سرنوشت انتقام گیری از مردم با برگشت خوردن از دفتر اوباما

گروه سیاسی ـ در ادامه بررسی سوابق معصومه علی نژاد به بررسی عملکرد وی پس از انتشار مقاله توهین آمیز «آواز دلفین‌ها» و سفر او به امریکا و همچنین نقشش در فتنه 88 می‌پردازد:

به گزارش بولتن نیوز، مسیح علی نژاد بعد از انتشار آواز دلفین ها با عنوان « جانب حرمت نگه نداشتیم» نیز انحراف وی و تعمدش در توهین به مردم و دولت و نظام را آشکارتر کرد.
در این نوشته با افزودن به توهین هایش به مردمی که به زعم وی از دانشگاهیان و نخبگان در میانشان یافت نمی شود توهین های مکرری نیز به رئیس جمهوری روا داشت.
علی نژاد وقتی از ایران خارج شد، به بهانه تحصیل به اروپا رفت و مدتی را در آنجا گذراند بدون آنکه وضعیت مشخصی از نظر تحصیلی و شغلی و منابع مالی تأمین هزینه هایش داشته باشد.
البته مدعی بود که به زودی به ایران باز خواهد گشت، اما چنین نشد و بر حجم فعالیت رسانه ای و همکاری اش با رسانه های ضد انقلاب و حتی ضد دین اسلام افزوده شد. او فکر می کرد که این راه که رفته یک روز و دو روزه است یک سال و دوسال است و یک بازی کودکانه است که خیلی زود به نتیجه می رسد و به سادگی خود را مطرح خواهد کرد. اما حالا باید ببیند که آیا درست فکر کرده است و باید جواب دهد که چه توصیه هایی به همفکران خود دارد؟ آیا افراد باید به سادگی گول دیگران را بخورند؟ آیا سیاست ورزی به همین سادگی است و آدم ها در سیاست مانند سینما به شهرت می رسند؟

وی بعداً در تابستان 1388 به آمریکا رفت و در حالی که برای مصاحبه با اوباما وقت گرفته بود و با انجام این مصاحبه نیز موافقت شده بود نتوانست با وی دیدار کند، اما در چند جا در جمع مخالفان ایران و ضد انقلاب حاضر شد، از جمله در روز 25 ژوئیه 2009 در سانفرانسیسکو سخنرانی کرد و خطاب به نظام حاکمیتی ایران گفت: «سی سال ما لرزیدیم، اینک شما بلرزید.«

او در 29 اوت 2009 نیز مصاحبه ای با صدای آمریکا انجام داد. وی در طول این سالها ضمن نگارش مقالات و گزارش های متعدد علیه نظام و کشور برای رسانه های معاند، قطعات ویدئویی هم با همین مضامین تهیه کرده که از رسانه های تصویری مانند تلویزیون فارسی صدای آمریکا و بی . بی .سی پخش شده است. از آن جمله می توان به مجموعه «یک توفان هوای تازه» اشاره کرد که محتوای آن در دفاع از فتنه گران بعد از انتخابات 88 و دعوت و تشویق آنان به ادامه تحریکات آشوب طلبانه بوده است.
وی در سال 2010 به همراه تعدادی دیگر از اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران، بنیاد «ایران ندا» را تأسیس کرد که وظیفه آن حمایت از فتنه سبز و شایعه سازی علیه ایران است. او تاکنون چهار کتاب نوشته و منتشر کرده است که عبارتند از «تحصن» (درباره تحصن نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اعتراض به رد صلاحیت برخی افراد مسئله دار و حاشیه ساز وابسته به طیف های تندرو و همسو با ضد انقلاب خارجی در انتخابات مجلس هفتم)، «تاج خار» (درباره فعالیت خبرنگاری خودش در مجلس هفتم که در آن تلویحاً و به صورت نمادین به شبیه سازی خود – هم از نظر اسمی و هم از نظر رفتاری – با حضرت عیسی پرداخته است)، «من آزاد هستم» و «قرار سبز» ( که رمانی با مضمون فعالیت فتنه گران است(.
علی نژاد ابتدا یک وبلاگ به نام خودش داشت و سپس یک وبلاگ جدید را هم راه انداخت با نام مسیح که وبلاگ اصلی اش در ایران بود.
فعالیت های مسیح علی نژاد از دزدیدن فیش حقوقی نمایندگان مجلس برای سردرآوردن از وضعیت مالی نمایندگان مردم، تا لرزیدن در تظاهرات آمریکا وانگلیس، طیف رنگارنگی از حرکاتی است که وی را دچار سرگیجه کرده و ازاین شاخه به آن شاخه پریدن است و حال باید پاسخ دهد که چه کسی می لرزد؟ آیا او از این همه لندن وواشنگتن و سانفرانسیسکو و کالیفرنیا و... رفتن، نتیجه ای هم گرفته است. این همه کتاب و مصاحبه و وبلاگ و... چه سرنوشتی را برای او رقم زده است. مسیح می لرزد، یا کسانی که با آنها مخالفت می کند؟