کد خبر: ۱۹۱۸۵۰
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار:
در پاسخ به مقاله‌ی "کینه و نفرت پنجاه و هفتی"

یکی به گنجی بگوید دوران تحلیل‌های تک عاملی در علوم انسانی به پایان رسیده است

گنجی، ظهور و بروز بقیه‌ی حوادث بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را نیز نمود کینه و نفرت انباشت شده در مردم می‌داند. البته خیلی‌ هم اشتباه نیست. بله، مردم ایران از دشمنان‌شان کینه داشته و دارند و به این نفرت افتخار می‌کنند.

گروه سیاسی - اکبر گنجی در مقاله‌ای تحت عنوان "کینه و نفرت پنجاه و هفتی" که در رسانه‌های مختلف مثل رادیو زمانه یا راه سبز منتشر شده، مدعی شده‌ است که انقلاب اسلامی محصول انباشت نفرت مردم ایران از حکومت پهلوی بوده و این نفرت، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کشتار عوامل وابسته به رژیم گذشته نمود پیدا کرده است. و این نفرت همچنان تداوم دارد اما تنها بخاطر اینکه حکومت بعد از انقلاب، به زعم اکبر گنجی دیکتاتوری پیشه کرده است، ما شاهد نمودهای بیشتر این کینه و نفرت نیستیم.

به گزارش بولتن نیوز، یکی از پیش‌پا افتاده‌ترین گاف‌های وارد به این مقاله آن است که معلوم نیست چگونه مردمی که به نظر گنجی در روزهای اول انقلاب همراه با کینه‌ی انباشت شده در حکومت همراهی کردند، این روزها تحت دیکتاتوری حکومت قرار گرفته و نمی‌توانند احساسات خود را بروز دهند. ولی این همه‌ی ماجرا نیست و البته اول ماجرا نیست. بگذارید از اول این تداعی اشتباه را بررسی کنیم.

اولین اشتباه فاحش در این مقاله آن است که گنجی اینگونه تداعی کرده که انقلاب اسلامی محصول کینه‌ی مردم از 5000 کشتار پهلوی‌ست. می‌دانم که لبخند به لبان‌تان نشسته. اما ای‌کاش این آقای تئوریسین حداقل به نظریه‌های انقلاب که توسط غربی‌ها ارائه شده مراجعه می‌کرد تا کمی در علت‌یابی تحلیل‌هایش دارای نگاه‌های عمیق‌تری می‌شد. و گذشته از این‌ها، کمی به این بلوغ فکری می‌رسید تا متوجه می‌شد که هیچ‌گاه یک انقلاب نمی‌تواند محصول کینه و نفرت کوتاه مدت، آنهم بر سر یک موضوع مشخص باشد.

ای‌کاش یکی پیدا می‌شد و به گنجی می‌گفت که دوران تحلیل‌های تک عاملی در علوم انسانی به پایان رسیده است. ای‌کاش این مدعی و مدعیانی مثل او، حداقل پابه‌پای افکار مرادهای غربی‌شان پیش می‌آمدند و مثل آنهایی که معتقدند باید انقلاب‌ها را چندعاملی تحلیل کرد، به انقلاب اسلامی نگاه چندعاملی می‌داشتند و برای مسائل دیگری مثل استقلال و آزادی خواهی مردم، تلاش آنها برای احیای دین اسلام، برقراری عدالت اجتماعی و ... در ایجاد انقلاب اسلامی سهم قائل می‌شدند.

جالب اینجاست که گنجی، ظهور و بروز بقیه‌ی حوادث بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را نیز نمود کینه و نفرت انباشت شده در مردم می‌داند. البته خیلی‌ هم اشتباه نیست. بله، مردم ایران از دشمنان‌شان کینه داشته و دارند و به این نفرت افتخار می‌کنند. مردم ایران به آنهایی که سال‌ها به ایشان ظلم کرده‌اند تنفر دارند و چقدر ارزش این تنفر از دانش‌نمای افرادی مثل گنجی بالاتر است که کار این‌ روزهای‌شان، تئوریزه کردن لبخند به دشمنان است. اما حماقت است که باییم و همه‌ی افتخارات و حماسه‌های خلق شده توسط یک ملت را مولود یک حس خاص بدانیم و لاغیر. بعید می‌دانم هیچ عالم صالح و منصفی در دنیا وجود داشته باشد که به پدیده‌ها اینگونه سخیف و سطحی نگاه کند.

و در ادامه هم که شاهد ادعاهای تکراری تحت عنوان کلی "حکومت دیکتاتور" هستیم. ادعاهایی که از بس استعمال شده‌اند، پلاسیده و نخ‌نما شده‌اند و اصلاً ارزش بررسی کردن ندارند. البته از افرادی مثل گنجی، خروج چنین نظریه‌هایی بعید نیست. زیرا همان‌طور که در ضرب‌المثل‌های خودمان داریم، از کوزه همان برون طراود که در اوست. اکبر گنجی معلوم‌الحال مظهر همان افراطی‌هایی‌ست که عدم تعادل شخصیتی و نفرت‌های شخصی‌شان را به نام خشم انقلابی بر مردم خالی کردند و باعث بدبینی عده‌ای به انقلاب اسلامی شدند و حالا هم با چرخشی 180 درجه‌ای، دیگران را در جلد اعمال پلید گذشته‌ی خود کرده و به همه‌ی دستاوردهای انقلاب اسلامی فحاشی می‌کند. همین عدم تعادل، خود بهترین دلیلی‌ست برای اینکه بدانیم خیلی از این تحلیل‌ها، برآمده از نیت‌های شخصی‌ست و نباید وقعی به آنها نهاد.

تحلیل‌های آبکی که پیش از این هم از طرف گنجی ارائه شده است. به طور مثال، پیش از این شاهد بودیم که گنجی، با دست گذاشتن بر روی یکی از اصولی‌ترین اعتقادات شیعیان و حتی مسلمانان در خصوص ولی عصر(ص) و انکار مفهوم مهدویت به شکل رایجش در نزد ما، نظریات سازی در این خصوص ارائه کرده بود. و یا با انکار حقانیت قرآن، عملاً گوهر گران‌بهای معرفت دینی ما را زیر سوال برده بود. عمق افتضاح این نظریات تا حدی بود که علمای ما اسلام رأی به تکفیر وی دادند و رسماً حجت را بر عدم مشروعیت آن نظرات تمام کردند.

و یا انواع و اقسام تحلیل‌های من‌درآوردی در خصوص نظام جمهوری اسلامی ایران که در ظاهر، از سوی یک روشنفکر ارائه می‌شد اما در ماجرای فتنه‌ی 88 دیدیم که این نظریات، نه از ذهن یک نظریه‌پرداز که از شکم هم‌پیاله‌های گوگوش و سوروس درمی‌آید. در نتیجه، از کسی که قرآن و مهدویت را زیر سوال برده و معاذالله هیچ حقانیتی برای آنها قائل نیست و از کسی که بارها به نظام اسلامی ما تهمت وارد کرده است، دیگر بعید نیست که بشنویم انقلاب اسلامی را نتیجه‌ی کینه و نفرت دانسته و مجموع دستاوردهای جمهوری اسلامی را نیز از این احساس کور بداند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۳۰
7
0
شما زیاد جوش نیار
گنجی محبوب دلهاست
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۳۰
محبوب دل كافران و منافقان بله.
موضعت رو مشخص كن.
حسن بهار
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۳۰
دلم براي افراد ی مثل گنجي مي سوزد.در يك گردابي اسير شده كه راه برگشت بسيار سخت است و
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت....
اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا
علي
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۳۰
0
7
آقاي گنجي اگر در زندان ميمرد هم به نفع خودش بود هم به نفع مردم كه اينقدر اراجيف بهم نمي بافت الان هم اگه خودكشي بكنه به نفع همست
مدیر پایگاه ما به مواضع آقای گنجی انتقادشدید داریم و آنها را با دلیل و استدلال بیان می کنیم ولی اینگونه موضع گرفتن راجع زندگی یا مرگ کسی رادر شان ادب و متانت خود نمی دانیم .تازه اینطور موضع گرفتن در برابر سخنان چنین اشخاصی به نفع آنان تمام خواهد شد چون ثابت می شود که ما استدلال لازم را نداریم 
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین