مقدمه
امروزه، هزاران تلسكوپ، مانند لولههاي توپ به سوي آسمان نشانه رفته اند و
صدها فرستنده و گيرنده و دهها آزمايشگاه متوجه گوشههاي فضايند و همه در
تلاشند كه بدانند آيا در يكي از نقاط ديگر گيتي ميتوان بوجود حيات وقوف
يافت يا خير. با اين همه، تا اين لحظه كه در آستانه سال 2000 قرار داريم،
با تمام اين كوششها هيچكس نتوانسته است جوابي قطعي در اينباره بدهد و آنچه
امروزه گفته يا نوشته ميشود، از حد يك فرضيه و نظريه خارج نگرديده است.
علاقه به دانستن اين موضوع در حدي است كه اگر دانش بتواند به شرايط مساعد
در يكي از كرات آسماني واقف شود و بگويد در آنجا احتمال حيات است، بلافاصله
تمام مجلات علمي و غير علمي آنرا گزارش داده و بصورت يك تحقيق علمي جلوه
اش ميدهند و بيانيههاي بسياري برايش صادر ميكند!
فرض كنيد در مدت زماني كمتر از 50 سال علم به آنجا برسد كه كه بتواند بطور
يقين بگويد در فلان سياره يكي از مراحل حيات وجود دارد، بطور قطع باز هم
دانشمندان در آن زمان دست از تحقيق براي يافتن مراحل ديگر حيات بر نخواهند
داشت و مايل خواهند بود بدانند آيا مرحله اول حيات كه شمائي از آن وجود
گياهان پست اوليه مانند گلسنگ ميباشد در گوشه اي از فضا وجود دارد يا خير؟
آيا در نقطه اي از كرانه فضا جنبندگاني يافت ميشوند يا خير؟ آيا در يكي
از كرات اصلا ذي شعور عاقلي مانند انسان يافت ميشود؟ اگر تا اين مرحله نيز
پيش رفتند ميخواهند بدانند اين موجود عاقل در چه مرحله اي از تمدن است و
آيا ميتوان با آنها ارتباط بويژه ارتباط اقتصادي! برقرار كرد يا خير؟ و
اين رشته همچنان سر دراز دارد.
حال آنكه چهارده قرن پيش، كتاب آسماني و روايات ما مسلمانان، آنهم در دوره
اي كه نه تنها از دانش بيولوژي خبري نبود كه اگر هم بود در بعضي از مدارس
فلاسفه به ايما و اشاره اي گذرا محدود ميشد، ايماهائي عجيب كه كاملا در
گرو هيئت بطلميوس بود و بسياري، كرات آسماني را ميخ هايي بشمار ميآوردند
كه براي جلوگيري از ريزش سقف زمين بكار گرفته شده بودند! و با سوادان قوم
نيز طرفداران بطلميوس بوده آسمان و آنچه در آن است را مانند طبقات انباشته
پياز بر روي هم ميپنداشتند و فكر وجود موجود ديگر در آسمان، محدود به
فرشتگان طبقات مختلف عرش ميشد و كسي جرات نداشت برخلاف كتب مقدس اظهار نظر
كند كه امكان وجود زندگاني ديگري نيز وجود دارد، با شجاعت تمام در اين
دوره جهل، اسلام حتي درباره مراحل مختلفه حيات در آسمانها بحث هايي دارد
كه من فقط به ذكر چند آيه قرآن پيرامون امكان و بلكه قطعيت وجود حيات، حتي
مراحل مختلفه آن در گوشههاي بيكران آسمانها اكتفا ميكنم.
وجود مرحله اول حيات در آسمانها
اگر دانش بيولوژي وجود اين مرحله از حيات را در آسمانها قطعي نميداند و
مدتهاست گياه شناسان باتوجه به نوار جذب طيف كلروفيل، بوجود يا عدم وجود
گياهان در آسمانها بحثها كرده اند. قرآن با ذكر كلمه خبأ وجود گياهان پست
اوليه را در آسمانها مسلم اعلام ميكند و ميفرمايد الا يسجدو الله يخرج
الخبا في السموات (سوره نمل/آيه 25).
دكتر ايرين اجرتر فيزيكدان و دكتر جوزف سگپج از جمله كساني بودند كه شاهد
زندگي جلبكي در محيط گازكربنيك با غلظت 100% شدند كه يكنوع آن بنام كورلا
ولگاريس به آهستگي اما بطور يكنواخت در طول دو ماه رشد نمود كه اين زمان
مساوي يك روز در زهره است.
در سوره عمران آيه 77 آمده است "وله اسلم من في السموات و من في الارض طوعا
و كرها و اليه يرجعون" اين آيه بوضوح به اطاعت و انقياد كساني در آسمانها
و زمين اشاره ميكند و چون ملائكه از خود اراده و اختياري ندارند، هميشه
مطيع محضاند، لذا منظور اين آيه بايد غير ملائكه باشد.
حتي حضرت علي (عليهالسلام) بوجود شهرها و ميدانهايي مشابه شهرها و
ميدانهاي زمين كه در آسمان هاست اشاره فرموده و باتوجه به معناي يرج
(حصار- قلعه - بناي مرتفع...) شايد آيه "تبارك الذي جعل في السماوات بروجا و
جعل فيها سراجا و قمرا منيرا" به همان ميدانها اشاره فرموده و ضمنا با
آوردن شمس و قمر اشاره به محيط مساعدي براي وجود موجوداتي مشابه ساكنان كره
زمين كرده باشد.
مرحله بعدي وجود جنبندگان
گرچه هنوز علم نتوانسته است در اينمورد نيز به دستاوردهاي قابل توجه اي برسد، ولي قرآن از وراي چهارده قرن پيش صراحتا ميگويد:
- و من آياته خلق السماوات و الارض و مابث فيها من دابه -شوري /28
"از نشانههاي قدرت خدا خلقت آسمانها و زمين و جنبندگاني است كه در آنها (آسمان و زمين) پراكنده گردانيد". - يسئله من في السموات و الارض -الرحمن /28
"تمام آنهائي كه در آسمانها و زمين اند، از خداي خود مسئلت دارند". - و يوم ينفخ في الصور ففزع من في السموات و من في الارض -نمل /89
"روزي كه در صور دميده شود، هركس در آسمانها و زمين است ميترسد".
و آيات 15 سوره رعد، 44 اسرا، 93 مريم، 9 سوره انبيا همه اشاره بوجود حيات
در آسمانها مينمايد و روايات بسياري در اين زمينه داريم.
وجود موجود عاقل و متمدن در آسمانها
اين مسئله امروزه يكي از دغدغههاي فكري دانشمندان و ستاره شناسان است.
برخي از مجلات وطني و خارجي نيز با آگاهي بر اين مطلب، هر از چندگاهي
چيزهايي ميگويند كه چه بسا بسياري از آنها صرفا براي بالا بردن تيراژ و
كسب درآمد بيشتر است و بس. امروز گرچه علم هنوز نتوانسته قطعيت اين موضوع
را به اثبات برساند ولي قرائني در دست است كه انكار كردن اين موضوع را نيز
براي اهل علم غير ممكن ساخته است.
در اينجا به چند مورد از اين قرائن اشاره ميشود:
- در برخي از نواحي اشيا شيشه اي به نام
"تيك تيت" وجود دارد كه ايزوتوپ راديواكتيو آلمونيوم و بريليوم در آنها
وجود دارد كه بنابه دلايلي، گفته ميشود از آسمانها آمده اند.
- شخصي
در يكي از جادههاي آمريكا با اتومبيل تصادف كرده و به قتل رسيد. پزشك
قانوني با كمال تعجب مشاهده كرد كه خون مقتول به هيچوجه با گروههاي خوني
انساني مشابه و خوانا نيست، تا جايي كه بسياري او را فرا زميني تلقي كردند.
- در
سال 1908 ميلادي در تونگوسكاي سيبري صداي مهيبي از ناحيه دوري به گوش رسيد
و متعاقب آن حرارت فوق العاده اي ايجاد گرديد كه تا نواحي اطراف سرايت
كرد. چند سال بعد هيئتي مامور بررسي موضوع شد و اين هيئت اعلام كرد كه حفره
ايجاد شده در آن ناحيه چيزي جز يك آزمايش اتمي نمي تواند باشد كه وجود
ميزان قابل ملاحظه اي راديواكتيويته آنرا ثابت مينمود. سرانجام در آن زمان
كه هنوز كسي نتوانسته بود اتم را بشكافد، همه به اين نتيجه رسيدند كه اين
آزمايش نمي تواند زميني باشد.
- اگر
انسان بتواند سفينه اي با شتابي برابر شتاب ثقل (شتاب افزايش سرعت در يك
ثانيه) يعني ٩/٨ متر در ثانيه بر سرعت خود بيافزايد، خواهد توانست در مدت
٤١/٩ سال تمام فضاي كيهاني با شعاع سه ميليارد سال نوري را بپيمايد و
اطلاعات شايسته اي در مورد حيات بدست آورد (آيا پيامبر نيز اينگونه به
معراج رفتند؟ من نمي دانم !).
- اواخر
سپتامبر 1965 دانشمندان اعلام كردند كه طبق محاسبات آنها در عالم چند
ميليون ستاره مسكوني و در كهكشان ما 600 ستاره مسكوني وجود دارد! بويژه
متذكر گرديدند كه پروفسور "هانس فرودن" براي رابطه راديوئي با كرات مسكوني
زباني اختراع كرده است به نام "لينكوس" كه حروف آن عبارتند از علائم رياضي و
علمي. و سال بعد "ديلي اكسپرس" اين نظريه مشهور "آلن هينك" را منتشر ساخت
كه: "احمقانه است اگر تصور كنيم كه ما تنها موجودات باهوش اين جهان هستيم".
- در
15 ژوئن 1952 درايالت شياپاي مكزيك داخل هرم، سنگ قبري به طول 3 متر و 80
سانتيمتر و عرض 2 متر و 20 سانتيمتر و به وزن 5 تن و نيم پيدا شد كه به
عقيده اغلب كارشناسان تصاوير روي اين سنگ يك سفينه فضائي است كه انساني
آنرا راهنمائي ميكند و مربوط به ده هزار سال قبل ميباشد. به علاوه چندين
سال قبل آقاي "آلكسي كازابانت سف" فيزيكدان معروف شوروي سابق پس از بررسي
دقيق تعداد زيادي تصاوير قديمي در سراسر جهان گفت مردمان ماقبل تاريخ
فضانوردان را روي ديوار غارهاي خود نقش كرده اند و ممكن است ساكنين كرات
ديگر هزاران سال قبل از زمين ما ديدن كرده باشند.
- در ميتولرژي (مثلا ادبيات هندوها و ماياها﴾ از خدايان بلند قد و سفيد گوش كه از آسمانها آمده اند ياد شده است.
- جسد انسان نئاندرتالي پيدا شده كه با گلوله كشته شده است.
- در
مرزهاي تبت و چين، سنگ نوشته اي كه نقشها و نوشتههاي اسرار آميز داشت
پيدا كردند و گفتند مربوط به دوازده هزارسال قبل است. اين سنگ را باستان
شناسان شوروي مورد بررسي قرار دادند و مقداري كبالت و فلزات ديگر در آن
يافتند.
- اتواستره ستاره شناس
آمريكائي ميگويد: نزديك ٥ تا ٦ درصد ستارگاني كه كند ميچرخند و لذا
سياراتي دارند، دارنده موجوداتي عاقلند و لاجرم در كهكشان ما كه قريب 200
ميليارد ستاره وجود دارد، ممكن است 12 ميليارد جامعه بشري مانند جامعه ما
وجود داشته باشد و حتي در تركيب چند شهاب سنگي كه بر زمين افتاده است آثاري
از پلي پپتيدها يافته اند.
- "سر
جيمز" ستاره شناس انگليسي اظهار ميدارد چه بسا موجودات عاقلي در ساير كرات
باشند كه به جاي جذب اكسيژن مانند گياهان در برابر خورشيد عمل
كلروفيلسازي را انجام دهند. خود من معتقدم چه نيازي است كه حتما موجودات
سيارات ديگر نيازهائي مانند نيازهاي ما داشته باشند. مثلا چه بسا آنها به
جاي اكسيژن از هليوم براي تنفس كردن استفاده كنند و...
- "كام
آمات" دانشمند هندي علاماتي با معني، از دسته سيارات دوگانه "قو-61" ثبت و
ضبط كرد كه گفته ميشود پس از تحويل به رايانه و ترجمه آن مشخص شد كه از
مردمان منظومه شمسي دعوت ميشد كه به حلقه وحدت آنها به پيوندند.
- "براسول"
فيزيكدان انگليسي در مجله "نيچر" مينويسد: بعيد نيست ساكنان احتمالي
منظومههاي اپسيلون اريدان و تاوحوت محفظه هائي به منظومه شمسي پرتاب كرده
باشند كه علائم راديوئي مخابره كنند.
- "اگرست"
دانشمند روسي در كتاب خود "موجودات سيارات ديگر در روي زمين" مينويسد:
لااقل در 10 ميليارد سياره موجوداتي وجود دارد كه ممكن است بسياري از آنان
از ما متمدنتر باشند.
در اينجا مطالبي را از امام صادق (عليهالسلام) ميآورم كه با شگفتي ملاحظه نمائيد چگونه بر وجود موجودات آسماني صحه گذاشته اند:
امام صادق (عليهالسلام) ميفرمايند: در پشت خورشيد شما چهل خورشيد موجود
است كه در آن خلق بسيار زيادي وجود دارند و همچنين در پشت ماه چهل ماه كه
در آنها افراد زيادي زندگي ميكنند كه آنان از اينكه خدا آدم را خلق كرده
است ابدا اطلاعي ندارند (بحار، روضه وافي و.... ).
از كلمه "آنان نمي دانند" كاملا مشخص است كه دانائي دارند و عاقلند و فقط در مورد خلقت آدم نادانند.
در صحيفه سجاديه امام سجاد(عليهالسلام) ميفرمايند: فصل عليه انت و
ملائكتك و سكان سمواتك و ارضك كه بخوبي از جمله پيداست كه منظور از ساكنان
آسمانها، افرادي غير از فرشتگان هستند.
حضرت علي (عليهالسلام) نيز ميفرمايند: اين ستارگاني كه در آسمانها
ميبينيد شهرهائي هستند مثل شهرهائي كه شما در زمين آنها راديده ايد.
پيامبر اكرم (صل الله عليه و آله و سلم) پس از معراج فرمودند: رايت في
السما السابعه ميادين كميادين ارضكم. كه در آن بوضوح به ميدان هائي مانند
ميدانهاي زمين اشاره شده است و چه بسا وجه تشابه ميادين زميني مانند وسايل
اياب و ذهاب و... را نيز شامل شود.
امام باقر (عليهالسلام) ميفرمايند: شايد گمان ميكنيد كه خداوند متعال
تنها همين عالم شما را آفريده يا تصور ميكني كه بشري جز شما نيافريده؟ به
خدا سوگند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفريده است كه عالم و آدم شما در
آخر همه قرار دارد.
اگر كلمه آخر را در اينجا به تمدن تعبير كنيم، ميتوان اينگونه نتيجه گرفت
كه ساكنان كرات ديگر از ما متمدنترند. اگرهم آنرا به معناي آخر بودن از
نظر سابقه و آفرينش تعبير كنيم، بيانگر اين نكته است كه تجربه ما زمينيان و
قدمت زمين بسيار كمتر از آنهاست و در هر دو حالت، نشانگر وجود موجودات
ديگر در ساير سيارات است.
امام صادق (عليهالسلام) ميفرمايد: هيچ شبي نيست از شبهاي گذران، مگر
آنكه در آن اخبار و حوادث هر زميني از شش زمين تا زمين هفتم به ما آل محمد
ميرسد و ما از كليه حوادث و اخبار زمينها مطلع هستيم. آيا از اين حديث
نمي توان اينگونه نتيجه گرفت كه اگر روزي انسان به علوم ناشناخته آينده دست
يابد، ميتواند با موجودات سيارات ديگر تماس برقرار كند؟ باز در پاسخ تنها
ميتوانم بگويم نميدانم!
در حديث ديگري حضرت علي (عليهالسلام) ميفرمايند: شب گذشته هفتاد هزار نفر
سعادتمند شدند و هفتادهزار نفر متولد شدند در هر عالمي و هفتادهزار نفر
مردند در هر عالمي.
در قرآن نيز نه تنها به وجود ساكناني در آسمانها اشاره شده است، بلكه از
خداپرستي و ايمان و عبوديتشان مطالبي است. مانند: ان كل من في السماوات و
الارض الا آتي الرحمن عبدا (نيست كسي كه در آسمانها و زمين باشد مگر آنكه
خدا راعبادت ميكند).
به عنوان كلام آخر يك حديث شگفت انگيز ديگر از امام صادق (عليهالسلام) را
نقل ميكنم كه در باب امام زمان نقل شده است: بدرستيكه او به زودي خواهد
آمد و سوار بر ابرها خواهد شد و مينشيند در وسيله بالا رفتن (سفينه فضائي)
و بالا ميرود به آسمانها و زمينهاي هفتگانه و آسمانهاي هفتگانه را
ميبيند كه پنج تاي آنها زمينهاي آباد و دوتاي ديگر آن خراب است (اختصاس
شيخ مفيد، بصائرالدرجات و... ).
آيانمي توان از اين حديث اينگونه برداشت نمود كه امام زمان (عج الله تعالي
فرجه الشريف) زماني ظهور خواهند نمود كه در آن زمان، رفت و برگشت به
آسمانها به وسيله سفينههاي فضائي آسان شده باشد؟! باز هم فقط ميتوانم
بگويم نميدانم!
منبع: مجله اطلاعات علمي/ گردآوري و تدوين: مرتضي اماميپور
دلیلم اینه اگه بودن قطعا تا حال خبری ازانها میشد/
کلام خداوند وامامان معصوم هم مستقيما به اینچیزا دلالتی نداره...