کد خبر: ۱۰۸۷۵۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

اصلاح طلبان از کدامین گناه خود باید توبه کنند؟!

" باید بتوانیم انتخابات آزاد با حضور همه قشرها داشته باشیم و برگزار کنیم. برای برگزاری این انتخابات باید چیزهایی فراهم شود تداوم وضع فعلی نامطلوب است. وقتی همه راهها را بسته اند چگونه بخش هایی که راه را بر آن بسته اند می توانند شرکت کنند؟ وقتی نمی گذارند بیایید آمدن معنی ندارد"
آناج: این روزها شاید داغ ترین بحث درباره مسائل انتخاباتی  بازگشت دوباره اصلاح طلبان به صحنه ی سیاسی کشور است. سید محمد خاتمی  در این باره می گوید:

"بارها گفته ام گذشته را می توان ندید ولی باید آینده را درست دید. باید بتوانیم انتخابات آزاد با حضور همه قشرها داشته باشیم و برگزار کنیم. برای برگزاری این انتخابات باید چیزهایی فراهم شود تداوم وضع فعلی نامطلوب است. وقتی همه راهها را بسته اند چگونه بخش هایی که راه را بر آن بسته اند می توانند شرکت کنند؟ وقتی نمی گذارند بیایید آمدن معنی ندارد"

خاتمی از وضعیت فعلی فضای سیاسی انتقاد می کند و از بسته بودن راه به روی اصلاح طلبان می گوید. از سخنانش این گونه استنباط می شود که درخواست هایی از وی برای شرکت در انتخابات وجود دارد  ولی او در جواب این گونه می گوید که راه را بر ما بسته اند. پیش از این وی احتمال کاندیداتوری خود را رد کرده بود، ولی از این سخنان این چنین بر می آید که اگر شرایطش فراهم باشد، بازهم خواستار بازگشت به قدرت است.

کلید واژه مهمی که  این روزها در سخنان اصلاح طلبان می توان یافت، انتخابات آزاد است. این کلید واژه نه تنها از سوی اصلاح طلبان تکرار می شود بلکه از طرف کارگزاران و پدر آنها هاشمی نیز بسیار تکرار می شود. در هر صورت هاشمی و کارگزاران نیز به نوعی از بازندگان انتخابات 88 محسوب می شوند و شاید جز سران فتنه نباشند ولی جز ساکتین آن بودند و  بعد از آن عملا در صحنه سیاسی کشور نقش موثری نداشتند. این طیف ابتدا برای اینکه دوباره نقش خود را در فضای سیاسی کشور احیا کند، پروژه ای را با نام " بازگشت هاشمی" کلید زدند. حال شاید بگویید که بین هاشمی و اصلاح طلبان و بازگشت به قدرت چه رابطه ای وجود دارد؟!

پاسخ این است که، درست است  اصلاح طبان در انتخابات 76 و بعد از آن به نوعی هاشمی را تخریب می کردند و کسی شاید نباشد که بیاد نیاورد "کتاب عالیجناب سرخپوش" اکبر گنجی را  که تماما تخریب هاشمی بود و اصلاح طلبان عملا با تخریب هاشمی، با ذهنیت منفی که مردم از قدرت کاذب هاشمی آن روزها داشتند، می خواستند خود را منجی ملت نشان دهند. ولی در پشت پرده عملا تیم دولت  خاتمی کارگزارانی ها بودند.

مصداق این حرف از مقایسه وزرا و نزدیکان خاتمی و هاشمی کاملا مشخص است. بطور مثال مهاجرانی که مشاور هاشمی بود و در اواخر دولت هاشمی طرح مادام العمر بودن ریاست جمهوری را مطرح می کند، می شود وزیر فرهنگ دولت خاتمی و قص علی هذا...

این اتحاد فکری  عملی بعد ها در انتخابات 84 و به ویژه در انتخابات 88 نمایان تر می شود. تمام گروههای اصلاح طلب از انواع آن و کارگزان و نهضت آزادی و ... متحد می شوند در برابر  تفکر حامی احمدی نژاد. پس عملا بین هاشمی و اصلاحات اتحاد فکری و عملی وجود دارد.

ابتدا که بازگشت هاشمی مطرح شد تمامی توان رسانه ای  بر این بود که هاشمی را راضی کنند که کاندید شود و این مسائل همزمان بود با به اوین رفتن فائزه هاشمی و بازگشت و دستگیری مهدی هاشمی، که همه اینها شاید تکمیل کننده پازلی بود که می خواست چهره ی هاشمی را ترمیم کرده و زمینه موثر بودنش را بیشتر کند. از هاشمی به عنوان مرد بحران ها یاد می شد و می شود، چرا که اکنون که کشور با جنگ اقتصادی روبروست و از طرفی دولتمردان سو تدبیرهایی در این زمینه داشتند که زبان  و استدلال طرفداران بازگشت هاشمی و اصلاح طلبان را تندتر می کند.

اصغر زاده در مناظره تلویزیونی با شریعتمداری می گوید:

نمي‌شود به نسلي كه انقلاب را ايجاد كرده انگ زد و دولت‌ آقاي هاشمي و خاتمي در مسائل اقتصادي،‌ سياست خارجي و مسائل هسته‌اي به مراتب بهتر از دولت فعلي بوده و دولت فعلي كه قطعنامه‌ها را ورق‌پاره دانست و به غربي‌ها گفت آنقدر قطعنامه صادر كنيد كه قطعنامه‌دانتان در بيايد و از اين ادبيات استفاده كرده نتوانسته كه قضيه را پيش ببرد.

کلید خوردن بازگشت هاشمی با نشانه هایی که می توان از این جریان دید، به نظر می آید تنها  برای احیای شخصیت سیاسی هاشمی در افکار عمومی است و نه کاندید شدن وی. چون هاشمی یک بار مستقیم( انتخابات 84) و یک بار غیر مستقیم( انتخابات 88) نه بزرگ  مردم را به چشم دیده است و خود نیز می داند که کاندید شدن سودی برای وی ندارد ولی از طرفی با مطرح شدن می تواند گزینه مورد نظر خود را مطرح کرده و بصورت تمام قد در کنارش بایستد.

این جاست که حرف از بازگشت ناطق نوری هم به میان می آید و او نه اصلاح طلب بوده و نه کارگزار. رقیب خاتمی  در انتخابات 76، با هاشمی به هم اصرار می کنند که کاندیدا شوند و این جاست که کلید واژه دوم به میان آمده است: دولت وحدت ملی

دو کلید واژه انتخابات آزاد و دولت وحدت ملی کدهای پروژه بازگشت اصلاح طلبان است. آنها درخواست دارند که زندانیان سیاسی فتنه 88 آزاد شوند و بتوانند دوباره نیروهای خود را سازماندهی کرده  و با کاندیدای واحد در انتخابات شرکت کنند و شورای نگهبان  هم نباید این کاندیدا را بررسی و رد صلاحیت کند یعنی حق ندارد رد کند، چرا؟! چون شرط انتخابات آزاد و دولت وحدت ملی نقض می شود.

اینجاست که می گویند: طرف را از در ده راه نمی دادند، سراغ خانه کدخدا را می گرفت

از استدلال های خود اصلاح طلبان بگوییم: قانون گرایی و احترام به حقوق ملت، قانون اساسی.

همه داستان از انتخابات 88 شروع می شود. 4 نفر کاندید شده و تایید صلاحیت می شوند. یعنی آن کسی که کاندید شده قانون اساسی را قبول دارد  و خود بهتر می داند که در قانون اساسی مرجع نظارت  و رسیدگی به شکایات و تخلفات انتخابات شورای نگهبان است.  هرکسی که ادعای تخلف دارد باید با سند و مدرک دلایل خود را به ارایه داده و منتظر بررسی قانونی باشد. نه اینکه فراخوان خیابانی دهد و بگوید که ابطال انتخابات و لاغیر.

از انقلاب مخملی، جرج سوروس، جین شارپ،... نمی خواهم سخن بگویم که بسیار در این باب سخن گفته شده، که اگر اصلاح طلبان گوش شنوایی داشتند می شنیدند و به دور از هوچی گری پاسخ می دادند.

اما بحث اینجاست که چرا کسانی که به قانون اساسی پایبند نبوده اند و خود بزرگ ناقض آن بوده اند، اکنون از انتخابات آزاد  سخن می رانند؟! مگر شورای نگهبان در قانون اساسی نیامده؟! مگر در قانون اساسی نیامده که سخن رهبری فصل الخطاب است و والسلام؟!

چرا همیشه آنان که مدعی چیزی هستند، خود بزرگتری ناقض آن می شوند. سخن از احمدی نژاد و دولت نرانید که بحث آن جداست. گناه بزرگ خود را با اشتباهات احمدی نژاد نشویید که هرکس را در گور خود می خوابانند.

جنس احمدی نژاد با شما ها متفاوت است و نوع اشتباهاتش هم همینطور. اما شما گناه تهمت تقلب به نظام بر پیشانی تان نقش بسته و می خواهید با فرافکنی و فرار رو به جلو شانه خالی کنید. چه جالب که می گویید ما از چه باید توبه کنیم که نظام اجازه بازگشت به ما بدهد؟!

سخن آخر این که  خود وجدانتان را بر خود قاضی کنید و به گذشته خود دقیق نگاه کنید، آنگاه است که آینده را نیز درست تر برای خود ترسیم خواهید نمود. اما این را هم بدانید، هرکس که بخواهد در یک سیستم سیاسی فعالیت کند باید اصول آن سیستم را بپذیرد ، نه آنکه سودای براندازی آن سیستم را داشته باشد.  ناقض  قانون اساسی  نمی تواند و حق ندارد مجری آن شود. اول برادری خود را ثابت کنید بعد...





نویسنده: سجاد حسین زاده

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
0
0
انتخابات آزاد چه ویژگی های دارد ؟ اگر امکان دارد در این خصوص مطلب بگذارید .
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین