سرانجام روز گذشته مجلس هشتم رأي سفيد به استيضاح علي كردان به عنوان وزير كشور داد تا كابينه دكتر احمدينژاد حضور سومين وزير كشور را تجربه كند و نمايندگان اصولگرا نيز به زعم خود، به ملت ثابت كردند كه در مقام اصولگرايي و ميثاقي كه با مردم بستهاند حتي حاضر نيستند با دولت اصولگرا مسامحه كنند!
هرچند در خلوص نيت نمايندگان اصولگراي طراح استيضاح ترديدي نيست لكن نحوه عملكرد و شكل برخورد اين عزيزان با مسأله محل اشكال و بحث است و در ادامه اين نوشتار تلاش ميشود تا كارنامه اصولگرايان را در اين آزمون مورد بررسي قرار دهيم.
ماجراي استيضاح آقاي كردان كه در جلسه رأي اعتماد مجلس به ايشان و با تشكيك در مدرك تحصيلي وي كليد خورد با موج تبليغات منفي منتقدان جريان اصولگرايي همراه شد و مخالفان با فرصتطلبي در دامن زدن به اين موضوع، علاوه بر تفرقهافكني بين اصولگريان، هدف نهايي تضعبف دولت و تخريب وجهه دولت و شخص رئيس جمهور را در دستوركار خود قرار دادند تا بهره انتخاباتي مطلوب خويش را بدست آورند.
در اين ميان گروهها و رسانههاي اصولگرا نيز تلاش بسياري نمودند تا ضمن رايزني با دولتمردان و مجلسيان و ارائه راه حل، با حمايت از موضع اصولگرايان در مقابل جنجال تبليغاتي مخالفان ايستادگي منطقي و اصولگرايانه داشته باشند لكن برخي اقدامات ناهماهنگ و سخنان نابجاي برخي از دوستان اصولگرا، بهانه و تيتر منتقدان شد.
در باب عملكرد مجلس اصولگرا نيز موارد زيادي قابل طرح و مداقه است. رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي ديروز پس از جلسه استيضاح با خبرنگاران سخن گفت و سعي در تطهير نقش خود و ساير نمايندگان در رأي اعتماد اوليه مجلس به آقاي كردان داشت در حالي كه مسؤوليت مجلس در قبال مسائل بوجود آمده در ماجراي كردان بسيار مهم و تأثيرگذار بود.
در شرايطي كه سه ماه پيش، نمايندگان اصولگرا و طراحان استيضاح به راحتي ميتوانستند با طرح موضوع جعلي بودن مدرك دكتراي كردان در صحن علني مجلس و بحث و بررسي بيشتر پيرامون صلاحيت ايشان براي تصدي وزارت كشور، رأي عدم اعتماد به وي بدهند اصرار سؤال برانگيز نمايندگان بر غير علني شدن جلسه رأي اعتماد و برخورد مبهم رئيس مجلس با درخواست اين نمايندگان، ضربهاي سنگين بر پيكره نظام و دولت وارد آورد و آبروي مجموعهي اصولگرايان را بازيچه دست مخالفان و معاندان داخلي و خارجي ساخت!
عملكرد دولت و دولتمردان اصولگرا نيز جاي بحث و انتقاد فراوان دارد. هرچند سوابق مديريتي كردان و كارنامه قابل دفاع وي در دوران مسؤوليتهاي قبلي و موفقيت وی در دورههاي قبلي مديريت به خاطر داشتن مدرك دكترا نميباشد و عليرغم اينكه معرفي وي از سوي رئيس جمهور و مقبوليت سه ماه قبل وي در جلسه رأي اعتماد مجلس به خاطر مدارج علمي و مدرك دكتراي خارجي نبوده است و در قوانين كشور نيز تصدي پست سمت وزير نياز به ارائه مدرك تحصيلي دكترا ندارد اما عملكرد ايشان شديدا محل اشكال و ايراد است.
ترديدي نيست كه آقاي كردان وظيفه داشت پس از قطع شدن جعلي بودن مدرك دكترايش، به منظور جلوگيري از گسترش بحثهاي حاشيهاي بلافاصله استعفا دهد و نميبايست اين هزينههاي سنگين را به نظام، دولت و رئيس جمهور تحميل ميكرد ولي در كمال تعجب و به دلايل نامعلومي از اين اقدام سر باز زد و به توصيههاي جدي و دلسوزانهي جريانهاي حامي دولت نيز وقعي ننهاد!
حتي هنگامي كه با اصرار گروههاي اصولگرا و نمايندگان محترم مجلس در استعفا و يا عزل توسط رئيس جمهور مواجه شد متأسفانه ترجيح داد همچنان بر مسند وزارت باقي بماند و جديت نمايندگان در استيضاح نيز در اين تصميم وي تأثيري نداشت. در نهايت نيز، عمل ناشايست مديركل دفتر دولت در مجلس و البته برخورد شتابزدهي برخي نمايندگان محترم و توصيه عجيب و غير معقول دكتر لاريجاني به رسانهاي شدن اين موضوع، نمرهي منفي و غير قابل قبولي در كارنامه اصولگرايان و اذهان عمومي جامعه ثبت كرد!
و اما از دكتر احمدينژاد انتظار داشتيم در همان زمان كه مباحث مربوط به مدرك تحصيلي كردان بالا گرفت، جلوي افزايش اين هزينهها و دامن زدن به تخريبها را بگيرند و وجهه خود را تحتالشعاع سادهانگاري يك مدير قرار ندهند و موجبات تضعيف دولت مكتبي را در اذهان ملت ايران و ساير ملل فراهم نياورند.
هرگز در تصور نميگنجيد كه دولت مكتبي و مجلس اصولگرا درگير چنين موضوع سادهاي شوند و اين همه وقت و انرژي كشور و خود را در موضوعي صرف كنند كه با تدبير و درايت و هزينهي بسيار كمتري قابل رفع بود.
ما چشم اميد به موفقيت اين دولت در نيل به اهداف اصيل اسلامي و انقلابي و تحقق آرمانهاي امام راحل(ره) داشته و داريم و شايسته نيست كه در اين زمان كه شيطنت بدخواهان و تخريبها و فحاشي معاندان به مثابه كفي بر روي امواج خدمات ايثارگرانه و پيشرفتهاي صورت گرفته توسط مجموعه دولت نهم نشسته است، رئيس جمهور محبوب اجازه بروز چنين بازيهاي سياسي را بدهند كه به قيمت گزافي براي دولت اصولگرا و حاميان تفكر اسلامي و عدالتپوي دولت تمام شود.
فراموش نكنيم كه اين دولت ديگر تنها متعلق به ما جوانان حامي دكتر احمدينژاد و ساير ايرانيان نيست بلكه تمامي آزاديخواهان و ظلمستيزان و اصلاحطلبان دنيا دل در گرو مهر و موفقيت اين دولت و رئيس مكتبي كابينه نهم دارند!