كوس رسوايي آمريكا در پرو‍ژه ايران هراسي

پس لرزه هاي حضور حماسي مردم در راهپيمايي 22 بهمن در كاخ سياه نمايان شده است. وزير خارجه و رئيس ستاد مشترك ارتش ايالات متحده عنان كلام از دست داده داده و به كشورهاي منطقه آمده و مشغول ياوه گويي عليه ايران شده اند. كلينتون و مايك مولن با حضور در منطقه و ديدار با سران برخي كشورها تلاش مي كنند كه قدرت ايران را تهديدي براي منطقه معرفي كنند و خواستار همكاري هاي منطقه اي در جهت انزواي ايران شده اند! و به نحوي تلاش دارند كه با هجمه رسانه اي پروژه ايران هراسي را در منطقه مديريت كنند.

اين در حالي است كه ايران با ملت ها و كشورهاي منطقه اشتراكات فرهنگي و هويتي بسياري دارد و اسلام زمينه نزديكي و پيوند ملت هاي منطقه را فراهم كرده است و بر اين اساس ايران با دولت هاي مستقل منطقه از روابط حسنه اي برخوردار است. البته مناسبات ايران با برخي دولت هاي غيرمردمي و وابسته به غرب در منطقه كم فروغ تر است.

پروژه ايران هراسي يكي از راهبردهاي ايالات متحده است كه با سياست تغيير رفتار بازيگران نظام بين الملل در قبال ايران طراحي شده. اين پروژه كه انشعابي از جنگ نرم عليه ايران است با هدف در انزوا قرار دادن ايران صورت گرفته است. البته لازم به ذكر است كه موضوع ايران هراسي سوژه اي جديدي نيست و اين اقدام از سوي كشورهاي غربي بارها عليه ايران صورت گرفته است.

پس از آنكه دشمنان ايران در برخورد و مبارزه سخت افزاري با جمهوري اسلامي، جنگ تحميلي و ديگر اقدامات براندازانه شكست خوردند و در ادامه شاهد رشد اقتدار نظام جمهوري اسلامي ايران بودند؛ آمريكا و هم پيمانانش به اين نتيجه رسيدند كه استراتژي انكار و احياناً نابودسازي جمهوري اسلامي ايران نتيجه بخش نبوده است. برهمين اساس الگوي تعارض جويانه غرب طي سال هاي اخير، دچار تغيير و تحول شد و «پروژه جنگ نرم» در دستور كار قرار گرفت.

چرا كه امروزه شيوه هاي براندازي سخت به دلايلي مانند عدم كارائي در بلندمدت، ايجاد هزينه هاي بالاي مستقيم سياسي، اقتصادي و امنيتي و عدم رسوخ در لايه هاي فرهنگي و اجتماعي جامعه مطلوب و ممكن نيستند. از اين رو در شرايط فعلي آمريكا و بعضي از كشورهاي غربي با رويكرد تهديدات نرم، با ايجاد عمليات رواني، جنگ رسانه اي، ناتوي فرهنگي، انقلاب مخملي و «پروژه ايران هراسي» به مبارزه با ايران پرداخته اند.

«ايران هراسي» پروژه راهبردي است كه در پي آن است كه ايران به عنوان تهديدي بزرگ در منطقه و همچنين تهديدي براي صلح و امنيت جهاني مطرح سازد و باعث تضعيف و تخريب چهره نظام گردد. بر همين اساس رهبر معظم انقلاب با بصيرت و روشن بيني خويش، با آگاهسازي از اين پروژه خطرناك دشمنان انقلاب اسلامي مي فرمايند: "جبهه استكبار نمي تواند ايران مقتدر و توسعه يافته را تحمل كند، زيرا پذيرفتن جايگاه برتر ايران به منزله اعتراف به شكست و ناكامي از سوي آنهاست. بر همين اساس اگر برخي مواقع حقايقي را در ارتباط با رشد ايران رسانه اي مي كنند، نه به معناي اذعان به ارتقاي جايگاه جمهوري اسلامي براساس شاخص هاي توسعه است، بلكه با هدف ترساندن ديگران از ايران است تا ضمن تشكيل اجماع ضد ايراني، كاستي هاي اقدام هاي ناموفق خويش را جبران نمايند." 14/7/1388

در واقع فعاليت هاي ديپلماتيك اخير براي ترساندن كشورهاي منطقه و ايجاد ائتلاف ضد ايران، تلاشي كور براي نجات سياست هاي شكست خورده ايالات متحده در منطقه است. چرا كه ايران با پيشرفت در عرصه هاي گوناگون توانسته است با وجود تحديدها و تهديدها، مسير توسعه را بدون همكاري و پشتيباني دولتهاي غربي طي نمايد و اين موضوع جمهوري اسلامي را به عنوان يك الگوي موفق در جهان اسلام معرفي كرده . از اين رو با حجم گسترده رسانه اي و تبليغاتي در صدد پيگيري پروژه ايران هراسي در سطح وسيعي هستند.

اكنون بايد موضوع ايران هراسي عربي را يكي ديگر از ابعاد اين پروژه ناميد و پيگيري سوژه مذكور قبل از آنكه اقدامي مستقل باشد، متغير تابعي از اقدامهاي واشنگتن در حوزه خليج فارس است كه دولتمردان آمريكايي با همراهي متحدان منطقه اي، هدف هاي خويش را از اين مسئله پيگيري مي نمايند. ايالات متحده تلاش مي كند كه موجي از اختلاف و واگرايي را در جهان اسلام مديريت كند و از سوي ديگر مقدمات حركت به سمت همگرايي بيشتر كشورهاي منطقه با ر‍ژيم صهيونيستي را فراهم كند.

در نگاهي ديگر پروژه ايران هراسي عربي با توجه به موضوع اختلاف بين شيعه و سني با هدف ايجاد رعب و ترس در ميان كشورهاي عربي سني مذهب منطقه تحت عنوان خطر گسترش قدرت تشيع با محوريت ايران از سوي دولتمردان كاخ سفيد و سران رژيم صهيونيستي دنبال مي گردد و همين مسئله زمينه مسابقه تسليحاتي را براي كشورهاي عربي فراهم مي كند تا از اين رهگذر مجتمع هاي تسليحاتي و نظامي آمريكا از رونق كاري برخوردار گردند.