پشت پرده اخراج مایلی کهن و سرمربی شدن قطبی
بعضی ها نقش یک آقازاده را در بوجود آمدن چنین مسایل بی تاثیر نمی دانند! این آقازاده و سرمربی یکی از تیمهای لیگ برتر در چند پروژه اقتصادی با هم مشارکت دارند و به همین جهت شاید تصمیم گیری مسئولان فدراسیون فوتبال دراین مورد تحت تاثیر این ارتباط قرار گرفته باشد.
سایت جهان چندی پیش خبری را منتشر کردکه در آن به وجود باندی در مطبوعات ورزشی اشاره کرد که قصد داشتند افشين قطبي مربي سابق پرسپوليس را به عنوان سرمربي تيم ملي معرفي كنند! و در قبال آن يك سوم قرارداد وي را به خود اختصاص دهند! در کمال ناباوری شاهد آن بودیم که این پروژه با تخریب مایلی کهن کلید خورد و مافیای فوتبال توانست به خواسته خود برسد و آقایانی که به دنبال برکناری مایلی کهن بودند از بهانه ای برای حذف او استفاده کردند.
اما سوالی که ذهن همه فوتبال دوستان را به خود مشغول کرده این است که چطور مایلی‌کهن براحتی نیمکت با ارزش تیم ملی را رها کرد!!
بعضی ها نقش یک آقازاده را در بوجود آمدن چنین مسایل بی تاثیر نمی دانند! این آقازاده و سرمربی یکی از تیمهای لیگ برتر در چند پروژه اقتصادی با هم مشارکت دارند و به همین جهت شاید تصمیم گیری مسئولان فدراسیون فوتبال دراین مورد تحت تاثیر این ارتباط قرار گرفته باشد.
درضمن برخی اظهار نظر علی دایی وگذاشتن پیش شرط برای قبول عضویت هیت مدیره پرسپولیس را در این تصمیم تاثیرگذارمی دانند . البته بسیاری نقش مافیای فوتبال را در انتخاب ها انکار ناپذیر می دانند!!
افشین قطبی سرمربی تیم ملی شد و بالاخره خواسته خیلی ها عملی شد! با مایلی‌کهن چه کردیم که نیامده رفت !
محمد مایلی‌کهن در دو مقطع کاملاً متفاوت سرمربی تیم ملی فوتبال بود. بار اول سال 1374 تا 1376 و بار دوم که 17 فروردین بعداز مدتها کشمکش بر سر انتخاب سرمربی تیم ملی به عنوان نفر اول کادر فنی فوتبال انتخاب شد به اعتقادخیلی از کارشناسان رشد فوتبال ایران باوی در سال 76 استارت خورد.
ولی این مربی حتی فرصت نکرد فهرست انتخابی خودش را به رسانه‌ها اعلام کند!
او در این مدت سعی کرد روابط خصمانه‌اش را با علی دایی به دوستی تبدیل کند، با مجید جلالی صمیمی‌تر شود و البته با سرمربی استقلال هم به طور واضح درگیر شد و در این نبرد، از هیچ چیز نترسیدو حتی قهرمانی تیم او در جام حذفی فصل قبل را هم بر اثر تبانی تعبیر کرد.
استعفایی که استعفا نبود. این تنها جمله‌ای است که می‌توان درباره بیانیه شماره 2 محمد مایلی‌کهن نوشت. مایلی‌کهن وقتی متوجه شد از بیانیه‌اش به استعفا تعبیر شده با ایرنا مصاحبه کرد و گفت: آن نامه هر چه بوده استعفا نبوده و این ثابت می‌کند فدراسیون به بهانه‌ای برای برکناری مایلی‌کهن از سرمربیگری تیم ملی نیاز داشته تا فردی دیگر را روی نیمکت تیم ملی بنشاند.
در حالی که علی کفاشیان به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال به دنبال انتشار بیانیه شماره دو محمد مایلی کهن از این بیانیه به عنوان استعفا برداشت و با آن موافقت کرد، اما مایلی کهن استعفا نداده است و مسئولان فدراسیون استنباط اشتباهی از آن داشته اند.
نادرفریادشیران که سالها در کنار محمد مایلی کهن فعالیت می کند و نزدیکترین فرد به او محسوب می شود در گفتگویی ضمن بیان این مطلب تاکید کرد که مایلی کهن استعفا نکرده است .
حالا فدراسیون فوتبال که تقریباً همه کارشناسان معتقدند بدون اختیار، دایی و مایلی‌کهن را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کرده، افشین قطبی رابه عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کردتا باز هم بر سر دو یا چند راهی قرار گرفته باشد. تردیدی که همه فوتبال دوستان ایرانی را کلافه کرده است.
سایت جهان چندی پیش خبری را منتشر کردکه در آن به وجود باندی در مطبوعات ورزشی اشاره کرد که قصد داشتند افشين قطبي مربي سابق پرسپوليس را به عنوان سرمربي تيم ملي معرفي كنند! و در قبال آن يك سوم قرارداد وي را به خود اختصاص دهند! در کمال ناباوری شاهد آن بودیم که این پروژه با تخریب مایلی کهن کلید خورد و مافیای فوتبال توانست به خواسته خود برسد و آقایانی که به دنبال برکناری مایلی کهن بودند از بهانه ای برای حذف او استفاده کردند.
اما سوالی که ذهن همه فوتبال دوستان را به خود مشغول کرده این است که چطور مایلی‌کهن براحتی نیمکت با ارزش تیم ملی را رها کرد!!
بعضی ها نقش یک آقازاده را در بوجود آمدن چنین مسایل بی تاثیر نمی دانند! این آقازاده و سرمربی یکی از تیمهای لیگ برتر در چند پروژه اقتصادی با هم مشارکت دارند و به همین جهت شاید تصمیم گیری مسئولان فدراسیون فوتبال دراین مورد تحت تاثیر این ارتباط قرار گرفته باشد.
درضمن برخی اظهار نظر علی دایی وگذاشتن پیش شرط برای قبول عضویت هیت مدیره پرسپولیس را در این تصمیم تاثیرگذارمی دانند . البته بسیاری نقش مافیای فوتبال را در انتخاب ها انکار ناپذیر می دانند!!
افشین قطبی سرمربی تیم ملی شد و بالاخره خواسته خیلی ها عملی شد! با مایلی‌کهن چه کردیم که نیامده رفت !
محمد مایلی‌کهن در دو مقطع کاملاً متفاوت سرمربی تیم ملی فوتبال بود. بار اول سال 1374 تا 1376 و بار دوم که 17 فروردین بعداز مدتها کشمکش بر سر انتخاب سرمربی تیم ملی به عنوان نفر اول کادر فنی فوتبال انتخاب شد به اعتقادخیلی از کارشناسان رشد فوتبال ایران باوی در سال 76 استارت خورد.
ولی این مربی حتی فرصت نکرد فهرست انتخابی خودش را به رسانه‌ها اعلام کند!
او در این مدت سعی کرد روابط خصمانه‌اش را با علی دایی به دوستی تبدیل کند، با مجید جلالی صمیمی‌تر شود و البته با سرمربی استقلال هم به طور واضح درگیر شد و در این نبرد، از هیچ چیز نترسیدو حتی قهرمانی تیم او در جام حذفی فصل قبل را هم بر اثر تبانی تعبیر کرد.
استعفایی که استعفا نبود. این تنها جمله‌ای است که می‌توان درباره بیانیه شماره 2 محمد مایلی‌کهن نوشت. مایلی‌کهن وقتی متوجه شد از بیانیه‌اش به استعفا تعبیر شده با ایرنا مصاحبه کرد و گفت: آن نامه هر چه بوده استعفا نبوده و این ثابت می‌کند فدراسیون به بهانه‌ای برای برکناری مایلی‌کهن از سرمربیگری تیم ملی نیاز داشته تا فردی دیگر را روی نیمکت تیم ملی بنشاند.
در حالی که علی کفاشیان به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال به دنبال انتشار بیانیه شماره دو محمد مایلی کهن از این بیانیه به عنوان استعفا برداشت و با آن موافقت کرد، اما مایلی کهن استعفا نداده است و مسئولان فدراسیون استنباط اشتباهی از آن داشته اند.
نادرفریادشیران که سالها در کنار محمد مایلی کهن فعالیت می کند و نزدیکترین فرد به او محسوب می شود در گفتگویی ضمن بیان این مطلب تاکید کرد که مایلی کهن استعفا نکرده است .
حالا فدراسیون فوتبال که تقریباً همه کارشناسان معتقدند بدون اختیار، دایی و مایلی‌کهن را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کرده، افشین قطبی رابه عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کردتا باز هم بر سر دو یا چند راهی قرار گرفته باشد. تردیدی که همه فوتبال دوستان ایرانی را کلافه کرده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
