کد خبر: ۲۸۴۳۳۰
تاریخ انتشار:
ذوب‌آهن؛ تيم خوبي كه آمد

استــقلال تیم خوبی که رفت

استقلال که برابر ذوب‌آهن، دو «رو» و دو چهره داشت، پس از تن دادن به اولین باخت و قبول نخستین شکست، در فکر چیست؟
به گزارش بولتن نیوز؛سخنان آقاي سخنگو كه زبان بقيه را هم باز كرد تا بار انتقادي گفته‌هايشان سنگين شود، در كدام راستا بيان شد؟
راه‌اندازي يك شو، براي پيچاندن اصل قضيه كه باخت 2 بر صفر به ذوب‌آهن باشد، يا كوشش واقعي، براي پي بردن به دلايل و علت‌هاي يك حادثه كه غيرمنتظره هم نيست، حادثه‌اي كه قابليت تكرار دارد!
استقلال، بازي مهم خويش را باخت! نتيجه‌اي كه دليل دارد، اما توجيه ندارد! نحوه باخت و شكل بازي- كه منجر به برتري و سپس منتج به پيروزي ذوب‌آهن شد- سؤال‌‌انگيزي دارد! مهم‌ترين سؤال و اصلي‌ترين پرسش كه جوابي همه‌جانبه و در خور مي‌طلبد اين است؛

... آيا باز هم داستان تكراري گام نهادن به زمين سفت در حال تكرار است؟ آيا استقلال دوباره وارد مدار بازي‌هاي سخت شده است؟
سال پيش و سال پيش‌تر از آن، استقلال در همين مرحله وا ماند، آيا باز هم تاريخ تكرار مي‌شود و آيا دوباره و سه‌باره، بلكه چهار‌باره در حال تماشاي تكرار يك سلسله حوادث باخت‌آور و شكست‌آفرينيم؟
آيا استقلال، نشسته بر سر شاخ، بن مي‌برد؟ آيا استقلال يك اشتباه را باز هم مرتكب شده و به خودزني مي‌پردازد؟
حرف و حديث‌هاي روزهاي اخير را چگونه بايد فهميد؟ مقابله استقلال را با شكستي كه در نيمه دوم، سزاوارش بود- و حتي خود به دست خود، پديدآورش شد- ريشه در كدام آبشخور دارد و ره به كدام اتفاق بعدي مي‌برد؟ عبرتي خواهد شد يا بهانه‌اي؟ راهكاري ارزشي پديد خواهد آمد، يا ناكار شدن‌هاي بعدي و ضربه‌پذيري‌هاي متعاقب را تقديم خواهد نمود؟
همه چيز بستگي دارد به نگاه استقلال! همه چيز وابسته است به عمل عكس‌العملي استقلال! آيا مي‌تواند شكست در بازي سوم را خوب تحليل كند؟ آيا قادر است اين نتيجه در اصل خودساخته را درست و دقيق ارزيابي كند؟

استقلال باخت و ذوب‌آهن برد! نقش تيم برنده را بايد برجسته‌تر ديد، يا عملكرد تيم بازنده را، وارونه‌تر انگاشت؟
استقلال در دام خودنهاده‌اي افتاد، يا در تله تيم ذوب‌آهن گرفتار آمد؟ محو شدن برتري‌هاي انساني استقلال- مثلاً اينكه خسرو حيدري، در نيمه دوم هيچ كار مفيدي انجام نداد- يك اتفاق خودبه‌خودي بود يا بخشي از برنامه‌هاي دفاعي ذوب‌آهن كه روندي مطالعه شده را يادآوري مي‌كرد؟
از شوت‌هاي راه دور استقلال خبري نبود و خبري نشد. چرا؟ همين‌طوري؟ الكي؟ روي هوا؟
جاي خالي سجاد شهباززاده به شدت توي ذوق مي‌زد و در عوض كاوه رضايي و مهدي رجب‌زاده هر كاري مي‌خواستند، كردند.
تعويض‌هاي استقلال برعكس نتيجه مي‌داد؛ مهاجم تعويضي ذوب، يك گل زد و يك بخت گلزني ديگر هم به دست آورد. چرا؟ جوانان يحيي، ميدان را قبضه كرده بودند! جوانان استقلال بي‌وجود، روي نيمكت، گذر عمر را مي‌گذراندند.

استقلال، نقشه ساده نيمه اول خود- ارسال توپ توسط خسرو حيدري- را لو رفته مي‌ديد؛ ذوب‌آهن، هم زمان و هم زمين را در نيمه دوم، مال خود كرده بود! 
اگر اصطلاح رايج را بپذيريم، يحيي گل‌محمدي، سلطان بي‌تاج و تخت نيمه مربيان بود و مظلومي بازنده‌اي كامل، هم براي وقت اول كه كاري با برتري‌هايش پيش نبرد، هم براي وقت دوم، كه مردانش را مسخ شده مي‌ديد! تيمي كه خوب مي‌باخت! تيمي كه براي خوب باختن- بازنده خوبي بودن- هم وارد هيچ نبرد و پيكاري نمي‌شد!
حرف حساب را پورحيدري به زبان آورد: ...اين تيم رنگ قهرماني به صورت ندارد! اين تيم سوداي قهرماني هم نه در سر و نه در دل ندارد!
محاسبات استقلال به صورت استراتژيك غلط است و اشتباه! براي بازي چهارم مژده داده‌اند كه جاسم كرار هم هست! بي‌هيچ توضيحي كه كدام «كرار»، كدام «جاسم»! همو كه طي چند دقيقه شيرازه خط هافبك استقلال را به نفع ذوب‌آهن متلاشي كرد؟!

منبع:خبرورزشی

برای مشاهده مطالب ورزشی ما را در کانال بولتن ورزشی دنبال کنیدbultanvarzeshi@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین