کد خبر: ۲۷۵۸۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

عروج عین صاد

وبلاگ حضور نوشت:

این روزها مصادف است با یازدهمین سالگرد عروج ملکوتی روحانی متقی استاد علی صفایی حایری .

کسیکه هم اهل علم بود و هم اهل عمل . هم آشنا به فقه و دروس حوزوی ناب بود و هم آشنا به جریانهای فکری غرب. هم عارف بود و هم انقلابی اصیل. هم لطیف بود و هم اهل استقامت ....

و اما او هنوز هم که هنوز است در میان ما ناشناخته و مهجور مانده است . از کدام اثرش بگویم ؟ از "روشهای نقد" او بنویسم که چقدر آگاهانه به موشکافی جریانهای فکری پرداخته است یا از صفای قلمش در "تو می آیی " بگویم؟ از "نامه های بلوغ " او بنویسم یا از فکر زلال او در "بشنو از نی"؟ از "صراط" او بگویم یا از" ذهنیت و زاویه دید او " که نشاندهنده آگاهی او در رمان و ادبیات داستانی است و حرف گزافی نیست اگر بگویم جای او و امثال او در جامعه ما و در حوزه های علمیه ما امروزه بسیار خالیست !!!

در زیر قسمتهایی از کتاب" نامه های بلوغ " این عالم نستوه را آورده ام که به مثابه درس و کاتالوگ عملی و کاربردی حیات طیبه برای جوانان انقلابی است . به امید اینکه جامعه ما و علی الخصوص ما جوانان با نوشته های این بزرگمرد بیشتر و هر چه بیشتر آشنا و مانوس گردیم :

شيطان به اندازه ى ارزش نعمتها در آ ن ها وسوسه دارد و تو مى توانى در هر كارى از مقدار وسوسه ى شيطان، ارزش و اهميت آن را حدس بزنى؛ كه من تجربه كرد ه ام و شاهد اين وسوسه ها بوده ام و ديد ه ام، چه بسيار كسانى كه از راه بازگشتند و نور چشم شيطان شدند . و باز هم ديده ام كه پس از برگشت، حتّى در دنيایشان حاصلى به دست نياوردند و به جايى نرسيدند .



مطمئن باش كه براى دشمن منحرف، هيچ چيز خطرناكتر از انحرافش نيست . ماشينى كه از مسير منحرف شده، اگر تو بخواهى بيشتر از انحرافش، مجازاتش كنى، نخواهى توانست؛ كه امام صادق(ع) میفرمايد : "تو براى بدكار، بيش از كارش، عملى نخواهى داشت" .



هميشه در برابر مطالب، دقّت و وسواس داشته باش، كه سربسته و دربسته تسليم نشوى؛ چون دقّت و مراقبت در برداشت، به مراقبت و پاسدارى از برداشتها منتهى مى شود؛ ولى بادآورده را، باد خواهد برد.



تمامى هستى، معجز ه اى است كه ما با آن مأنوس شد ه ايم و تمام معجزات، طبيعت هايى است كه هنوز با آ نها آشنا و مانوس نشده ايم. طبيعت، معجزه ى مأنوس و معجزه، طبيعت مجهول و نامأنوس است.



اگر تمامى آنچه را كه همه ى آدمها در طول تاريخ به دست آورده اند و اگر تمامى ثروت و قدرت و رفاه ولذّت تمامى آنها را، تو به تنهايى صاحب شوى، بدان، اين همه از تو كوچك تر و بى ارزشتر است، كه تو يك لحظه ات را براى آن فدا كنى . اينها همه، براى تو و به خاطر تو بوده اند و سزاوار نيست كه تو عمر خودت و وجود خودت را براى آ نها بگذارى.



تمامی هستی به تو منتهی می شود و تو باید به خدای هستی منتهی شوی : "ان الی ربک المنتهی " خدا اراده کرده که ما راحت باشیم ؛" یرید ا... بکم الیسر" و این یسر ، یسر وجود ماست، نه یسر کارها و امور ؛ چون کارها براى كسانى راحت می شود كه وجودشان راحت شده باشد . فراغت براى كسانى است كه به وسعت قلب و سعه ى صدر رسيده باشند .



موقعيتها مهم نيستند و شرايط مهم نيستند؛ وضعيت ما و طرز برخورد ما، اهميت دارد؛ چو ن برخورد خوب، مى تواند در شرايط بد، كارگشا باشد.



اگر مردم حكومت ولى فقيه را پذيرفتند، بر اوست كه تلقّى انسا ن ها را عوض كند و هد ف حكومت و جايگاه انسان در جهان را مطرح سازد تا خيال نكنند كه جامعه ى انسانى يك دامپرورى بزرگ است و به نان و مسكن دلخوش نشوند.



تو به همان اندازه كه معرفت و محبت پيدا كنى، نسبت به احكام مستحبات پاى بند مى شوى. خيال نكن كه معرفت و عشق و ولايت، تو را از عمل و بلاء جدا كند؛ كه تو را مؤدب میسازد. عمل، ميوه ى درخت معرفت است.



تو حتّى در برابر احكامى كه علّتش را نمیدانى، بی اعتنا و سرسرى نباش؛ كه انسان به خاطر محدوديتش، به وحى روى آورده است. بر فرض دستورى در ميان نباشد، ادب و توجه تو بى بهره نمى ماند و تو را بهره مند میسازد.



اگر هدايت خدا را به دست آوردى، به خاطر وسوسه ها، از آن چشم مپوش و به حرف ها گوش مده و از موانع و از فقر و بدبختى و يا تنهايى و غربت نترس؛ كه رنج ها در راه خدا، راحت است و راحتى ها در ر ا ههاى ديگر، رنج؛ كه تو در بهار، رنج زمستان را در دل دارى و غصه فردا را میخورى.



براى اينكه در حالات و اعمال، خودت را گم نكنى و مغرور نشو ى، هميشه ظرفيت و قدرت روحى خودت را معيارقرار بده، نه اعمال و نه حالات خوش و اشك و گريه هايت را ؛ كه اگر عمل و حال صحيح باشد، بايد به ظرفيت روحى و ظرافت در برخورد بينجامد.

تو آن چنان برنامه را وسيع در نظر بگير، كه تمامى احتمالات و تمامى موانع و تمامى شياطين در طرح تو قرار بگيرند. منتظر نباش كه در راهى بدون مانع و در زمانى بدون گرفتارى دست به كار بشوی. بكوش كه در برنامه ات،حتّى براى گرفتار یها ماليات بگذارى و از آ نها عوارض بگيرى.



آن ها كه با خدا به هم پيوند خورده اند، حتّى در جدايى ها، جمعند و ديگران، حتّى درجمعشان، جدا هستند.



در برابر حادثه، جوش نیاور و عمل نکن تا آرام شوی؛ بلکه آرام باش و عمل کن تا سازنده و موثر باشی.



لحظه ها، حتی لحظه ها را دست کم نگیر؛ که آنچه تمامی بهشت و تمامی جهنم در آن شکل می گیرد، کم نیست.



نتیجه طاعت و تقوا این خواهد بود که تو بن بست نخواهی داشت و مرزوق خواهی بود.



دل آدمی، بزرگتر از این زندگی است؛ و این راز تنهایی اوست.



دنيا، دنياى چهار فصل؛ دنیا، دنياى حركت است . و معناى حركت، جدايى و برخورد است؛ از دوستها جدا میشوى و با بيگانه ها برخورد مى كنى . اين هر دو، سخت است. دنيا، دنياى تنهايى انسان است و راز اين تنهايى در وسعت هستى و وجود ماست.



درد و رنج، تازیانه حرکت انسان است.



می بينى، كه دو نگاه، چه تفاوت هايى دارد. اين دو كلام خيلى تفاوت دارد : اگر گناه كنى و از من نشنوى، مى سوزانمت؛ با این كه اگر گناه كنى و از من نشنوى، می سوزى؛ گرچه من بارها آتش تو را خاموش كرده ام.



در زیارت عاشورا می خوانی " ا...هم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم" خدایا ترا سپاس؛ سپاس آنهایی که در مصیبتها شاکر بودند، نه صابر ؛ بهره بردار بودند، نه شکیبا.



آنجايى كه اهل دنيا، در راحتى ها رنجورند، كه درگيرى ها را دارند و ترس پاييز را در بهارشان به دل می كشند؛ می بينى که اهل معرفت، در رنج ها راحت هستند و با درگيرى ها رو به راه و از ترس ها و خوفها و از خوف و حزن، ايمن؛ كه " الا ان اولیاء ا... لا خوف علیهم و لا هم یحزنون " آنها كه سرپرستى خود را به خدا سپردند و او را به دوستى گرفتند، نه از آينده ترسى دارند و نه از گذشته اندوهى. اين ها، كسانى هستند كه به رضا و رضوان رسيده اند : "رضی ا... عنهم و رضوا عنه رضا"، حالت عبد است از حق ، و رضوان، پاداش حقّ است به عبد .



رضاى از خدا و رضاى از زندگى و رضاى از دنيا، باعث رضاى از مردم و برخورد مفيد و سازنده با آ نها خواهد بود. اينگونه، توقع ها صفر مى شود و تحمل ها بالا مى رود و سرشارى و بارورى و تماميت، به آنجا مى رسد كه ديگران، از وجود سرشار تو، به تمامیت و سرشارى می رسند.



بزرگان كه به كارهاى بزرگى دست يافتند، از همين روزهاى خلوت و كارهاى كوچك شروع كردند. آتش هاى بزرگ، از يك جرقّه آغاز مى شود.



در معاشرت ها، بايد از برخوردهاى بى حاصل و يا زيان بار كم كنى و به سازندگى و بازدهى بپردازى . در معاشرت ها، سعی كن كه يا بهره بگيرى و بياموزى و يا بهره برسانى و تربيت كنى؛ خالى و بی بار حركت ننمايى.



سعی کن تا حالتها و حرفها و نگا ه هايت، دنيا و لذّت ها و سرگرمى ها را در دلها بزرگ نكند و آ نها را از هدف و حركت باز ندارد . نمی گويم از زندگى دنيا بهره نگير و لذّت نبر؛ مى گويم در اين باتلاق فرو نرو و غرق نشو؛ سوار و مسلّط باش .



مواظب باش اسير چشم ها و زبان ها نشوى و سعى كن تا به گونه اى حركت كنى كه خلق خدا را گرفتار حالت ها و رفتارت نسازى و آ نها را اسير ننمايى؛ كه اگر كسى آلوده شد، اين آلودگى دامان تو را مى گيرد و تو را رها نمی سازد.



حجاب؛ يعنى همين دقّت در برخورد، كه آلوده نشوى و آلوده نسازى؛ كه اسير نشوى و اسير ننمايى. حجاب، فقط اين نيست كه زن خود را بپوشاند؛ كه زن و مرد، هر دو بايد در اين دنيايى كه راه است و ميدان حركت است و كلاس و كوره است؛ سنگ راه نباشند و ديگران را در خود اسير نسازند و چشم ها و دل ها را نگه ندارند و در دنيا نمانند.



آنطور زندگی کن که" مرگ " ، مزاحم " زندگی" تو نباشد و آنگونه بمیر که زندگی ساز باشی.



انحراف ها در یک لحظه اتفاق می افتند و آتش سوزیهاى بزرگ، از يك جرقّه آغاز مى شود. بد یهاى كوچك را كوچك مشمار؛ كه ميكروبها با همه كوچكى، اگر در جاى خود بنشينند، فيلها را و آدمها را از پاى در مى آورند.



در اين كشتى، كه تمامى ديوارهايش سوراخ شده، تو نمى توانى آرام بمانى؛ كه در نهايت در اتاق سالم و كابين زيبا، به زير آب مى روى و در دنياى رابطه ها، گرفتار مى شوى .



تو با نظارت و بصيرت و طرح و برنامه، نمی توانى چشم پوش و سردر لاك بمانى. پس ناچارى كه صداى حادثه را بشنوى و پيش از آ نكه حادثه بر تو وارد شود و در بكوبد و محكم بكوبد، تو اين قارعه را، استقبال كنى و به آن هجوم بياورى.



آنجا که حساب تو صفر شد، همه چیز را به حساب تو می گذارند .



با او تا او راهی نیست. راه از آنجا آغاز می شود که تو تمام شوی !

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
مهاجر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۳
0
0
نوشته ای درباره عین صاد:
http://ketabpardazan.com/new/?p=8463
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین