کد خبر: ۱۳۴۲۷۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
یاران ولایت:

تشکیل نهادهای قومیت گرایی با حضور اقلیت های معاند

به گزارش وبلاگستان بولتن نیوز؛ نویسنده وبلاگ یاران ولایت نوشت:

فتنه 88

با جریان­شناسی و تحلیل موضوعی فتنه 88، و همچنین عنایت به برنامه­ریزی دشمنان آشکار و پنهان نظام مقدس جمهوری اسلامی، به چند نکته حائز اهمیت خواهیم رسید. اول اینکه، در برنامه­ریزی فرآیند فتنه، از سوی فتنه­جویان و حامیان داخلی و خارجی این جریان، هدفی مشترک به روشنی نمایان است و آن، این است که جمیع آنان از ابتدای انقلاب شکوهمند، با توجه به هم­مرز بودن ایران با کشورهایی که میان اقوام آنها و قومیت­های داخلی رابطة تاریخی، فرهنگی و زبانی وجود دارد، در زمینة حاکم کردن حکومتی فدرالی و تجزیه شدن کشور فعالیت چشم گیری نموده­اند. در ایام فتنه نیز شاهد آن بودیم که برخی همنوا با دشمنان، جبهه­گیری خاصی در حمایت از این جریان منتهی به شکست، نمودند. دشمنان نظام و انقلاب همواره درصدد لطمه زدن به بدنه اصلی، یعنی مردم و ایجاد فضایی تفرقه جویانه میان آنان است.

در فتنه 88 دشمن با برنامه­ریزی بسیار هدفمند ابتدا خود را با شعارهای مردم گرایانه، خود را نزدیک و حافظ منافع ملی و مردمی جلوه داد. سپس فعالیت خود را در عرصة شورش­های مردمی با هدف قراردادن اصول نظام، که پیش­تر خود مردم آنرا گزیده و منتخب آنان بود، وسعت داد.

چند نکته در سازماندهی فرآیند فتنه وجود دارد که بررسی آنها خالی از لطف نیست.

تشکیل بدنة اجتماعی از طریق مهندسی اجتماعی قومیت ها

سازمان فتنه از ابتدای دورة اصلاحات بوسیلة مهندسی اجتماعی خاص دوران، به دنبال تشکیل بدنة اجتماعی خود بودند و در این راستا، با حمایت آشکار سران اصلاحات(نشستهای صمیمانه با سران فرق اقلیتی- قومیتی و حتی اعلام حمایت رسمی از فرق معاند نظام) اقدام به تشکیل نهادهای مردمی منفک، در قالب کمپین، ستاد، بنیاد و حتی تشکلهای خاص قومیتی و اقلیتی نظیر بنیاد هم­اندیشی دراویش و اهل سنت نمود که هر کدام بدنبال اهداف بلند مدت و از پیش تعیین شده سلسله فتنه گام بر می­داشتند.

این اقدامات در چندسال ابتدای اصلاحات با هدف آزمون و خطا و دستیابی به برآیند اثربخشی در جامعه انجام شد که در نتیجه برخی از اقدامات از دور خارج و بر پاره­ای دیگر عنایت ویژه­تری شد.

تشکیل نهادهای قومیت­گرایی با حضور اقلیت­های معاند، برنامة سازمان فتنه بود

معماری نفوذ در جامعه برای تشکیل بدنة اجتماعی سران فتنه، بر پایة برآیندهای حاصله و اعلام حمایت تشکل­های قومیتی-اقلیتی، تشکیل نهادهای قومیت­گرایی با حضور اقلیت­های معاند و پیدایش گفتمان­های نوظهور به هر بها و بهانه­ای، انتخاب شد؛ که در همین راستا شاهد تشکیل کمپین­های حمایتی و سازمان­دهی آنها به سرپرستی وابستگان ساختار از هم گسیختة فتنه، در رویدادهای قومیتی بودیم. از این موارد می­توان به رخدادهای سال 85 تا 88 دراویش در شهرهای گوناگون، به چالش کشیدن فعالیت­های نظام مقدس در شهرهای مرزی، اقدامات حمایتی برخی اقلیت­های معاند(بهائیت، تصوف و وهابیت) از گروه­های معارض برون مرزی اشاره کرد.

این معماری تا دورة انتخابات ریاست جمهوری 88 برای رسیدن به نقطه هزینه زایی، بسیار مورد عنایت و حمایت سران فتنه بود که در شرایط آن دوران زمان به بهره برداری رسید. اولین بهره­برداری از بستر فراهم شده برای فتنه­جویان، ارتباط دادن هر نوع حادثه با احساسات عموم مردم و متناجس نمودن آن با گروهی از جامعه بود. بطور مثال در آن دوران شاهد افتخارآفرینی نیروهای امنیتی کشور در دستگیری عبدالمالک ریگی و فروپاشی گروه جندالله بودیم، اما به موازات آن شاهد اعلام حمایت برخی هم استانی­های وی از او و شروع جریان رسانه­ای تخریبی علیه نظام بودیم؛ و یا در سازماندهی تاریخ، محل و شهرهای مورد اغتشاش، آنان بدنبال ایجاد ارتباطات روانی، فرهنگی و حتی انسان دوستانه بودند(ماجرای کشته شدن ندا آغاسلطان به دست دشمنان قسم خورده که در راستای این اتفاق، آنان اقدام به ارتباط سازی با روحیات عاطفی مردم نمودند و سوم، هفتم و حتی چهلم او را تبدیل به تحصن و اغتشاش و آشوب کردند).

تطبیق معماری اجتماعی فتنه با رویدادهای اخیر

با روشن شدن ماهیت و چگونگی چیدمان اجتماعی ارکان فتنه، و تشکیل پازلی بین رویدادهای اخیر در چند استان اصفهان، آذربایجان، کردستان و یزد می­توان به تأکید بر ادامة خط سیر فعالیت آنان بر قومیت­گرایی با هدف تشدید هزینه بر وجود با برکت نظام مقدس، پی برد. این خط سیر در برخی استان­ها مانند کردستان و سیستان­و­بلوچستان با توجه به اکثریت اهل سنت، با بیان قومیتی در بین جامعه نفوذ کرده و با انتشار گفتمان­هایی نظیر فدرالیسم و جدایی­طلبی بوضوح تلاش در رسیدن به اهداف پلید سازمان فتنه را دارند. همچنین اخیراً شاهد فعالیت­های جدایی­طلبانه در استان آذربایجان نیز بودیم که خود با توجه به نگاه قومیتی در آنجا از یکسو و فعالیت فتنه­طلبان و معاندان خارج کشور از سوی دیگر، جای بحثی مبسوط دارد.

بی بی سی و فتنه گری

سایت بی­بی­سی فارسی و تحلیلی در مورد ایجاد فدرالیسم و تجزیه شدن ایران

با بیان این نکات و کمی بازگشت به تاریخ نه چندان دور سال 88، می­توان به این مهم رسید که، سلسلة فتنه بدنبال تشکیل جبهه­های مردمی منفک(ترجیحاً جبهه­های قومیتی) هستند. بدین شکل که در هفته­های اخیر شاهد خبرسازی بسیار بالایی در مورد مباحث حقوق بشر به صورت بومی در برخی مناطق کشور هستیم. تا آنجا که کاترین اشتون نیز حمایت خود از لقمان و زانیار مرادی را بطور علنی اعلام کرد.

ایده رویکرد جبهه­های منفک برای آن است که جامعه میلیونی مردم را به چندین دسته و گروه تقسیم کند و از آنجا که به صورت جدا اداره و سازماندهی می­شوند، بدلیل وجود نگاه قومیتی و جدایی­طلبانه در هر گروه، می­تواند به این شکل عمل کند که، رشد یکی باعث رشد دیگری و شکست یکی مانع شکست دیگری شود.

جریان معاند نظام و ادبیات شکست خورده فتنه جویان، بر این موضوع واقف نیستند که ملت ایران هوشمندانه در مورد جبهه گیری های کورکورانه و شناسایی اهداف شیطانی آنان، تصمیم گیری می کنند و هنوز قدرت و عظمت نظام ولایی کشور را درک نکرده اند. عظمتی که در این کشور با چندین گروه قومیتی و فرهنگی و گویشی، موجب شده است همه با هم یکصدا و یک دل برای حفظ انقلاب و نظامی که برای دستیابی به آن خون ها داده اند تلاش می کنند.


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱
محمدی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
0
3
خب جمهوری اسلامی قومیت هارو از محرومیت دراره
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین