به بهانۀ انتشار گفت و گوی اخیر «صادق زیباکلام» در «ندای سبز ایران»
اندرحکایت خوانش کلام زیبای صادق زیباکلام!
به تازگی سایت معاند «ندای سبز ایران» با انتشار بخش هایی گزینش شده از گفت و گوی اخیر صادق زیباکلام با خبرگزاری ایلنا درخصوص انتخابات آتی مجلس خبرگان بار دیگر به شیطنت های خبری و رسانه یی همیشگی پرداخت.

گروه سیاسی، به تازگی سایت معاند «ندای سبز ایران»
با انتشار بخش هایی گزینش شده از گفت و گوی اخیر صادق زیباکلام با
خبرگزاری ایلنا درخصوص انتخابات آتی مجلس خبرگان بار دیگر به شیطنت های
خبری و رسانه یی همیشگی پرداخت.
به گزارش بولتن نیوز، سایت معاند ندای سبز ایران در این مطلب که پیش از هرچیز تیتر آن را تغییر داده و به جای استفاده از تیتر اصلی خبر که «تندروها ریاست خبرگان را با حب و بغض نگاه می کنند» بود، تیتر زد: «مجلس خبرگان جنبه سمبلیک دارد»!
با این همه، آنچه در ادامه از زبان این استاد علوم سیاسی و ستارۀ محبوب رسانه های اصلاح طلب، نقل شد، چنان بی اساس و نامربوط بود که این گفت و گو را نیز به گفت و گویی سملیک تبدیل کرد که در تمام طول خواندن این نوشته، همیشه این سوال به ذهن می رسد که آیا این صحبت ها واقعاً ازسوی زیباکلام بیان گردیده اند یا صرفاً شوخی های سیاسی مطرح شده در یک گپ دوستانه است.
این درحالی است که این وضعیت نامتعارف تا پایان این گفت و گو ادامه می یابد و ناگفته نماند که این نخستین باری نیست که هنگام خواندن و گوش دادن به صحبت های استاد شیرین علوم سیاسی کشورمان، با چنین وضعیتی دچار می شویم؛ وضعیتی دوگانه و متناقض نما میان شوخی و جدی و میان غم و شادی. این موضوع موجب شد تا برای یک بار هم که شده تکلیف مان را با این موضوع، یعنی رویارویی با صحبت های شاز استاد صادق زیباکلام روشن کنیم و در این راستا قصد داریم ابتدا به شرح احساسات و تاثیرات ناشی از شنیدن صحبت های صادق زیباکلام یا خواندن افاضات ایشان (البته بنابه تجربۀ شخصی نگارنده) بپردازیم. بماند که به نظر ما گاهی می توان با بیان احساسات شخصی درقبال موضوعی اجتماعی، نوعی همذات پنداری را در میان مخاطب ایجاد نمود.

درچند سال اخیر هر بار که با نوشته ای به قلم استاد نامه نگاری سیاسی و نامه های سرگشادۀ ایران یا با گفت و گویی با این بزرگمرد جملات قصار خاورمیانه روبرو شدیم، ابتدا به گمان اینکه با یک طنز مطبوعاتی طرفیم خود را آمادۀ خوانش کردیم و در میان خواندن، لحظاتی احساس کرده ایم که نکند، جدیتی در صحبت های این مرد دوست داشتنی وجود دارد و ما خدایی ناخواسته داریم با بی توجهی احساسات رقیق ایشان را به بازی می گیریم! با این همه وقتی کمی بیشتر به افاضات شاز ایشان اندیشیده ایم، با خود گفته ایم که چطور ممکن است فردی (آن هم یک شخصیت تحصیلکرده و دانشگاه رفته آن هم در فرنگ) این چنین اراجیفی را به عنوان تحلیل سیاسی و حرف های جدی مطرح نماید؟!!
بعد با خیال راحت نیش مان را کمی آزاد گذاشته و با آسودگی با او همراه شده ایم و بعد ناگهان جمله ای قصار از این بزرگمرد بی حد و حصار، ما را دوباره به فکر فرو برده که نه ... گویا باز هم رودست خورده ایم؟!! مثل این که این حرف ها، سخنانی از سر هزل و شوخی نبوده و قصد و عمدی درکار است! به ویژه زمانی که زنگ صدای دلنشین استاد از طریق گفت و گوهای صوتی و تصویری ما را با کلام عمیق ایشان مرتبط می ساخته (و نه نوشتار نامه ها و گفت و گوها و سخنرانی های هر از گاه شان) و آنگاه که استاد ناگهان سرخ می شوند و جیغ می کشند از برای آزادی بیان و در دفاع از مظلومیت های مردمان و سیاستمداران امریکایی و بریتانیایی، با خود اندیشیده ایم، وای بر ما که این همه سال به این مردمان و سیاستمداران بی گناه، ظلم روا داشته ایم! وای بر ما...
البته این پایان ماجرای رویارویی ما با افاضات استاد کلام نیست و تنها لحظه ای پس از آن که در اثر سوز و گداز بی پایان استادِ صادقِ سیاست، بر خود اُف و افسوس رواداشته ایم، بی ملاحظگی و شور بیش از حد ایشان در بافتن و قوافی چنان ما را به خود می آورد که این بار برخود لعنت می فرستیم که چرا باز فریب این زبان بازی ها و شور و غوغای بیش از حد استاد را خورده و حرف هایش را جدی گرفته ایم!
خلاصه این است ماجرای مخاطبان استاد صادق زیباکلام در مواجهه با سخنان ایشان و برای اثبات این مدعا، قصد داریم نگاهی بیاندازیم به همین گفت و گوی اخیر که فارغ از مشکلات معمولی که سخنان استاد از آن رنج می برد، به شیطنت های همیشگی معاندین نظام در «ندای سبز ایران» نیز آمیخته است.
به گزارش بولتن نیوز، سایت معاند ندای سبز ایران در این مطلب که پیش از هرچیز تیتر آن را تغییر داده و به جای استفاده از تیتر اصلی خبر که «تندروها ریاست خبرگان را با حب و بغض نگاه می کنند» بود، تیتر زد: «مجلس خبرگان جنبه سمبلیک دارد»!
با این همه، آنچه در ادامه از زبان این استاد علوم سیاسی و ستارۀ محبوب رسانه های اصلاح طلب، نقل شد، چنان بی اساس و نامربوط بود که این گفت و گو را نیز به گفت و گویی سملیک تبدیل کرد که در تمام طول خواندن این نوشته، همیشه این سوال به ذهن می رسد که آیا این صحبت ها واقعاً ازسوی زیباکلام بیان گردیده اند یا صرفاً شوخی های سیاسی مطرح شده در یک گپ دوستانه است.
این درحالی است که این وضعیت نامتعارف تا پایان این گفت و گو ادامه می یابد و ناگفته نماند که این نخستین باری نیست که هنگام خواندن و گوش دادن به صحبت های استاد شیرین علوم سیاسی کشورمان، با چنین وضعیتی دچار می شویم؛ وضعیتی دوگانه و متناقض نما میان شوخی و جدی و میان غم و شادی. این موضوع موجب شد تا برای یک بار هم که شده تکلیف مان را با این موضوع، یعنی رویارویی با صحبت های شاز استاد صادق زیباکلام روشن کنیم و در این راستا قصد داریم ابتدا به شرح احساسات و تاثیرات ناشی از شنیدن صحبت های صادق زیباکلام یا خواندن افاضات ایشان (البته بنابه تجربۀ شخصی نگارنده) بپردازیم. بماند که به نظر ما گاهی می توان با بیان احساسات شخصی درقبال موضوعی اجتماعی، نوعی همذات پنداری را در میان مخاطب ایجاد نمود.

درچند سال اخیر هر بار که با نوشته ای به قلم استاد نامه نگاری سیاسی و نامه های سرگشادۀ ایران یا با گفت و گویی با این بزرگمرد جملات قصار خاورمیانه روبرو شدیم، ابتدا به گمان اینکه با یک طنز مطبوعاتی طرفیم خود را آمادۀ خوانش کردیم و در میان خواندن، لحظاتی احساس کرده ایم که نکند، جدیتی در صحبت های این مرد دوست داشتنی وجود دارد و ما خدایی ناخواسته داریم با بی توجهی احساسات رقیق ایشان را به بازی می گیریم! با این همه وقتی کمی بیشتر به افاضات شاز ایشان اندیشیده ایم، با خود گفته ایم که چطور ممکن است فردی (آن هم یک شخصیت تحصیلکرده و دانشگاه رفته آن هم در فرنگ) این چنین اراجیفی را به عنوان تحلیل سیاسی و حرف های جدی مطرح نماید؟!!
بعد با خیال راحت نیش مان را کمی آزاد گذاشته و با آسودگی با او همراه شده ایم و بعد ناگهان جمله ای قصار از این بزرگمرد بی حد و حصار، ما را دوباره به فکر فرو برده که نه ... گویا باز هم رودست خورده ایم؟!! مثل این که این حرف ها، سخنانی از سر هزل و شوخی نبوده و قصد و عمدی درکار است! به ویژه زمانی که زنگ صدای دلنشین استاد از طریق گفت و گوهای صوتی و تصویری ما را با کلام عمیق ایشان مرتبط می ساخته (و نه نوشتار نامه ها و گفت و گوها و سخنرانی های هر از گاه شان) و آنگاه که استاد ناگهان سرخ می شوند و جیغ می کشند از برای آزادی بیان و در دفاع از مظلومیت های مردمان و سیاستمداران امریکایی و بریتانیایی، با خود اندیشیده ایم، وای بر ما که این همه سال به این مردمان و سیاستمداران بی گناه، ظلم روا داشته ایم! وای بر ما...
البته این پایان ماجرای رویارویی ما با افاضات استاد کلام نیست و تنها لحظه ای پس از آن که در اثر سوز و گداز بی پایان استادِ صادقِ سیاست، بر خود اُف و افسوس رواداشته ایم، بی ملاحظگی و شور بیش از حد ایشان در بافتن و قوافی چنان ما را به خود می آورد که این بار برخود لعنت می فرستیم که چرا باز فریب این زبان بازی ها و شور و غوغای بیش از حد استاد را خورده و حرف هایش را جدی گرفته ایم!
خلاصه این است ماجرای مخاطبان استاد صادق زیباکلام در مواجهه با سخنان ایشان و برای اثبات این مدعا، قصد داریم نگاهی بیاندازیم به همین گفت و گوی اخیر که فارغ از مشکلات معمولی که سخنان استاد از آن رنج می برد، به شیطنت های همیشگی معاندین نظام در «ندای سبز ایران» نیز آمیخته است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
صادق زیبا کلام درباره استراتژی اصلاح طلبان برای ریاست مجلس خبرگان گفت: اصلاح
طلبان نباید روی این حوزه سرمایه گذاری کنند زیرا مجلس خبرگان تاثیر چندانی
در امور کشور و جایگاه بالای در امور اجرایی کشور ندارد.
البته
این نخستین باری نیست که استاد بزرگ علوم سیاسی کشورمان، این چنین به
قوافی مفاهیم مهم سیاسی کشور می پردازد و بی شک آخرین بار نیز نخواهد بود.
با این همه به نظر می رسد، دیگر همگان به خوبی با این شخصیت دوست داشتنی و
شیرین سیاست کشورمان آشنا شده اند و می دانند که صحبت های ایشان برای جدی
گرفتن و مسائلی از این دست، مطرح نمی شود و اگر می بینیم مهمترین رسانه ها و
خبرگزاری های کشور، هر از گاه به سراغ ایشان می روند به گفت و گو با ایشان
پرداخته یا بعضاً برخی از محافل سیاسی و دانشگاهی برای ایشان سخنرانی
ترتیب می دهند، لزوماً برای ایجاد نشاط در فضای سیاسی کشور است و لعنت بر
کسی که از شادی و خوشنودی مردم ناراضی باشد!


این همه استاد دانشگاه چرا نظرات این را انقدر برجسته میکنید؟
اما طرف مقابل از جمله رسانه شما انگار که با یک طیف خاص از افراد کم سواد و بی معلومات سر وکار دارد سخنانی بدون محتوی و خالی از هر گونه ادله ارایه میدهد
فکر کردید تحریم ها به مسایل هسته ای کوچکترین ربطی داره؟
اگه ما درب تمام نیروگاه هامون رو هم ببندیم فرداش آمریکایی ها به موشک های دور بردمون گیر میدن.
اگه موشک هامون رو نابود کنیم پس فرداش به نفتمون گیر میدن.
اگه تمام نفتمون رو به اونا بدیم پسون فرداش به نفس کشیدنمون گیر میدن....
این همه کشور تو دنیا علنا بمب هسته ای دارن چرا به اونا گیر نمیدن؟؟؟؟
فکر کردید تحریم ها به مسایل هسته ای کوچکترین ربطی داره؟
اگه ما درب تمام نیروگاه هامون رو هم ببندیم فرداش آمریکایی ها به موشک های دور بردمون گیر میدن.
اگه موشک هامون رو نابود کنیم پس فرداش به نفتمون گیر میدن.
اگه تمام نفتمون رو به اونا بدیم پسون فرداش به نفس کشیدنمون گیر میدن....
این همه کشور تو دنیا علنا بمب هسته ای دارن چرا به اونا گیر نمیدن؟؟؟؟
به شدت در هراسند از روی کار آمدن کسی مثل احمدی نژاد که بهشان اجازه ی ورود به میدان قدرت را ندهد،آقای زیبا کلام شما لطفی در حق همه بکنید و بروید و ادامه ی خاطرات حج آقا را بنویسید…!