کد خبر: ۱۴۲۱۳۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

گفتمان اصولگرایی بر سر دو راهی: آرمانگرایی و عملگرایی؟

واله آزاد
قدم به قدم که به انتخابات 92 نزدیک می شویم قصه انتخابات مجلس نهم در حال تکرار شدن است همان جبهه بندی ها ، همان ائتلاف ها و همان شعارها ! جبهه متحد اصولگرایان اگرچه به چند ائتلاف کوچکتر تقسیم شده است ولی در نهایت به علت اشتراک گفتمانی ائتلاف ها، به صورت یک ائتلاف بزرگتر ظهور می کند. جبهه پایداری این بار هم به طور مستقل و با تاکید بر گفتمان سوم تیر پا به عرصه رقابت گذاشته است. اصلاح طلبان هم اگر چه داد و هوار بسیاری می کنند ولی چون در این چهار سال بعد از فتنه، با ساختار شکنان مرزبندی مشخصی نداشته اند با اقبال عمومی رو به رو نمی شوند و حضورشان در انتخابات بیشتر به عنوان یک تنفس مصنوعی است و در آخر حلقه انحرافی به علت اینکه قرابت چندانی با آرمان های اولیه دولت نهم ندارد از سوی توده ها طرد و همچون اصلاح طلبان از دور رقابت ها خارج می شود و در نتیجه در انتخابات امسال هم مثل سال گذشته، رقابت اصلی بین دو قطب جبهه متحد و جبهه پایداری برگزار می شود.
رقابت بین دو جبهه اصولگرای متحد و پایداری، اگرچه دارای مزایایی است ولی این عیب بزرگ را هم دارد که این اختلاف در سلیقه، به مرور زمان ممکن است به اختلاف در مبانی کشیده شود. همچون بلایی که درگذشته بر سر حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز آمد و از دل آنها مجمع روحانیون مبارز متولد شد.در انتخابات امسال هم رقابت بین این دو جبهه بیشتر از اینکه یک رقابت سیاسی باشد یک رقابتی گفتمانی است رقابت بین دو گفتمان: عملگرایی(نتیجه گرایی) و آرمانگرایی (تکلیف گرایی).
در منطق جبهه متحد که بیشتر رویکرد عملی و واقع گرایانه دارد شرط پیروزی در انتخابات به این بستگی دارد که در قدم اول تمام گروه های موجود در ائتلاف بر روی یک کاندید واحد به اجماع برسند و در قدم دوم، توافق بر سر چگونگی انتخاب این کاندیدای واحد است. واضح است که وقتی کسب قدرت، هدف اصلی تشکیل یک ائتلاف شد زیر مجموعه های ائتلاف در صورتی به حکمیت ائتلاف تن می دهند که مقدار سهم آن ها در قدرت تعیین شده باشد که این همان خشت اولی است که از ابتدا کج گذاشته می شود چرا که ائتلاف برای رسیدن به یک کاندیدای واحد مجبور می شود به سراغ فردی برود که به دولت سهمیه ای معتقد باشد و تنها کسی به دولت سهمیه ای معتقد است که حاضر باشد از ارزش ها و آرمان ها عدول کند و تاوان این کار هم قربانی شدن اصلح در مقابل صالح مقبول است! البته درست است که این شیوه کسب قدرت ، در حوزه نظر کاملا رد می شود ولی برخلاف تصور ما ، در حوزه عمل این روش کارایی زیادی دارد چرا که عملگرایان معتقدند وقتی سهم هر گروهی در قدرت تعیین شده باشد سرمایه ی کشور صرف جنگ های بیهوده "طبقه خواص" برای انجام خدمت! نمی شود و کشور شرایط آرامی را سپری می کند شرایط آرامی که متاسفانه آقای احمدی نژاد به دلیل همین باج ندادن ها، آن را ناآرام کرد!
اما قبل از بررسی منطق جبهه پایداری در انتخابات، بر خودم لازم دیدم که از آیت الله مصباح یزدی به علت تاکید شان بر گفتمان " انتخاب اصلح" یک تشکر ویژه بکنم، چرا که با این كار باعث شدند گفتمان اصولگرایی از حصار نتیجه گرایی خارج شود و به سمت تکلیف گرایی رشد و ارتقا پیدا كند که این پدیده مبارک نشان دهنده آن است که جمله ی تاریخی امام خمینی(ره) ("ما مکلف به وظیفه هستیم نه نتیجه!") کم کم در حال درک شدن است .خوشبختانه جبهه پایداری با الهام گرفتن از سوم تیر همین رویکرد آرمانی و تکلیف گرایانه را دنبال می کند که البته تا رسیدن به بلوغ فکری خود هنوز به زمان نیاز دارد چرا که رگه هایی از نتیجه گرایی در این جبهه دیده می شود که همین عامل مانع از گستردگی چتر این جبهه به اندازه سوم تیر شده است .در منطق جبهه پایداری در مقایسه با جبهه متحد سعی شده است که به جای "کسب نتیجه"، رسیدن به" اصلح" در الویت قرار بگیرد و تلاش برای رای آوری و چهره سازی در مرحله بعد قرار بگیرد که خوشبختانه این نگاه چه در گذشته و چه در حال مورد تاکید رهبری بوده است: "در بین این کسانی که اعلام میشوند، افرادی هستند با صلاحیت های بالاتر، افرادی هستند در سطح پایین تر. هنر ملت ایران و مردم شهرها و حوزه های انتخابیه این است که دقت کنند، نگاه کنند، بشناسند اصلح را، بهترین را انتخاب کنند؛ بهترین از لحاظ ایمان، بهترین از لحاظ اخلاص و امانت، بهترین از لحاظ دینداری و آمادگی برای حضور در میدان های انقلاب؛ دردشناس ترین و دردمندترین نسبت به نیازهای مردم را انتخاب کنند86/10/12." تشخیص مردم در شناخت اصلح مهم است و مردم باید با تحقیق از افراد مورد اطمینان و دقت در کاندیداها ، به فرد اصلح برسند92/1/1"
اگرچه با توجه سخنرانی ابتدای سال مقام معظم رهبری و تاکید شان بر انتخاب اصلح ، منطق جبهه متحد در شرایط فعلی رد می شود ولی این تصور را هم نباید داشته باشیم که با انتخاب اصلح تمام مشکلات کشور حل می شود چرا که چه در سال 84 و چه در سال 88 آقای احمدی نژاد یک گزینه اصلح بود ولی با این احوال بحران های دولت تمامی نداشت. متاسفانه یكی از نقاط ضعف آقای احمدی نژاد كه ریشه بسیاری از بحران های دولت دهم شد، عدم تعامل ایشان با منتقدان غیرآرمانگرایشان بود. آقای احمدی نژاد شخصی انقلابی و آرمانگرا بود که بواسطه همین روحیه انقلابی و آرمانگرایانه کارهای بزرگی را انجام داد که هر کسی جرات انجام چنین کارهایی را نداشت ولی مشکلی که وجود داشت این بود که اکثر منتقدین آقای احمدی نژاد به علت برداشت نادرست از آرمان های انقلاب، نتوانستند با این روحیه انقلابی و آرمانگرای ایشان کنار بیایند و به همین دلیل ، دولت نهم و دهم را زیر هجمه سنگین انتقاد ها و تخریب ها قرار دادند که این حجم تخریب و انتقاد علیه یک دولت ، در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بی سابقه است. از طرف دیگر آقای احمدی نژاد هم این ضعف را داشت که نتوانست درد منتقدین خود را به خوبی روانشناسی کند و آنها را در راستای گفتمان سوم تیر در خدمت رسانی! مشارکت دهد که همین بی توجهی ها ، باعث شد که انتقادهای سازنده از دولت به تخریب های بحران ساز بر علیه آن تبدیل شود که یک نمونه بارز این قضیه آقای احمد توکلی است .آقای توکلی از جمله اصولگرایانی بود که در دولت اول آقای احمدی نژاد به خوبی توانست وجهه انتقادی اصولگرایی را به نمایش بگذارد و لقب " اصولگرای منتقد" را از آن خود کند البته انتقادهای ایشان همیشه وارد نبود ولی تاحدی انصاف و عقل گرایی در آن دیده می شد که متاسفانه بی توجهی های آقای احمدی نژاد به ظرفیت منتقدین از یک طرف و عدم سعه صدر منتقدین از طرف دیگر کار را به جایی کشاند که اصولگرای منتقد دولت نهم به "اصولگرای مخرب" دولت دهم تبدیل شود که الان دیگر برکسی پوشیده نیست که بیشتر تنش های بین دولت و مجلس با محوریت علی مطهری و با پشتیبانی آقای توکلی شکل می گرفته است که البته سیاه نمایی ها و توهین هایی سایت الف نیوز خود حکایت جداگانه ای دارد(به عنوان نمونه اینجا و اینجا را ببینید) .
به هر حال تجربه هشت ساله دولت آقای احمدی نژاد به ما ثابت کرد که بدنه نخبگان و طبقه خواص ما هنوز ظرفیت های لازم برای هماهنگی با آرمانگرایان را ندارند و رئیس جمهور بعدی هر چقدر هم که اصلح و انقلابی باشد دوباره مجبور است مسیر پر از سنگلاخ آقای احمدی نژاد را طی کند که این هشداری است برای دوستان سوم تیری من که علاوه برتبلیغ اصلح، فکری هم برای مدیریت نخبگان غیراصلح بکنند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
0
0
احمدی نزاد 84 با احمدی نژاد 92 فقط در ظاهر شبیه هم هستند حرکت وارونه ایشان در مسیر ولایتمداری و اسلام ارمانهای انقلاب در دولت دهم برای دوست و دشمن کاملا و آشکارا برای یک بیسواد هم محرز شد ه آرمان امروز ایشان هیچ سنخیتی با ارمانهایی ملت مسلمان ایران که پدید آورنده انقلایب اسلامی به رهبری امام خمینی ودر حال حاضر رهبر معظم انقلاب هستند ندارد
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین