پاسخ روزنامه فرهنگ آشتي به روزنامه کيهان

چندي پيش خبري در بولتن نیوز در رابطه با روزنامه فرهنگ آشتي به نقل از روزنامه کيهان درج گرديد.پيرو انتشار اين خبر جوابيه روزنامه فرهنگ آشتي به رجانيوز ارسال شد که بخشهايي از آن به شرح ذيل منتشر مي شود:

آقاي حسين شريعتمداري
مديرمسئول روزنامه کيهان
هر چند ارسال اين نوشتار به شما،‌ زيره به کرمان بردن است (البته در مقام علم آن و درمقام عمل هم الله اعلم) لکن به مصداق کريمه " فذکرفان الذکري تنفع المومنين " و اينکه ايمان دارم با بوي عزت جبهه ها و مظلوميت شهدا براي حفط اسلام و نظام، بيگانه نيستند .برخود فرض دانستم که مطالب ذيل را به عنوان تذکار از يکسوو براساس " قانون " از سوي ديگر حهت درج در روزنامه کيهان برابر قانون مطبوعات در همان صفحه و ستون و قلم و تيتر در اولين شماره ( تا ۲ برابر مطالب منتشره در ۲ شماره روزنامه ) اعلام نمايم : پوشيده نيست که در شريعت مطهره و فرقه حقه اماميه تا چه حد بر" حفظ آبروي مومن " توصيه شده است انسان که عرض مومن، داراي حرمتي اعظم از نفس و مال وي شمرده شده است و اين امر اکيد،‌ با دقت و احتياط تام، توسط سلف سالح اماميه - که تربيت يافتگان چنين مکتبي بوده اند - مراعي بوده است .
اگر نبود اين اذن الهي در کريمه " لايحب الله الجهر يالسو من القول الا من ظلم"‌قطعا صاحب اين نوشتار اينگونه با حساسيت به اين موضوع نمي گريست. اميد آنکه شما که (انشاء ا...) توقف کامل داريد که حضرت حق، هم بندگان را پيرامون "افعال"‌ مواخذه خواهد نمود و هم پيرامون "تروک " و با عنايت به اعتذاز حضرت زين العابدين ( سلام الله عليه )‌" الهم اني اعتذر اليک من مظلوم ظلم بحضرتي فلم النصره" دقت و توجه افزون تري به اظهارات و موضع گيري هاي خود داشته باشيد و به جاي تباه آخرت خود تقوا در رفتار و گفتار وکردار و نوشتار خود داشته باشيد.
شجره طيبه اسلام از زماني که توسط حضرت حتمي مرتبت رسول اعظم (صلي الله عليه و آله) غرس گرديد تاکنون،‌ متحمل هجمه هاي بي شماري، چه از جانب گرويدگان ظاهري به اسلام( که طبقه لئيمه منافقين را تشکل مي دادند) و چه از جانب دشمنان عيان ( که کفار و مشرکين را در برمي گيرد) شده است و اين سنت هميشگي تاريخ بوده است که به اقتضاء اختيار انسان، گريزي از آن نبوده است " انا هديناه السبيل اما شاکرا و اما کفورا"‌خداوند متعال همچنان که در عمر انبياء عظام (ص) نيز از طرق غيبي به هنگام اوج فشار و استيصال مومنان،‌ ايشان را مدد نموده است، اين بار نيز از جانب فردي از سلاله انبياء و اولياء و در سيره انبياء و اولياء حضرت آيت الله العظمي امام خميني (قدس الله نفسه الزکيه ) که حقا واجد روح الهي و نفس مسيحايي بوده است را بر همه ابناء بشر " عموما" و امت اسلام " خصوصا " و پيروان مکتب نوراني تشيع بالاخص، منت نهاد و با مجاهدت اين شخصيت بي نظير پس از ائمه اظهار ( عليهم السلام) و تحمل مصائب و شدائد فراوان توسط معظم له و آنان که با خون خويش، دعوت اين داعي الي سبيل الله را اجابت کردند، حکومتي تشکيل شد که اين بار با بهره گيري از تجارب تلخ پيشين و نيز درايت مقتدا و جانفشاني امت، مانع از آن شد که اين نعمت واسعه از مومنين سلب گردد.
اهميت درخورتوجه برقراري حکومت اسلامي توسط امام راحل عظيم الشان (قدس سره ) تنها دراين نبوده است که نظام استبداد را سرنگون نموده و بنيان هاي استکباري را به لرزه درآورده است و معادلات نظام سلطه را به نفع مستضعفين، تغيير دهد (که اگر فقط يکي از اينها باشد نيز،نعمت بزرگي به شمار مي رود) بلکه با وجود همه موارد مذکور، اهميت آن دربعد نظري، يعني حاکميت انديشه و قرائتي از اسلام ناب محمدي (ص) است که برخلاف نظرياتي که موازين ديني را تبعيض وار نگريسته و براي آن به نحو اسلام سکولار (!؟) حداقل و حداکثري لحاظ مي کنند و با خلاصه نمودن دين در جنبه هاي فردي، به معارضه با موازين اجتماعي و حکومتي اسلام مي پردازند ( نومن بيعض و تکفر بيعض)امام عظم الشان (قدس سره) به عنوان فقيه محيط به فقه اکبر، توانست پس از قرون متمادي،‌گفتمان حکومت اسلامي را تبيين و تحقق ببخشد و پس از رحلت ملکوتي ايشان به جوار رحمت ربوبي، خلف صالح ايشان حضرت آيت الله العظمي خامنه اي ( ادام الله ظله الشريف ) با زعامت داهيانه خويش، حقا در گردنه هاي پرخطر، کشتي حکومت اسلامي را به بهترين وجه، هدايت و مصئون از آسيب داشته اند و تحقق بخش آيه کريمه " ولوان اقل القري آمنواو اتقوا لفتحنا عليهم برکات " بوده اند .
اول؛ پيرامون آنچه در رابطه با فرهنگ آشتي از تاريخ ۲۲/۷/۸۲ " شرکت نشر انديشه مهر" مي باشد و مستند به مقاد قانون تجارت آقاي عبدالله عبدوس هيچگونه سهامي در شرکت نشر انديشه مهر ( براساس صورتحساب ثبت شده در دفاتر ثبت شرکت ها و موسسسات غير تجاري و روزنامه هاي رسمي ) نداشته و مجمع عمومي نيز ايشان را از کليه سمت هاي قانوني مديريتي عزل نموده است و به تبع آن مستند به ماده ۱۴ قانون مطبوعات، صاحب امتياز روزنامعه فرهنگ آشتي در تاريخ ۲۳/۳/۸۸ طي نامه شماره ۸۳۲۳ اقدام به عزل عبدوس از سمت مدير مسئول روزنامه نموده و مراتب را به دبيرخانه هيات معظم نظارت بر مطبوعات و اداره کل مطبوعات و خبرگزاري هاي داخلي و وي اعلام نموده است .
درهمين راستا مدير کل مطبوعات و خبرگزاري هاي داخلي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي طي نامه شماره ۲۱۵۳ / ۱۲۴ مورخ ۲۴/۴/۸۸ با اعلام وصول آن، مراتب مربوطه را به صاحب امتياز روزنامه (شرکت نشر انديشه مهر) اعلام نموده است و متعاقب آن طي نامه شماره ۴۸/۸۵۱۰ مورخ ۱۰/۵/۸۸ مدارک لازم مدير مسئول اعلامي جديد توسط صاحب امتياز ارسال گرديده است بنا براين هم "عزل " و هم " معرفي " مدير مسئول جديد در زمان مقرر قانوني صورت پذيرفته است .
ماده ۱۴ قانون مطبوعات : درصورتي که مدير مسئول شرايط مندرج در ماده ۹ را فاقد گردد، يا فوت شود و يا استعفا دهد، صاحب امتياز موظف است حداکثر ظرف ۳ ماه شخص ديگري را که واجد شرايط باشد به وزارت ارشاد اسلامي معرفي کند، درغير اين صورت از انتشار نشريه او جلوگيري مي شود، تا زماني که صلاحيت مدير به تاييد نرسيده است، مسئوليت هاي مدير به عهده صاحب امتياز است .
روزنامه کيهان در هر ۲ مطلب اعلام مذکور و همچنين نامه " منتشره" عبدالله عبدوس، حذف نامه مدير مسئول را " برخلاف قانون!" در شناسنامه روزنامه تکرار نموده است . ادبيات پذيرش مسئوليت دريک جريده آشنايي مقدماتي با قانون مطبوعات است لذا مستند به ماده ۱۴ قانون مطبوعات، صاحب امتياز در صورت عزل و ... مدير مسئول،‌ ۳ ماه فرصت دارد اقدام به معرفي مدير مسئول جديد نمايد و تا زمان معرفي و طي مراحل قانوني و تاييد توسط هيات معظم نظارت بر مطبوعات، کليه مسئوليت هاي مدير مسئول ( مندرج در قانون مطبوعات ) ‌به عهده صاحب امتياز است . ضمنا مستند به مفاد ماده ۳۲ قانون مطبوعات که اشعارمي دارد " هر کس در نشريه اي خود را برخلاف واقع صاحب پروانه انتشار يا مدير مسئول معرفي کند يا بدون داشتن پروانه به انتشار نشريه مبادرت نمايد، طبق نظر حاکم شرع با وي رفتار خواهد شد مقررات اين ماده شامل دارندگان پروانه و مديران مسئولي که سمت هاي مزبور را طبق قانون پروانه و مديران مسئولي که سمت هاي مزبور را طبق قانون از دست داده اند نيز مي شود" اقدام کيهان و عبدالله عبدوس درمعرفي وي به عنوان مدير مسئول، با توجه به برکناري وي و فقد صمت جرم مي باشد پيرامون عناوين مجرمانه و اتهامات و مطالب خلاف واقع و کذبي که روزنامه کيهان وعبدوس به اينجانب و روزنامه فرهنگ آشتي منتسب نموده ايد با توجه به رسيدگي به مطالب منتشره در مراجع قانوني‌، به زودي موضوع رسيدگي و مشخص خواهد شد که جاعل و کلاهبردار و شارلاتان و مرد چند چهره و .... چه کسي بوده ومستندات کيهان دراين رابطه با چه نيتي بوده است ؟ بي شک سان هر مسلمان و مومني و همچنين حقير نگارنده اولي تر از آن است که ادبيات حاکم در مطالب شما را با همان ادبيات پاسخ دهم اذا تصميم دراين رابطه را به رسيدگي مراجع صالحه قضائي منوط مي نمايم .
...
موضع صريح اينجانب نسبت به حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني و اطرافيان ايشان را مي توانيد حتي در آرشيو روزنامه کيهان در مرحله اول و دوم انتخابات رياست جمهوري نهم ( با اندکي مداقه) ملاحظه کنيد اعضاء حزب کارگزاران سازندگي در دولت سازندگي خدمات ارزنده و ماندگاري را در عرصه هاي اجرايي از خود برجاي گذاشته اند اما زماني که وارد مشي سياسي و حرکت گروهي بعضا در قالب ليبراليسم و گفتمان تکنوکراتي به دور از انديشه هاي امام (ره) و مشي رهبر فرزانه انقلاب شده و بعضا از مسير خدمت رساني خارج و محدود به يک گروه سياسي با کارکرد امروزي خود شدند گرچه تشکيل حزب کارگزاران نه به اذن حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني بوده است نه اراده ايشان . ولي عملکرد و اظهار نظر بعضي از اينها بيشترين آسيب را به ايشان وارد نموده است . کليه احزاب، گروه ها، تشکل ها و شخصيت هاي دلسوز نظام مقدس و اسلام عزير نه تنها از اين مشي ( ليبراليستي ) تبري مي جويند بلکه آرمان ها و اعتقادات خود را درچارچوب تفکرات امام (ره) رهبري معظم و امتداد خون شهدا مي دانند لذا در مواردي که رسانه ها،‌ سايت ها و روزنامه ها اين خط مشي را به صورت صادقانه و به دور از جهت گيري هاي سياسي خاص گروهي و فردي دنبال نمايند نه تنها آن اقدام را بسيار ارزشي و پسنديده مي شمارم بلکه تمام سعي و تلاش خود را در مسير هم صدايي با اين گفتمان اصولگرايي معقول واقعي نيز به کار مي بندم، چرا که خود را فدايي اسلام، سرباز ولايت و عنصري اصولگرا ولي منتقد و معقول مي دانم .
چه بخواهيد و چه نخواهيد،‌ بنده عزم راسخ دارم درعرصه مطبوعاتي و در مسير خط امام (ره) و ولايت استمرار حضور داشته باشم ودراين مسير مجاهدانه هراسي از آبروي خود ندارم .
همانطور که لا به لاي جوابيه به مطلب مندرج درآن روزنامه،‌قابل مشاهده است و در سوابق مديران کنوني روزنامه فرهنگ آشتي ديده مي شود، عشق به ولايت، نظام مقدس جمهوري اسلامي وپايبندي به خون شهيدان والا مقام، جزو افتخارات مديران فرهنگ آشتي است .
آقاي مدير مسئول کيهان! بيائيد به گونه اي رفتار نکنيم که مصداق اين آيات کلام خداوند باشيم که فرمود: " في قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا " ( در دل هاي آنان مرضي هست که خدا هم اين مرضشان را زياد مي کند) و " ختم الله علي قلوبهم و علي سمعهم و علي ابصارهم غشاوه و لهم عذاب عظيم " ( و خداوند بردل هاي آنان مهر زد و برگوش ها و چشمانشان پرده اي قرار داد تا حقيقت را نبينند و براي آنان عذابي بزرگ در راه است ) اگر امر دائر،‌ بين لطمه ديدن آبروي اين بنده ناچيز خداوند ( و خداي ناخواسته ) وارد شدن کوچکترين خدشه به ساحت اين نظام مقدس ( که مامن و مناي همه مومنين و آزادگان عالم است ) باشد هرگز و در هيچ حالتي، آبروي اين بنده بي مقدار پروردگار، ارزش آن را نخواهد داشت که به جهت حفظ آن، لطمه اي به ساحت نظام مقدس جمهوري اسلامي وارد آيد . ذکر مکرر اين نکته را لازم مي دانم که پاسخ و مواضع اينجانب هرگز رنگ و بوي مخالفت برخي مدعيان پيروي از خط امام (ره) که در بزنگاه دوران امر، بين مصالح خود و مصالح نظام، مصالح خود را بر مصالح اين نظام مقدس، مقدم مي دارندو با هدف به چالش کشيدن مقدسات، آب بر آسياب دشمنان تشيع مي ريزند، نخواهد گرفت و همچنين " دفاع بد" وبعضا نادانانه نيز خارج از همان شيوه مدعيان خط امام (ره) و ولايت نبوده و نيست . در پايان خود وشما را به رعايت تقواي الهي دعوت مي کنم .
سابقوا الي مغفره من ربکم و جنه
محمد مهدي امامي ناصري
رئيس هيات مديره و مدير عامل شرکت نشر انديشه مهر
صاحب امتيار روزنامه فرهنگ آشتي