کد خبر: ۷۳۳۸۷۶
تاریخ انتشار:

اهمیت جایگاه امامت/ به چه کسی می‌توان امام گفت؟

حجت الاسلام و المسلمین گودرزی از اهمیت جایگاه امامت و چگونگی رسیدن به کمال گفت.
اهمیت جایگاه امامت/ به چه کسی می‌توان امام گفت؟

به گزارش بولتن نیوز، حجت الاسلام و المسلمین ابوذر گودرزی ،درباره اهمیت مقام امامت، گفت: این جایگاه، مقام و مرتبه‌ای است که جز خداوند، رسولش و خود امام کسی نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند، ولی آب دریا گر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید؛ یعنی به اندازه ظرفیت و توان خود می‌توان مقام امامت را ادراک کرد. خود نفس امام علیه السلام در واقع مسیر صعود، تعالی و حرکت بشریت است؛ برای تکامل و رسیدن به قله انسانیت. اما این راه، مسیری است که مولانا در باره آن میگویند: «زین سبب پیغمبر با اجتهاد نام خود و آن علی مولا نهاد گفت هرکو را منم مولا و دوست ابن عم من علی مولای اوست/کیست مولا آن که آزادت کند، بند رقیت ز پایت برکند، چون به آزادی نبوّت هادی است مومنان را ز انبیا آزادی است».

انتخاب مسیر

وی در ادامه توضیح داد: ما نباید برای خود، زندگی، تعالی، کمال و سعادتمان یک مسیری داشته باشیم و بعد با نظر به امام؛ از زندگی و آموزه‌های او نیز استفاده کنیم و مسیر خود را اصلاح کنیم. درست است، حتی اگر از این روش هم استفاده کنیم تاثیر گذار و اصلاح کننده است، اما کافی نیست. انسان با ترسیم راه از طرف خود و استفاده از آموزه‌های امامت به قله سعادت نمی‌رسد. رسیدن به آن زمانی میّسر است که ما خود امام را مسیر، برای حرکت و تعالی قرار داده باشیم. یعنی از طریق امام و حقیقتش مسیر را طی کنیم.

حقیقت مقام تسلیم و اسلام

وی افزود: انسان باید قلب، نفس و تمام وجودش را به امام بسپارد، این معنای واقعی و حقیقی تسلیم و اسلام است. همه بزرگان و ره یافتگان به حریم توحید و ولایت در این مسیر حرکت کردند. تازمانی که این مسئله سرلوحه زندگی قرار داده نشود و هم چنان پای من و نفس در میان باشد انسان نمی‌تواند مسیر تعالی و تکامل را طی کرده و سعادتمند شود.

از جزئی نگری تا مقام کلیت و اراده حق

گودرزی تصریح کرد: امام آمده تا موانع حرکت، بند و رقّیّتی که به واسطه خود انسان یا عوامل دیگر وجود دارد را از او جدا کند؛ لذا از خود انسان شروع می‌کند. این در بند بودن یعنی گیر افتادن انسان در دامن و دام جزئیت، هرکه خود را به امام بسپارد به همان میزان از سرسپردگی امام او را از این جزئیت نجات، و او را به سمت کلیت که جایگاه خود امام است، حرکت می‌دهد. امام این گونه تربیت می‌کند و همه حرکت و رفتار امام تربیت بشر است کسی که این را دریافت کرد تربیت و هدایت می‌شود؛ و تصور پیروزی همیشگی اسلام بر ظالم و تلاش به خاطر آن به هر قیمتی، افتادن در دام جزئیت است؛ تنها امام است که انسان را به سمت کلی نگری که همان توجه به اراده خداوند، حرکت می‌دهد. بنا بر این امام وظیفه اش تحقق اراده خداوند در اجتماع است و در دل اراده خداوند هدایت نهفته است. پس کسی که خودش را به امام سپرد مثل مالک هدایت شده و به کلیت و سعادت می‌رسد.

نتیجه یا وظیفه؟

وی با ذکر مثالی از تاریخ گفت: امام به مالک می‌آموزد و وی را از جزئیتی که برایش همان پیروزی و موفقیت در جنگ با معاویه است که هدف مالک بود، به سمت کلیت یعنی انجام وظیفه و دستور الهی سوق دهد و به او بفهماند که موفقیت و پیروزی واقعی همین است. اگر چه ظاهرا این جنگ با شکست مواجه شد، اما امیرالمومنین با این نگاه کلیت همیشه پیروز است چرا که ایشان تابع اراده خداست. ایشان سپاه اسلام را حرکت نمی‌دهد که به معاویه غلبه کند بلکه به منظور اطاعت از فرمان حق آن را انجام می‌دهد. با این نیت انسان از جزئیت خارج شده و ملاک که انجام دستور الهی است، محقق می‌شود. این. فرق نگاه جزئی نگر و کلی نگر است و کسی که به مقام کلیت می‌رسد دیگر در بند پیروزی و موفقیت ظاهری نیست؛ لذا حال حضرت امیر در شروع جنگ و بعد از تغییر وضعیت به نفع معاویه تفاوتی ندارد و ناراحت از شکست ظاهری نیست. چون از ابتدا هدف چیز دیگری بوده که محقق شده؛ یعنی همان اطاعت از حق.

دادن فرصت توبه حتی به دشمنان و هدایت خواهی برای آنها

گودرزی ادامه داد: این مسئله که امام علیه السلام واسطه می‌شود که قاتلین و ضاربین حضرت زهرا (ع) به دیدن ایشان آمده و دلجویی و طلب بخشش کنند؛ ریشه در همین منظر کلی نگری دارد که حتی با وجود آن مصائب، حضرت به فکر هدایت و توبه آنان است؛ این یعنی امام و امامت. مانند اتفاقات، در طور تاریخ بسیار از ائمه دیده شده است.

تفاوت امامت و عصمت

وی گفت: امام مقام و مرتبه ایست ما فوق تصور اندیشه و والا‌تر از مقام عصمت. میان امام حسین (ع) و امام حسن (ع) در زمان امامت حضرت حسن (ع) تفاوت وجود دارد. با این که هردو بزرگوار عصمت داشتند، اما تنها حضرت مجتبی (ع) مقام امامت را داراست؛ و جایگاه امام حسین (ع) در زمان امامت امام حسن (ع) و پس از ایشان متفاوت است.

حجت الاسلام گودرزی خاطر نشان کرد: در فرهنگ اسلام خصوصا در تشیع؛ کسی حائز مقام امامت و شایسته این نام است که بتواند ظهور بخش اراده و مشیت الهی باشد و نفوس را حرکت داده و از دامن جزئیت به سمت عالم کلیت رهنمون کند؛ لذا به امامان دوازده گانه از نسل پیامبر می‌توان امام گفت که صاحب و شایسته این مقام، منصب و عنوان هستند که توانایی انجام این حرکت را دارند.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین