کد خبر: ۸۳۳۸۴۶
تاریخ انتشار:

حق زندگی سالم درخت در تبریز

امروز 21 آبان ماه ، سالگرد درگذشت روزنامه نگار و نویسنده و شاعر و پژوهشگر و مصلح مردم تبریز آقای حسن وحیدی آذر پدر بزرگ من در سال 1388 است ....

حق زندگی سالم درخت در تبریزگروه اجتماعی: صفحه ای از خاطرات مرحوم خانم فریده آینه ساز در سالمرگ پدر بزرگم آقای حسن وحیدی آذر: امروز 21 آبان ماه ، سالگرد درگذشت روزنامه نگار و نویسنده و شاعر و پژوهشگر و مصلح مردم تبریز آقای "حسن وحیدی آذر" پدر بزرگ من در سال 1388 است ،خاطره ای متفاوت و متناسب با زخم های درختان فضای سبز تبریز از خاطرات مربوط به ایشان که توسط مادربزرگم "خانم فریده آینه ساز" یادداشت شده است ؛ ارسال می کنم !
***
به گزارش بولتن نیوز خانم فریده آینه ساز ( مرحومه ) می نویسد : با همسرم ( آقای حسن وحیدی آذر) در شهر مکه قدم می زدیم ، در خیابان های مجاور خانه خدا بودیم ! ناگهان همسرم درختی را نشانم داد ، که در میان میله های فلزی دایره ای محافظ خودش گیر افتاده بود !
میلگرد فلزی مدور که درخت را در داخل حلقه محافظت می کرد ، با گذر زمان و بزرگ شدن درخت در تنه درخت فرو رفته بود و آن را زخمی می کرد!
هرچه سعی در بیرون کشیدن میلگرد از تنه ی درخت کردیم میسر نشد !

در تبریز ، نرده کنار پیاده رو را برش داده اند که با تنه درخت فاصله داشته باشد ؛ اما درخت به نرده تکیه داده است و رشد کرده است....................و فلز تیز در تنه درخت وارد شده و در حال زخمی کردن درخت است


حسن آقا از من خواست تا فردا صبح با هم به شهرداری مکه برویم صبح زود از هتل خارج شدیم و با استفاده از نقشه ای که از هتل برداشته بودیم و سوال از مردم ! بالاخره به بلدیه مکه رسیدیم ! همسرم سراغ دفتر شهردار را گرفت ، کارکنان شهرداری سوال کردند ؛ چکار دارید و او به ایما و اشاره گفت می خواهم گزارش درخت زخمی و آن آهن فرو رفته در تن او را بدهم !
حسن آقا عربی نمی دانست، به زبان فرانسه به آنها گفت آنها چندان متوجه نشدند ، به انگلیسی تلاش کرد !
ناگهان بسادگی گفت "حدید فی شجر " ! همه خندیدند ! روی کاغذی سفید طرح میلگرد فرو رفته در تنه ی درخت را کشید ! باز کارمندان عرب خندیدند !
شهردار حالا از دفترش خارج شده بود ، او ما را به دفترش دعوت کرد، قهوه ی تلخی در یک استکان کوچک آوردند که با شکر هم شیرین نشد! شهردار دستور داد یک جعبه شیرینی برای ما بیاورند و سپس ما با دو ماشین به محل درخت راه افتادیم !
کارکنان شهرداری مکه با خنده و خوشرویی با دستگاه برش درخت را از شر محافظ خشنش جدا کردند! فقط می توان گفت در طول کار آنها خندیدند ! همسرم به هرکدام یک سکه ایرانی با تصویر کعبه و مسجدالاقصی داد و آنها دوباره با خوشرویی و خنده بدرود گفتند! و رفتند!
ما به آرامی به سوی اقامتگاه مان راه افتادیم

حق زندگی سالم درخت در تبریز
ا
اکنون مدت هاست در پیاده رو چهار راه آبرسانی تبریز ،کارکنان فضای سبز برای حفاظت و انداختن فاصله از نرده های مدور پیاده رو ، برشی تیز در میله گرد توخالی داده اند ، که این میله گرد با رشد درخت در تنه آن فرو می رود و درخت را زخمی و آسیب پذیر می کند! اگر این اقدام را نکرده بودند درخت به نرمی و آرامی در کنار نرده رشد می یافت ! اطلاع رسانی های بسیار در شبکه های اجتماعی و اطلاع رسانی های مستقیم تلفنی هیچ کدام چاره درد و چاره کار نشده اند ! درخت با رشد کردن زخمی بزرگ تر می یابد، چه باید کرد؟
حق زندگی سالم درخت در تبریز
شاید برای مدیر دارای دوست و آشنای بسیار زخمی شدن درخت چندان مهم نباشد ، هرچند وی در مقابل تک تک درختان مسئول است و چنانکه با پلاک و دو میخ یا پیچ بزرگ بارها در تنه درختان شماره گذاری می کند!
اما این حقوق درخت و حقوق شهروند در مقابل ثروتی است که از جیبش می رود و برای صندلی نشینی دیگران هزینه می شود !
حقوق درخت ، حقوق شهروند و مسئولیت حرفه ای باید درک شود تا حیات و زندگی درخت سالم و سرزنده حفظ گردد.

آیلین فرزان مهر

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین