گروه اقتصادی ـ پیمان کمالی: عَوامگرایی یا پوپولیسم آموزه و روشی سیاسی در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه است و در بین عامه نیز این موضوع تحت عنوان خالی بندی رواج دارد. یعنی بدون اینکه شخص برای رسیدن به قولهایی که می دهد تکانی بخورد انجام کارها را به شکلی هنرمندانه از این هفته به هفته بعد، به ماه بعد و به سال بعد منتقل می کند. چون اصولا قولها و عده هایی که داده اولا در حدود توان او نبوده و دوما اصولا قرار نیست این وعده ها جامه عمل بپوشاند.
در این رابطه برای روشن شدن موضوع به مثالهایی می پردازیم:
پدر فقیری به بچه اش وقتی 2 ساله است می گوید وقتی 4 ساله شدی برایت دوچرخه می خرم. این پدر آنقدر زیرکانه برای نخریدن دوچرخه عمل می کند که بچه تا زمانی که به 20 تا 30 سالگی می رسد و ازدواچ میکند صاحب دوچرخه نمی شود ولی همیشه فکر می کند پدرش به دنبال دوچرخه خریدن است و حتما می خرد.
دوستی برای اینکه بگوید من خیلی آدم مهمی هستم به دوست دیگر می گوید فلان کار را برایت انجام می دهم و به زودی کارت را درست می کنم. فردی که مشکل دارد هر هفته با دوستی که قول داده تماس می گیرد که چه شد. دوست مدعی توان و قدرت و رابطه هر هفته کار را به هفته دیگر و ماه دیگر می اندازد و سالها به این روش می تواند ادامه دهد.
ساده ترین راه کاری که افراد خالی بند و پوپولیست برای خر کردن افراد و به عقب انداختن کارها مورد استفاده قرار می دهند تغییر دادن مکرر هدف است. در واقع پدر به بچه می گوید این دوچرخ ای که می خواستم برایت بخرم دیگر مناسبت نیست و به حسنی گفته ام یک دوچرخه بهتر برایت بخرد و باید کمی صبر کنی همه کار ها حل است.
دوست مورد نظر هم می گوید هفته دیگر جلسه ای داریم که همه مشکلات حل می شود. بعد افرادی که قرار است با آنها حرف زده شود تغییر می کنند؛ و کم کم سعی می کند اصل مسئله را پاک کند یا در اهداف تغییر بدهد. بعضی وقتها هم به گونه ای برخورد می شود که اصلا مسئله قرار بوده جور دیگری باشد ولی حالا که اینطور شده پس باید جور دیگر جلو رفت.
در اینجا یک روز رئیس اداره در حال تغییر است. یک روز فرد رابط مریض می شود. روز دیگر فرد مورد نظر در دسترس نیست؛ و همین طور کارها پیش می رود.
در اخر هم شلم شوربایی می شود و جوری عمل می شود که تمامی قولها باید از اول مورد بررسی قرار گیرد.
البته از ابزار توهم توطئه در تمامی مراحل استفاده حداکثری می شود که فردی را که قرار است برای او کاری انجام شود را دائما در حالت گیج و منگ قرار داد؛ مثلا یک هفته با این درگیر می شوی. هفته دیگر با آن درگیر می شوی. ماه بعد در حال حمله به شیرهای آفریقایی هستی. سال بعد نفت ارزان می شود. یک روز باران نمی بارد. یک روز قیف هست قیر نیست. یک روز قیر هست قیف نیست. روز بعد متصدی قیر نیست. ماه بعد متصدی قیف مرخصی رفته. چند روز از هفته هم تعطیل است و...
خلاصه به این روشهایی که به صورت عملی هم از سوی مدیران و هم از سوی مردم عامه و دوست و آشنا مورد استفاده قرار می گیرد تا قولهای بزرگ داده شود ولی از اول قرار نباشد به هیچ یک از آنها عمل شود می گویند خالی بندی و پوپولیسم.
با این روش در بعد گسترده اقتصاد کشور و جامعه تخریب و نابود می شود و مردم هر روز فقیر تر می شوند. در بعد خرد و کوچک آن هم یک فرد به امید اینکه فرد دیگر آدم مهمی است می نشیند تا صبح امیدش بدمد. ولی در نهایت می فهمد که از این افراد از اول هم کاری بر نمی آمده و البته برای اینکه آنها ناراحت نشوند بهتر است چنین وانمود کنیم که هنوز گوش هایمان دراز است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com