سفر تفریحی مدیران نفتی به اسپانیا، نتیجه اعتراضات کارکنان نفتی

گروه اقتصادی- مصطفی مطهری: این روزها میزبان خبرهای مختلفی از تمام اطراف و اکناف کشور مبنی بر عدم رضایت عمومی از عملکرد دولت هستیم؛ از کمبود نهاده های دامی، نبود آب و قطعی برق، فروش معادن تا اعتصاب کارگران در صنعت و ... جملگی بخش هایی از حال و هوای این روزهای مردم است که نتیجه شیوه اسفناک مدیریت کشور می باشد. با این حال تمام ماجرای تراژیک زندگی برای مردم همین نیست؛ در واقع دولت و مدیران دولتی صحنه گردان های خبری این روزها به شمار می روند؛ گاهاً به دلیل افشای فساد در عملکرد، گاهی به سبب یک نامه نگاری و تلاش برای جذب های غیرهای قانونی در پایان کار دولت و گاهاً هم به دلیل بی توجهی به مطالبات مردم معترض به وضع موجود و در عوض مسافرت تفریحی به فرنگ با عنوان پاداش کار.

به گزارش بولتن نیوز، شاید کمی خنده دار به نظر برسد اما واقعیت دارد؛ خود مدیران از مدیران و مدیریت شان راضی هستند و آنها را برای استراحت به فرنگ می فرستند که با حضور در فرنگ پاداش مدیریت شان را دریافت کرده باشند.

اعترضات نفتی ها و اعتصابات آنها را به یاد دارید؟ بدون شک مهم‌ترین سوژه خبری روزهای اخیر صنعت نفت کشور برای مخاطبان خبری، اعتراضات گسترده و دومینووار کارکنان بخش‌های مختلف این صنعت می باشد که بخش عمده اخبار شبکه های خبری - اجتماعی در فضای مجازی را به خود اختصاص داده بود. اما خبری که دیروزو منتشر شد تمام این حوادث حتی اصل و ماهیت اعتراضات و مطالبات معترضان را نیز به حاشیه برد. بطوریکه دیروزخبر عجیبی در میانه اعتصابات کارکنان صنعت نفت منتشر شد که اتفاقات مدیریت در عرصه های مختلف از حیث بی کفایتی و پرورویی مدیریتی تحت الشعاع خود قرار داد؛  سفر تفریحی مدیران پتروشیمی به اسپانیا با پرداخت هزینه آن از منابع عمومی به عنوان پاداش پایان دولت روحانی موضوعی بود که توسط «حمید حسینی رئیس اتحادیه صادرکنندگان نفت و گاز و پتروشیمی» رسانه ای شد.

با این حال جالب تر آن است که خبر تسری سفر تفریحی مدیران دولتی به اسپانیا و اپیدمی آن، این روزها نقطه مشترک مدیریت پاداش بگیر دولتی است. بطور مثال براساس گزارشات، شنیده ها حاکی از آن است که مدیران شرکت های بزرگ خودرو سازی هم سفرهایی به اسپانیا دارند.

واقعیت این است که تراژدی های دردناک در عرصه مدیریت دولتی و مدیران گماشته شده آن به این یا آن ختم نمی شود؛ بطوریکه با نزدیک شدن به پایان کار دولت، هر روز اخباری را در این باره می شنویم که دولتی های نقش اول آن را بازی می کنند. در ادامه سریال خروج و یا فرار مدیران از کشور و دومینوی روی داده در این باره، سفرهایی از این قبیل می تواند بستری برای اخذ تابعیت در این کشورها از سوی مدیران باشد؛ چرا که عمده افرادی که در این برهه زمانی به اینگونه سفرهای تفریحی می روند با هدف اخذ تابعیت کشور مقصد دست به انجام فعل سفر با عناوینی چون پاداش و ... می زنند. در واقع ماهیت این اقدامات فرار از حسابرسی ها و ناکارآمدی های است که با رفتن آنها، پرونده آنها نیز مختومه می شود.

در ذیل و در راستای رمزگشایی از اتفاق مذکور برای عموم و جلوگیری از اتفاق دومینوی فرار و اخذ تابعیت، حضور پر رنگ دستگاه های قضایی و نظارتی می باشد. در واقع باید دستگاه قضایی با ورود به موقع به موارد این چنینی که بدعت گذار هستند مانع از شکل گیری این دسته از اقدامات شود و با برخورد قهری آنها را از نطفه خفه کند؛ از سوی دیگر نیز در کنار دستگاه قضا و همسو با آن نیز نهادهای نظارتی و اطلاعاتی – امنیتی نیز باید لیستی از مدیران ارشد و میانی تهیه کنند و ضمن قرار دادن این لیست ها و افراد حاضر در آن در اختیار مراجع ذیربط قضایی، اسامی مندرج در لیست ها را نیز تا اطلاع ثانوی ممنوع الخروج کنند؛ به عبارت بهتر اجازه خروج از کشور را منوط به روشن شدن تکلیف آنها و پرونده هایشان در عرصه مدیریتی کنند. خلاصه کلام اینکه، این اقدام هم می تواند بر اعتبار دستگاه های نظارتی در نزد مردم بیافزاید، هم می تواند مردم را نسبت به آینده امیدوار کند و هم می تواند مدیران را نسبت به اعمال و اقدامات مدیریتی شان مسئولیت پذیرتر کند.