کد خبر: ۶۰۲۰
تاریخ انتشار:
... راجع به اظهارات محسن آرمين...

زباني كه حرف حق را نگويد فقط به درد ليسيدن بستني قيفي مي خورد!

دكتر وحيد يامين پور
زباني كه حرف حق را نگويد فقط به درد ليسيدن بستني قيفي مي خورد!

... راجع به فرمايشات محسن آرمين...

برخورد سياسي با تفكر همان اتفاق ناخوشايندي است كه نوآموزان حوزه هاي فكري و فرهنگي را به بيراهه دلالت مي كند. در ساحت انديشه و تفكر شتر سواري دولا دولا نه مطلوب است و نه ممكن. شنيدم كه محسن آرمين عضو ارشد و سخنگوي سازمان مجاهدين گفته است: «دموکراسي را از دل دين نمي توانيم بيرون آوريم چراکه دموکراسي حاصل فرآيندي تاريخي و جديد است. نبايد پي‌گيري بحث آزادي را محدود به بحث واژه‌شناسي کنيم و اگر از اين طريق اقدام کنيم، راه را خطا رفته‌ايم»، والبته ديدم كه برخي رسانه هاي اصولگرا آنرا به عنوان توهيني به دين يا اعترافي ضد ديني منعكس كرده اند. اتفاقاً از بد حادثه اينبار آرمين صادقانه برخورد كرده است. اين سخن آرمين را دقيقاً يك روز پس از درگيري جدي چند ساعته ام با دانشجويان رشته روزنامه نگاري در باره ماتريس انديشه ي اومانيستي خواندم. سخن صريح من در كلاس اين بود كه حاكميت خواست و اراده ي بشر مدرن بر هر اراده ي برتري ولو اراده اي كه نام آنرا تدبير الهي مي گذاريم، مبناي شوون متعدد مدرنيته از جمله دموكراسي است. دموكراسي، حاكميت برآمده از جامعه ي مدني است و ملاحظات معرفت شناختي جامعه مدني نيز كاملاً روشن و شفاف است: نسبيت انگاري حقايق متعالي، حجيت اراده و فهم بشري و نسبيت اخلاق.
با اين توصيف چگونه مي توان سخن از «دموكراسي ديني» به ميان آورد و اين كار جز آنچنان كه محسن آرمين مي گويد يك درگيري واژه شناختي و راهي ناصواب است؟
البته نقطه عزيمت آرمين طبيعتاً با انچه در اين نوشتار آمده است، يكي نخواهد بود. آرمين و همقطاران سياسي اش اغلب از بيان اين مفاهيم، بدنبال تكرار ايده هاي هرمنوتيسين هاي قرن نوزدهمي مبني بر فهم جديد و ناسوتي بشري از دين و اسطوره اند، حال آنكه داعيه ي اين نوشتار تأكيد بر صداقت علمي و فكري است.
چرا بايد عليرغم اقتضائات انديشه ورزانه و بنيادهاي تاريخي مدرنيته، شوون مدرن از جمله دموكراسي را به زور الفاظ به انديشه ناب ديني بچسبانيم؟ دموكراسي در ذات خود ديني شدني نيست و جامعه ي ديني نيز تاب نسبيت انگاري هاي جامعه مدني را ندارد. مدل حكومت در جامعه ديني هرچند مبتني بر خواست و رأي مردم و شهروندان است ليكن به هيچ وجه نتايج حقوقي و سياسي پارلمانتاريسم سكولار را ندارد. انتخاب هوشمندانه لفظ «مردم سالاري ديني» بجاي عبارت پارادوكسيكال و غيرمنطقي دموكراسي ديني از طرف رهبر انقلاب دقيقاً به همين منظور است. فرهنگ و تفكر ديني خود داراي چارچوبهاي نظري روشني است كه در ظرف زمان متجلي مي شود. براستي اگر دموكراسي نقطه پاياني و كاملا مطلوب سياست ورزي بود، ديگر سخن گفتن از حاكميت اسلام يا توليد علم و نظريه در شوون سياسي و غير آن چه معنايي داشت؟
دغدغه اين نوشتار تكرار حرفهاي سابقه دار آكادميك نبود بلكه اعتراضي به عدم صراحت دينداران بر تأكيد بر انديشه ديني است. بسياري از دينداران بخاطر ترس از اقتضائات جامعه رسانه اي و بدليل قدرت مشهورات ناصحيح، از تبيين علمي و صريح مواضع دين طفره مي روند و حتي بدتر از آن گاهي ملتزم به اقتضائات گفتمان سكولار و ادبيات اومانيستي مي شوند!
مشهورات زمانه در اين دوران عسرت، چارچوبهاي ذهني ما را تعيين كرده اند و انگار هركس ناپرهيزي كند وسخني خلاف عرف بر زبان آورد مرتكب «ذنب لا يُغفر» شده است. زبان فكر زبان حقيقت گوست و به قول مرحوم سيد حسن حسيني «زباني كه حرف حق را نگويد فقط به درد ليسيدن بستني قيفي مي خورد.»

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین