نفوذ فراماسونري در سينما و تلويزيون!

نويسنده اين مقاله ابتدا ماهيت تفکر انحرافي فراماسوني را تحليل و بررسي  مي کند و سپس به ضرورت شناخت نمادها و تبيين جايگاه و نقش انها در انتقال مفاهيم ضد ديني مي پردازد.
سپس نمادهاي مربوط به فراماسونها تعريف وتوضيح داده مي شود تا ذهنيت مخاطب نسبت به موضوع سلسله مقالات آماده شود.درپايان نيز به بيان ونقد  نمادهاي مفهومي وتصويري موجود در سه فيلم کارتوني مرد عنکبوتي ، باب اسفنجي و مورچه کش مي نشينيم.
 
فراماسوني چيست؟
کلمه ي ماسون (mason) يعني  بنّا ، فراماسون (Freemason) يعني بنّاي آزاد . عبارت فراماسون هم از دو بخش «فري» و «ماسون» تشكيل مي شود، به معناي بنّاي آزاد. مي گويند بنّاي آزاد بنّايي بوده كه برخلاف ساير صنوف بيگاري نمي داده. ظاهرا در قرون وسطي صاحبان صنوف بيگاري مي دادند به جز بناها. اين توجيهي است كه آنها براي اسم و عنوان فراماسونري آورده اند.
فراماسونري تشكيلات يا جمعيتي است، پنهان روش و نخبه گرا. در تشكيلات فراماسونري اين دو ويژگي اصل است. پنهان روشي را براي اين انتخاب كرده اند كه افرادي خارج از تشكيلات با اهداف و روش هاي آن آشنا نشوند و نخبه گرائي را از اين جهت برگزيدند كه قصدشان تسخير كشورها و كل جهان است. از اين جهت به هر كشوري كه وارد مي شود سراغ نخبگان مي رود و سعي دارد تا امور اساسي و شريان هاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي آن كشور را به دست بياورد و در آن منطقه نفوذ كند و بعد در مناطق ديگر نفوذ خود را گسترش دهد.
ماسونري يک تشکيلات منظم جهاني است که بر ارکان دولت هاي جهان و اکثر وجوه زندگي سياسي، اقتصادي و فرهنگي جوامع، سلطه يافته است و  بسيار  هم آزادانه عمل مي کند . کسي که عضو فراماسونري است ، ماسون يا  فراماسون ناميده مي شود . ساختماني که مرکز فعاليت ماسونهاست لژ نام دارد .
فراماسونري بعد از آنكه در سال 1717 ميلادي با تشكيل اولين اثر سياسي و فلسفي در انگلستان از حالت تشكيلات صنفي بنايان آزاد به يك مكتب سياسي و فلسفي تبديل شد خيلي زود به صورت منشأ قدرت فوق العاده و مركز اجتماع شخصيتهاي درجه اول درآمد و تشكيلات خاص فراماسونري و لژها و محافل وابسته به آن در كليه‌ي شئون اجتماعي كشورها به طوري رخنه نموده و مؤثر واقع شدند كه اجتماعات سري لژها سرنوشت حكومت‌ها و رژيم‌ها و افراد به دست گرفته و بر حوادث و سير تاريخ مسلط شدند. (1)
اهداف فراماسونري:
1 – نابودي تمام مظاهر توحيد و يکتاپرستي در جهان.
2 – به دست گرفتن حکومت و قدرت در تمام کشورهاي جهان از طريق  شبکه ي گسترده ي ماسوني در تمام ممالک دنيا.
3 – تخريب  مسجد الاقصي  و  کشف  معبد سليمان  و  بازسازي  آن  در  ابتداي  قرن 21.
4 – پرکردن معبد سليمان از بت ها  و  نمادهاي ماسوني  به  عنوان  اصلي ترين پرستشگاه ماسوني.
5 – برقراري حکومت جهاني  شيطاني  به  پايتختي  معبد سليمان  در  اورشليم (بيت المقدس).
6 – به حکومت  رساندن  قدرتمندترين  فراماسون  با  عنوان  نماديين  ضد مسيح (Antichrist= دجال) در ابتداي قرن 21. (2)
 عقايد فراماسونري:
گروه هاي مختلف ماسوني بعضاً فلسفه ي عقيدتي متفاوتي دارند؛ اما  با  اين حال در لا به لاي عقايدشان، مي توان مشترکات فراواني نيز  يافت. 
با اين حال بخشي از عقايد ماسون ها که کاملاً اثبات شده اند، عبارتند از:

    * ادعاي روشني بخش (Giver of light) بودن شيطان (Lucifer) (3)
    * بزرگداشت شيطان و نمادهاي شيطاني (Satanism)
    * اعتقاد به اينکه زن و مرد اوليه، که مقام نيمه خدايي دارند، خالق نسل کره ي زمين هستند نه خداوند يکتا.
    * بزرگداشت الهه هاي ملل باستان، مانند ايزس، لات و ... و  احترام  به  عقايد جاهلي ملل باستان (Paganism).
    * اعتقاد قوي به آداب و رسوم مصر باستان که اين مطلب کفرآميز  و  شرک آميز بودن عقايد آنها را توأماً نشان مي دهد.
    * اعتقاد فراوان به اومانيسم.
    * اعتقاد فراوان به ماترياليسم (ماده گرايي)  و  عدم  اعتقاد  به  روح  و  مسايل فرامادي.
    * اعتقاد راسخ به سليمان (Solomon) نه به  عنوان نبي بلکه به عنوان پادشاه، جادوگر و ماسون اعظم. نکته ي جالب اين که  اکثر يهوديان نيز چنين اعتقادي دارند. آيه ي 102 سوره ي بقره نيز اشاره به  همين  مطلب دارد.

اکثر  گروه هاي ماسوني،  شيطان  را تقديس مي کنند. از جمله: اذعان خود آن ها به تقديس لوسيفر (يکي از نام هاي شيطان)  و يا استفاده از علايم بي شماري که اکثر آن ها توسط گروه هاي شيطان پرست نيز استفاده  مي شوند؛  با  اين  اوصاف  ما  مي توانيم  بفهميم  که ماسون ها شيطان پرست نيز هستند.
در كشورهاي شرقي فراماسونري، علاوه بر پرورش جاسوس، به دنبال كارهاي فرهنگي است كه در نتيجه آن فعاليت هاي فرهنگي، افراد جوامع براي پذيرش استعمار آماده مي شوند و هدف استعمار نوين هم برخلاف استعمار كهنه در پي ساختن جهان طبق انگاره هاي خود است و هدف فراماسونري اين است كه جوامع اين انگاره ها را بپذيرند.  (4)

ضرورت بحث از نماد هاي فراماسونري در فيلمها:
•    در طول تاريخ از نماد، كه نوعي علامت واجد هويت بصري است، به عنوان ابزاري براي ايجاد ارتباط استفاده شده است.
کارل گوستاويونگ مي گويد يک تصوير زماني يک نماد است  که متضمن چيزي در ماوراء معناي آشکار و مستقيم خود باشد . نماد داراي جنبه وسيعتر ونا خودآگاه است که هر گز نمي توان به طور دقيق آن را تعريف کرد. 
•     شکي نداريم که ادامه ي حيات  فرقه ماسوني  وا بسته به نمادهاي آنهاست بطوري که اگر نماد را از آنان سلب شود موجوديت آن فرقه نيز مخدوش مي شود.
•    حرکت تدريجي و موزيانه اين فرقه ها  به مرور در طول زمان و بر مخاطب موثر واقع مي شود. نمادها نيز در اثر تکرار و نا خودآگاه  در اذهان تثبيت مي شوند.
•    آنچه که بايد باعث حساسيت بيشتر ما نسبت به اين نوع فيلم ها شود اينست که فراموش نکنيم اين فيلم ها کاملا ساخته دست صهيونيست ها است.
•    يکي از اصول معماري در تفکر فراماسونري استفاده از همين نمادها بوده است توجه نماييد که آرم دولتي آمريکا و جريان مخوف و مخفي فراماسونري که برروي اسکناسهاي دلار نيز چاپ شده است چشم جهان بين يا هرم يک چشم است که دقيقا مشابه روايات و احاديث موجود در باره دجال آخرالزمان است.
•    همانطور که بيان شد فراماسونها به شدت نماد گرا هستند و از تمام توان خود در هر موقعيتي که بتوانند از تبليغات خود استفاده مي کنند.
فيلمها و کارتونهاي بسياري تاکنون با محوريت تفکرات ونمادهاي فراماسونري ساخته شده و ازاين پس هم خواهند ساخت .

 علامات و اعداد مشترک فراماسونري و شيطان پرستي :
1 – نقوش  اهرام،  مجسمه هاي  ابوالهول  و  همچنين  نوشته هاي  هيروگليف  در سراسر لژها و نشريات ماسوني به چشم مي خورد.
 2 – دعاهايي که فراماسون ها مي خوانند، مملو از عبارات مصري است که در  زمان فراعنه استفاده مي شد. براي نمونه:  (مَعَت نِب مِن آ، مَعَت بَ آ = بزرگ  است استاد فراماسونري ، بزرگ است روح فراماسونري)
3– يکي  از  نمادهايي  که  در  فراماسونري  کاربرد  فراوان  دارد،  علامت   و   نماد  « چشم جهان بين :All seeing eye  » است که به صورت يک  هرم و چشم  در انتهاي  آن  مي باشد.  اين  نماد  مربوط  به   يکي   از   خدايان   مصر   باستان  بوده است. نکته ي جالب ديگر، اين که در برخي از لژ ها بر روي علامت پرگار و گونيا، علامت چشم جهان بين نيز حک شده است که  نشان دهنده ي  اهميت  فوق العاده ي  علامت  چشم جهان بين  در  نزد ماسون ها مي باشد.
از منظر شيطان پرستان، «لوسيفر»يا همان چشم جهان بين فرشته مغضوب خداوند است که پيروانش او را «نور» و دشمنانش او را «تاريکي» مي‌دانند. واژه لاتين «لوسيفر»، به معني «ستاره صبحگاهي»است. طبق باور شيطان‌پرستان، سرانجام «لوسيفر» با «ماشي يح» (مسيح) به تعامل و مصالحه خواهند رسيد و «مسيح» زمين و زمينيان را در سهم «لوسيفر» قرار خواهد داد. بنابراين، برخلاف آرمان کساني که ظهور مسيح (= مهدي در اسلام) را انتظار مي‌کشند، در آخرالزمان اين «لوسيفر» است که در زمين ظهور مي‌کند نه «مسيح». آينده زمين از آن لوسيفر خواهد بود.
4 – « ستاره ي شش گوش » علامت و نماد بحث برانگيز فراماسونها.
اين علامت در افکار عمومي به عنوان نماد «يهودي ها» شناخته شده است و به آن « ستاره ي داوود » يا « مهر سليمان » هم مي گويند؛ ولي در حقيقت اين نماد هم  جزء نمادهاي الحادي بوده که بر اساس تفکرات الحادي  مصر باستان  ساخته  شده  است و نماد تعادل طبيعت بين زن و مرد، طبع سرد و گرم، الهه هاي  ماه و خورشيد  و.... است. 
نکته ي عجيبي که وجود دارد، اين است که  شيطان پرستان نيز علامت مذکور را قويترين علامت خود مي دانند و از  آن  در  مراسم  شيطاني  خود  استفاده  مي نمايند.  در  کتاب « Web of Darkness : شبکه ي تاريکي »
 Sean Sellers  (شيطان پرست معروف) در باره اين علامت نوشته است :
« اين   علامت،   قوي ترين   علامت   در   شيطان پرستي   است.    ستاره ي شش گوشه  از شش ضلع،  شش گوشه (زاويه)  و  شش  مثلث  کوچک   درست شده است که معرّف عدد  666 مي باشد. »   اين  عدد  در  بين  مسيحيان  و   نيز شيطان پرستان عددي ويژه   و  خاص  است  و نشان دهنده ي  دجال يا    Antichristمي باشد. هدف اصلي شيطان پرستان و فراماسونها به حکومت رساندن Antichrist  است؛  به همين دليل است  که ستاره ي شش گوش، بهترين و قوي ترين  نمادشان  محسوب مي شود.
7 – ستون سنگي با نوک هرمي (Obelisk): اين  نماد  که  نماد  زايندگي و باروري در مصر باستان بوده است، در بناهاي ماسوني متعددي به کار رفته است. (5)
8-  پرگار و گونيا (يکي از مهمترين و معروفترين علامات).
در وسط اين دو علامت، حرف G  قرار گرفته  است.(30)  (به  اعتقاد  فراماسونها،  « Goat = بز »  نماد  شيطان است.
9- ستاره ي  5 گوشه ي  معکوس يا Baphomet.
10- دست شيطان  يا  دست شاخدار.
در  تفکر  ماسون ها  و   شيطان پرستان، شيطان شاخدار  Cornuto  است  و  با  حرکت  دست  خود، شيطان  را  نمايش مي دهند.
11- چليپاي شکسته (صليب شکسته)  يا  Swastika:   علامت  شناخته شده ي هيتلر و نازي ها.
12- جمجمه و استخوان  Bones)  &Skull ).(39)
13- عدد 666 نماد دجال يا ضد مسيح (Antichrist) يا شيطان.
گاهي به صورت FFF  هم اين عدد را نشان  مي دهند.  چون  حرف F،  ششمين حرف انگليسي است.
14- عدد 13، عدد مقدس ماسون ها و يهوديان است.
15- عدد 33.
همان طور که  گفتيم  در  فراماسونري،  صاحب  درجه ي  33   بالاترين  قدرت  را داراست. در سمبل بسياري از گروههاي ماسوني از جمله در  علامت  مربوط  به يک  گروه ماسوني شهر (Memphis)  آمريکا  (که  نام  شهر باستاني Memphis  مصر را برخود نهاده اند)، عدد 33 بکار رفته است. (6)
ذکر يک نکته ي مهم:  بعد از ذکر علامات و اعداد مورد استفاده در فراماسونري، ذکر اين نکته ضروري به  نظر  مي رسد  که  براي  تطبيق علامت هاي  مذکور بر گروه ها و افراد، بايد همواره با احتياط برخورد کرد.
زيرا در بعضي از مواقع،  علامت ها و لوگو هاي بعضي از  شرکت ها  و  سازمان ها  در  نقاط مختلف  جهان،  شبيه  به علامت هاي فراماسونري هستند، اما همواره نمي توان به اين سازمان ها برچسب ماسوني بودن زد.  براي مثال بسياري از شرکت ها و کانال هاي  تلويزيوني و ماهواره اي از نماد چشم در لوگوي خود استفاده  مي کنند که اين چشم،  نماد بيننده و مخاطب تلويزيوني است و اين مطلب کاملاً  منطقي و  قابل  فهم است. بنابراين در اين حالت، چشم موجود در لوگو هاي مذکور،  نشان دهنده ي  ماسوني بودن اين کانال ها نيست. همچنين چشم پزشکي ها و  عينک سازي هايي  که  در تبليغات خود از  علامت  چشم  استفاده  مي کنند  نيز  ماسوني  نيستند،  چرا  که حرفه ي آن ها در ارتباط با چشم مي باشد. از سوي ديگر در بعضي از تصاوير  هنري و معماري، ممکن است در اثر روي هم افتادن  خطوط،  تصاوير  متعددي  شبيه  به ستاره ي شش گوش و ستاره ي پنج گوشه ي معکوس پديد آيد که  اين  تصاوير  نيز غيرعمدي بوده و نشان دهنده ي فراماسون بودن معماران  اين  بناها  نيست. صرفاً با مشاهده ي يک علامت  مشابه علامات  ماسوني، نمي توان  به  افراد  و  شرکت هاي  مرتبط  با  آن  علامت،  فوراً برچسب ماسون بودن زد. بلکه بايد در اين زمينه تحقيق نمود و از شواهد محکم تري در تأييد يا رد ماسوني بودن گروه هاي مذکور بهره گرفت.
البته در اين بين بعضي علامت ها هستند که  اختصاصاً  و  عمدتاً  ماسوني  هستند  و  تا  حدود  زيادي مي توانند ماسوني بودن افراد و شرکت ها و سازمان هاي مرتبط با خود را نشان دهند. براي مثال علامت پرگار و گونياي ماسوني (نه پرگار تنها و يا گونياي تنها)، علامت بسيار  اختصاصي  ماسون ها  است. همچنين  علامت  هرم و چشم (نه هرم تنها يا چشم تنها)  نيز  يک  علامت  بسيار  اختصاصي براي گروه هاي ماسوني است.
 در عين حال بايد به اين نکته اذعان داشت که فراماسون ها به شدت نماد گرا هستند هيچ شکي در آن نيست و تاکنون هم در اثبات اين جريان هيچ کوتاهي نکرده اند…
در تفکرات فراماسونرها  ترويج نماد هاي  صهيونيست ها  محدود به زمان ومکان خاصي نيست  بلکه آنها سعي مي کنند از اين نماد و نمادهاي ديگر فراماسونري و شيطان پرستي به طور مستقيم و غيرمستقيم در فيلم‌ها ، کارتونها ، طرح  کاور فيلمها ، بازي هاي رايانه اي ، سايت‌ها ، علائم شرکت ها ، ساختمانها و ... استفاده کنند.
نقش نمادها و اسطوره ها در فيلم هاي کارتوني بسيارقابل توجه است. از اين رو، برماست كه با ذكاوت و هوشمندى و زيركى، به مطالعه و تأمّل بپردازيم و فيلم هاي فيلم سازان صهيونيستهاي هاليوودي را فقط منتقدانه ببينيم، نه از روى جهل و ساده انگاري.
حال که با يکسري اصطلاحات ، نمادهاو مفاهيم فراماسوني آشنا گشتيد توجه شما را به مفاهيم ونمادهاي موجود در فيلمهاي کارتوني در حوزه کودک ونوجوان جلب مي کنيم با اميد به اينکه بتوانيم روزنه اي براي قضاوت شما در فيلمهاي توليد شده در اين حوزه پديد آوريم.
مرد عنکبوتي:
مرد عنکبوتي يکي از مجموعه هاي پرطرفدار در بين مردم جهان علي الخصوص کودکان ونوجوانان است .
هاليوود با ارائه اين فيلم موجي را دردنيا ايجاد کرد که در حال حاضر جزء پر فروش ترين فيلمهاي دنيا قرار گرفته است . به طوري که سازندگان اين مجموعه را مجاب کرده است که اکنون  نيزپس ازساخت سه قسمت به فکرطراحي قسمت چهارم اين مجموعه نيز بيفتند.
فيلمي که بازار تبليغاتي بسياري از محصولات تجاري، آموزشي و پوشاک را داغ کرده است . وهم اکنون مرد عنکبوتي به عنوان يک چهره سر شناس و محبوب در دنيا مطرح است.
حال ما قصد داريم نکاتي را پيرامون اهداف، چگونگي وچرايي ساخت اين مجموعه و ارتباطش را با تحولات جهاني بررسي کنيم . در ابتدا چند سئوال را در باره  اين مجموعه مطرح مي کنيم ؟ وسپس به آنها پاسخ ميگوييم.
1 ـ دليل انتخاب کارکتر قديمي مرد عنکبوتي و ستاره کردن آن در سالهاي اخير چيست ؟
2 ـ در  اين مجموعه ها مرد عنکبوتي چه مفاهيم ونکاتي  به مخاطب اين فيلم القا مي شود ؟
3 ـ هدف ساخت اين مجموعه و پرداختن به موضوعات اسلامي در چه راستايي است؟
4- نمادهاي به کار برده شده در اين مجموعه چه مفاهيمي رابه مخاطب منتقل مي کند؟
 مرد عنکبوتي ساخته دست صهيونيست:
در سال 2000 ميلادي پس از شکست اسرائيل از مقاومت اسلامي حزب الله لبنان و عقب نشيني آنها از مناطق جنوبي لبنان ، مراسم جشني به مناسبت پيروزي و آزادسازي آن مناطق ، در ورزشگاه يکي از شهرهاي جنوب لبنان برگزار شد . در اين مراسم ، سيد حسن نصرالله دبير کل مقاومت اسلامي حزب الله لبنان ، در سخنراني خود ، جمله اي استراتژيک و مهم ايراد کرد که تيتراژ بسياري از برنامه هاي مستند و خبري گرديد . جمله او عبارت بود از : (و الله هذا الاسرائيل اوهن من بيت العنکبوت)؛ « به خدا قسم اين اسرائيل از خانه ي عنکبوت سست تر است » اين تعبير دقيق و مهم ، آينده اسرائيل را ترسيم مي کرد که به زودي از هم خواهد پاشيد . با وقوع جنگ 33 روزه و پيروزي حزب الله لبنان و شروع شکست هاي بزرگ اسرائيل ، تعبير کلام سيد حسن نصرالله واضح تر شد . پس از اين سخنراني و به کار بردن اين تشبيه براي اسرائيل ، ارتش اين کشور براي آنکه نشان دهد اين تعبير اشتباه است ، عملياتي را برنامه ريزي کرد به نام تارهاي آهنين ، تا ثابت نمايد اگر کشور اسرائيل مانند خانه ي عنکبوت مي باشد ولي تارهاي تشکيل دهنده ي آن ، آهنين و فولادين است و از هم گسسته نمي شود .
در اين عمليات که مدتي بعد از سخنراني سيد حسن نصرالله انجام گرفت ، ارتش اسرائيل قصد داشت با نفوذ به خاک لبنان و تصرف همان شهر ، پرچم اسرائيل را در آن ورزشگاه نصب نمايد و قدرت تارهاي آهنين خود را نشان دهد ولي اين عمليات شکست خورد و آنها نتوانستند وارد شهر شوند .
لذا سياست گذاران هاليوود به طراحي و ارائه شخصيت مرد عنکبوتي روي آوردند تا بتوانند با معرفي يک قهرمان و ناجي با ويژگي هاي عنکبوت ، ذهنيت ايجاد شده نسبت به عنکبوت را در افکار عمومي تغيير دهند . ويژگي و خصوصيت منحصر به فرد اين قهرمان بر خلاف سوپراستارهاي قبل هاليوود بود . او نه داراي اندام تنومند و غول آسا بود و نه توانايي هنرهاي رزمي دارد و نه هوش سرشار پليسي دارد و نه از انواع سلاح استفاده مي کند . بر خلاف تمام قهرمانان هاليوودي ، داراي چهره اي مهربان و آرام است . اين فرد تنها با گزيدن يک عنکبوت به توانايي هاي فوق بشري دست مي يابد . تمام توان و قدرت او به خاطر خصلت هاي عنکبوتي اش مي باشد . چهره اي که از او ارائه مي گردد ، يک فرد مهربان و دوست داشتني که تنها دغدغه اش حل مشکلات مردم و نجات آنها در سختي ها و حوادث مي باشد . منجي عنکبوت آنقدر در بين مردم پذيرفته مي شود که در تمام مشکلات وقتي از دست کسي کاري بر نمي آيد ، همه منتظر آمدن او هستند . با خلق چنين شخصيتي ، با تارهاي محکم و قوي ، ذهنيت مخاطب نسبت به سست بودن تارهاي عنکبوت و خانه اش و منفي بودن خود عنکبوت ، تغيير مي کند و چهره اي مثبت و قوي ا زعنکبوت و خانه اش در ذهن شکل مي گيرد . در نتيجه تشبيه شدن اسرائيل به خانه ي عنکبوت نيز ديگر اين پيام را نخواهد داشت که پايه هاي حکومت اسرائيل سست و ضعيف مي باشد .