به گزارش بولتن نیوز، یکی از نیازهای مبرم سینمای ایران در شرایط کنونی، وجود نگاه تحلیلگر و آماری در عرصه تولید است. با توجه به پراکندگی موجود در تولیدات سینمایی ما، لزوم دقیقشدن در هزینه ساخت، چگونگی اکران و میزان فروش فیلمها بیش از پیش احساس میشود.
این نگاه و ارزیابی کارشناسانه میتواند شرایط حال و آینده سینمای ایران را روشن کند. در شکل ظاهری ممکن است اینگونه استنباط شود که ما با تنوع موضوعی و ساختاری در فیلمهای تولیدشده (بهویژه آثار تجربی و هنری) مواجه هستیم اما در واقعیت امر، این شلختگی است که از تنوع پیشی میگیرد.
آیا زمانش نرسیده که بررسی سنجیدهای درباره اهداف اولیه گروه «هنر و تجربه» و دستاورد کنونیاش و وجوه کمی و کیفی فیلمها و میزان استقبال طیفهای مطرح جامعه از آنها، صورت گیرد تا براساس آن مسیر بعدی را بهتر رقم بزنیم؟ در این زمینه، اقتضا میکند که با درنظرگرفتن آندسته از فیلمهایی که بیشتر موردپسند مخاطبان قرار گرفتهاند و فروش بیشتری داشتهاند (مانند ماهی و گربه، پرویز و مستند آتلان) و فیلمهای ناکام و شکستخورده، خط تولید بهتر و دقیقتر اینگونه فیلمها را مشخص کنیم و نوعی ضابطهمندی و جهتدهی درست در این حوزه ایجاد کنیم، بهویژه با توجه به تلقی شماری از اهالی و دستاندرکاران حرفهای سینما و رسانه مبنیبر عبثبودن تشکیل گروه «هنر و تجربه» و عدم استقبال تماشاگر از اغلب این فیلمها و لطمهخوردن هرچهبیشتر کلیت سینما با این شیوه فیلمسازی، جا دارد که اگر استدلالی چوبین بر این دیدگاه طرف مقابل نداریم، تمهیدات هوشمندانهای از سوی شورای سیاستگذاری گروه مذکور و همچنین اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد اتخاذ شود.
قاعدتا در این برنامهریزی و ارزیابی سلایق مخاطبان اصلی اینگونه آثار، میزان تأثیرگذاری این فیلمها بر فضای فرهنگی جامعه و تغییر ذائقههای سطحی و سخیف تماشاگر و... نسبت آنها با جامعه معاصر و مطالبات اقشار روشنفکر و آشنا به زبان سینما باید مدنظر قرار گیرد.
از سوی دیگر باید هموغم مضاعفی برای سینمای حرفهای و مخاطب عام نشان داد و در این رهگذر بدون باجدادن به تماشاگر بدعادتشده و سهلپسند، مضامین و سوژههایی را در اولویت قرار داد که نسبتی درست و واقعی با جامعه کنونی و مخاطبشناسی پیچیده آن داشته باشند.
طبیعتا تولیدات این حوزه باید تلفیق حسابشدهای از قصه و روایت، سرگرمی، جذابیت، اجرای مطلوب وجوه دراماتیک، تیپسازی، شخصیتپردازی، توجه به عنصر قهرمان و موضوعات اجتماعی روز و طبقات شاخص جامعه باشند.
در امتدادش میتوان بخشی از تولیدات را به نسلی اختصاص داد که در این دنیای زمخت و خشونتزده نیاز به رؤیا و فانتزی و خیالپردازی دارد تا شخصیتش بهدرستی رشد و پرورش یابد و انسانی تکبُعدی و الکن نشود.
تردیدی نیست که رونق وجه صنعتی و حرفهای سینما و بیرونآمدن سالنها از این وضعیت اسفبار در گرو احیای دوباره بخش خصوصی است و انجام این امر بدون جذب نیروهای دلسوز، مجرب و توانمند و ایجاد انگیزه و ضریب اطمینان در افراد کارکشته و هویتمند بخش خصوصی ممکن نیست.