کد خبر: ۳۶۰۸۳۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز/ 20 خرداد 95/

به معروف وادارید و از منکر بازدارید

از رسول خدا ص روایت شده است که فرمودند: آیا به شما خبر دهم از کسانی که نه پیامبرند و نه شهید، اما پیامبران و شهدا در روز قیامت به جایگاه آنها - که در پیشگاه خدا بر منابری از نور قرار دارند- غبطه می‌خورند؟ گفتند: ای رسول خدا! آنها کیانند؟ فرمود: آنها کسانی‌اند که بندگان خدا را با خدا دوست می‌کنند، و خدا را با بندگانش دوست می‌کنند!
و خداوند مانع به نتیجه رسیدن اعمال کافران شدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قران را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر خواهد کرد.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 20 خرداد به آیه 104 سوره آل عمران پرداخته شده و در آن آمده است:

وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏

سوره آل‏ عمران (3) آیه 104  

ترجمه:
و از شما امتی باید باشد که به خیر دعوت ‌کنند و به معروف وادارند و از منکر بازدارند؛ و [تنها] آنان‌اند که رستگاران‌اند.

به معروف وادارید و از منکر بازدارید

نکات ترجمه‌ای و نحوی:
حرف «مِن» در عبارت «مِنْكُمْ أُمَّةٌ» می‌تواند «من» تبعیضیه باشد یا «من» بیانیه یا «من» نشویه. (الميزان‏3/ 37) در هریک از این سه صورت، معنای جمله اول، به ترتیب چنین می‌شود: «گروهی از شما باید چنین باشد» ، «شما باید چنین امتی باشید» و «از شما چنین امتی باید پدید آید»

«الخیر»:» اصل کلمه «خیر» به معنای متمایل شدن (العطف و المیل)، و نقطه مقابل «شر» است، و «خوبی» را از این جهت «خیر» می‌گویند که انسانها بدان متمایل‌اند (معجم مقاييس اللغة‏2/ 232). این کلمه با کلمه «اختیار» هم‌خانواده است؛ لذا برخی معنای اصلی این کلمه را مشتمل بر دو مولفه «انتخاب کردن» و «ترجیح دادن» دانسته‌اند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم‏3/ 159) این کلمه هم به معنای «افعل تفضیل» ( = بهتر یا بهترین) به کار می‌رود و هم به معنای «صفت» (= خوبی). «الـ» در ابتدای «الخیر» می‌تواند «الـ» جنس یا «الـ» استغراق باشد. در صورت اول، معنایش «مطلق خوبی» است و در صورت دوم، معنایش «همه خوبی‌ها» می‌باشد.

«المعروف» از ریشه «عرف» است. برخی اصل این ریشه را دال بر «سکون و طمأنینه» می‌دانند که معرفت هم از همین باب بوده و «معروف» را هم از این جهت معروف گفته‌اند که انسان با رسیدن به آن به سکون و آرامش می‌رسد، زیرا کسی که چیزی را نشناسد نسبت به آن نگران است و می‌ترسد (معجم المقاييس اللغة، ج‏4، ص: 281) برخی هم اصل معنا را همان «معرفت» و شاختی که با تامل حاصل شود دانسته‌اند، و وجه تسمیه «معروف» را این دانسته‌اند که کاری است که عقل و شرع آن را به عنوان کار خوب می‌شناسد.

«المنکَر» از ریشه «نکر» و نقطه مقابل معرفتی است که قلب بدان آرامش می‌یابد، پس «منکَر» چیزی است که قلب قبول نمی‌کند و زبان بدان اعتراف نمی‌نماید (معجم المقاييس اللغة‏5/ 476) به عبارت دیگر، منکَر آن چیزی است که مورد انکار قرار گرفته است: عقل سالم، یا آن را ناپسند می‌شمرد، یا در مورد خوبی و بدی‌اش قضاوتی ندارد اما شرع آن را قبیح شمرده است (مفردات ألفاظ القرآن/823 )

«الْمُفْلِحُون» خبر در حالت عادی باید به صورت نکره بیاید. چون در اینجا «الـ» روی خبر آمده، پس دلالت بر حصر می‌کند؛ لذا در ترجمه کلمه «تنها» اضافه شد.

تکمله:
عبارت زیر به متن بالا در ساعت 2:34 اضافه شد.

«الخیر»:» اصل کلمه «خیر» به معنای متمایل شدن (العطف و المیل)، و نقطه مقابل «شر» است، و «خوبی» را از این جهت «خیر» می‌گویند که انسانها بدان متمایل‌اند (معجم مقاييس اللغة‏2/ 232). این کلمه با کلمه «اختیار» هم‌خانواده است؛ لذا برخی معنای اصلی این کلمه را مشتمل بر دو مولفه «انتخاب کردن» و «ترجیح دادن» دانسته‌اند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم‏3/ 159) این کلمه هم به معنای «افعل تفضیل» ( = بهتر یا بهترین) به کار می‌رود و هم به معنای «صفت» (= خوبی).

حدیث:
1) مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَجَّالِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَيْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِيَةٌ.
الكافی، ج‏2، ص78

از امام صادق ع روایت شده است: مردم را با غیر زبان خود، [به دین خدا] دعوت کنید: از شما پرهیزگاری و تلاش و نماز و خوبی ببینند، که این خودش دعوتگری است.

به معروف وادارید و از منکر بازدارید

2)  قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ لَا أُحَدِّثُكُمْ عَنْ أَقْوَامٍ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْأَنْبِيَاءُ وَ الشُّهَدَاءُ بِمَنَازِلِهِمْ مِنَ اللَّهِ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ قِيلَ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هُمُ الَّذِينَ يُحَبِّبُونَ عِبَادَ اللَّهِ إِلَى اللَّهِ- وَ يُحَبِّبُونَ اللَّهَ إِلَى عِبَادِهِ قُلْنَا هَذَا حَبَّبُوا اللَّهَ إِلَى عِبَادِهِ فَكَيْفَ يُحَبِّبُونَ عِبَادَ اللَّهِ إِلَى اللَّهِ قَالَ يَأْمُرُونَهُمْ بِمَا يُحِبُّ اللَّهُ وَ يَنْهَوْنَهُمْ عَمَّا يَكْرَهُ اللَّهُ- فَإِذَا أَطَاعُوهُمْ أَحَبَّهُمُ اللَّهُ.
مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، (للطبرسی)، ص136  

از رسول خدا ص روایت شده است که فرمودند: آیا به شما خبر دهم از کسانی که نه پیامبرند و نه شهید، اما پیامبران و شهدا در روز قیامت به جایگاه آنها - که در پیشگاه خدا بر منابری از نور قرار دارند- غبطه می‌خورند؟ گفتند: ای رسول خدا! آنها کیانند؟ فرمود: آنها کسانی‌اند که بندگان خدا را با خدا دوست می‌کنند، و خدا را با بندگانش دوست می‌کنند!
گفتند: اینکه بندگان خدا را با خدا دوست کنند، قبول؛ چگونه بندگان خدا را محبوب خدا می‌کنند؟
فرمود: آنها را به آنچه خدا دوست دارد امر، و از آنچه خدا دوست ندارد، نهی می‌کنند؛ وقتی آنها اینها را اطاعت کردند خدا آنها را دوست خواهد داشت.

3) عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ بِشْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عِصْمَةَ قَاضِي مَرْوَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ يُتَّبَعُ فِيهِمْ قَوْمٌ مُرَاءُونَ يَتَقَرَّءُونَ وَ يَتَنَسَّكُونَ حُدَثَاءُ سُفَهَاءُ لَا يُوجِبُونَ أَمْراً بِمَعْرُوفٍ وَ لَا نَهْياً عَنْ مُنْكَرٍ إِلَّا إِذَا أَمِنُوا الضَّرَرَ يَطْلُبُونَ لِأَنْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعَاذِيرَ يَتَّبِعُونَ زَلَّاتِ الْعُلَمَاءِ وَ فَسَادَ عَمَلِهِمْ يُقْبِلُونَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ وَ مَا لَا يَكْلِمُهُمْ فِي نَفْسٍ وَ لَا مَالٍ وَ لَوْ أَضَرَّتِ الصَّلَاةُ بِسَائِرِ مَا يَعْمَلُونَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَبْدَانِهِمْ لَرَفَضُوهَا كَمَا رَفَضُوا أَسْمَى الْفَرَائِضِ وَ أَشْرَفَهَا ... هُنَالِكَ يَتِمُّ غَضَبُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ فَيَعُمُّهُمْ بِعِقَابِهِ فَيُهْلَكُ الْأَبْرَارُ فِي دَارِ الْفُجَّارِ وَ الصِّغَارُ فِي دَارِ الْكِبَارِ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبِيلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ يُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ يَسْتَقِيمُ الْأَمْرُ فَأَنْكِرُوا بِقُلُوبِكُمْ وَ الْفِظُوا بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ صُكُّوا بِهَا جِبَاهَهُمْ وَ لَا تَخَافُوا فِي اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ فَإِنِ اتَّعَظُوا وَ إِلَى الْحَقِّ رَجَعُوا فَلَا سَبِيلَ عَلَيْهِمْ- إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ هُنَالِكَ فَجَاهِدُوهُمْ بِأَبْدَانِكُمْ وَ أَبْغِضُوهُمْ بِقُلُوبِكُمْ غَيْرَ طَالِبِينَ سُلْطَاناً وَ لَا بَاغِينَ مَالًا وَ لَا مُرِيدِينَ بِظُلْمٍ ظَفَراً حَتَّى يَفِيئُوا إِلَى أَمْرِ اللَّهِ وَ يَمْضُوا عَلَى طَاعَتِهِ
قَالَ وَ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى شُعَيْبٍ النَّبِيِّ ص أَنِّي مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ أَلْفٍ أَرْبَعِينَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّينَ أَلْفاً مِنْ خِيَارِهِمْ فَقَالَ ع يَا رَبِّ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارُ فَمَا بَالُ الْأَخْيَارِ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِي وَ لَمْ يَغْضَبُوا لِغَضَبِي.
الكافي، ج‏5، ص56

از امام باقر ع روایت شده است که فرمود:در آخرالزمان مردمانی خواهند بود که در میانشان جماعتی یافت می‌شود که از ظاهرا اهل تعبد و رعایت مناسک، اما اهل ریا هستند، تازه‌به‌دوران رسیده‌هایی نادان‌اند؛ امر به معروف و نهی از منکر را لازم نمی‌شمرند مگر اینکه هیچ ضرری برایشان نداشته باشد، و برای این کار خود دنبال توجیه و عذرتراشی‌اند؛ لغزش‌های عالمان و فساد عمل آنها را زیر ذره‌بین می‌گذارند؛ به نماز و روزه و چیزهایی که هیچ خدشه‌ای بر جان و مالشان وارد نیاورد روی می‌آورند و اگر نماز هم به کارهای مالی و جسمی‌شان ضرری برساند، همان را هم رها می‌کنند همان گونه که برترین و شریف‌ترین واجبات [ = امر به معروف و نهی از منکر] را رها کردند. ... اینجاست که غضب خدا بر آنها کامل می‌شود و آنها را مشمول عقاب خود می‌سازد، پس نیکان در خانه بدکاران، و کودکان در جایگاه بزرگسالان هلاک می‌شوند. همانا امر به معروف و نهی از منکر راه انبیاء و شیوه صالحان است، واجب عظیمی است که با آن:همه واجبات برپا می‌شود  و راه‌ها امن، و کسب و کارها حلال، و حق‌الناسی که به ظلم گرفته شده بازگردانده، و زمین آباد، و از دشمنان انتقام گرفته می‌شود، و کار سامان می‌یابد؛
پس با قلب‌هایتان [منکر را] انکار کنید و زبان‌هایتان بدان گویا سازید و با آن بر پیشانی آنها [اهل منکر] بزنید و در راه خدا از ملامت ملامتگران نترسید؛ که اگر نصیحت را پذیرفتند و به حق بازگشتند مشکلی بر آنها نیست، «مشکل با کسانی است که به مردم ظلم می‌کنند و در زمین بناحق ستم می‌کنند؛ آنهایند که برایشان عذابی دردناک است» (شوری/42) پس با جسمانتان با آنها جهاد کنید و در دل‌هایتان از آنها بیزار باشید، نه برای اینکه به قدرت برسید یا در مالی ستم کنید یا دنبال ظلم باشید؛ چنان کنید تا تسلیم امر خدا شوند و بر طاعت او مشی کنند.
سپس فرمود: خداوند به شعیب پیامبر ع وحی کرد که من قرار است صدهزارنفر از قوم تو را عذاب کنم، چهل هزار نفر از بدان و شصت هزار نفر از خوبان.
عرض کرد: پروردگارا! تلکیف بدان که معلوم است، اما چرا خوبان؟
خداوند عز و جل وحی کرد زیرا با اهل معاصی مدارا و ماست‌مالی کردند و به خاطر غضب من غضبناک نشدند.

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Canada
|
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۱
0
0
سعی شود بار رفتارامر به معرف ونهی از منکر کنید نه با گفتار چون تاثیر رفتار بیشتر ولذت بخشتر از گفتار است واگر با گفتار انجام دادید با متانت نه با جسارت چون بذیرش راحتر خواهد بود
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین