کد خبر: ۴۱۴۲۹۰
تاریخ انتشار:
بررسی چرایی های موفقیت دونالد ترامپ در کسب آرا؛

ترامپ و رویایی که واقعیت یافت

واقعیت امر این است که ترامپ علاوه بر حامیان خود و ترغیب آنها برای ادامه مبارزه در اواسط راه در کارزار تبلیغات انتخاباتی توانست رای دهندگان مردد و مستقل در جامعه آمریکا را نیز مخاطب خود قرار دهد...
ترامپ و رویایی که واقعیت یافتگروه بین الملل: مصطفی مطهری*در یادداشت پیش رو که به بهانه انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور ایالات متحده آمریکا نگاشته شده، معتقد است با توجه به اینکه در ساعات قبل مشخص گردید که دونالد ترامپ از حزب جمهوری خواه به عنوان رییس جمهور آمریکا انتخاب شد معنا کاوی و کنکاش جریان و دلایل موفقیت وی از اهمیت بالایی برخوردار است.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر است:

آنچه دلیل نگارش این یادداشت می باشد بررسی چرایی های موفقیت دونالد ترامپ در کسب آرا بیشتر در تصاحب صندلی ریاست جمهوری آمریکا در کاخ سفید است که در ساعات گذشته به این مهم دست یافت. در واقع بر خلاف اکثر تحلیل ها فضای انتخاباتی در ایالات متحده آمریکا دونالد ترامپ در رقابت با هیلاری کلینتون کاردان، خبره و با تجربه ونامزد دمکرات ها توانست آرا بیشتری را به خود اختصاص دهد. شاید بتوان این گونه بیان کرد که از جمله مهم ترین عومل رای آوردن ترامپ رجوع به اصل جمله معروف که هر کس غیر از .. (کلینتون ) باشد. به بیانی روشن تر اینکه ترامپ در نزد رای دهندگان به مثابه نه به کلینتون بوده است.

با این حال در بررسی چرایی و تحلیل چرایی های تاثیر گذار در رای آوری دونالد ترامپ باید به عواملی چندگانه با رویکردهای کمی و کیفی از حیث نقش و تاثیر گذاری آنها توجه کرد و در شکل تاملی آنها را مد نظر قرار داد.

در واقع باید توجه کرد که از جمله عوامل و متغیرهای اساسی در نزد رای دهندگان برای اجماع و اتفاق حداکثری در حمایت از ترامپ در برابر کلینتون را باید چهره ضد سیستمی ترامپ از یکسو و انگیزه رای دهندگان برای شالوده شکنی و عبور از جریان سنتی و محافظه کار سیاسی در جامعه آمریکا جستجو کرد. به عبارتی طرفداران ترامپ و اکثریت جامعه آمریکا که در مخالف با کلینتون و جریان سنتی در عرصه سیاست آمریکا هستند، هیلاری کلینتون را به نوعی نماد سیستم موجود در این کشور تلقی می کردند؛ بطوریکه ترامپ با اتخاذ و در پیش گرفتن چنین راهبردی ( ضد سیستمی ) توانست همه نگاه ها را در جامعه را برای رای آوردن به خود جلب کند و به موازات این رفتار اتخاذی از طرف او بود که مخالفانش را وادار به موضع گیری گاه ناخواسته در برابر خود می کرد و این نیز به نوبه خود موجب محبوب تر شدن او در نزد جامعه می گردید.
ترامپ و رویایی که واقعیت یافت
واقعیت امر این است که ترامپ علاوه بر حامیان خود و ترغیب آنها برای ادامه مبارزه در اواسط راه در کارزار تبلیغات انتخاباتی توانست رای دهندگان مردد و مستقل در جامعه آمریکا را نیز مخاطب خود قرار دهد. بطوریکه با مطرح کردن فساد های موجود در ساختار فعلی حاکم و انحصار طلبی آنها در قبضه کردن قدرت و ثروت جامعه آمریکا در کنار خلق بحران های موجود توسط آنها در جامعه، توانست وفاق جمعی جامعه متضرر از وضع موجود در آمریکا را با خود همراه سازد. به گونه ای که وی با تلاش برای هدف قرار دادن انگیزه بخشی از جامعه ناراضی توانست به مطلوب خود در حصول و راهیابی به کاخ سفید دست یافت. در واقع وی در این مسیر سخت عامل مهمی که باعث موفقیت انتخاباتی اش بود را تهییج کرد؛ عاملی که هم با ساختار فعلی و دولت کنونی آمریکا و هم کلینتون و جریان حامی او در ارتباط بود؛ یعنی نارضایتی عمیق طبقه متوسط و کارگر آمریکا از سیاست‌های اقتصادی سالهای اخیراست که رمز موفقیت ترامپ تبدیل شده بود.

به بیانی دیگر اینکه توانایی دونالد ترامپ در بد جلوه دادن دولت کنونی و دشمن تراشی برای آن از یکسو و با چالش ایجاد کردن برای سازمان فعال سیاسی موجود در آمریکا ، روز به روز بر محبوبیت و پیشتازی او انتخابات ریاست جمهوری افزود که در نهایت به انتخاب شدن او برای این منصب یعنی ریاست جمهوری ایالات متحده ختم گردید.

از منظر دیگر در بررسی این فرآیند موفقیت آمیز برای ترامپ در انتخاب شدن او در رقابت با کلینتون باید عنوان کرد که مخاطبان ترامپ بر خلاف کلینتون که جهان و مردم جهان بود، تنها کشورش آمریکا و جامعه و مردم آمریکا بود. در واقع ترامپ را باید صدای جامعه و افراد بیرون از دایره و ساختار قدرت آمریکا قلمداد کرد که در دوره‌های اخیر از سوی هیچکس شنیده نشده بود. صدایی که توانست خود را به عنوان « نماد واقعی تغییر » در جامعه آمریکا معرفی کند که با شعار انتخاباتی « قدرتمند کردن دوباره آمریکا » در حیات سیاسی و انتخاباتی این کشور وارد جامعه و سیاست ایالات متحده آمریکا شد.
ترامپ و رویایی که واقعیت یافت
کوتاه سخن اینکه در رابطه با انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا باید بیان کرد که بهره‌مندی هوشمندانه وی از شکاف‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجود در بافت اجتماعی از یکسو و مطرح کردن مطالبات سیاسی – اجتماعی جامعه از ساختار ناکارآمد فعلی ( که هم دولت و هم نظام ورای دولت را در برمی گیرد ) رمز اقبال گسترده مردمی به او بود؛ بطوریکه اکثر انتخاب‌کنندگان و حامیان وی نیز از طبقه و قشری بودند که سیاستمداران خبره را متعلق به گروهی از نخبگان می‌دانند که نگاه‌شان به سیاست ربطی به زندگی آن‌ها ندارد و به ترامپ به عنوان یک آنارشیست سیستمی و ناجی خود نگریسته و می نگرند. به عبارتی در انتخاب ترامپ در مقابل کلینتون باید نوعی خستگی از مسئولان سیاسی سنتی را از سوی رای دهندگان یک مبنا قرار داد؛ چرا که سوابق و تجربیات سیاسی کلینتون با شرایط ایجاد شده در جامعه با توجه به رویکرد تبلیغاتی در معرفی ضدیت با ساختار حاکم توسط ترامپ به نقطه ضعف و عامل شکست او منجر شد.


*دکتری علوم سیاسی و کارشناس مسائل استراتژیک

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین