گروه اقتصادی: موسسه های مالی اعتباری که پیش از این قرض الحسنه نام داشتند در طی سالیان گذشته با سوءاستفادههای گسترده مالی هم اقتصاد ایران را نابود کردند و هم بسیاری از مردم را به خاک سیاه نشاندند. کاسپین یکی از اینها است و دولت و بانک مرکزی همچنان در خواب.
مؤسسه کاسپین ازجمله موسسههایی است که در راستای برنامهٔ ساماندهی بانک مرکزی از ادغام موسسههای مالی اعتباری فرشتگان و فردوسی پدید آمده است.
فعالیت موسسه کاسپین به دلیل بدهی حدود ۴۰۰۰ میلیارد تومانی تعاونی فرشتگان به عنوان یکی از زیرمجموعههای آن با مشکل مواجه شده که باعث بازپسگیری سپردههای سپردهگذاران از این موسسه شده است، اما به دلیل کمبود منابع موجب بسته شدن حسابها و اعتراضات سپردهگذاران شده است.
مؤسسه مالی و اعتباری فرشتگان در تاریخ ۱۳۷۷/۰۲/۰۸ تحت شماره ثبت ۱۳۳۷ در شهر مشهد، با نام شرکت تعاونی اعتبار شهید هاشمی مشهد تأسیس و شروع به کار کرد. در سالهای بعد نام شرکت تعاونی به فرشتگان تغییر یافت.
در اواخر سال ۱۳۸۹ با درخواست بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تبدیل تعاونیهای اعتبار به مؤسسات مالی و اعتباری، فرشتگان با احراز شرایط مورد نظر بانک مرکزی و پرداخت سرمایه اولیه در مهلت قانونی نزد بانک مرکزی جزء ۱۴ مؤسسه مالی و اعتباری مورد تأیید قرار گرفت.
این مؤسسه ۴ تعاونی اعتباری دیگر که نتوانستند سرمایهٔ اولیه برای اخذ مجوز از بانک مرکزی بگیرند به نامهای امید مشهد، فرزان بیرجند، اشتیاق سبزوار و رویان اسفراین را در خود ادغام نمود.
مؤسسه اعتباری فردوسی نیز از ادغام ۷ تعاونی اعتبار در ۱۷ اسفند ماه سال ۸۹ تأسیس شد. این تعاونیها عبارت بودند از: بدر توس، امید جلین، الزهرا مشهد، پیوند مشهد، حسنات اصفهان، دامداران و کشاورزان کرمانشاه و تعاونی اعتبار عام کشاورزان مازندران.
دو مؤسسه مالی و اعتباری فردوسی و فرشتگان برای تشکیل مؤسسه اعتباری آرمان در اسفند ۱۳۹۱ و در ادامه برنامه ساماندهی بانک مرکزی ادغام شدند.
از این موسسه ها البته بسیارند و یکی دوتا نیستند. حسابهای اینها را که بررسی کنی اکثراً ورشکسته هستند و بانک مرکزی حتی اگر مجوز هم داده باشد باز هم تضمینی برای بازپرداخت مطالبات مردم قائل نیست. این در حالی است که مردم وقتی خود پرداز را جلوی هر بقالی ای که می بینند فکر می کنند آنجا بانک است و پول خود را سپرده گذاری خواهند کرد. مردم عامی فرق بانک و موسسه را نمی دانند و انهایی هم که می دانند به خاطر سودهای افسانه ای اغوا می شوند.
موضوع دیگری که در رابطه با موسسه های مالی اعتباری باید دقت شود این است که سرچشمه اکثر این بانکها به یکی دو استان کشور و برخی افراد صاحب قدرت با متصل به آن یا برخی نهادها و سازمانها متصل می شود و باید دید که اصولا این موسسه ها به چه دلیلی از سوی آقایان در استانهای خاص تاسیس شده و سرمایه جمع آوری شده از این موسسه ها به خرج چه اموری رسیده است.
آخر پول که آب حوض نیست سوراخش را بازکنی بریزد داخل چاه. شما به طور مثال وقتی 10 هزار میلیارد تومان از مردم پول گرفته ای و چهل هزار میلیارد تومان وام داده ای پس باید چهل هزار میلیارد تومان طلب داشته باشی. حالا چطور است نه می توانند 10 هزار میلیارد تومان بدهی را که نقداً از مردم دریافت کرده اند را بپردازند و نه تکلیف چهل هزار میلیارد تومان مطالبات مشخص است.
اشتباهات گسترده و احتمالا عمدی و سیستماتیک سازمان نظارت بر بانکها در ایران تنها دلیلی می تواند باشد که موسسه های مالی و اعتباری و بانکهای ایران در شرایط ورشکستگی قرار گرفته اند و در حال حاضر در آن غوطه ور هستند و شخص آقای سیف باید پاسخگو باشد.
آقای مدیرکل بانک مرکزی یا نباید اجازه تاسیس بقالی هایی که تحت نام موسسه پول مردم را غارت می کنند بدهد یا اگر داد باید پاسخگوی مردم باشد.
آقای سیف اگر اجازه ندهد، اینها که مال مردم را به تاراج می برند و به ریش من و شما میخندند از اول بسم الله شروع به کار بکنند عمرا اینها بتوانند یک ریال از دست مردم پول بگیرند.
آقایان وقتی که با توصیه نامه و دستور این آقا و آن آقا می گویند شما کارت را توسعه بده نگران نباش باید فکر این روزها را هم بکنند که طرف 1000 میلیارد تومان 1000 میلیارد تومان پول مردم بدبخت را غارت می کند و باعث می شود 80 درصد کارخانه ها تعطیل و نیمه تعطیل شوند و کسی هم پاسخگو نیست.
خلاصه اینکه اوضاع غریبی است؛ آنیکی 1000 میلیارد تومان می برد فراریش می کنند خارج از کشور. اینیکی 13000 میلیارد تومان غارت می کند دستگیرش می کنند. یکی دیگر تا وضعیت را خراب میبیند به بهانه بیماری فراری می شود. اینیکی را با چمدانهای دلار لب مرز میگیرند. آنیکی در کانادا نشسته و بعد از اینکه فراریش دادند به ریش ملت می خندد. دیگری 40 درصد اقتصاد ایران را در اختیارش دارد و چهل سال است که حتی مالیات نداده است و محل هزینه را هم به هیچ کس نمی گوید. آنیکی روزی چند هزار کانتیر بار از دروازه هایش قاچاقی وارد می شود و بیرون می رود و کسی به ... هم نیست و...
آخر پدر جان یکی نیست که بگوید به اینها؛ دزدی هم که می کنی خانه طرف را که دیگر نباید خراب کنی.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com