براي "موسوي" فرصتي باقي نمانده است
اهل بصيرت متوجه هستند که کار به مراحل پاياني خود رسيده است و براي موسوي و همپالگيهايش فرصتي باقي نمانده است.
آن رذالت، دنائت و خباثتي را که در ظهر عاشوراي حسيني، گروهي معدود، خائن ، بي دين و مزدور در هتک حرمت حريم فخر آسمان و زمين حضرت اباعبدالله الحسين (ع) از خود نشان دادند، آنچنان جانکاه و دردآور بود که نمي توان نوشته را پيش از عرض تسليت مضاعف به پيشگاه ملکوتي پناه عالميان، امام زمان (عج) آغاز کرد. پس از عرض تسليت به آستان مقدس آن عزيز حاضر و ناظر درخصوص اتفاقات اخير به دو نکته اشاره مي شود:
1- فرافکنان: پس از آغاز فتنه انتخابات هماره عده اي بودند که سعي داشتند با اتخاذ مواضع راه راه و سايه روشن بدون آنکه تلاش جدي براي فرونشاندن اين فتنه از خود نشان دهند، با آن همراهي گام به گام داشتند، در حالي که براي آنها مقدور بود تا با ابراز مواضعي روشن و استوار و اصولگرايانه موقعيت خودشان را مشخص کنند و در کاهش اميد اندک دشمن سهم داشته باشند، اما متأسفانه رفتار آنها در اين مدت به گونه اي بود که برداشت مي شد آنها نسبت به تداوم وضعيتي که مخالفان ايجاد کرده اند بي ميل نيستند. اين رويه از سوي اين افراد ادامه داشت تا فتنه گران در محاسبه اي کاملاً اشتباه که برآمده از نهاد پليد آنها بود، روند هتاکي روزهاي اخير را با نقض حريم عاشورا به اوج رساندند، انتظار عمومي پس از اين بي حرمتي فجيع اين بود که افراد مورد بحث تغيير مشي دهند و مواضع خود را کاملاً شفاف کنند، اما بر خلاف انتظار پس از اين وحشيگري تمام عيار و حرمت شکنانه روش گذشته اين افراد ادامه يافت و تعجب برانگيزتر از آن تداوم اين مسئله اين راهپيمايي عاشورائيان
در سراسر کشور است. در انتقاد و مخالفت با اين شيوه که دشمن را راضي و حاميان انقلاب را ناراضي مي کند بايد گفت: خوب است مجدداً و به منظور کشف حقيقت به اين رخدادها نگريسته شود، اگر چنين شود معلوم مي گردد بحث امروز ديگر انتخابات و تعدادي معترض نسبت به آن نيست، بر مبناي شواهد متعدد و بيان صريح دشمن، نظام اسلامي مجدداً مورد هجوم منافقين، سلطنت طلب ها، مارکسيست ها و بستگان اعدامي هاي اول انقلاب قرار گرفته که همه جانبه از سوي کشورهاي غربي که کينه نظام اسلامي را در دل دارند، حمايت مي شوند. ماه ها است که دشمن از موسوي، خاتمي و کروبي عبور کرده است. با حضور بي نقاب دشمن و ميدان داري در ايجاد بلوا و آشوب و قتل و کشتار و يورش به مردم عزادار و خيمه امام حسين (ع) ، اين افراد ديگر محلي از اعراب ندارند از اين خوش خدمتي به دشمن براي آنها فقط بدنامي و تنفر ملت از آنها باقي مانده است. آيا در چنين اوضاع و احوالي باز هم بايد دو پهلو سخن گفت تا جايي که براي دشمن شادکن ها مفري پيدا شود. ملتي که با حضور ده ها ميليون نفري و با آگاهي کامل به صحنه آمد و موضع خودش را در قبال دشمنان نظام و اين عمال اجنبي و حمايت جانانه اش از ولي فقيه اعلام کرد به هيچ وجه اين شيوه برخورد را برنمي تابد. الان همه چيز روشن و شفاف است هيچکس نمي تواند ادعا کند پرچم به اهتزاز درآمده حق و باطل را نمي بيند پرچم سومي هم وجود ندارد، اصرار بر ادامه مشي گذشته از سوي کساني که به جاي متمرکز شدن بر اصل موضوع- که همان رويارويي دشمنان نظام با اين مملکت است- درصدد هستند به هر نحوي، عرصه خاکستري را براي خود حفظ کنند و مجدداً موضوع را به جغرافياي بسته و تمام شده انتخابات برگردانند و بدينوسيله چشمان تيزبين مردم هوشيار را به موضوع انحرافي متوجه کنند، نمي توانند رضايت مردم را کسب کنند. مردم با تبعيت يکپارچه از مقام معظم رهبري به عمق فتنه رسيده اند و تا ريشه آن را خشک نکنند دست بردار نخواهند بود.
2- بيانيه اخير موسوي: اگر کسي در محتواي بيانيه شماره 17 موسوي که پس از راهپيمايي گسترده و سراسري عاشورائيان ايران در کل کشور برگزار شد که با تأخير هم صادر گرديد، دقت کند، در مي يابد که گويا موسوي اخبار اين حماسه ماندگار و تصاوير مربوط به آن را از همان رسانه هاي دروغگويي ديده که پيوسته از موسوي حمايت مي کنند و جنايت هاي روز عاشوراي آشوبگران را راهپيمايي چند ميليوني ناميدند، اگر غير از اين بود بايد بيانيه موسوي متن و محتواي ديگري مي داشت، اما به نظر مي رسد مشاهده اين حماسه اي که دشمنان نظام و موسوي را رسوا کرد از همان رسانه هاي دروغگو که پيوسته به دنبال پنهان ساختن حقيقت هستند، اثر خردکننده خود را بر موسوي و مشاورانش گذاشته است. بيانيه موسوي بسيار متشتت و فاقد انسجام است و ضعيف بودن مطالب درج شده و موارد ادعايي حاکي از اضطراب و آشفتگي شديد نويسنده دارد.
در بيانيه موسوي آمده است:« براي مراسم عاشوراي حسيني علي رغم در خواست هاي فراوان، نه جناب حجت الاسلام والمسلمين کروبي اطلاعيه دادند و نه حجت الاسلام والمسلمين خاتمي اطلاعيه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با اين وصف يک بار ديگر مردمي خداجوي به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه هاي وسيع اجتماعي و مدني که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خودجوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعيه و بيانيه نمي مانند.» گويا موسوي در هنگام نوشتن اين بيانيه با خود عهد کرد فقط دروغ بنويسد، زيرا سراسر اين بيانيه مملو از دروغ است. موسوي در فراز فوق از به صحنه آمدن مردم خدا جوي! در روز عاشورا سخن مي گويد. کدام مردم خداجو! بودند آن چند صدنفر خائنين وطن فروش و مزدوري که سر در آخور دشمن دارند و به اقرار مريم رجوي نيروهاي عملياتي منافقين هستند و آنگونه که رسانه هاي شيطاني حامي موسوي نشان دادند در ظهر عاشورا موقعي که زمين و آسمان عزادار و مصيبت زده شهيد کربلا بودند اقدام به شادي و پايکوبي و آتش زدن خيمه اباعبدالله الحسين (ع) کردند و روي سياه سپاهيان عمربن سعد را سفيد کردند و يا مردمي که در روز سيزدهم محرم به شکل خودجوش در عدد ده ها ميليوني در سراسر کشور به خيابان ها ريختند و نشان دادند قدم گذاشتن در راه اباعبدالله الحسين امروز منتهي به نقطه استکبارستيز حمايت همه جانبه از مقام معظم رهبري مي شود. ملت ايران 30 سال است که به هر بهانه اي تنفر خودش را از استکبار اصلي ترين حامي آشوبگران و گروهک هاي محارب و خائن به دين و وطن اعلام مي کند و موسوي با ناديده گرفتن اين عزت و غيرت حسيني مردم ايران وقيحانه از آن خائنين با عنوان مردم خواجو يادمي کند. موسوي و کساني که طي چند ماه گذشته بيشترين بهره برداري ها را از وي و عليه نظام اسلامي کردند به همراه ساير ملت ها ديدند که در روز سيزدهم محرم سال 1341 قمري (9 دي 88) ملت غيور و رشيد ايران در خيابان هاي اين کشور آنچنان سيلي بر صورت آمريکا و اذناب داخلي و خارجي اش زدند که صداي آن در واشنگتن، لندن، پاريس، تل آويو و ... به وضح شنيده شد. اهل بصيرت متوجه هستند که کار به مراحل پاياني خود رسيده است و براي موسوي و همپالگيهايش فرصتي باقي نمانده است.« ان الله يدافع عن الذين امنوا ان الله لايحب کل خوان کفور».
آن رذالت، دنائت و خباثتي را که در ظهر عاشوراي حسيني، گروهي معدود، خائن ، بي دين و مزدور در هتک حرمت حريم فخر آسمان و زمين حضرت اباعبدالله الحسين (ع) از خود نشان دادند، آنچنان جانکاه و دردآور بود که نمي توان نوشته را پيش از عرض تسليت مضاعف به پيشگاه ملکوتي پناه عالميان، امام زمان (عج) آغاز کرد. پس از عرض تسليت به آستان مقدس آن عزيز حاضر و ناظر درخصوص اتفاقات اخير به دو نکته اشاره مي شود:
1- فرافکنان: پس از آغاز فتنه انتخابات هماره عده اي بودند که سعي داشتند با اتخاذ مواضع راه راه و سايه روشن بدون آنکه تلاش جدي براي فرونشاندن اين فتنه از خود نشان دهند، با آن همراهي گام به گام داشتند، در حالي که براي آنها مقدور بود تا با ابراز مواضعي روشن و استوار و اصولگرايانه موقعيت خودشان را مشخص کنند و در کاهش اميد اندک دشمن سهم داشته باشند، اما متأسفانه رفتار آنها در اين مدت به گونه اي بود که برداشت مي شد آنها نسبت به تداوم وضعيتي که مخالفان ايجاد کرده اند بي ميل نيستند. اين رويه از سوي اين افراد ادامه داشت تا فتنه گران در محاسبه اي کاملاً اشتباه که برآمده از نهاد پليد آنها بود، روند هتاکي روزهاي اخير را با نقض حريم عاشورا به اوج رساندند، انتظار عمومي پس از اين بي حرمتي فجيع اين بود که افراد مورد بحث تغيير مشي دهند و مواضع خود را کاملاً شفاف کنند، اما بر خلاف انتظار پس از اين وحشيگري تمام عيار و حرمت شکنانه روش گذشته اين افراد ادامه يافت و تعجب برانگيزتر از آن تداوم اين مسئله اين راهپيمايي عاشورائيان
در سراسر کشور است. در انتقاد و مخالفت با اين شيوه که دشمن را راضي و حاميان انقلاب را ناراضي مي کند بايد گفت: خوب است مجدداً و به منظور کشف حقيقت به اين رخدادها نگريسته شود، اگر چنين شود معلوم مي گردد بحث امروز ديگر انتخابات و تعدادي معترض نسبت به آن نيست، بر مبناي شواهد متعدد و بيان صريح دشمن، نظام اسلامي مجدداً مورد هجوم منافقين، سلطنت طلب ها، مارکسيست ها و بستگان اعدامي هاي اول انقلاب قرار گرفته که همه جانبه از سوي کشورهاي غربي که کينه نظام اسلامي را در دل دارند، حمايت مي شوند. ماه ها است که دشمن از موسوي، خاتمي و کروبي عبور کرده است. با حضور بي نقاب دشمن و ميدان داري در ايجاد بلوا و آشوب و قتل و کشتار و يورش به مردم عزادار و خيمه امام حسين (ع) ، اين افراد ديگر محلي از اعراب ندارند از اين خوش خدمتي به دشمن براي آنها فقط بدنامي و تنفر ملت از آنها باقي مانده است. آيا در چنين اوضاع و احوالي باز هم بايد دو پهلو سخن گفت تا جايي که براي دشمن شادکن ها مفري پيدا شود. ملتي که با حضور ده ها ميليون نفري و با آگاهي کامل به صحنه آمد و موضع خودش را در قبال دشمنان نظام و اين عمال اجنبي و حمايت جانانه اش از ولي فقيه اعلام کرد به هيچ وجه اين شيوه برخورد را برنمي تابد. الان همه چيز روشن و شفاف است هيچکس نمي تواند ادعا کند پرچم به اهتزاز درآمده حق و باطل را نمي بيند پرچم سومي هم وجود ندارد، اصرار بر ادامه مشي گذشته از سوي کساني که به جاي متمرکز شدن بر اصل موضوع- که همان رويارويي دشمنان نظام با اين مملکت است- درصدد هستند به هر نحوي، عرصه خاکستري را براي خود حفظ کنند و مجدداً موضوع را به جغرافياي بسته و تمام شده انتخابات برگردانند و بدينوسيله چشمان تيزبين مردم هوشيار را به موضوع انحرافي متوجه کنند، نمي توانند رضايت مردم را کسب کنند. مردم با تبعيت يکپارچه از مقام معظم رهبري به عمق فتنه رسيده اند و تا ريشه آن را خشک نکنند دست بردار نخواهند بود.
2- بيانيه اخير موسوي: اگر کسي در محتواي بيانيه شماره 17 موسوي که پس از راهپيمايي گسترده و سراسري عاشورائيان ايران در کل کشور برگزار شد که با تأخير هم صادر گرديد، دقت کند، در مي يابد که گويا موسوي اخبار اين حماسه ماندگار و تصاوير مربوط به آن را از همان رسانه هاي دروغگويي ديده که پيوسته از موسوي حمايت مي کنند و جنايت هاي روز عاشوراي آشوبگران را راهپيمايي چند ميليوني ناميدند، اگر غير از اين بود بايد بيانيه موسوي متن و محتواي ديگري مي داشت، اما به نظر مي رسد مشاهده اين حماسه اي که دشمنان نظام و موسوي را رسوا کرد از همان رسانه هاي دروغگو که پيوسته به دنبال پنهان ساختن حقيقت هستند، اثر خردکننده خود را بر موسوي و مشاورانش گذاشته است. بيانيه موسوي بسيار متشتت و فاقد انسجام است و ضعيف بودن مطالب درج شده و موارد ادعايي حاکي از اضطراب و آشفتگي شديد نويسنده دارد.
در بيانيه موسوي آمده است:« براي مراسم عاشوراي حسيني علي رغم در خواست هاي فراوان، نه جناب حجت الاسلام والمسلمين کروبي اطلاعيه دادند و نه حجت الاسلام والمسلمين خاتمي اطلاعيه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با اين وصف يک بار ديگر مردمي خداجوي به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه هاي وسيع اجتماعي و مدني که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خودجوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعيه و بيانيه نمي مانند.» گويا موسوي در هنگام نوشتن اين بيانيه با خود عهد کرد فقط دروغ بنويسد، زيرا سراسر اين بيانيه مملو از دروغ است. موسوي در فراز فوق از به صحنه آمدن مردم خدا جوي! در روز عاشورا سخن مي گويد. کدام مردم خداجو! بودند آن چند صدنفر خائنين وطن فروش و مزدوري که سر در آخور دشمن دارند و به اقرار مريم رجوي نيروهاي عملياتي منافقين هستند و آنگونه که رسانه هاي شيطاني حامي موسوي نشان دادند در ظهر عاشورا موقعي که زمين و آسمان عزادار و مصيبت زده شهيد کربلا بودند اقدام به شادي و پايکوبي و آتش زدن خيمه اباعبدالله الحسين (ع) کردند و روي سياه سپاهيان عمربن سعد را سفيد کردند و يا مردمي که در روز سيزدهم محرم به شکل خودجوش در عدد ده ها ميليوني در سراسر کشور به خيابان ها ريختند و نشان دادند قدم گذاشتن در راه اباعبدالله الحسين امروز منتهي به نقطه استکبارستيز حمايت همه جانبه از مقام معظم رهبري مي شود. ملت ايران 30 سال است که به هر بهانه اي تنفر خودش را از استکبار اصلي ترين حامي آشوبگران و گروهک هاي محارب و خائن به دين و وطن اعلام مي کند و موسوي با ناديده گرفتن اين عزت و غيرت حسيني مردم ايران وقيحانه از آن خائنين با عنوان مردم خواجو يادمي کند. موسوي و کساني که طي چند ماه گذشته بيشترين بهره برداري ها را از وي و عليه نظام اسلامي کردند به همراه ساير ملت ها ديدند که در روز سيزدهم محرم سال 1341 قمري (9 دي 88) ملت غيور و رشيد ايران در خيابان هاي اين کشور آنچنان سيلي بر صورت آمريکا و اذناب داخلي و خارجي اش زدند که صداي آن در واشنگتن، لندن، پاريس، تل آويو و ... به وضح شنيده شد. اهل بصيرت متوجه هستند که کار به مراحل پاياني خود رسيده است و براي موسوي و همپالگيهايش فرصتي باقي نمانده است.« ان الله يدافع عن الذين امنوا ان الله لايحب کل خوان کفور».
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
