، جوآن وودوارد، پل نیومن، مرلین مونرو، فی داناوی و مونیکا وتی استفاده کرده و مدیران جشنواره هدف از این کار را ادای احترام به این هنرمندان دانسته‌اند. البته برای برگزارکنندگان چنین جشنواره‌هایی، ایجاد بازارگرمی و وجود شرایطی برای رسیدن به جلوه‌گری نزد رسانه‌ها مهم‌ترین مساله برای استفاده از چهره‌های شناخته‌شده به شمار می‌آید،

http://golvani.ir/wp-content/uploads/2016/01/e88d9073671fef1007b5fb3c3a88ced9-717x1024.jpg

چرا که در دوره‌هایی شاهد نقش‌آفرینی چهره‌هایی از جهان مدلینگ و شخصیت‌هایی غیرسینمایی روی پوستر اصلی جشنواره بوده‌ایم، چنانکه در شصت و یکمین دوره جشنواره فیلم کن در سال 2008 عکسی از مدل معروف، آنوک مارگریت در مرکز پوستر جشنواره قرار گرفت. حالا سری به پوسترهای 3 سال اخیر جشنواره ونیز به عنوان قدیمی‌ترین رویداد سینمایی جهان می‌زنیم. در جشن 70 سالگی این جشنواره در سال 2013 پوستری از مردی به تصویر درآمد که در حال تکان دادن دستمالی قرمز در ساحل دریاست. صحنه‌ای برگرفته از فیلم ارزنده «ابدیت و یک روز» (Eternity and a Day) ساخته آنجلوپولوس، فیلمساز یونانی که چند ماه پیش از آن رخداد در سانحه تصادفی درگذشته بود و از این طریق خالقان تصویر به دنبال ادای دینی به او بودند. البته در قسمت پایین این پوستر که توسط سایمون ماسی نقاشی شده بود، تصویری کوچک از پوستر سال گذشته ونیز نیز به چشم می‌خورد. در دوره بعدی این جشنواره باز هم نشانی از یکی از آثار برتر تاریخ سینما نقش بسته بود. طرحی برگرفته از آخرین سکانس فیلم «۴۰۰ ضربه» ساخته فیلمساز فرانسوی، فرانسوا تروفو که نمایانگر چهره آنتوان، پسربچه فیلم بوده که نقش خیال بر خاطرش به پرواز در آمده است. طراح این پوستر نیز سایمون ماسی، طراح سرشناس ایتالیایی بوده است. در آخرین دوره از جشنواره برگزار شده در سال 2015 باز هم سایمون ماسی برای چهارمین سال پیاپی اقدام به طراحی پوستر کرد. او این بار از چهره ناتاشا کینسکی، بازیگر معروف آلمانی برای طرح خود استفاده کرد و با زاویه دیدی روایی به طراحی پوستر دست زد. ماسی که در سال 2012 جایزه بهترین فیلم کوتاه جوایز «دیوید دی‌دوناتلو» موسوم به اسکار سینمای ایتالیا را کسب کرده بود، معتقد است که بیننده باید از کنار هم قرار دادن این تصاویر طی 4 سال به کشف روایتی داستانی دست یابد.

اما در جشنواره سینمایی برلین، مهم‌ترین مساله در نماد جشنواره خلاصه می‌شود که هر ساله تصویری از خرس برلین، نقشی برجسته در طراحی پوسترها دارد. به نحوی که دیتر کاسلیک، رئیس جشنواره برلین اشاره داشت که «خرس جشنواره برلین نه‌تنها برای تماشاچیان فیلم‌دوست، بلکه برای میهمانان بین‌المللی هم یک خوش‌شانسی بزرگ و خواستنی محسوب خواهد شد.» خرسی که جایزه‌های جشنواره‌ها براساس آن به برندگان تعلق می‌گیرد و می‌توان گفت مابه‌ازای سیمرغ جشنواره فجر ما است و در دوره‌هایی متمادی با تغییراتی جزئی به عنوان محور طرح‌ها در نظر گرفته شده است. در دوره شصت‌وسوم از برلیناله در سال 2013 نشان قدیمی خرس به رنگ سفید درآمده و نوشته آبی‌رنگی تاریخ شروع و پایان این فستیوال را در پوستر طراحی‌شده نشان می‌داد. در پوستر دوره بعدی فستیوال در سال 2014 نیز شاهد طرحی از چند خرس به تماشا درآمده در رنگ‌های متنوع هستیم. اما در سال 2015 و در شصت‌‌وپنجمین فستیوال بین‌المللی فیلم برلین، رویه‌ای متفاوت از دوره‌های پیشین عیان شده و ناگهان خرس برلین در طرح پوستر ناپدید می‌شود و پرده‌هایی به فرم فضایی انتزاعی رخ می‌نماید. تصویری ناآشنا برای برلینی‌ها که به گفته مدیر جشنواره به عنوان نمادی از لحظه‌ای مسحورکننده از تجربه فیلم دیدن برای تماشاگر محسوب می‌شود. البته برلینی‌ها در رجعتی سریع از ماه‌ها پیش از برگزاری دوره بعدی جشنواره باز هم با 6 طرح اولیه به خرس‌های برلین رسیدند.

اما سوال اصلی اینجاست که جشنواره فیلم فجر در انتخاب پوستر متمایز دوره سی‌وچهارم تابع چه نگاه و رویکرد ساختاری، فنی و محتوایی بوده است؟ آیا صرف سلیقه طراح مورد نظر در این دوره می‌توان اقدام به رویه‌ای متفاوت از دوره‌های پیشین کرد؟ آیا این نوع نگاه تنها در این دوره روی می‌دهد یا باز هم شاهد تغییراتی شگرف در رونمایی‌های آتی جشنواره خواهیم بود؟ در میان نگرش‌های مختلف و در خلال پروازهای سالانه سینمای ایران، نماد سیمرغ که برگرفته از ادبیات کلاسیک ما است چه جایگاهی خواهد داشت و اصولا در طراحی پوستر جدید جشنواره چگونه می‌توان به دنبال نشانه‌های ایرانی بود؟ آیا در انتخاب رویکرد رخ داده در پوستر دوره سی‌وچهارم جشنواره که تغییرات محسوسی با دوره‌های پیشین دارد، دیدگاه صاحب‌نظران طراح ایرانی مورد نظر بوده است؟ آیا حضور مشاوران هنری جشنواره کمکی به شکل و ساختار طراحی آن داشته است؟ سوالاتی که نیاز به تامل دارد، هر چند آنچه به یقین نزدیک است و در گفته‌های صریح مجید برزگر عنوان می‌شود، دلیل اقدام روی‌داده در طراحی پوستر جشنواره سی‌وچهارم نگاهی رو به جشنواره‌های بین‌المللی بوده است، چنانکه طراح این پوستر بیان داشته است: «در ایده‌های اولیه‌ای که من و همکارانم داشتیم به این نتیجه رسیدم که چرا هیچ وقت از چهره بازیگران سینما یا پلانی از یک فیلم مهم سینمای ایران در پوسترهای جشنواره استفاده نشده است. در حالی که در جشنواره‌های سینمایی معتبر جهان مانند جشنواره کن یا ونیز از چنین ایده‌ای برای طراحی پوستر اصلی جشنواره استفاده می‌کنند».

وطن امروز/انتقاد نگارگر اثر فاجعه منا از جشنواره هنرهای تجسمی فجر

http://media.mehrnews.com/d/2015/10/18/3/1873349.jpg

هنرمند نگارگر اثری با موضوع «فاجعه منا» طراحی کرد و به دبیرخانه جشنواره فجر ارسال کرد اما این اثر در مرحله اولیه داوری هم پذیرفته نشد که انتقاد این هنرمند را در پی داشت. به گزارش فارس، مرحله اول ارزیابی آثار هشتمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در هفته گذشته به پایان رسید و از میان 9230 اثر ارسال شده به این رویداد هنری 378 اثر به مرحله دوم انتخاب آثار جشنواره هشتم راه یافت. امیررضا فقیهی، هنرمند نگارگر که اثرش با موضوع «فاجعه منا» بوده و به مرحله اولیه راه نیافته است یکی از منتقدان است. وی گفت: پس از حادثه‌ای که برای حجاج در منا اتفاق افتاد، مسؤولان تأکید داشتند که این اتفاق مستندسازی شود. من هم به ذهنم رسید کار روی یک تابلوی هنری با این موضوع می‌تواند مثبت باشد. به همین دلیل، طراحی و اجرای آن را شروع کردم و این روند تا آخرین روزهای فرصت ارسال آثار به جشنواره ادامه داشت. فقیهی ادامه داد: با توجه به موقعیتی که اکنون رژیم سعودی ایجاد کرده این اثر می‌توانست توجه خیلی‌ها را در هشتمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر به خود جلب کند، اما داوران آن را کنار گذاشتند. فقیهی یادآور شد: وقتی از مسؤولان دبیرخانه جشنواره تجسمی فجر دلیل کنار گذاشته شدن آثار را پرسیدیم، به ما گفتند ما از شما هنر سنتی نمی‌خواهیم بلکه هنر معاصر و مدرن می‌خواهیم. درپی این موضوع، مجتبی آقایی، دبیر هشتمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در پاسخ به این مساله اظهار داشت: من در این رابطه جواب کلی می‌دهم چون در جریان جزئیات اثر آقای فقیهی نیستم، جشنواره رقابتی نیست و فضای تعاملی دارد، بعد از انتخاب اولیه تعدادی از دوستان معترض و منتقد دوباره به دبیرخانه مراجعه کردند تا در آثارشان تجدیدنظر شود. وی گفت: این هنرمند و دیگر هنرمندان به دبیرخانه و شورای هنری مراجعه کنند تا آثارشان مورد بررسی قرار گیرد.

وطن امروز/فیلم «محمدرسول‌الله(ص)» به جای ترکیه راهی عراق می‌شود

فیلم سینمایی «محمدرسول‌الله(ص)» قرار است از شنبه هفته آینده به مدت 2 شب در شهر بغداد به نمایش درآید. مجید مجیدی 2 هفته قبل درباره مشکلات اکران بین‌المللی فیلم محمدرسول‌الله(ص) گفت: «ما برای اکران بین‌المللی فیلم «محمدرسول‌الله(ص)» برنامه‌ریزی داریم ولی راه‌ها را می‌بندند. خیلی از کمپانی‌های پخش فیلم درخواست اکران دارند اما می‌گویند باید اداره سانسور کشورشان اجازه دهد». از این رو فیلمی که قرار بود در 400 سالن سینمایی ترکیه اکران شود حالا به اکران‌های محدود بسنده کرده است. حالا پایگاه الفرات‌نیوز عراق، اعلام کرده است اداره سینما و تئاتر عراق با همکاری اداره ارتباطات فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ عراق آماده می‌شوند عصر شنبه آینده فیلم سینمایی محمدرسول‌الله(ص) را در بغداد نمایش دهند. این سومین اکران خارجی فیلم «محمدرسول‌الله(ص)» پس از کشورهای لبنان و دانمارک خواهد بود

وطن امروز/مادر شهید احمدی‌روشن:

اگر «آفریده» را می‌شناختیم به خانه شهید راه نمی‌دادیم

http://www.sourehcinema.ir/website_contents/uploads/2015/11/afarideh1.jpg

مادر شهید احمدی‌روشن گفت: اگر می‌دانستیم بنا است «محمد آفریده» به خانه شهید وارد شود، قطعا نمی‌پذیرفتیم. به گزارش نسیم آنلاین، صدیقه سالاریان، مادر شهید مصطفی احمدی‌روشن در توضیح چگونگی صورت گرفتن این دیدار اظهار داشت: معمولا در سالگرد شهادت مصطفی، در خانه‌مان به روی همه باز است و چند روز پیش یک گروه چند نفره از شبکه مستند آمدند، ما هم به رسم ادب از آنها پذیرایی کردیم. وی با بیان اینکه به هیچ‌وجه میهمانان را نمی‌شناختیم و فقط به احترام شهید میهمان‌نوازی کردیم، گفت: بعد از اینکه رفتند متوجه شدیم یکی از این افراد کسی است که فیلم «یک خانواده محترم» علیه شهدا و خانواده‌هایشان را تهیه کرده است. مادر شهید احمدی‌روشن در ادامه گفت: ما به نام صداوسیما اعتماد کردیم، فکر نمی‌کردیم ممکن است فردی با این سوابق در این سازمان باشد و به خانه شهید احمدی‌روشن بیاید.

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین