کد خبر: ۷۹۵۹۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:

امام هادی(ع)و یک نکته از روان‌شناسی اجتماعی

مسعود عظیمی
برای درک صحیح مسایل مربوط به روان‌شناسی اجتماعی سزاوار است به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) که حاملان وحی و علوم انبیا و خزانه‌داران علم الهی هستند، رجوع کنیم. در این نوشتار قصد داریم تنها به عنوان نمونه، به ترجمه و شرح یک روایت از امام هادی(ع) که در آن به یکی از مسایل روان‌شناسی اجتماعی اشاره شده است، بپردازیم.

بررسی تأثیرات متقابل فرد و اجتماع و توجه به تعامل میان فرد و جامعه، موضوعی نیست که صرفاً در عصر حاضر و با ظهور علم روان‌شناسی جدید به آن توجه شده باشد. بسیاری از فلاسفه و حکما از زمانهای بسیار دور موضوعات روانشناسی اجتماعی را به زبان خود و با روشهای مرسوم عصر خویش مورد بحث و بررسی قرار دادهاند. در یک تعریف ساده، روانشناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعهی رفتار متقابل بین انسانها یا علم مطالعهی تعامل انسانها شناخته میشود. رفتار فرد در گروه، مسألهی هم رنگی، بررسی نگرش و تغییرات آن، تأثیر عوامل اجتماعی روی رفتار، توجیه خود و ... عمدهترین مباحث مورد علاقهی روانشناسان اجتماعی است.
 
با توجه به این نکته که اهل بیت (علیهمالسلام)، حاملان و وارثان وحی و علوم انبیا و خزانه داران علم الهی، منبع علم، معرفت و حکمت هستند و به همین دلیل مؤمنان موظف به اخذ معارف و علوم خود از این منبع هستند و باید نظام معرفتی خود را بر اساس آنچه از این منبع جوشیده و تراوش کرده است، شکل و سامان دهند. برای درک صحیح مسایل مربوط به روانشناسی اجتماعی نیز سزاوار است که به این منبع مراجعه کنیم.
 
بدیهی است که سامان دادن علم روانشناسی اجتماعی با گرایش اسلامی آن، تلاش گستردهای را میطلبد که از موضوع این نوشتار خارج است. در این نوشتار قصد داریم تنها به عنوان نمونه، به ترجمه و شرح یکی از روایات صادره از ائمهی معصومین (علیهمالسلام) که در آن به یک مسأله از مسایل روانشناسی اجتماعی اشاره شده است، بپردازیم. این روایت از میان روایات صادره از امام هادی (علیهالسلام) انتخاب شده است.
 
ترجمه و شرح روایت:
 
قالَ الامامُ أبو الحسن، علىّ الهادى صلوات اللّه و سلامه علیه:
 
* لا تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ کَدِرْتَ عَلَیْهِ،
 
از کسى که نسبت به او کدورت و کینه دارى و مکدر و آزرده خاطرش ساخته‏اى یا بر او خشم گرفتهاى، صفا، یک رنگی، صمیمیت و محبت مجوى.
 
جامعهی سالم، جامعهای است که بین افراد آن جامعه محبت، یک رنگی، صفا و صمیمیت حکم فرما باشد و آحاد آن جامعه همچون اعضای یک خانواده نسبت به هم با صفا معاشرت کنند؛ خشم و غضب بیجا، قلبهای مملو از کینه و کدورتهای حاصل از اختلافها، این آرامش اجتماعی را مورد تهدید قرار خواهند داد. کسی که در رفتار خود با دیگران این اصل را رعایت نکرده است، طبیعتاً نباید انتظار صفا و صمیمیت از طرف دیگران داشته باشد.
 
* ولاَ الوَفاءَ مِمَّنْ غَدَرْتَ بهِ،
 
و از کسی که به او وفا نکردهای، خیانت کردهای و نیرنگ زده‏اى، وفاداری طلب مکن.
 
قرآن کریم، با این که بزرگترین دشمن اسلام را یهود و مشرکان میداند و در توصیف آنان میفرماید:
 
« لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا؛ یهود و مشرکان را لجوجترین دشمن نسبت به افراد با ایمان مییابی.»[1]
 
اما همین قرآن، هر زمان که پای پیمان و وفاداری نسبت به آن به میان میآید، دستور میدهد که مسلمانان پیمانهای خود را حتی با این گروهها حفظ کنند و چیزی از آن کم نکنند. از این رو میفرماید:
 
«إِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ فَاسْتَقیمُوا لَهُمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ؛ مگر با آنان که در نزدیکی مسجد الحرام پیمان بستید، تا آنان به پیمان خود وفادارند، شما نیز وفادار باشید. همانا خداوند پرهیزکاران را دوست میدارد.»[2]
 
با این وصف، وفاداری نیز از لوازم جامعهی سالم است و در طرف مقابل، نیرنگ و خیانت از عوامل تهدید کنندهی این اصل مهم اجتماعی است. کسی که در رفتار با سایر افراد، طریق خدعه، نیرنگ و خیانت را پیش گرفته و به لوازم وفا متعهد نبوده است نباید از دیگران انتظار وفاداری داشته باشد.
 
جامعهی سالم، جامعهای است که بین افراد آن جامعه محبت، یک رنگی، صفا و صمیمیت حکم فرما باشد و آحاد آن جامعه همچون اعضای یک خانواده نسبت به هم با صفا معاشرت کنند؛ خشم و غضب بیجا، قلبهای مملو از کینه و کدورتهای حاصل از اختلافها، این آرامش اجتماعی را مورد تهدید قرار خواهند داد. کسی که در رفتار خود با دیگران این اصل را رعایت نکرده است، طبیعتاً نباید انتظار صفا و صمیمیت از طرف دیگران داشته باشد.
 
* وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ إلَیْهِ،
 
همچنین از کسى که نسبت به او بدگمان هستى و تیر بدگمانى‏ات را به او نشانه رفته‏‌‌اى و نسبت به او با سوء ظن برخورد کرده‏‌‌ای، نصیحت، موعظه، خوش‏بینی، خیرخواهى و خلوص طلب نکن.
 
«نصح» و خیرخواهى به این معناست که نه تنها انسان خواهان زوال نعمت از دیگران نباشد بلکه طالب بقاى نعمت و افزون شدن آن براى همهی نیکان و پاکان گردد، یا به تعبیرى دیگر آنچه از خیر، خوبى و سعادت معنوى و مادى براى خویش مىخواهد براى دیگران نیز بطلبد و این یکى از فضایل معروف است که در آیات قرآن و روایات اسلامى به آن اشاره شده است. پیامبران الهى خیرخواهان امتها بودند و یکى از صفات بارز آنها همین موضوع بود.
 
قرآن مجید از زبان «نوح» شیخ الانبیا چنین نقل مىکند که به قوم خود فرمود:
 
«اُبَلِّغُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّى وَ اَنْصَحُ لَکُمْ وَ اَعْلَمُ مِنَ اللهِ مَا لاَتَعْلَمُونَ؛ رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مىکنم و خیرخواه شما هستم و از خداوند چیزهایى (از لطف و مرحمت و عنایت) مىدانم که شما نمىدانید.»[3]
 
در این جا بعد از مسألهی ابلاغ رسالت، سخن از نصح و خیرخواهى امت به میان آمده که نقطهی مقابل حسد، بخل و خیانت است. همین معنا با تفاوت مختصرى در مورد پیامبران بزرگ خدا، «هود، صالح و شعیب(علیهمالسلام)» نیز وارد شده است. بدیهى است که خیرخواهى منحصر به این چهار بزرگوار نبوده بلکه تمامی انبیاى الهى و اولیای معصومین این ویژگى را داشتهاند و پیروان راستین آنان نیز باید خیرخواه دیگران باشند.
 
در حدیثی از پیامبر اکرم آمده است که فرمودند: « اِنَّ اَعْظَمَ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَاللهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ اَمْشَاهُمْ فِى اَرْضِهِ بِالنَّصِیحَةِ لِخَلْقِهِ ؛ بلند مقامترین مردم در پیشگاه خداوند در قیامت کسى است که از همه بیشتر تلاش در خیرخواهى مردم کرده است.»[4] و در روایت دیگرى از همان حضرت (صلىاللهعلیهوآله) میزان و معیارى براى خیرخواهى بیان شده و آن این است که از منافع دیگران به اندازهی منافع خویش دفاع کند، ایشان میفرمایند: «لَیَنْصَحُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ اَخَاهُ کَنَصِیحَتِهِ لِنَفْسِهِ؛ هر کدام از شما باید نسبت به برادر مؤمن خود خیرخواه باشید به همان اندازه که نسبت به خویش خیرخواه است!»[5]
 
واژهی «نصح» و «نصیحت» اگر چه در زبان روزمرهی فارسى ما معمولاً به معنای اندرز به کار مىرود ولى در لغت عرب چنین نیست، بلکه مفهوم وسیع و گستردهاى دارد. «راغب» در کتاب «مفردات» مىگوید: «نصح و نصیحت» هر کار و هر سخنى است که در آن مصلحت دیگرى باشد و این واژه در اصل به معناى خلوص و اخلاص است. به همین دلیل عسل خالص را «ناصح» مىگویند، کار خیاط را هم نصح مىنامند به خاطر اصلاح کردن پارچهاى که به او داده شده است و از آن جا که شخص خیرخواه از روى خلوص و اخلاص در اصلاح کار دیگران مىکوشد، واژهی نصح و نصیحت دربارهی او به کار مىرود و اصولاً هر چیزى که خالص و صاف باشد، خواه در سخن یا عمل و در امور مادى یا معنوى، واژهی «نصح» بر آن اطلاق مىشود. بنابراین هنگامى که در بحثهاى اخلاقى سخن از نصیحت به میان مىآید، مقصود، ترک هر گونه حسد، کینه، بخل، سوء ظن و خیانت است.[6] در نتیجه کسی که از نصح و خیرخواهی نسبت به دیگران دریغ کرده و با سوء ظن با دیگران روبهرو شده است نباید انتظار خیرخواهی از آنان داشته باشد.
 
* فَإنَّما قَلْبُ غَیْرِکَ کَقَلْبِکَ لَهُ. [7]
 
چون که دیدگاه، افکار و قلب دیگران نسبت به تو، همانند قلب خودت نسبت به آن ها مىباشد.
 
امام (علیهالسلام) در این فراز پایانی، علت آنچه را که در سطور گذشته مرور کردیم بیان میفرمایند و آن این که: «قلبها با هم مرتبطند و رفتار انسان با دیگران در رفتار آن‌ها با انسان اثر مستقیم دارد و آنچه که هر کسی در دل نسبت به دیگران دارد، دیگران نیز همان را در دل نسبت به او خواهند داشت.»(*)
 
پینوشتها:
 
(1) سورهی مائده : 82
 
(2) سورهی توبه : 7
 
(3) سورهی اعراف : 62
 
(4) اصول کافى، صفحهی 28، حدیث 5 و 4
 
(5) همان مدرک.
 
(6) اخلاق در قرآن، جلد 2، نصح و خیرخواهی
 
(7) بحارالانوار: ج 50، ص 177، ح 56، و ج 71، ص 182 ح 41.
 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
حق بنده
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۵
0
0
در باره پخش مسائل اعتقادی بدون تحقیق وتفحص
----------
دقت کنید که هیچکس در باره عمل کردن به احکام عملی عبادات ومعاملات شرعی - دینی از هیچ کس نمی تواند ایراد بگیرد زیرا همه این احکام با داشتن رساله از یک فقیه مرجع وعمل به آن که به تقلید معروف است مبری ذمه هستند ولی ایراد اینجا است که باورها واعتقادهای دینی خود را بدون هیچگونه تحقیق وتفحص وپرسش وپاسخ که تاکید قرآن برآن است از راه تقلید از دیگران در هر سطح علمی که باشند بدست آورده باشیم که این تقلید هم مورد سرزنش ونکوهش قرآن است وهم هیچ یک از مراجع ویا علماء اجازه آن را نداده وتقلید را در این زمینه هرگز مبری ذمه ندانسته اند وصاحب اعتقاد در مقابل خداوند بایدخود ، وبدوون ارجاع به کسی ، با دلیل مسئول پاسخگویی نسبت به صحت وسقم اعتقادات دینی خویش باشد .
آوای دوست
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
0
0
از کسانی که با قرآن واحکام دین وفقه واصول آشنا نیستند در نظردهی پیرامون حکم بوسیدن قبر پیامبر اکرم (ص) ویا در باره احکام ومسایل دینی ومذهبی که در اکثر سایتها برای بحث ونظر خواهی به عموم مردم واگذار می شود از آنچه که در این صفحه از سایت جام نیوز وسایتها ورسانه های دیگر آمده ومی آید بیش نتراود !
به هر حال حد اقل توصیفی را که می توان برای صاحبان اینگونه نظرات عامیانه آکنده از توهین وتحقیر وجهل قایل شد این است که قلم وزبان آنان در این زمینه هرگز از علم به احکام دین واز اخلاق برنخاسته است .
در حقیقت هیچ دینداری که وفادار به نظام اسلامی است نمی پذیرد سایتها ورسانه های مجاز در این نظام ، دین واحکام دین ومسایل اعتقادی دین را اینگونه جاهلانه وخفت بار دستخوش هتاکیها واباطیل مردم غیر متخصص در دین قرار دهند ومردم مسلمان را با شیوه های توهین آمیز وجاهلانه یا شایدهم مغرضانه به جان هم بیاندازند .
وظیفه این سایتها ورسانه ها است که اگر مجاز هستند مسایل دینی ومذهبی را در ملأ عام به بحث بگذارند برای حفظ امنیت وآسایش عموم مردم وحفظ حرمت وهیبت دین ومذهب بحثهای دینی ومذهبی را با نظرات عالمانه وسنجیده ومستدلی در این زمینه مزین سازند وگزینش چنین نظرات را به غیر از متعصبان وجزم گرایان بلکه به متخصصان واهل فن خردورز وقرآن شناس واگذار کنند .
کشور از مشکلات ساده وپیچیده خالی نیست که با احساساتی وجاهلانه مطرح ساختن مسایل دینی ومذهبی ، چه بی غرض وچه با غرض ، بارمشکلات آن را سنگینتر وپر هزینه تر نمود وامنیت وآسایش مردم را نیز به خطر انداخت .
عجیب به نظر می رسد که چرا متولیان امر رسانه ها در کشور اسلامی ما در باره اینگونه مطرح کردن مسایل دینی ومذهبی هیچ حساسیت چشمگیری از خود نشان نداده اند ومسئله به سطحی رسیده است که حتی در رسانه های عمومی کشور اظهار نظر در باره اینگونه مسایل حساس به همه ی مردم که غالبیت آنان با ضرورتهای بحثهای دینی بیگانه اند واگذار میگردد ومتخصصان مذاهب بزرگ اسلامی جهت روشنگری عالمانه وخالی از تعصب نسبت به این مسایل حساس بسیار اندک دخالت می کنند یا شاید هم دخالت داده نمی شوند گو اینکه هدایت یاگمراه شدن مردم ظاهرا نزد عده ای مسئولیت بر انگیز نیست ، که انشاءالله چنین نباشد .
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین