کد خبر: ۹۲۹۶۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
با دعوت به مصاحبه و طرح سوالاتی افکار آنان را به تضادها و تناقضات دچار می کند

بی بی سی اصلاح طلبان را اپوزیسیون می خواهد

شبکه ی بی بی سی فارسی در برنامه های متعدد خود با طرح سوالاتی خاص، در مصاحبه با اصلاح طلبان ایران، خصوصاً بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸8، آنان را وادار به عکس العمل هایی می کند که از مشی اصلاح طلبی به دامن اپوزیسیون بیفتند و رفتاری مطابق خواست مخالفان نظام از خود بروز دهند.



شبکه ی بی بی سی فارسی در برنامه های متعدد خود با طرح سوالاتی خاص، در مصاحبه با اصلاح طلبان ایران، خصوصاً بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸8، آنان را وادار به عکس العمل هایی می کند که از مشی اصلاح طلبی به دامن اپوزیسیون بیفتند و رفتاری مطابق خواست مخالفان نظام از خود بروز دهند.
 
بی بی سی در این شیوه برای رسیدن به هدف، با دعوت به مصاحبه از اعضای اصلاح طلب ایران که هنوز بر مشی انتقادی خود و نه مشی مخالفت و دشمنی با نظام جمهوری اسلامی پایبندند، با طرح سوالاتی افکار آنان را به تضادها و تناقضات دچار می کند و به گونه ای به تحقیر افکار انتقادی آنان از حکومت پرداخته، آن را بی نتیجه خوانده و از اصلاح طلبان پاسخ هایی را طلب می کند که آنان را از دایره ی منتقدان جمهوری اسلامی خارج و به حلقه ی دشمنان و اپوزیسیون وارد کند.
 
برنامه ی "به عبارت دیگر" که با اجرای "عنایت فانی"، یکی از سردبیران بی بی سی فارسی، روی آنتن می رود، این بار با دعوت از "رجبعلی مزروعی" نماینده ی مجلس ششم که اکنون در فرانسه به سر می برد مباحثی را مطرح ساخت که بسیار جالب توجه است.

ابتدا به سوالات مجری اشاره می کنیم که سعی دارد با سوالات خود آقای مزروعی را به سمت اپوزیسیون سوق دهد:
 



۱. "آقای مزروعی شما سوابق خیلی درخشانی از لحاظ انقلابی گری داشتید. خیلی زود در زمان دانشجویی به انقلاب پیوستید. زمان شاه در تظاهرات ها شرکت کردید. زندانی شدید و بعدش هم به جنگ ایران و عراق رفتید. در سازمان های سیاسی و عقیدتی فعالیت کردید؛ یعنی اینکه خیلی متعهد بودید به انقلاب؛ حالا چی شده که خیلی از همکاران سابقتان، آنهایی که در حکومت هستند، فعلاً مخالف شما شدند و از شما به منحرف یاد می کنند؟!"

۲. "چرا در وبسایت های بسیاری در داخل ایران، از وبسایت هایی که مخالف نظرات شما و اصولاً مخالف اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی هستند از این تعبیرها زیاد هست؟"
 
۳. "به هر حال شما فکر می کنید که جمهوری اسلامی از مسیر انقلاب خارج شده از آن چیزی که قصد بود بشود یا اینکه شما تغییر کردید؟"
 
۴. "به نظر می رسد که مسئله ی عدالت اصولاً خیلی غلیظ تر، در آن نوع نگاهی که شما می کنید به جامعه است تا آزادی. یعنی عدالت اولویت داره؟ شما در جایی می گویید که در آموزه های دینی ما ردپایی از حق آزادی نیست و به همین دلیل هنوز جوامع اسلامی مانند جامعه ی ایرانیان سر خوشی با این حق نداریم؛ اما در مورد عدالت، ادبیات دینی بسی غنی می باشد. یعنی بعد از سی و اندی سال جمهوری اسلامی به نظر شما هنوز به این نتیجه نرسیده اید که این آزادی نیاز باشد حتی برای تحقق عدالت؟"
 
۵. "این یک موضع جدید است که شما به آن رسیده اید؟ یعنی اوایل انقلاب نبوده است؟"

۶. "حالا شما با توجه به اینکه پایه ی عقیدتی تان کماکان اسلام است و باز بر اساس ایدئولوژی اسلامی می خواهید حکومت اسلامی را بر پا بکنید، در آینده، تعریف شما از آزادی چیست؟"
 
۷. "شما اوایل انقلاب، انقلاب کردید که جمهوری اسلامی برقرار بشود، حالا امکان دارد که تعبیر شما از انقلاب اسلامی متفاوت باشد با چیزی که در جامعه ی امروز ایران است؟ من بحثم این است که شما کماکان به دنبال جمهوری اسلامی هستید که به زعم شما جمهوری دموکراتیک تری نسبت به حکومتی که الان هست، است. منظور من حالا تعریف آزادی در این چارچوب چیست؟"

و حال به بخشی از پاسخ های مزروعی دقت کنید:

۱. "من فکر می کنم دوستان من هیچ موقع چنین تعبیری را برای من به کار نبرده اند و آنهایی هم که الان این تعبیر را به کار می برند دوست من نبودند."

۲. "به هر حال اگر تغییر و تحولات را در جامعه بپذیریم و مسیری که طی شده و الان به نظر من از مسیر انقلاب حکومت خارج شده الان اونایی که در حکومت هستند خیلی با ما همفکر نیستند و یادم نمی آید که آنها این تعابیر را برای ما به کار برده باشند."

۳. "واژه ی منحرف را ندیدم. به هر حال آنها با من اختلاف نظر دارند و طبعا ممکن است که ما را به اتهام هایی متهم کنند ولی من فکر می کنم آن دوست هایی که من از گذشته داشتم تا حالا به خوبی من را می شناسند."

۴. " فکر می کنم که اگر رجوع بکنیم به شعارهایی که مردم در موقع انقلاب می دادند؛ استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، و اینکه مردم در پی عدالت بودند من الانه فکر می کنم که نظام موجود از این شعارها فاصله گرفته و به خصوص از مدار عدالت خارج شده است. ما زمانی که با شاه مبارزه می کردیم به خاطر ظلم و استبدادی بود که داشت و طبعا دنبال تحقق یک نظامی بودیم که پایه ی عدالت در آن باشد و مردم احساس بکنند که این نظام عادلانه است. من الان فکر می کنم که چنین احساسی در توده ی مردم وجود ندارد و به همین دلیل نیز ما منتقد نظام موجود هستیم و فکر می کنیم که بایستی این نظام به شعارهایی که مردم می گفتند برگردد و عدالت و آزادی سرلوحه ی حکومت قرار بگیرد."
 
۵. "اوایل انقلاب هم بوده. استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی."

۶. "نه من در واقع چنین سخنی را نگفتم من اون بحث نظری که می کردم به پایه ها و ریشه ها اشاره می کردم ولی در دوره ی انقلاب این شعار استقلال، آزادی، که داده

می شد به طور خاص هم متوجه وابستگی بود که در آن رژیم وجود داشت و هم متوجه استبدادی بود که در داخل، حاکم بود و حتما مردم مبارزه با استبداد را در واقع برای این می خواستند که آزاد باشند و آزادی بیان و عقیده و کلا همه ی ابعادی که برای آزادی متصور هست. منتهی به لحاظ عملی حوادثی که بعد از انقلاب افتاد و به خصوص جنگ که ۸ سال هم طول کشید می شود گفت که مسئله ی آزادی را از اولویت های انقلابیون و کسانی که به هر حال نظام را بر پا داشته بودن، خارج کرد و بیشتر ذهن ها و فکرها متوجه دفاع از کشور و جنگ شد اما بعد از سال ۶۸ ما می بینیم که بحث آزادی به عنوان یک محور اساسی در روح کسانی که بعدها اصلاح طلب نام گرفتند، شکل گرفت و خواستار این شدند که ما به شعارهای اول انقلاب برگردیم و به نظر من الان ادامه ی آن روند را ما در جنبش سبز داریم.




۷. باید ابتدا واژه ها را در آن تعریف بکنیم. ایدئولوژی اسلامی که تعریف می کنیم منظور چیست؟ چون قرائت های متفاوتی از اسلام وجود دارد. من اگر بخواهم ارجاع بدهم من فکر می کنم همین قانون اساسی که الان در جمهوری اسلامی برقرار است آنجا این ها را تعریف کرده است؛ مثلا اصل نهم اشاره دارد که آزادی و استقلال تفکیک ناپذیرند و کسی به اسم استقلال نمی تواند آزادی ها را محدود کند؛ حتی با گذراندن قانون و بالعکس و همین طور در قوانین دیگر ما این اصول را داریم: آزادی احزاب، آزادی تظاهرات و این جور چیزها. ما اگر بخواهیم این اصل را در جامعه عملیاتی بکنیم تبعا باید اون را به طور جزیی تعریف کنیم و این را قوانین اساسی این کار را انجام می دهند و بعد هم قوانین عادی. بنابراین من فکر می کنم که همین قانون اساسی جمهوری اسلامی را اگر بخواهیم عملیاتی بکنیم و واقعا حاکمیت به آن وفادار باشد بخش زیادی از آزادی های اساسی که در منشور حقوق بشر هست و در بحث های نظری در این مورد هست، آن تحقق پیدا می کند؛ ولی در عین حال ما باید بدانیم که این امر آزادی یک امر مشککه یعنی یک امر رتبه بندی شده. جامعه در مسیر خودش می تواند به آزادی های زیادی دست پیدا بکند ولی ما در جامعه ی ایران بیشتر باید گفت که در همین مراحل اولیه گیر افتاده و متاسفانه حاکمیت موجود حتی حاضر نیست همین آزادی هایی که در قانون اساسی هست این را اجرا کند و مردم بتوانند آزادی را تمرین کنند.

در این شرایط، با وجود اصرار آقای مزروعی بر مشی اصلاح طلبانه و نقادی تا براندازی جمهوری اسلامی، مجری تلاش می کند تا با طرح سوالاتی پاسخ مورد نظر خود را از او بگیرد که آقای مزروعی با زیرکی تمام از این گونه سوالات طفره رفته و خود را منتقد نظام می داند و قانون اساسی جمهوری اسلامی را موجه می نامد.

البته پاسخ های آقای مزروعی در ادامه به گونه ای به جنبش سبز می پردازد و آن را از جنبش های اپوزیسیون جدا می کند و تمام تلاش خود را در جهت بیان عقاید و افکار خود در مورد نظام و از زاویه ای درون نظام به کار می گیرد.


مولف : محمد موسوی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۳۱
0
3
من جریان کامل صحبتها را گوش کردم وباان موافقت کامل ندارم اما بنظرم جدا کردن سوالها وذکر گزیده ای از جوابها توسط مولف درست نیست وبه نوعی توهین به شعور خواننده متن است گر چه موضوع مقاله رسوا کردن رسانه بیگانه بیان شده ولی طرف اصلی مقاله مزروعی است و این درست نیست.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین