به گزارش بولتن نیوز، در نگاه انقلاب اسلامی اما آنچه سیاستورزان حرفهای و حزبی مقصد میپندارند تنها یک بهانه است. نتیجه با پیروزی به دست نمیآید، بلکه با عمل به دست میآید: «موجیم و وصل ما از خود بریدن است؛ ساحل بهانه است، رفتن رسیدن است».
حزبیها اما انسان انقلاب را به نقطهای رساندهاند که هرگز به «بریدن از خود» فکر نمیکند. حتی از فرصت انتخابات هم برای برون رفت از پوسته خود، برای گفتگو و برای جامعهگردی بهره نمیبرد؛ کاری کرده که انسان انقلاب تنها به تبلیغ لیست چند حزب و لابی سیاسی فکر کند و تنها کلامش استدلال بر ضرورت وحدت باشد و جز این هیچ گفتاری نداشته باشد. نیروی انقلاب در وضع کنونی نه توان بازگشت به خود حقیقیش را دارد و نه امکان بریدن از خود واقعیش را. «موجیم و وصل ما از خود بریدن است» اما حزبیها، نیروهای انقلاب را از «حقیقت موج»، به «موقعیت مرداب» رساندهاند.
خدا را سپاس میگوییم که پس از چهل سال، دستکم در پایتخت «امکان» انتخابی خارج از دوگانه اصولگرایی/ اصلاحطلبی فراهم شد. روشن است انتظار نداریم این «امکان» به راحتی به «وقوع» تبدیل شود. پیروزی واقعی اما خلق این امکان و رفتن به مسیری غیر از دوگانهی غلط اصولگرایی/ اصلاحطلبی بود.
مسئله اینجاست که قبیلهگراییِ احزاب، امکان بروز آلترناتیو را از میان برده و جوان انقلابی که در تمام سال خودش را فراتر از حزبگرایی و دوگانه اصولگرایی/اصلاحطلبی میبیند، پای صندوق هیچ گزینهی غیر از تداوم همین قبیلهگرایی نمیبیند. نیروی گام دوم انقلاب را اما بازتولید اصولگرایی و نوقبیلهگرایی نباید جست. نیروی دوم انقلاب یقیناً در جایی خارج از وضع موجود و در جایگاهی بیرون از احزاب و قبائل بانی آن ایستاده است. ایمان بیاوریم به پایان فصل قبیلهگرایی؛ رفتن رسیدن است؛ خجسته باد این پیروزی.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com