بولتن نیوز: آيت الله محمدرضا مهدوي کني در 14 مرداد 1310 در روستاي کن – که در حال حاضر بخشي از شهر تهران است- به دنيا آمد. ايشان پس از طي دوره دبستان در کن، وارد مدرسه علميه لرزاده در تهران شد و از محضر مرحوم آيت الله برهان بهرههاي علمي و اخلاقي فراوان برد. آيت الله مهدوي کني در سال 1327 درسن 17 سالگي براي ادامه تحصيل به قم مهاجرت نمود و تا سال 1340 در محضر استادان مبرز آن زمان همچون حضرات آيات مشکيني، حاج شيخ عبدالجواد سده اي (جبل عاملي)، شهيد صدوقي، سلطاني، مجاهدي، رفيعي قزويني، شعراني، علامه طباطبايي، آيه الله العظمي بروجردي، امام خميني، آيه الله العظمي گلپايگاني و ... رضوان الله تعالي عليهم دروس عالي فقه، اصول فقه، تفسير، حکمت، کلام و دروس خارج فقه و اصول را تلمذ كرد.
آيت الله مهدوي کني پس از بازگشت به تهران در سال 1340، در مدرسه مروي به تدريس علوم حوزوي مشغول شدند و از سال 1342 امامت جماعت مسجد جديدالتاسيس جليلي در ميدان فردوسي را پذيرفتند. اين مسجد پايگاه مناسبي براي فعاليتهاي اجتماعي و سياسي ايشان شد. مبارزات معظم له عليه حکومت طاغوت، باعث دستگيريهاي متعدد، تبعيد، شکنجه و زندانيشدن ايشان گرديد. ايشان آخرين عالمي است که در روزهاي نزديک پيروزي انقلاب اسلامي براي چندمين بار دستگير و در آستانه پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي آزاد شدند.
حضرت آيت الله مهدوي کني، پس از پيروزي انقلاب، از طرف حضرت امام خميني قدس سره الشريف عهدهدار مسؤوليتهاي متعددي در تاسيس نظام نوپاي اسلامي شدند.
ايشان داراي يک فرزند پسر و دو فرزند دختر هستند که همگي به تدريس در دانشگاه اشتغال دارند.
سوابق مبارزاتي
آيت الله مهدوي کني با ورود به حوزه علميه و آشنايي با ديدگاههاي حضرت امام خميني (ره) و مشاهده ظلم و ستمي که در حق اسلام، علما و مردم ميشود، روش سياسي حضرت امام خميني (ره) را به عنوان شيوهاي که ميتواند باعث احياي تشيع گردد، برگزيدند. اولين دستگيري ايشان در سن 18 سالگي (1328 شمسي) در اردستان بود که به شکنجه، تبعيد و زندانيشدن ايشان و بعضي از طلاب و مبلّغان همراه منجر شد. با رسيدن اين خبر به قم، مرحوم آيتاللهالعظمي بروجردي به نخست وزير وقت (اقبال) اعتراض نموده و عنوان کردند که چرا فرزندان مرا زدهايد و دستگير کردهايد.
آيتالله مهدوي کني، در داخل حوزه علميه فعاليت سياسي خود را شروع کردند. از جمله فعاليتهاي مهم ايشان عضويت در مجمعي سياسي بود که افرادي چون آيات و حجج اسلام سعادتپرور (پهلواني)، محمدي گيلاني، محفوظي، خادمي اصفهاني، شمس، سمندري، جنيدي، حاج شيخ عباس وراميني و... در آن حضور داشتند. بخشي از فعاليتهاي اين مجمع صرف تحليل فضاي سياسي کشور ميشد. همچنين اعضاي اين مجمع سعي ميکردند با خريد کتب کمونيستها و ماترياليستها، پس از مطالعه و مباحثه در برابر آنها پاسخ تهيه کنند و در جريانات سياسي وقت حضور داشته باشند.
از ديگر برنامههاي ايشان، فعاليت در مجامع علمي و سياسي با حضور برخي دوستانشان مانند حضرات آيات شهيد مطهري، شهيد بهشتي، موسوي اردبيلي و... بوده است. در اين جلسات مباحثي مانند اقتصاد اسلامي و حکومت اسلامي مورد بحث و بررسي بوده است که در نهايت منجر به تاسيس هستههايي مثل جامعه روحانيت مبارز تهران و تهيه اساسنامه مبارزاتي و ديني براي آن شد .
فعاليتهاي آيت الله مهدوي کني در مسجد جليلي، جنبههاي مختلف اجتماعي، فرهنگي و سياسي داشته است. اصرار معظم له بر طرح ديدگاههاي حضرت امام (ره) و فعاليتهاي سياسي ايشان منجر شد که پس از چندين بار دستگيري و بازداشت کوتاه مدت، هجوم به منزل و ايجاد محدوديت براي سخنراني، منبر و تدريس، نهايتاً در رمضان سال 1353 شمسي ايشان بازداشت و به بوکان تبعيد شوند. در ادامه، آيت الله مهدوي کني پس از روشنشدن نقش ايشان در پرونده ديگري که از پرونده عمومي طرفداري از حضرت امام (ره) سنگينتر بود، از بوکان به مهاباد و سپس به تهران اعزام ميشوند و در کميته مشترک ضد خرابکاري و ساواک مورد بازجويي و شکنجههاي جسمي و روحي قرار ميگيرند. بخشي از اتهاماتي که ساواک به ايشان وارد نمود، ارتباط با مبارزان ضد رژيم شاه و کمک مالي به خانواده زندانيان بود. معظم له به چهار سال زندان محکوم ميشوند که پس از دو سال و همراه با فضاي سياسي سال 55 به همراه برخي ديگر از زندانيان سياسي آزاد ميشوند.
مبارزات آيت الله مهدوي کني عليه حکومت طاغوت تا پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي زير نظر حضرت امام (ره) ادامه مييابد.
کتاب خاطرات آيت الله مهدوي کني، بيانگر نکات بسيار ارزشمندي از آن دوران و ياران زنداني مانند حضرات آيات طالقاني، هاشمي رفسنجاني، انواري و دهها تن از مبارزان روحاني، دانشگاهي و افراد ساير اصناف است.
آثار علمي
بخشي از آثار علمي حضرت آيت الله مهدوي کني به قرار ذيل است:
تقريرات درسهاي خارج فقه آيات عظام بروجردي و خميني
كتاب نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي
کتاب اصول و مباني اقتصاد اسلامي در قرآن
کتاب بيست گفتار
کتاب شرح دعاي افتتاح
تدريس خارج فقه در دانشگاه و مدرسه علميه مروي براي دانشجويان و طلاب دورههاي عالي
تدريس آيات الاحکام در مدرسه مروي و آيات اقتصادي در دانشگاه امام صادق عليهالسلام
تدريس دورههاي اخلاق اسلامي در دانشگاه امام صادق عليهالسلام و حوزه علميه مروي
صدها سخنراني علمي در محيطهاي حوزوي و دانشگاهي
مصاحبههاي علمي با مطبوعات و شبکههاي تلويزيوني
راهنمايي چندين پاياننامه کارشناسي ارشد و دکتري
سمتهاي اجرايي
آيت الله مهدوي کني پس از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي سمتهاي مختلفي را عهدهدار بودهاند که از جمله آنها ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد:
- مسؤوليتهاي سابق:
- عضويت در حلقه اوليه شوراي انقلاب از طرف حضرت امام خميني (ره) (اولين سمت ايشان که در زمان حضور حضرت امام (ره) در پاريس به ايشان سپرده شد. حلقه اوليه شوراي انقلاب شامل حضرات شهيد مطهري، شهيد بهشتي، شهيد باهنر رحمهم الله و حضرات خامنهاي، هاشمي رفسنجاني، موسوي اردبيلي و مهدوي کني بود. به تدريج اعضاي ديگر روحاني و دانشگاهي با تصويب جمع به آنان اضافه گرديد.)
- عضويت در کميته استقبال از حضرت امام خميني
- سرپرستي کميته انقلاب اسلامي (به عنوان اولين نهاد انقلابي مسلح براي حفظ انقلاب به پيشنهاد شهيد مطهري (ره) و دستور حضرت امام خميني)
- عضويت به عنوان فقيه در شوراي نگهبان قانون اساسي (دو مرتبه)
- نمايندگي حضرت امام خميني (ره) در هيات حل اختلاف مسؤولان نظام و چندين ماموريت مشابه در حوادث مهم دوران انقلاب
- وزارت کشور در کابينه شهيد رجايي و شهيد باهنر
- نخست وزيري پس از شهادت شهيدان رجايي و باهنر
- عضويت در ستاد انقلاب فرهنگي به حکم حضرت امام خميني
- عضويت در شوراي عالي انقلاب فرهنگي به حکم حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري
- مسؤوليت ستاد کمکرساني به مردم مناطق بمباران شده
- عضويت در شوراي بازنگري قانون اساسي
- رياست مرکز رسيدگي به امور مساجد
- عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام
مسؤوليتهاي فعلي
- مؤسس و دبير کل جامعه روحانيت مبارز
- رياست دانشگاه امام صادق عليهالسلام
- توليت حوزه علميه مروي به همراه موقوفات وابسته، به حکم حضرت امام خميني (ره)
- عضو مجلس خبرگان رهبري
اما با شنیدن خبر کاندیداتوری آیت الله مهدوی کنی برای ریاست مجلس خبرگان، موجی از اعتراضات و واکن های منفی از سوی محافل اپوزیسیون و ضد انقلاب به سوی ایشان روانه شد.
برای مثال چند وقت پیش، يكي از هواداران افراطي جريان فتنه با درج يادداشتي در سايت شخصي خود به طور شتاب زده عليه فرزند آيتالله مهدوي كني مطالبي درج نموده و به طور زودهنگام و ناشيانه پروژه تخريب حضرت آيت الله مهدوي كني را برملاساخته و كليد زده است.
وي كه در جريان فتنه با ذوق زدگي به حمايت از سران نگون بخت فتنه پرداخته و با نگارش نامه هاي توهين آميز عليه مسئولين عالي رتبه نظام و چهره هاي موجه، موجبات طرد خود از سوي پدرش را فراهم كرد؛ در حركتي شتابزده و در حالي كه گروه موثري از نمايندگان مجلس خبرگان رهبري اقبال خود را براي رياست حضرت آيت الله مهدوي كني در اين مجلس اعلام داشته اند با حمله به فرزند اين شخصيت انقلابي، پرده از تلاش جريان حامي فتنه براي مقابله و ترور شخصيت آيت الله مهدوي كني برداشت.
این موضوع به این علت است که آیت الله مهدوی کنی بر خلاف بسیاری از علما که در این 20 ماهه اخیر یا سکوت اختیار کردند یا انزوا، وارد میدان شد و به شدت جریان فتنه را محکوم کرد. او که از سال ها قبل موسوی را می شناسد، به خوبی با روحیات و نحوه تفکر او آشنا بوده است. به عنوان مثال آيت الله مهدوي کني در کتاب خاطرات خود در مورد مير حسين موسوي مي گويد:
«بعضي ها مي گفتند که حالا موقع جنگ است و دولت بايد همه چيز را قبضه کند و از اينجا بود که کوپن و از اين چيزها به وجود آمد. بالاخره در جنگ همه مي پذيرفتند که اگر ما بخواهيم مواد غذايي به همه برسد دولت دخالت کند. اين را همه قبول داشتند اما برداشت ما اين بود که آقاي موسوي مي خواهد کلا دولت در تمام امور اقتصادي حضور داشته باشد و ما اين را قبول نداشتيم.
آنها ما را طرفدار سرمايه داران مي شمردند و اسلام ما را اسلام آمريکايي مي دانستند و اين حرف معمول همين طرز تفکر بود که با با چپ گرايي مخالف بوديم. ما مي گفتيم دولت نبايد در اقتصاد همه چيز را قبضه کند اما آقايان در مقام تحليل و تفسير مي گفتند که شما طرفدار اقتصاد سرمايه داري هستيد، اما واقعيت اين نبود که ما طرفدار سرمايه دارها باشيم بلکه ما مي گفتيم که مديريت اقتصاد بايد به دست مردم باشد و دولت نظارت کند ولي آن ها مي گفتند بايد دست سرمايه داران را کوتاه کرد.
در زماني خود بنده با آقاي مير حسين موسوي – نخست وزير وقت- همين بحث ها را مطرح کردم. ايشان گفت آقاي مهدوي! پدر من بازاري است! چاي فروش است، آدم خوبي هم هست ولي اصلا خصلت بازاري ها خصلت زالوصفتي است. (يک چنين تعبيري کرد) و من با آن ها مخالفم، اينها زالو صفت هستند، ما بايد کاري بکنيم که دست زالو صفت ها از اقتصاد کشور قطع شود. بنده مي گفتم آقاي موسوي! من هم قبول دارم بعضي ها زالوصفت هستند اما بحث اين است که عقل اقتصادي اقتضا مي کند براي اصلاح مسائل اقتصادي به گونه اي رفتار کنيم که سرمايه ها در مسير توليد و اشتغال قرار گيرد.»
گمانه زنی ها برای ریاست آیت الله مهدوی کنی بر مجلس خبرگان در حالی شدت گرفته که جریان مخالف ، برنامه ریزی های گسترده ای برای تخریب و انصراف آیت الله مهدوی کنی انجام داده است.
اطرافیان هاشمی رفسنجانی در تازه
ترین برنامه های خود اقدام به تشکیل یک تیم سیاسی رسانه ای کرده اند که تمام هدف این
گروه عدم موفقیت آیت الله مهدوی کنی در انتخابات آتی هیئت رییس مجلس خبرگان است.
گروهی از مسئولان روزنامه ها، برخی اعضای مجلس خبرگان، خانواده هاشمی رفسنجانی و مسئولان ارشد دانشگاه آزاد جزء اعضای این تیم به شمار می روند.
جریان سیاسی رسانه ای ویژه ای نیز در استانها فعالیت خود را آغاز کرده است.
عمده ترین محورها برای تخریب و انصراف آیت الله مهدوی کنی در چند حوزه خلاصه شده است.
این تیم طی روزهای آینده سعی زیادی خواهد داشت تا القا کند مقامات ارشد کشور با ریاست آیت الله مهدوی کنی بر مجلس خبرگان مخالف هستند.
این تیم فعالیت ویژه ای برای لابی با آیت الله مهدوی کنی جهت انصراف وی پیش بینی کرده است تا جایی که قرار است شدت فشارها بر مهدوی کنی به گونه ای باشد تا ایشان در معذوریت اخلاقی گرفتار شده و وارد عرصه انتخابات هیئت رییسه مجلس خبرگان نشوند.
تاکید بر مقبولیت و مصلحت ریاست هاشمی بر مجلس خبرگان، و جذب افراد میانه که در بین گزینه هاشمی-مهدوی کنی تردید دارند؛ از دیگر راهبردهای این تیم مطرح شده است.
ترس از حضور آیت الله مهدوی کنی و بسیج تمام امکانات و اشخاص برای تخریب و انصراف آیت الله مهدوی کنی در حالی صورت می گیرد که چندی پیش منابع خبری تاکید کردند آیت الله علم الهدی در رایزنی هایی که با جمعی از اعضای مجلس خبرگان رهبری داشته ، این موضوع را مطرح کرده که از آیت الله مهدوی کنی بصورت جمعی درخواست کنیم برای ریاست مجلس خبرگان کاندید شود.
گفته می شود در رایزنی های انجام شده بیش از 50 تن از اعضای خبرگان موافق کاندیداتوری آیت الله مهدوی کنی هستند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
نعوذ بالله ... است. ضمنا" مسیر ولایت و انقلاب از نظر شما چیست؟آیا ولی امر همه مارا به وحدت توصیه ننموده اند؟ آیا دین ما عیب پوشی را توصیه ننموده است؟آیا تمسخر دیگران در دین ما مذموم شمرده نشده است؟
با اینکه سران فتنه و مزدورانشان خیانتهای بزرگی به این مملکت کردند و باید محاکمه شوند ولی نوشتن مطلب "تهران 10 اسفند سبزبود " تمسخر آنها نبود؟ کجای تاریخ خوانده اید حضرت امیر(ع) خوارج را با این ادبیات به سخره گرفته باشند؟خود را مدیون دشمنانمان با این طرز گفتار نکنیم. موفق باشید.