کد خبر: ۱۹۳۰۰
تاریخ انتشار:

حور خاتمی - موسوی و شگرد انقلاب علیه انقلاب

محمدصادق زمانی
سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات كه از حامیان جدی موسوی به شمار می‌رود در تازه‌ترین اظهاراتش ـ مصاحبه با سایت جماران ـ مطالبی را عنوان كرده كه رنجور تناقض و تضاد است. گفت‌وگوی جماران با خاتمی كه به بهانه سالگرد صدور پیام حضرت امام خمینی(ره) ـ مشهور به منشور برادری ـ انجام شده است در شرایط فعلی كه هدایت و رهبری جریان فتنه از قدرت خاتمی، موسوی و كروبی خارج شده و سبزهاهر روز رادیكال‌تر از روز پیش ظاهر می‌شوند


، می‌تواند نوعی «اعاده حیثیت» از عملكرد اپوزیسیونی و فراقانونی دوم خردادی‌ها و توجیهی برای ضعف و ناتوانی آنان از رهبری جنبش سبز تلقی و تحلیل شود. خاتمی در این گفت‌وگو می‌گوید: «حذف دلبستگان به انقلاب با برخی عناوین و روش‌های بی‌اساس از سوی جریانی خاص، بزرگ‌ترین توطئه علیه جمهوری اسلامی است و نتیجه آن سوق دادن نیروهای اجتماعی به سوی جریان‌هایی است كه با اصل انقلاب و نظام در تعارضند.»

بجاست كه پرسیده شود آیا این جریان خاص كه آقای خاتمی می‌گوید و منظورش طیف اصولگراست برای حذف دلبستگان به انقلاب كه از نظر خاتمی همان دوم خردادی‌ها هستند، تلاش می‌كند یا این خود دوم خردادی‌ها هستند كه با اتخاد مرام و سلوك ساختارشكنانه و ضد قانون در راستای حذف خود از مانیفست انقلاب اسلامی بر آمده‌اند؟

تاكتیك انقلاب علیه انقلاب!
محمد خاتمی در این گفت‌وگو جریان سیاسی رقیب دوم خردادی‌ها را به دلیل ایستادگی در برابر ساختار‌شكنی‌ها و قانون‌كشی‌های طیف اصلاحات، به توطئه علیه جمهوری اسلامی متهم می‌كند! ضروری است كه آقای خاتمی بر این واقعیت تأمل كنند كه دایره و گستره گفتمان جمهوری اسلامی بسیار وسیع‌تر ازآن است كه فقط در طیف اصلاحات خلاصه شود. ازسوی دیگر جای شگفتی دارد كه آقای خاتمی،‌دوم خردادی‌ها را پس از استحاله فكری ـ عقیدتی، عبور از قانون اساسی، همنوایی با مخالفان نظام، بر هم زدن قواعد بازی، برگزیدن رویكرد براندازی و عبور از حاكمیت هنوز جزو دلبستگان به نظام و انقلاب می‌داند. آیا این دوم خردادی‌ها نبودند كه با برنامه‌ریزی از پیش تدوین شده ـ سال 81 ـ پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در راستای رویكرد «انقلاب علیه انقلاب» برآمدند؟ طبیعی است كه افكار عمومی و حاكمیت كسانی را كه از دروازه براندازی و انقلاب وارد می‌شوند پس بزند. با این اوصاف باید گفت كه این خود دوم‌خردادی‌ها بودند كه خواسته، یا ناخواسته، سهوی یا عمدی علیه خود توطئه كردند.

دلبستگی به انقلاب با حذف ولایت فقیه!
رئیس دولت اصلاحات در ادامه اتهام‌زنی به رقیب سیاسی خود،‌ اینگونه نتیجه‌گیری می‌كند: «نتیجه آن (حذف دلبستگان به انقلاب) سوق دادن نیروهای اجتماعی به سوی جریان‌هایی است كه با اصل انقلاب و نظام مخالفند». ما هم در این مبحث با آقای خاتمی هم داستانیم كه حذف دلبستگان به انقلاب عوارض خطرناكی به دنبال دارد اما ضروری است ایشان به این پرسش پاسخ دهند كه آیا اصل ولایت فقیه در رأس آرمان‌های دلبستگان به انقلاب و نظام قرار ندارد؟ اگر قرار دارد كه دارد پس چرا دوم خردادی‌ها با تشكیك‌های مغالطه‌آمیز همواره در پی حذف این اصل برآمده و در مقابله با این اصل قانونی با مخالفان نظام و انقلاب همنوا شده‌‌اند؟ چرا باید دوم خردادی‌ها به مصداق «نؤمن ببعض و نكفر ببعض» هر جا به نفعشان باشد از قانون اساسی خرج كنند و هر جا به زیانشان باشد قانون ساسی را زیر پا بگذارند؟

نشد دیگر! یا این یا آن
محمد خاتمی در بخش دیگری از این گفت‌وگو تصریح می‌كند: «ما به عنوان كسانی كه هم انقلاب را قبول داریم، هم جمهوری اسلامی را كه حاصل مبارك این انقلاب است و نیز با توجه به اینكه امام (ره) سلسله‌جنبان این حرمت و رهبر این انقلاب بودند، مواضع، نظرات و دیدگاه‌های حضرت امام (ره) به عنوان یك معیار برای ما بسیار مهم است». شنیدن این اظهارات از زبان آقای خاتمی با مواضع قاطعی كه در حمایت از جنبش سبز ـ جنبش هوادار جمهوری ایرانی ـ دارد بیانگر نوعی «تناقض پراكتیكال» ـ همان تناقض هم خدا هم خرما ـ است. قابل هضم و فهم نیست كه فردی هم انقلاب و جمهوری اسلامی را قبول داشته باشد و هم حامی اندیشه «جمهوری ایرانی» باشد. بی‌شك، آقای خاتمی در مقام دفاع از خود بر می‌آید اما اگر ایشان طرفدار اندیشه جمهوری ایرانی و رویكرد آنارشیستی- رولوشنیستی سبزها نیست پس چرا از آنها حمایت می‌كند و از این مهم‌تر چرا هیچگاه در برابر مواضع و شعارهای پان ایرانیستی، سكولاریستی و ضدنظام سبزهای اموی كه رسماً از روز قدس كلید خورد، موضع‌گیری نكرده است؟ از سیدمحمد خاتمی كه همواره در دوران اصلاحات از پایبندی به قانون اساسی و حركت در چارچوب نظام سخن می‌گفت پذیرفته نیست كه اینگونه متناقض‌نما ظاهر شود و به نام این- جمهوری اسلامی- از آن- جمهوری ایرانی- حمایت كند!

چیزی به نام «شعار»
در گفت‌وگوی اختصاصی محمدخاتمی با سایت جماران، عباراتی دیده می‌شود كه تنها یك نام می‌شود بر آن گذاشت: «شعار». عباراتی چون:«جمهوری اسلامی برای ما مقدس است» و «باید به قانون اساسی بازگردیم». اگر حقیقتاً دوم خردادی‌ها جمهوری اسلامی را مقدس می‌دانند چرا در دوران اصلاحات پروژه «عبور از حاكمیت» را به كار گرفتند؟ اگر آنها به تقدس نظام باور دارند چرا پس از انتخابات علیه نظام شوریدند و با اتهام‌زنی‌های سنگین، حیثیت نظام را هتك كردند؟ اگر دوم خردادی‌ها به قانون اساسی پایبند و وفادارند چرا نهادهای برآمده از این قانون همچون ولایت فقیه و شورای نگهبان را مورد هجمه قرار می‌دهند؟ با این همه اسناد موجود از تحركات خارج از مانیفست انقلاب اسلامی و قانون اساسی دوم خردادی‌ها، آیا اظهارات آقای خاتمی یك شعار نیست؟

این هدف مشترك
سیدمحمد خاتمی در بخش دیگری از اظهاراتش تصریح می‌كند:«ازابتدای استقرار جمهوری اسلامی در ایران بزرگ‌ترین هدف دشمنان نظام، جدایی مردم از حكومت و حذف سرمایه‌‌های اجتماعی كشور بوده است.» در حاشیه این اظهارنظر آقای خاتمی، طرح این پرسش لازم است كه اگر اتهام‌زنی اصلاح‌طلبان به نظام و زیر سؤال بردن سلامت انتخابات در راستای جدا كردن مردم از جمهوری اسلامی تحلیل نمی‌شود پس چگونه باید توجیه شود؟ آیا 85 درصد از مردم ایران كه در انتخابات شركت كردند همان نیروهای اجتماعی كه خاتمی از آن سخن می‌گوید، نیستند؟

آیا طرح بحث تقلب از سوی دوم خردادی‌ها برای دلسرد كردن نیروهای اجتماعی از نظام نبود؟ آیا دوم خردادی‌ها در این هدف- جدا كردن مردم از جمهوری اسلامی- با مخالفان نظام همراه نشدند؟

من نقش بازی می‌كنم پس هستم
هرچند آقای خاتمی پاسخ قانع‌كننده‌ای برای این پرسش‌ها در آستین ندارد اما «اعاده حیثیت» از اعتبار مخدوش دوم خردادی‌ها با این سبك و سیاق متناقض تنها لایه‌های پرتناقض ایدئولوژیكی و عقیدتی آنان را آشكارتر می‌كند. محمد خاتمی كه در دوران ریاست جمهوری سنگ امام(ره)، قانون اساسی و نظام را بر سینه می‌زد و یك چهره میانه‌رو شناخته می‌شد و امروز حامی سبزهای اموی شده است یا آن روزها اشتباه می‌كرده یا امروز به خطا می‌رود. شاید هم قصه چیز دیگری است و مشی متعادل خاتمی در آن روزها تاكتیكی برای توجیه این روزهایش باشد؛ همچون سعید حجاریان كه پس از اعترافاتش در حوادث بعد از انتخابات و آزادی‌اش از زندان در جمع دوستانش از اعتراف كردن با عنوان یك تاكتیك برای آزادی نام برده و گفته است:«نقش بازی كردم، آزاد شدم.» اگر حجاریان برای آزادی از بازداشت و لاپوشانی راز بزرگ اصلاح‌طلبان نقش بازی كرد، خاتمی برای آزادی از چه چیز نقش بازی می‌كند؟




منبع: جوان آنلاین لینک منبع: http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=13822

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین