ابتذال در عرصه فرهنگی کشور

این به نوعی اس ام اس گرایی است، فرض بفرمایید برنامه ای در تلویزیون یا یک رسانه جمعی تولید می شود و بعد تعداد افراد کمی به آن پیام بدهند آن را شکست خورده در نظر میگیریم و اگر به برنامه ای تعداد زیادی پیام بزنند آن برنامه را پیروز بگیریم ، به سمت عوام گرایی می رویم. در واقع مردم ، مردم بصری هستند و زیاد اهل خواندن و نوشتن نیستند و در مرحله دوم به شنوایی توجه دارند و این که بشنوند و این که کارهایی که در بحث نوشتن باشد را به دنبال آن نمی روند، برای پاسخ به مخاطب اگر به این سمت برویم در واقع تولید یک ابتذال می کنیم. حالا این ابتذال می تواند محتوای غیر اخلاقی باشد یا میتواند بدون محتوای غیر اخلاقی باشد، بسیاری از برنامه های تلویزیونی دارای ابتذال بدون محتوای اخلاقی هستند ولی فقط سطح آن نازل و برنامه پر کن است.

و این که چرا مردم گرایش به ابتذال دارند به این علت است که فرهنگ ما گرایش به مطالعه و کتاب و فرهنگ نوشتاری و کتاب خوانی خیلی در آن جا نیفتاده است . در این جا این باعث شده است که مردم به سمت برنامه هایی بروند که با یک دیدن و شنیدن سریع بتوانند آن را درک کنند و یک تفریحی باشد و آرامش از این قضیه داشته باشند پس برای مردم، فرهنگ شادی یعنی خندیدن، درحالی که از بسیاری از موارد فرهنگ شادی می تواند ورزش کردن تولیدیک تابلوی نقاشی فرهنگ گفتگو باشد.

حال تولیدکنندگان برای تولید خنده هر کاری می کنندکما اینکه برای آن اقوام رامسخره می کنند. حرفهای مستهجن هم می زنند.

به هر حال جامعه ما یک جامعه جوان است و در یک جامعه جوان همانطور که بحث خنده موضوع مهمی است و افراد به آن گرایش دارند و ضمن این که تجربه کمی در این خصوص دارند .

نقش دستگاههای فرهنگی در خصوص گرایش جامعه به این سو :

این برای پاسخ دادن به مخاطبین هست به عنوان مثال بنده به عنوان پزشک اگر بخواهم دارویی به یک بیمار بدهم، دارویی می دهم که از آن استقبال کند، وقتی به فردی آسپرین داده میشود و فرد خوب می شود مردم بیشتر به آن گرایش دارند تا به دارویی که سردرد را به صورت زیر بنایی خوب کند اما علایم ظاهری ابتدا از بین نبرد، چرا مردم به مواد مخدر های مختلف گرایش دارند، به دلیل این که در ظاهر قضیه مشکل را حل میکنند کما اینکه در باطن مشکلاتی را ایجاد کند.

در واقع فرهنگ مصرف گرایی به مفهوم فرهنگ راحت طلبی است، این خود به گونه ای است که وقتی افراد به سمت راحت طلبی بروند، هم در تولید علم و فرهنگ سهل انگاری می کنند و هم یک تولید سهل انگارانه را می پذیرند. مسائل از این قبیل سطح فکری را نازل میکند و ما را به سمت ابتذال سوق می دهد.

ابتذال به مفهوم این که ما به سمت تعالی حرکت نمی کنیم.

تأثیر رسانه در این حوزه چگونه است:

رسانه و سینمای ما به جای اینکه یک سینمای پیشرو باشدیک سینمای دنباله رو است و به دنبال ذائقه مردم هستند.اگر مردم دوست دختر و پسر برایشان مهم باشد، شما می بینید تعدادی فیلم در این خصوص تولید می کنند. اگر بحث مهاجرت به خارج مطرح باشد تعدادی فیلم دراین خصوص تولید می شود . بعضی مسئولین هم می بینند که جامعه چه می خواهد، تولید می کنند و طوری هم تولید می کنند که دارای جذابیت های بصری باشد و از هنر پیشه ها و آرایش های آنچنانی استفاده می شود لذا جوان هم پولش را بدهد و دلش خوش باشد که یک ساعت هم تخلیه شده و حس روشنفکری به او دست بده و در واقع روشنفکری خیابانی، دم دستی و فست فودی است، یعنی یک روشنفکری پخته شده در آشپزخانه فرهنگ اجتماعی، باانتشارکتاب های خود، ما در سال چند کتاب خوب را می بینیم که منتشر شود و کدام کتاب را سراغ داریم که از 10 هزار نسخه بیشتر چاپ شود ولی فیلم هایی رامشاهده می کنیم که یکباره ده میلیارد فروش میکند بدون مالیات، ازاین قبیل مسائل می بینیم که به جای این که یک سینمای پیشرو باشند تبدیل می شوند به یک سینمای دنباله رو، و ابتذال درجامعه رابه خاطر منافعشان ترویج میدهند . البته تلویزیون که ضوابطی دولتی درآن حاکم است کمتروارد این مسئله میشود هر چند به صداو سیما انتقادهای زیادی وارد است.

راهکارهای فرهنگی

مهمترین راهکار کاهش سودجویی است، اگر بنده به عنوان یک پزشک فقط به دنبال این نباشم که بیمار هایم را زیاد کنم بلکه به فکر این باشم که مریض ها را درمان کنم، حال اگر در این درمان بهره ای هم ببریم چه بهتر اگر یک فیلم ساز یه دنبال این نباشد که گیشه خود را بالا ببرد بلکه اگر به این فکر باشد که جامعه را به یک سمت حرکت ببرد زائقه مردم عوض می شود، زائقه اجتماعی افراد با این امر عوض می شود که ما سود جویی ها را کاهش دهیم، نقش دولت در اینکه حمایت کند و برخی فیلم ها را با هزینه های دولت به اکران بگذارد و فیلم ها را بها هزینه های مناسب تری عرضه کند اگر کاری زیر بنایی و مدرسه ای صورت بدهیم و ذائقه کودکان را به نمایش فیلم، گسترش جشنواره های رشد، وارد کردن فیلم سازان جوان و نوجوان، استفاده از انجمن سینمای جوان و مسائل ازاین قبیل، فرهنگ صحیح را وارد جامعه کنیم، با تغییر ذائقه قشر کم سن می توان ذائقه جامعه را عوض کنیم با فرهنگ کتابخوانی همانطور که به درس هایی چون شیمی وریاضی تاکید میشود واحدی به نام کتابخونی راه اندازی شود و در کل ذائقه جامعه رابه سمت فرهنگ متعالی ببریم.