کد خبر: ۷۱۵۲۶۷
تاریخ انتشار:
آیا اقتصاد ۱۸‌ام جهان نیستیم؟

آیا یک دلار در ایران و آمریکا یک‌ اندازه می‌ارزد؟

رتبه اقتصاد ایران حتی با وجود سقوط‌های بعد از اعمال تحریم‌های جدید بدتر از 25 نخواهد شد چنان که در سال ۲۰۱۷ هجدهم (بر پایه برابری قدرت خرید) از ۱۸۲ کشور بوده‌ایم. پس هجدهم بودن اندازه حقیقی اقتصاد کشور اشتباه نیست.

گروه اقتصادی: درباره نحوه رتبه‌بندی اقتصاد یک کشور بحث زیاد است، اما بد نیست این نحوه اندازه‌گیری اقتصاد کشور را به بحث بگذاریم.

 

آیا یک دلار در ایران و آمریکا یک‌ اندازه می‌ارزد؟

 

به گزارش بولتن نیوز، اگر ملاک تعیین اندازه اقتصاد کشور براساس «ارزش افزوده» باشد، به این معنا که مجموع نیروی کار، ساختمان و ماشین‌آلات، زمین یا منابع پس‌انداز چقدر «درآمد» ایجاد می‌کنند، معیار باید «محصول نهایی اقتصاد به قیمت بازار» باشد که به آن تولید ناخالص داخلی یا اختصارا «تولید» می‌گوییم.

 

واحد اندازه‌گیری در ایران ریال و واحد اندازه‌گیری کشورهای دیگر روبل، ین، ... است. برای مقایسه چه باید کرد؟

 

برای اینکه این «تولید (ریال)» ایران با «تولید (روبل) روسیه» یا «تولید (ین) ژاپن» قابل مقایسه باشد، باید آن‌ها را هم ‌واحد کرد و مثلا برحسب «دلار آمریکا» نوشت که تولید اسمی (دلار) ایران و سایر کشورها قابل محاسبه است. بر این اساس ایران رتبه حدود صد از «۱۸۲ کشور» را در سال‌های اخیر داشته‌ایم.

 

آیا یک دلار در ایران و آمریکا یک‌ اندازه می‌ارزد؟

از آنجا که «یک دلار در ایران» بسیار بیشتر از «یک دلار در آمریکا» می‌ارزد (بین ۸ تا ۱۲ برابر بسته به ایالت)، پس «محصول خروجی اقتصاد (دلار)» ایران (همان اندازه اقتصاد ایران) هم هنگام مصرف توسط شهروندان ایرانی بسیار بیش از مشابه آمریکایی خود می‌ارزد. پس نیاز به ضرایبی است که تولید هر کشور را با «قیمت‌های آمریکایی» هم‌پایه کند. پس از اعمال آن ضرایب، رتبه اقتصاد ایران حتی با وجود سقوط‌های بعد از اعمال تحریم‌های جدید بدتر از 25 نخواهد شد چنان که در سال ۲۰۱۷ هجدهم (بر پایه برابری قدرت خرید) از ۱۸۲ کشور بوده‌ایم. پس هجدهم بودن اندازه حقیقی اقتصاد کشور اشتباه نیست.

 

اگر ایران رتبه ۱۸‌ام هستیم، پس چرا بسیاری از کشورها رفاه بهتری از ما دارند؟

رفاه خانوار ناشی از توزیع درآمد حاصله بین عوامل اقتصاد است را می‌توان با تقسیم «محصول (تولید)» بر جمعیت کشور سنجید.

 

بر این اساس از آنجا که جمعیت ایران نسبت به کشورهای دیگر زیاد است، با تقسیم تولید داخلی به جمعیت، رتبه تولید ملی سرانه عقب‌تر می‌رود و با در نظر گرفتن ریزش‌های بعد از تحریم‌های جدید تا نزدیک رتبه «هفتاد-هشتاد» از ۱۸۲ کشور جهان (بسته به نهاد گزارش‌دهنده) عقب‌تر می‌رود.

 

همانطور که هند سومین اقتصاد جهان و بسیار بزرگتر از اقتصاد ایران از نظر تولید (بر پایه برابری قدرت خرید) است، اما چون جمعیت زیادی دارد، تولید سرانه‌اش حدودا نصف ایران است.

 

آیا یک دلار در ایران و آمریکا یک‌ اندازه می‌ارزد؟

 

پس با این حساب آیا جمعیت زیاد بد است؟

در کمتر مرجعی می‌توان یافت که اثر جمعیت را منفی ذکر کرده باشد.

 

در ظاهر جمعیت با حضور در مخرج کسر باعث کم‌شدن از درآمد سرانه می‌شود، اما جمعیت بالا به خصوص وقتی با آموزش مناسب انباره خوبی برای نیروی کار ماهر را فراهم می‌کند، خود بر افزایش تولید تاثیر مثبت می‌گذارد.

 

رشد جمعیت تنها زمانی عامل منفی در رفاه است که مانند کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس مثل «بحرین»، «کویت» یا «عربستان سعودی» عمده درآمد ملی کشور از صادرات منابع زیرزمینی موجود حاصل شود و بین جمعیت کم آن کشور توزیع شود.

 

پس چرا مدام گفته می‌شود که وضع اقتصاد بد است؟

ضعف اصلی نه در «جایگاه حقیقی اقتصاد ایران» یا رفاه مردم نسبت به سایرین بلکه در «تغییرات» تولید ملی و عملکرد آن از ۱۳۸۶ به این سو است.

 

جایی که با بزرگ‌شدن دولت و مصرف خصوصی اقتصاد و در عوض افت مداوم «سرمایه‌گذاری» به نسبت سایر مخارج، به طور کلی رشد اقتصاد کشور سال به سال سخت‌تر و کند‌تر شده است و بیم آن می‌رود که با ادامه این روند ۱۳۸۶ تا الان در دهه پیش رو، از رتبه حدود ۸۰ فعلی (از ۱۸۰ کشور) تا رتبه‌های ۱۲۰-۱۳۰ و حتی بدتر هم سقوط کنیم.

 

آیا رشد «تولید» به معنای پر شدن انبار کارخانه‌هاست یا معنای دیگری ‌دارد؟

برخی به خاطر شباهت لغوی، «تولید» را با «مشغول به کار بودن» کارخانه‌ها یا مزارع کشاورزی اشتباه می‌گیرند و شاید احتمالا به همین دلیل است که برخی از مسئولان دولتی مدام بر تعطیل نشدن کارخانه‌ها تاکید می‌کنند تا هم کسی بیکار نشود و هم مبادا «تولید» کم نشود!

 

در حالیکه «تولید» به معنای عامیانه و بیان ساده همان «سود» است که به شکل «سود سهام»، «اجاره ملک یا ماشین‌آلات»، «درآمد بهره‌ای وام‌ها»، «دستمزد»، ... خود را نشان می‌دهد.

 

اگر کارخانه‌ای فعال باشد و ظاهرا در حال تولید محصولات فراوان باشد اما جای «سود» دهی، «زیان‌ده» باشد و نتواند حقوق کارکنان خود، قیمت‌ مواد اولیه یا اجاره زمین و ماشین‌آلات یا بهره وام‌های خود را پرداخت کند و دولت از بیت‌المال برای جبران زیان آن، از منابع عمومی حاصل از سایر فعالیت‌های زیان‌ده، منابعی را پرداخت کند، «تولیدی» اتفاق نیفتاده، بلکه منابع موجود به درستی تجهیز نشده و موجب اسراف و آسیب به «تولید» کشور شده است.

 

 

انتهای پیام/#

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین