وی افزود: روایت خاصی هم در این زمینه وجود دارد مانند روایتی که در آن امام صادق فرمود که حضرت علی در مورد شخصی که با عصا دیگری را زده وشنوایی، بینایی، تکلم و عقل او را از بین برده است چنین قضوت کرد که باید چهار دیه برای این چهار جنایت پرداخت شود.
اکبرآبادی خاطرنشان کرد: فقهای شیعه نیز در این مسئله اختلاف نظر ندارند اما مرحوم علامه حلی در مورد چشمی که بر روی آن لکه سفیدی وجود دارد حکم به دیه رده استاما در پایان سخن خود چنین چیزی را بدون اشکال نمی داند.
وی ادامه داد: شاید دلیل اشکال ایشان آن است که چنین چشمی ناقص است و دیه ای که در مقابل آن پرداخت می شودنبای معادل دیه یک چشم کامل باشدبلکه باید به مقدار نقصانی که در چشم وجود دارد از دیه آن کم شود.
وی تصریح کرد: برحسب ماده 458 ق.م.ا هرگاه با کندن حدقه چشم ، بینایی از بین بروددیه آن بیش از کندن یه حدقه نخواهد بودار در اثر جنایت دیگرمانند شکستن سر، بینایی از بین برود هم دیه جنایت یا ارش آن لازم است وهم دیه بینایی.
این وکیل پایه یک دادگستری افزود: از بین بردن بینایی چشم و ازبین بردن حدقه چشم دو جنایت جداگانه هستند ومعمولا باید دو دیه جداگانه برای آنها پرداخت شود اما قانونگذار در اینجا حکم به تداخل دیات کرده است و توجیه محکمی نیز برای آن وجود ندارد؛ طرفداران تداخل دیه حدقه و بینایی چنین استدلال می کنند امامنفعت چشم یعنی بینایی تابع خود چشم است برخلاف شنوایی که منفعت گوش نیست.
وی عنوان کرد: طبق ماده 459قانون مجازات اسلامی در صورت اختلاف بین جانی و مجنی علیه با گواهی دو مرد خبره عادل یا یک خبره مرد و دو زن خبره عادل به اینکه بینایی ازبین رفته و دیگر برنمی گردد یا اینکه بگویند امید به برگشت آن هست ولی مدت آن را تعیین نکنند دیه ثابت می شود و همچنین اگر برای بازگشت آن مدت متعارفی تعیین نمایند وآن مدت سپری شود وبینایی برنگردد دیه ثابت خواهد بود.
اکبرآبادی در پایان گفت: هرگاه مجنی علیه قبل از سپ شدن مدت تعیین شده بمیرد دیه استقرار می یابدو همچنین اگر دیگری حدقه او را بکند دیه بینایی برجانی اول ثابت خواهد بود و هرگاه بینایی برگردد و شخص دیگری آن چشم را بکند برجانی اول فقط ارش لازم است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com