گروه دین و اندیشه - حجه الاسلام والمسلمین علیرضا توحیدلو نوشت:واقعه غدیر از مهمترین وقایع تاریخ اسلام است که در آن، پیامبر اسلام(ص) هنگام بازگشت از حجة الوداع در ۱۸ ذیالحجه سال دهم قمری در غدیرخم، امام علی(ع) را جانشین خود معرفی کرد. حاضران در آن واقعه که بزرگان صحابه نیز در میانشان بودند، با امام علی(ع) بیعت کردند.
به گزارش بولتن نیوز، یكى از روزهایى كه در اسلام براى تعظیم آن، از شیوه نامگذارى بهره گرفته شده غدیر است ویژگى غدیر این است كه نامهاى گوناگونى براى آن قرار داده شده و این خود عظمت این روز را نسبت به روزهاى دیگر نشان مىدهد.
نامهاى روز غدیر، از اسرار و ابعاد این روز پرده برمىدارند. هر نامى از این نامها درى تازه از قلعه بلند غدیر بر ما مىگشاید. چه را كه اسلام بر برگزیدن نامى براى زمان یا مكان و یا هر چیز دیگر، خصوصیات مسمى را در نظر داشته و به جنبهها و زوایاى آن توجه كرده است. از این روى شناختن و شناساندن نامهاى روز غدیر یك ضرورت است. با این كار تصویرى روشن از این روز در ذهن و دل نقش بسته و بیش از پیش این روز بزرگ را مىشناساند.
شایسته است نامهاى غدیر را با بهترین شكل و زیباترین خط بنویسیم و محافل جشن و سرور عید غدیر را با آن، معنى و روحى تازه ببخشیم.
آنچه در زیر مىآید پنجاه نام و یا صفت براى روز غدیر است كه از روایات برگرفتهایم:
۱- بزرگترین عید خدا؛ (عیدالله الاكبر)
۲- روز گشایش؛ (یوم وقوع الفرج)
۳- روز خشنودى پروردگار؛ (یوم مرضاة الرحمن)
۴- روز زبونى شیطان؛ (یوم مرغمة الشیطان)
۵- روز مشعل فروزان دین؛ (یوم منار الدین)
۶- روز بپا خاستن؛ (یوم القیام)
۷- روز شادمانى؛ (یوم السرور)
۸- روز لبخند؛ (یوم التبسم)
۹- روز راهنمایى؛ (یوم الارشاد)
۱۰- روز بلندى گرفتن منزلت شایستگان؛ (یوم رفع الدرج)
۱۱- روز روشن شدن دلایل خدا؛ (یوم وضوح الحجج)
۱۲- روز آزمایش بندگان؛ (یوم محنة العباد)
۱۳- روز راندن شیطان؛ (یوم دحر الشیطان)
۱۴- روز آشكار كردن حقیقت؛ (یوم الایضاح)
۱۵- روز بیان كردن حقایق ایمان؛ (یوم البیان عن حقایق الایمان)
۱۶- روز ولایت؛ (یوم الولایة)
۱۷- روز كرامت؛ (یوم الكرامة)
۱۸- روز كمال دین؛ (یوم كمال الدین)
۱۹- روز جداسازى حق از باطل؛ (یوم الفصل)
۲۰- روز برهان؛ (یوم البرهان)
۲۱- روز منصوب شدن امیرمؤمنان؛ (یوم نصب امیرالمؤمنین(علیه السلام)
۲۲- روز گواهى و گواهان؛ (یوم الشاهد و المشهود)
۲۳- روز پیمان؛ (یوم العهد المعهود)
۲۴- روز میثاق؛ (یوم المیثاق المأخوذ)
۲۵- روز آراستن؛ (یوم الزینة)
۲۶- روز قبولى اعمال شیعیان؛ (یوم قبول اعمال الشیعة)
۲۷- روز رهنمونى به رهنمایان؛ (یوم الدلیل على الرواد)
۲۸- روز امن و امان؛ (یوم الامن المأمون)
۲۹- روز آشكار كردن امور پنهان؛ (یوم ابلاء السرائر)
۳۰- عید اهل بیت(علیهم السلام)؛ (عید اهل البیت(علیهم السلام)
۳۱- عید شیعیان؛ (عید الشیعة)
۳۲- روز عبادت؛ (یوم العبادة)
۳۳- روز اتمام نعمت؛ (یوم تمام النعمة)
۳۴- روز اظهار گوهر مصون؛ (یوم اظهار المصون من المكنون)
۳۵- روز بر ملا كردن مقاصد پوشیده؛ (یوم ابلاء خفایا الصدور)
۳۶- روز تصریح به برگزیدگان؛ (یوم النصوص على اهل الخصوص)
۳۷- روز محمد و آل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)؛ (یوم محمد(ص) و آل محمد(ص)
۳۸- روز نماز؛ (یوم الصلاة)
۳۹- روز شكرگزارى؛ (یوم الشكر)
۴۰- روز دوح (درختان پر شاخ و برگ)؛ (یوم الدوح)
۴۱- روز غدیر؛ (یوم الغدیر)
۴۲- روز روزهدارى؛ (یوم الصیام)
۴۳- روز اطعام؛ (یوم اطعام الطعام)
۴۴- روز جشن؛ (یوم العید)
۴۵- روز عالم بالا؛ (یوم الملأ الاعلى)
۴۶- روز كامل كردن دین؛ (یوم اكمال الدین)
۴۷- روز شادابى؛ (یوم الفرح)
۴۸- روز به صراحت سخن گشودن از مقام ناب؛ (یوم الافصاح عن المقام الصراح)
۴۹- روز افشاى پیوند میان كفر و نفاق؛ (یوم تبیان العقود عن النفاق و الجحود.)
۵۰- روز گردهمایى و تعهد حاضران؛ (یوم الجمع المسؤول)
در این ایام مبارک عیدغدیر مولی الموحدین،امیرالمومنین،حضرت علی ابن ابیطالب(ع) دو کرامت خاص مولا را تقدیم میدارم؛
السَّلامُ عَلَى أَبِی الْأَئِمَّةِ وَ خَلِیلِ النُّبُوَّةِ وَ الْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ. السَّلامُ عَلَى یَعْسُوبِ الْإِیمَانِ وَ مِیزَانِ الْأَعْمَالِ وَ سَیْفِ ذِی الْجَلالِ. السَّلامُ عَلَى صَالِحِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِیِّینَ الْحَاکِمِ فِی یَوْمِ الدِّینِ السَّلَامُ عَلَى شَجَرَةِ التَّقْوَى السَّلَامُ عَلَى حُجَّةِ اللَّهِ الْبَالِغَةِ وَ نِعْمَتِهِ السَّابِغَةِ وَ نِقْمَتِهِ الدَّامِغَةِ السَّلَامُ عَلَى الصِّرَاطِ الْوَاضِحِ وَ النَّجْمِ اللَّائِحِ وَ الْإِمَامِ النَّاصِحِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.
سلام بر پدر امامان و دوست نبوّت، و خاصّ به برادرى، سلام بر رئیس ایمان، و ترازوى اعمال، و شمشیر خداى داراى بزرگى، سلام بر شایسته اهل ایمان، و وارث دانش پیامبران، حاکم در روز جزا، سلام بر درخت تقوا، سلام بر حجّت رساى خدا، و نعمت کامل او، و انتقام کوبندهاش، سلام بر راه روشن، و ستاره فروزان، و پیشواى خیرخواه، و رحمت و برکات خدا بر او باد.
در کتاب اسرار السلاطین از کتب خطی خزانه حضرت ابوالفضل العباس(ع) نقل است که:
نادر شاه وزیری شیعه به نام میرزا مهدی خان منشی استرآبادی داشت. بعد از آنکه نادرشاه کشور هندوستان را فتح کرد وزیر شیعی خود را خواست ، وزیر از نادرشاه درخواست سفر به عتبات مقدسه در عراق را کرد. زمانی که نادر شاه خواسته وزیر را شنید آن را مسخره کرد و به استهزاء گرفت و به او گفت:
شما شیعه مردگان را می پرستید، کسی که صدها سال است از این دنیا رفته است آیا می روید سر قبر او و به او سلام می کنید؟
میرزا مهدی وزیر گفت:
شکی در ظاهر نیست که او رحلت کرده است ولیکن آنها کارهایی می کنند که از عهده زنده برنمی آید و این مردم همیشه معجزات و کرامات آنها را می نویسند. و از دلایل این حرف یکی از کرامات پدرش مولا امیرالمومنین علی(ع) سلطان نجف است که حیوان نجس العین نزدیک به مقام پاک او نمی شود و عجیب تر اینکه خمر به نزدیک مقام پاک او نمی رسد مگر اینکه فاسد می شود و تبدیل به سرکه می گردد و خاصیت مستی اش را از دست می دهد.
زمانی که نادرشاه این حرف را شنید گفت:
اگر چنین باشد که شما می گویید من با تو می آیم تا این کرامت و معجزه را تماشا کنم.
بعد از آن نادرشاه، به سمت عراق حرکت کرد وقتی به نزدیک حرم امیرالمومنین علی(ع) رسید شیشه ای را که در آن خمر بود و آن را محکم بسته بود خارج کرد و دید بوی سرکه از آن متصاعد می شود پس، آن را باز کرد و طعمش را چشید و دید که به سرکه تبدیل شده است ، بعد سگی را خواست که به نزدیکی حرم مطهر امیرالمومنین(ع) وارد کند هر چه کوشید نتوانست و سگ اصرار داشت که از جایش حرکت نکند پس زنجیری به گردن او بستند و او را کشیدند تا اینکه زنجیر پاره شد و نتوانستند آن را وارد منطقه ای که محیط به حرم شریف بود وارد کنند.
وقتی نادرشاه این معجزات و این کرامات بزرگ را دید برای مولا خاشع و خاضع شد و گفت من چون این کرامت آشکار را دیدم از شما می خواهم مرا با زنجیر آهنی که سگ را به آن بسته بودید ببندید تا وارد ضریح مولا امیرالمومنین بشوم. مردم کار نادرشاه را تصدیق نکردند و گمان کردند دیوانه شده است و بعد از آن روشن شد که او هیچ باکی ندارد و بعد از لحظاتی مرد غیر آشنایی آمد، با هیبت بود و به نادرشاه نزدیک گردید و زنجیر طلا را به گردن نادرشاه گذاشت و او را به سوی قبر امیرالمومنین(ع) کشاند، چون به قبر مطهر رسید تا خشوع و ترس و ادب وارد شد و تاجی که از پادشاهان به او ارث رسیده بود و قیمتش خیلی زیاد بود آن روز به روی ضریح گذاشت و گفت:
تو پادشاهی ای سید من و ای مولای من و من یکی از بندگان کوچک تو هستم و طمع دارد که سگ در خانه ات باشم.
کلب درگاه امیرالمومنین نادر قلی
آنکه در هرکار امیدش به توفیق خداست
ندیم نادرشاه چون دید شراب تبدیل به
سرکه شده بالبداهه این شعر را سرود :
در خاک نجف«ندیم»آسوده بخواب
اندیشه مکن ز پرسش روز حساب
جایی که بدل به سرکه گردد می ناب
بی شبهه گنه شود مبدل به ثواب
سپس در نجف اشرف ماند و مقرر کرد که قبه طاهره را برای مولا امیرالمومنین علی(ع) از کاشی تبدیل به طلا نمایند و پس از آن به زیارت عتبات مقدسه در کربلا رفت و از نزدیک شروع به شنیدن فصول مشاهد واقعه طف دردناک و آنچه بر اهل بیت(ع) در روز عاشورای خونین گذشت کرد و بسیار متاثر شد و بسیار گریست. در این سیاق حدیث پیرامون قهرمانی های ابوالفضل العباس(ع) و آنچه که از محنت و مصایب و سختی در آن روزی سخت بر او دور می زد. از حاضران همراهش سوال کرد :
قبر عباس(ع) کجاست؟
گفتند : قبر عباس(ع) در جهت دیگری است. راهی که به آن منجر می شود به او معرفی کردند به سوی آن رفت و چون چشمش به حرم صاحب جلال و عظمت و هیبت قمربنی هاشم(ع) افتاد دید که هیبت و عظمت آن از حرم برادرش سیدالشهداء ابی عبدالله الحسین(ع) کمتر نیست.
نادرشاه از حاضران سوال کرد علت و حکمت اینکه حضرت عباس(ع) کنار برادرش امام حسین(ع) دفن نشده است چیست؟
جواب دادند که علت آن این است که عباس(ع) به برادرش امام حسین(ع) وصیت کرده در آن مکانی که روز عاشورا به زمین افتاده و به خون آغشته شده است دفن شود. حسین(ع) خم می شود که او را حمل کند عباس(ع) چشم خود را باز کرد و دید که می خواهد او را ببرد. گفت : اراده ی تو کجا است ای برادر؟ گفت : به خیمه. گفت : ای برادر به حق جدت رسول خدا(ص) که مرا با خود نبر و مرا در اینجا بگذار. پرسید برای چه؟ او گفت: من از دختر تو ، سکنه خجالت می کشم چون وعده ی آب به او دادم و آن را نیاوردم.
همه علما کوشیدند و حضار که او را قانع کنند که عباس(ع) خودش خواسته است در آنجا بماند ولی نادرشاه به آن قانع نشد.
در این اثناء صدای جوانی از جانب ضریح مطهر ابوالفضل العباس(ع) و با لهجه ی محلی بلند شد و گفت:
رٰاَیتُکَ عالیةٌ یا أبوفاضل، مَشکور یَخو زینب!!!
پرچمت بلند باد ای أباالفضل علیه السلام ، سپاسگزارم،ای برادر زینب!!!
نادرشاه گفت: این ضجه چیست و چه اتفاقی برای این جوان افتاده و چه می خواهد؟ جوان گفت: من از قبیله مسعود هستم و ساکن خارج شهر کربلا در فاصله دو یا سه فرسخی آن هستم و در نزد قبیله هایمان عادت این است که عروس و داماد را به حرم حضرت عباس(ع) می بریم و نزد او پیمان می بندیم که خیانت به یکدیگر نکنیم و اگر غیر از آن بود عباس(ع) جزای خیانتش را بدهد امشب شب زفاف من است و ما به سمت حرم ابوالفضل(ع) در حرکت برای تلاوت پیمان نزد او بودیم. عده ای از سارقان مسلح به ما حمله کردند و ما اعتراض کردیم، اما در یکی از راه ها زوجه مرا با زور دزدیدند ، آمدم نزد حضرت ابوالفضل العباس(ع) برای درخواست نجات و کمک. نادرشاه از شنیدن ماجرا بسیار متاثر شد و به او گفت: به زودی در پیدا کردن زوجه ات و برگشت او به نزدت تا شب می کوشم. اما جوان که نادرشاه را از قبل نمی شناخت توجهی به کلامش نکرد.
جوان گفت: من از تو کمک نمی خواهم بلکه آمده ام به سوی برادر زینب کبری(س) که در حل آن به من کمک کند، و از او می خواهم زوجه مرا به سرعت ممکن به من برگرداند و دزدان را جزای عاجل بدهد.
پس نادرشاه از جرات کلام آن جوان با او قبول نکردن مساعدت او غضبناک شد و گفت: خوب اگر عباس(ع) زوجه ات را به تو برنگرداند قبل از رسیدن شب من شخصا به حساب تو اقدام می کنم.
سپس جوان خم شد و با صدای بلند رو به سوی عباس(ع) کرد و گفت:
ای پناهگاه کسی که پناهگاه ندارد ، ای پسر امیرالمومنین(ع) به داد من برس.
هنوز کلامش تمام نشده بود که صدای هلهله و فریاد زنی از داخل حرم مطهر و صدای عروس بلند شد که گوش زائران را کم می کرد و او می گفت:
ای ابوفاضل تو را عالی دیدم متشکرم ای برادر زینب.
نادرشاه دستور داد تا این جوان و عروسش را نزد او ببرند تا از نزدیک داستان او آنچه بر او گذشته بشنود. آن عروس پاسخ داد وقتی دزدان مرا گرفتند و از شوهرم جدا شدم و در دست آنها چون اسیر گرفتار بودم، چاره ای جز توسل به باب الحوائج ، ابوالفضل العباس(ع) نداشتم ، پس به ایشان توسل کردم و او را قسم دادم و گفتم:
به حق خواهرت زینب کبری(س) مرا نجات بده از آنچه که گرفتار شده ام.
در این اثناء اسب سواری از طرف کربلا آمد و به دزدان دستو داد که مرا رها کنند آنها کلام اسب سوار را رد کردند و به او هجوم بردند که او را بکشند. در این هنگام با شمشیر، برق آسا گردن آنها را زد و جسد آنها را در صحرا انداخت. این بود آنچه من دیدم.
بعد از آنکه نادرشاه ماجرا را شنید و این کرامت بزرگ را به چشمش دید قانع شد که ابوالفضل العباس(ع) نزد برادرش حسین(ع) این منزلت بزرگ را داشته باشد و بعد از آن دستور به توسعه حرم مطهر قمر بنی هاشم(ع) و بنای مسجد در پهلوی سر شریف را داد و نیز دستور به تعمیر صحن شریف و رواق محیط به آن را داد و آن سال ۱۱۵۳ قمری بود.
و در عقیدة الشیعه آمد است و قبه این مشهد غیر طلا است چون می گویند نادر شاه وقتی که دستور به ساختن آن داد در خواب شخصی را دید و گمان کرد که ابوالفضل العباس(ع) است که او را سرزنش کرد و گفت:
من به جهت سن از حسین کوچکترم و من نیستم جز خاک پای او ، بر تو است که در بنا بین سید و بنده فرق بگذاری.(۵۱)
منابع؛
۱- امام رضا(علیه السلام) مىفرماید: و هو عید الله الاكبر (عید غدیر، برترین عید خداوند است)، الغدیر، ج ۱، ص .۲۸۶
۲- امام على (علیه السلام): هذا یوم فیه وقع الفرج (این، روزى است كه گشایش در آن مىرسد)، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۳- امام صادق(علیه السلام): و فیه مرضاة الرحمن (در این روز، رضایت خداوند نهفته است)، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۴
۴- امام رضا(علیه السلام): انه یوم مرغمة الشیطان (روز غدیر، روز اندوه شیطان است) بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۳
۵- امام صادق(علیه السلام): یوم منار الدین أشرف منهما (روز مشعل فروزان دین، از دو عید فطر و قربان گرامىتر است.
۶- امام صادق(علیه السلام): ذلك یوم القیام (روز غدیر، روز بپاخاستن است) بحارالانوار،ج ۹۸، ص۳۲۳
۷- امام صادق(علیه السلام): انه یوم السرور (روز غدیر، روز شادمانى است) الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۶
۸- امام رضا(علیه السلام): و هو یوم التبسم (روز غدیر، روز لبخند است) المراقبات، ۲۵۷
۹- امام على(علیه السلام): هذا یوم الارشاد (این، روز راهنمایى كردن است) مصباح المتهجد، ص۷۰۰
۱۰- امام على(علیه السلام): هذا یوم فیه ... رفعت الدرج؛ (این روزى است كه منزلت شایستگان در آن، بلندى گرفت) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۱۱- امام على(علیه السلام): هذا یوم ... فیه ... وضحت الحجج (این روزى است كه دلایل خداوند در آن، روشن گشت.
۱۲- امام على(علیه السلام): هذا یوم محنة العباد (این روز آزمایش بندگان است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۱۳- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم دحر الشیطان (روز غدیر روز راندن شیطان است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۱۴- امام على(علیه السلام): و هو یوم الایضاح (روز غدیر، روز آشكار كردن حقیقت است) ،مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۱۵- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم البیان عن حقایق الایمان (روز غدیر روز بیان كردن حقایق ایمان است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۱۶- امام رضا(علیه السلام) در حدیثى مفصل، روز غدیر را روز عرضه ولایت به انسانها و مخلوقات معرفى مىكند، المراقبات، ص ۲۵۷
۱۷- امام صادق(علیه السلام): در هنگام ملاقات با برادر ایمانى خود بگو: الحمدالله الذى اكرمنا بهذا الیوم (حمد خداوند را كه ما را در این روز كرامت داد) المرقبات، ص ۲۵۷
۱۸- امام على(علیه السلام) و هو ...یوم كمال الدین (غدیر، روز كمال دین است)مصباح المتهجد،ص ۷۰۰
۱۹- امام على(علیه السلام): هذا یوم الفصل الذى كنتم توعدون (این روز جداسازى است كه به آن وعده داده شدهاید) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۲۰- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم البرهان (روز غدیر، روز برهان است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۲۱- امام صادق(علیه السلام): الیوم الذى نصب منه رسول الله امیرالمؤمنین(علیه السلام)... (روزى كه پیامبر (ص) در آن امیر مؤمنان را منصوب كرد) الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۵
۲۲- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم الشاهد و المشهود (غدیر، روز گواهى و گواهان است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
امام صادق(علیه السلام): نام غدیر در زمین روز به گواهى گرفته شدگان (جمع مشهود) است. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۲۳۱
۲۳- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم العهد المعهود (غدیر، روز وعده و پیمان است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
امام صادق(علیه السلام): نام غدیر در آسمانها روز پیمان بستن است) بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۱
۲۴- امام صادق(علیه السلام): نام غدیر در زمین، روز میثاق گرفته شده است، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۱
۲۵- امام رضا(علیه السلام): روز غدیر، روز زینت است. المراقبات، ص ۲۵۷
۲۶- امام رضا(علیه السلام): یوم تقبل اعمال الشیعة (غدیر روزى است كه اعمال شیعه در آن قبول مىشود) المراقبات، ص ۲۵۷
۲۷- امام على(علیه السلام): هذا ... یوم الدلیل على الرواد (این، روز رهنمونى به رهنمایان است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۲۸- امام على(علیه السلام): هذا یوم الامن المأمون (این، روز امن و امان است) مصباحالمتهجد، ص ۷۰۰
۲۹- امام على(علیه السلام): هذا یوم ابلاء السرائر (این، روز آشكار كردن امور پنهان است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۳۰-امام صادق(علیه السلام): جعله عیدا لنا (خداوند این روز رابراى ما اهل بیت(علیه السلام) عید قرار داد) بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۰۰
۳۱- امام صادق(علیه السلام): جعله عیدا ... لموالینا و شیعتنا (خداوند این روز را براى دوست داران و شیعیان، عید قرار داد) بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۰۰
۳۲- امام صادق(علیه السلام): روز غدیر، روز عبادت است. الغدیر، ج ۱ ، ص ۲۸۵
۳۳- امام صادق(علیه السلام): انه الیوم الذى... تمت فیه النعمة (روز غدیر، نعمت در آن، تمام شد) الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۵
۳۴- امام على(علیه السلام): هذا یوم اظهار المصون من المكنون (این، روز اظهار گوهر مصون از راز پنهان داشته است)، مصباح المجتهد، ص ۷۰۰
۳۵- امام على(علیه السلام): هذا یوم ابدى خفایا الصدور و مضمرات الامور (این، روزى است كه مقاصد و نیتهاى نهان را برملا كرد) مصباح المتهجد، ص۷۰۰
۳۶- امام على(علیه السلام): هذا یوم النصوص على اهل الخصوص (این، روز تصریح برگزیدگان است). همان.
۳۷- امام صادق(علیه السلام):هو الیوم الذى جعله لمحمد(ص) و آله(علیه السلام) (روز غدیر، روزى است كه خداوند آن را براى محمد و آل او قرار داد) المراقبات، ص ۲۵۷
۳۸- امام صادق(علیه السلام): روز غدیر، روز نماز است. الغدیر، ج ۱ ص ۲۸۵
۳۹- امام صادق(علیه السلام): روز غدیر، روز شكرگزاراى است. الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۵
۴۰- امام على(علیه السلام): و انزل على نبیه فى یوم الدرج ما بین له عن ارادته فى خلصائه (و خداوند در روز دوم، اراده خویش را در حق بندگان خاص و گزیدگان خود اظهار داشت) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰. مقصود ازدرج، درختان پر شاخ و برگى است كه در سرزمین غدیر وجود داشت و حضرت در سایه آنها قرار گرفت و ولایت امیرمؤمنان(علیه السلام) را ابلاغ فرمود.
۴۱- این نام، معروفترین نام غدیر است كه از مكان واقعه گرفته شده است.
۴۲- امام صادق(علیه السلام): ذلك یوم صیام (روز غدیر، روز روزهدارى است) بحارالانوار، ج ۹۸، ص۳۲۳
۴۳- امام صادق(علیه السلام): روز غدیر، روز اطعام است. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۳
۴۴- امام صادق(علیه السلام): انه یوم عید (روز غدیر، روز عید و جشن است) بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۲۹۸
۴۵- امام على(علیه السلام): هذا یوم الملأ الاعلى ... (این روز عالم بالا است...) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۴۶- امام رضا(علیه السلام): هو الیوم الذى اكمل الله فیه الدین...(این، روزى است كه خداوند دین را در آن، كامل كرد...) المراقبات، ص ۲۵۷
۴۷- امام صادق(علیه السلام): انه یوم فرح (غدیر، روز شادابى است) الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۶
۴۸- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم الایضاح عن المقام الصراح (روز غدیر، روز به صراحت سخن گفتن از مقام ناب است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۴۹- امام على(علیه السلام): و هو یوم تبیان العقود عن النفاق و الجحود (غدیر، روز باز كردن گره پیوند میان كفر و نفاق است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰
۵۰- امام صادق(علیه السلام): نام غدیر در زمین، روز بازخواست شدگان است. بحار الانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۰
۵۱- کتاب منتخب التواریخ ص۱۱۹ -تحفة الزائر ص ۳۱
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com